eitaa logo
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
2.9هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
642 ویدیو
4 فایل
سلام دوســتِ کتابخونم♡خوش اومدی به دورهمی مون🥰 بفـــرمائید کتـاب💞اینجا یه عالمه 📚داریم به شرط چاقو😉 ✨با #تخفیفات_ویژه💥 ارسال به تموم نقاط کشورعزیزمون🚀 ✍🏼برا ثبت سفارش من اینجام @hasibaa2 📞09175133690 کپی از مطالب؟! کاملا آزاد🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 🦋 📕 📗 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مال و عمرتون پربرکت ان شاءالله 🌹 ممنونم بابت اعتمادتون 🌺 @hasebabu
میگه کـــــه: اگــــه خــــــــدا برا خونواده‌ای رحـــمت بخواد به اونا دختـــــ♡ـــــــــــر عنایت میکنه☺️ رحــــمت خونه ها! روزتون مبارک♡ @hasebabu ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ🌹🦋ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
🎀 این کتاب رمانی زندگینامه ای با تم است که داستان زندگی دختر نوجوانی به نام لیلا را روایت می کند. لیلا دختری در آستانه جوانی است که با آداب و سنت های قدیمی خانواده دچار تعارض شده است. او درگیر یک رابطه عاشقانه یک طرفه شده و مورد سوء استفاده قرار می گیرد. مخاطب این رمان، و هستند که ذهن شان مملو از سوالاتی است که از تقابل سنت و مدرنیته ایجاد شده ؛ جوانانی که می خواهند به روز و مدرن باشند؛ اما با معیارهایی که لزوماً آنها را به مسیری درست هدایت نمی کند. ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
مرا با مهربانی خود احاطه کن بانو! أحيطيني بِلُطفكِ مولاتي يا فاطِمَة المعصومة...
🌱 📚 ـــــــــــــــــــــــــ مبارکتون باشه ان شاءالله از خوندنشون لذت ببرین🌺 @hasebabu
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - 💙⇇ حتی تصور اینکه یکی با خوندن یه کتاب یادت بیوفته هم لذت‌بخشه 😌😌:)))) - - - - - - - - - - - - - - - - - - - @hasebabu
📚" " داستان دختریست به نام سارا، ایرانی الاصل و مقیم آلمان با پدری که سمپات سازمان مجاهدین خلق بوده و مادری که نقطه ی مقابل پدر قرار دارد. در میان دعواها و کشمکش های این دو که مادر از خدا می گفت و خوبی هایش و پدر از دغدغه های سازمان، نه خدا که از نظر او فقط نظاره گر کتک خوردن های مادر بود نه سازمان که همه چیز را فدای اهدافش می کرد، سارا و برادرش خلاء را انتخاب می کنند و پناه هم می شوند. ولی طی ماجرایی برادرش هم به اسلام گرایش پیدا کرده، وارد گروه داعش شده و ناپدید می شود. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @hasebabu
تک تک ثانیه هایی که تــــــــ♡ــــــــو را کم دارم ساعتــــــــــــــم درد. دلـــــــــــــــم درد... جهـــــــــــانم درد استــ... 📚
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - دوست من یادت باشد نمی‌توانی هر روز، خودِ کهنه‌ات را به دنیا عرضه کنی و انتظار معجزه داشته باشی! معجزه زمانی رُخ نشان می‌دهد که تو خودت را از تنبلی بتکانی و به نگاه خسته‌ات رنگ شادی بپاشی و برای شیرینی روزهایت، لبخند‌ت را پهن‌تر کنی.🤍 ~~✨+شبتون کربلایی🦋 - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - @hasebabu
༺༻هُــــــــوَالْحَــــــقّ... ༺༻
مولامون علی ع میفرمایند؛: دو گرسنه اند که هرگز سیر نمى شوند : ✍یکی طالب علم ودیگری طالب دنیا..! سلام رفقای کتابخون صبحتون بخیر و نیکی.. ♡
نرجس شکوریان فرد، پس از دو تجربه موفق کتاب های «پدر» و «مادر» درباره اهل‌بیت(ع)به سراغ اثر تازه‌ای با موضوع فضایل و کرامات علی بن موسی الرضا(ع)، پرداخته‌است. و برای نگارش زیبا و روان آن به سراغ منابع مبعتبری همچون عیون اخبار الرضا، مستدرک الوسائل، بحار الانوار، وسائل الشیعه و... رفته‌است. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ📚ــــــــــــــــــــــــــــــــ @hasebabu
آقاجان... من اگر آن‌کسی نیستم که مورد پسند شما باشم اما تو همانی که باید! تو امام رئوف و مهربان منی! تو صاحب کرامتی، تو آقایی، آقا... آقا علی بن‌موسی الرضا! همانی که مرا واداشته به این‌که ورد زبانم این باشد: تمام زندگی‌ام فدایت آقا! بِأبی اَنتَ و اُمّی وَ نَفسی و أهلی وَ مالی...» ــــــــــــــــــــــــــ📚ـــــــــــــــــــــــــ📚ـــــــــــــــــــــــــ نام اثر :امام رئوف نویسنده :نرجس شکوریان فرد قالب کتاب :دل نوشته ادبی تعداد صفحه :۹۲ صفحه قیمت کتاب: 16000تومان🎁 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @hasebabu
