eitaa logo
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
2.9هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
652 ویدیو
4 فایل
سلام دوســتِ کتابخونم♡خوش اومدی به دورهمی مون🥰 بفـــرمائید کتـاب💞اینجا یه عالمه 📚داریم به شرط چاقو😉 ✨با #تخفیفات_ویژه💥 ارسال به تموم نقاط کشورعزیزمون🚀 ✍🏼برا ثبت سفارش من اینجام @hasibaa2 📞09175133690 کپی از مطالب؟! کاملا آزاد🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
„ زندگـے به من یاد داده کہ صبر ، داروۍ تلخی است که بسیاری از مصیبت‌ها و رنج‌ها را مداوا میکند . رویاۍ نیمہ شب♥ @hasebabu
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروز المثنی نداره رفیق... با غصه های بیجا هدرش نده... امروزتون زیبـا پر از موفقیت و سرشار از خیر و برکت🌱 سلااام به حسیبایی های عزیز ومهربونم 🥰 @hasebabu
اول بریم برا یه دلبر😉..... چرا کانال رو دنبال میکنی؟!🚶‍♂ منتظر جوابتونم🤗 https://abzarek.ir/service-p/msg/1095131
🌱 🌴 ~•~•~•~•~•~• 📕 📗 ممنونم بابت اعتمادتون بمونید برامون 🥰 @hasebabu
🌱 🦋 📚🌱📚🌱📚🌱 📒 🕊 نگاه شهید همیشه به زندگیتون🌹 @hasebabu
پری دخت🌱 حامد عسکری 🌱 یه کتاب بسیار جذاب و عاشقانه ی گوگولی 😊 🔸️«پری دخت» با زیرعنوان «مراسلات پاریس طهران» شامل نامه هایی است که به زبان و نثر قاجار نوشته شده اند و داستان های ای دارند. در این کتاب نامه هایی بین شخصی به نام سیدمحمود که در فرانسه درس طبابت می خواند و پریدخت که در تهران است رد و بدل می شود. در میان ۴۰ نامه خرده قصه هایی روایت می شود که قطعاً برای خوانندگان جالب خواهد بود. 🔸️بخشی از مقدمه: سید محمود و پریدخت ساکن طهران هستند. سید محمود را فرستاده ام پاریس برای تلمذ طبابت و پریدخت را چشم انتظارش گذاشتم. هر دو از دوری هم می سوزند و کلمه به کلمه ی این نامه ها راوی این سوختن است. در این فراق چندین ماهه، این نامه ها بین این دو نفر رد و بدل شده است و بعد هم هردویشان توی تاریخ این سرزمین گم شده اند. امر خطیر عاشقی فقره ای است که این روزها یا یادمان رفته یا از روی نسخه فرنگی اش تقلید می کنیم. 50000 ت با تخفیف 45000ت ۱۴۴ صفحه 📱برای ثبت سفارش 👇 @Yaa_zahraa18
📖」 - - - - - - - - - - - - - - - - - - - هوالغفور جان پناهم! آقا سید محمود جانم! بی دل و دماغم سید جان! دل که به قاعده نباشد، تو بگو جَنّتِ اَعلی، به وَلای علی که خوش نمی‌گذرد. شما هم که انگار نه انگار. گِله ندارم، قربانت شوم؛ امّا به خدا، حواستان به دلِ ما نیست. 📙: پریدخت - - - - - - - - - - - - - - - - - - - @hasebabu
📚 باغ خرمالو رمانی جذاب، با زبان خودمانی و از زاویه نگاه یک است که روزهای غریب در دهه بیست را تصویر می‌کند. داستان را نوجوانی روایت کرده که نه سیاست را می‌شناسد، نه حتی یک‌بار به ملاقات با کشورش فکر کرده! اما در پی اتفاقاتی ساده، ناگهان در یک باغ خرمالو با مواجه می‌شود. این جذاب که با قلم ؛ نویسنده اثر، به خوبی شاخ و برگ داده شده، گاه با بیان و گاه با قصه، مخاطب را پای خواندن داستان می‌کند. @hasebabu
همین طور که سینی را توی دستم گرفته بودم ناخودآگاه جلوتر رفتم آب دهانم را قورت دادم و آرام پرسیدم؛ یعنی شما خود رضاشاه هستید؟ پیرمرد انگار که حواسش جای دیگری باشد کاسه آب را از توی سینی مسی برداشت آن را یک نفس یر کشید و گفت؛ اعلیحضرت قوی قدرت پری شوکت همایون رضا شاه پهلوی، داری آب میشی اعلیحضرت مثل یک گلوله برف تو آفتاب تموز. من نمی دونستم تموز یعنی چه اما حسینعلی که مثل همیشه از ننه اش یه چیز هایی شنبده بود از عقب گردن کشید و آرام بیخ گوشم گفت تموز را قدیمی هابه تیرماه می گویند، آفتاب تموز هم یعنی آفتاب داغ چله تیرماه. حسینعلی که رادیو را بغل گرفته بود حالا شانه به شانه من ایستاده بود و محو تماشای پیرمرد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــ🌺ــــــــــــــــــــــــــ @hasebabu