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کتاب 👌به بهانه رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب خاتون و قوماندان 👈 «خاتون و قوماندان» روایت زندگی خانم ام‌البنین حسینی، همسر شهید علیرضا توسلی فرمانده برجسته و پرافتخار  لشکر فاطمیون است که در ۳۳۶ صفحه به قلم خانم مریم قربانزاده نوشته و توسط نشر ستاره‌ها چاپ و منتشر شده است. @hasebabu
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
🎥کتاب #خاتون_و_قوماندان 👌به بهانه رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب خاتون و قوماندان 👈 «خاتون
🔵خاتون و قوماندان 🔻 روایتی و سراسر احساس از همسر شهید توسلی (ابوحامد) 🔹 شهید علیرضا توسلی فرمانده و بنیانگذار لشکر فاطمیون است و همه او را در میدان جنگ به نام ابوحامد می‌شناختند؛ مردی که با شروع جنگ تحمیلی،به کردستان رفت و زمانی دیگر برای نجات مردم بی‌گناه افغانستان برابر ارتش شوروی ایستاد و سرانجام در شهر درعا‌ی سوریه، در نبرد با جبهه النصره شهید شد. 🔵 قیمت کتاب :95000تومان 🟢 قیمت باتخفیف :86000تومان ⭕️قیمت جدید125000⭕️ @yaa_zahraa18 @hasebabu
در یکی از نامه‌های « » می‌خوانیم: سلام، صد سلام به نازنین دلبرم و مهربان همسرم و مونس تنهاییم، سلامی که از عمق جان یک عاشق بی‌قرار و از رگ‌رگ جانم حرکت کرده و از نوک قلم شکسته‌ام بر جاده کاغذ سرازیر می‌گردد. هدیه به پیشگاه کسی که بییش از حد دوستش دارم و بهانه زندگی‌ام می‌باشد. او که چراغ کاشانه من است... اگر از حالم بپرسی، چنین است: تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت جانم از واسطه مهر رخ جانانه بسوخت اگر بخواهی بدانی که چه می‌کنم، چنین است: خیال روی تو در هر طریق همره ماست نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست ... دعای من در حق شما چنین است: تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزرده گزند مباد سلامت همه آفاق در سلامت توست به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ📚ــــــــــــــــــــــــــــــ @hasebabu
✴️ مقید به شرعیات و فرائض بود هیچگاه ندیدم که نماز اول وقتش ترک شود همیشه به این موضوع اهمیت میداد و خانواده را برای خواندن نماز اول وقت تشویق و ترغیب می‌کرد . 📳 صدای همیشه از تلفن همراهش پخش میشد... 🤲🏻 🌱
📕کتاب تاوان عاشقی . محمد علی جعفری🌱 ... بعونک یا الله 🔖یک سر این داستان واقعی در شیلی می‌گذرد، سر دیگرش در غزه. این دو سر می‌خواهند به هم گره بخورند. کِی؟ وسط جنگ هشت‌روزه غزه و اسرائیل!  دین و مذهبشان؟ خانواده‌ها؟ تهدید ترور! پلیس مصر! حماس! تکفیری‌ها! داعش! قاچاق آدم! آیا خلیل حاضر می‌شود زیر تهدیدهای مصر و ا.سرا.ئیل برود گذرگاه رفح؟ چطور؟  آیا آلاء از محاصره غزه می‌زند بیرون؟ با کدام مجوز؟  پای کشور ثالثی در میان است؟ یکی این وسط جاسوس نباشد! لو می‌روند؟ گیر می‌افتند؟ عبور از این اما و اگرها تاوان دارد. خلیل و آلاء از پس آن برمی‌آیند؟ همه می‌گویند نه؛ جز...! ۵۰.۰۰۰ ت با تخفیف ۴۵.۰۰۰ت🎁 📱برای ثبت سفارش 👇 @Yaa_zahraa18 @hasebabu🌱
عاشق شده بودم. عاشق یکی که هیچ صنمی باهم نداشتیم. او شیعه بود، من سنی. او اهل شیلی من در غزه. تازه‌مسلمانِ شیلیایی آس و پاس. می‌دانستم دیوانگی است. حماقت محض. مثل قماربازی که همه دار و ندارش را ریخته روی دایره. اما دلم گیر بود. دوستش داشتم. نمی‌دانم چرا! …برگشتم بدون خلیل. تمام راه چشمم به خورشیدی بود که داشت غروب می‌کرد؛ مثل زندگی من. مثل آرزوهای من. مثل آرزوهای خلیل. مسجد شیعیان در شیلی. تبلیغ در آمریکای لاتین. ساختن خانه در فلسطین. گُر و گُر بچه‌آوردن. زمزمه کردم زیر لب «وطن روز را آغاز کن. محبوب من آواز روز را دوست دارد!» 💔 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @yaa_zahraa18📲
🌱 🍃 📕 📘 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ممنون بابت اعتمادتون ♡ ♡عمرتون پربرکت ♡ @hasebabu