eitaa logo
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
2.8هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
681 ویدیو
4 فایل
سلام دوســتِ کتابخونم♡خوش اومدی به دورهمی مون🥰 بفـــرمائید کتـاب💞اینجا یه عالمه 📚داریم به شرط چاقو😉 ✨با #تخفیفات_ویژه💥 ارسال به تموم نقاط کشورعزیزمون🚀 ✍🏼برا ثبت سفارش من اینجام @hasibaa2 📞09175133690 کپی از مطالب؟! کاملا آزاد🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
@hasebabu چند روزی به اربعین مانده بود که رسیدم کربلا و برای زیارت راهی حرم شدم. زیر قبه که ایستادم برای همه دعا کردم. تک‌تک بچه‌هایم را اسم بردم و برای هرکدام هرچه صلاحشان بود از امام‌حسین(ع) خواستم. تا به اسم محمود رسیدم، ناخودآگاه یاد آخرین حرف‌هایش افتادم. خودم به زبان خودم، آن هم زیر قبۀ امام‌حسین(ع)، برای شهادتش دعا کردم. آن لحظه‌ای که داشتم به امام می‌گفتم «شهادت رو براش امضا کن»، از رفتنش به سوریه چیزی نمی‌دانستم. او در سوریه بود و من در کربلا داشتم برای شهادتش دعا می‌کردم.... با آن رعشه‌ای که صبح اربعین به جانم افتاده بود، خدا داشت به من می‌گفت حاجتت روا شد. پسرت را به سربازی امام زمانش قبول کردیم... هم‌رزمش تعریف می‌کرد: شب اربعین، فارغ از هیاهوی عملیات، کنجی دنج پیدا کرده و مشغول نوشتن و پرکردن دفتر خاطراتش شده بود. به او گفتم: «من الان زنگ زدم خونه و حلالیت گرفتم. تو هم برو گوشی من رو بردار به خونواده‌ت زنگ بزن.» سری تکان داد و به کارش ادامه داد... بار سوم که در همان حال دیدمش، دل‌خور شدم و گفتم: «خب پا شو زنگ بزن دیگه. معلوم نیست فردا برامون چه اتفاقی بیفته. پا شو تا دیر نشده. شاید واقعاً فرصت آخر باشه.» دفترش را بست. با آرامش به چشم‌هایم نگاهی انداخت و گفت: «من دیگه دل کندم حاجی. می‌ترسم دوباره صداشون رو بشنوم، دست‌ودلم بلرزه. لطفاً اصرار نکن. من دل برید‌م.» وقتی این دفتر بعد از شهادت به دستمان رسید، دیدیم دقیقاً در تاریخ همان شب، گوشه‌ای از دفترش نوشته: «این آخرین دست‌نوشته‌های من است. من فردا، در روز اربعین حسینی شهید می‌شوم.»
|بیست و هفت روز و یک لبخند😊| 📕این کتاب راوی زندگی و خاطرات زیبای "شهید بابک نوری" معروف به شهید لاکچری مدافع حرم است..▫️🦋 خاطرات یک جوان دهه هفتادی که به جای آلمان سر از سوریه در آورد و چقدر زیبا به سوی خدا پر کشید❤️😊 در کتاب زیبا و خواندنی «بیست و هفت روز و یک لبخند»، خانم فاطمه رهبر خاطرات او را از دوستان و همرزمان و خانواده‌اش گردهم آورده تا بیشتر با سبک زیستن شهید بیست و پنج ساله این اثر آشنا شویم... 👈در بخشی از این کتاب میخوانیم: ((پسری که سالیان سال، بسیجی بودنش را، آن هم بسیجی فعال بودنش را🔖، حتی دوست و فامیل متوجه نشده بوده؛ پسری که خیلی از دوستانش،‌بعد از شهادتش، متوجه سوریه رفتنش شده‌اند. این پسر اهل تظاهر و سوءاستفاده نبوده. متواضع بوده و می‌گفته؛ من برای دل خودم و اعتقادِ خودم به بسیج رفته‌ام، و حالا هم برای وظیفه‌ای که روی شانه‌ام سنگینی می‌کند، راهیِ سوریه می‌شوم …))❤️🖇 ✍🏻نویسنده:فاطمه رهبر ▫️ناشر:خط مقدم ▫️رده سنی/مخاطب:عمومی ▫️قالب کتاب:زندگینامه 📖تعداد صفحات: ۲۱۵ 🔴هدیه ي کتابمون:۶۹،۰۰۰🦋 🔵خــــــــــرید از ما:۶۱/۰۰۰😍 ثبت سفارش📲 و ارسال📦 @hasebabu
🕊 از زمانی که شهید سلیمانی را شناختیم، از زمانی که حضور او در جبهه‌ها مایه آرامش قلب مردم مظلومی شد که اسیر چنگال تکفیر بودند، بارها و بارها نویسندگان مختلف به جمع‌آوری✍🏻 بخش‌هایی از زندگی ایشان پرداختند و خواستند سبک شهیدانه زیستن را با قلم به تصویر کشند. اینبار اما کتاب از سوی انتشارات مکتب حاج‌قاسم به چاپ رسیده است که توسط خود ایشان نگاشته شده بود.🌸🌿 این کتاب که از دست‌نوشته‌های📝شخصی شهید سلیمانی درباره دوران کودکی و زندگی در روستای ساده و زیبای "قنات‌ملک" کرمان شروع می‌شود تا به مبارزات انقلابی در سال ۵۷ می‌رسد و از زندگی پر فراز و نشیب مردی می‌گوید که بالاترین مقام نظامی کشور و شهیدی جای‌گرفته در قلب مردم بود.💌 ✍🏻نویسنده: قاسم سلیمانی ▫️ناشر:مکتب حاج قاسم ▫️قالب کتاب:زندگینامه ▫️رده سنی/مخاطب:عمومی 📖تعداد صفحات:۱۳۶ صفحه 🔴هدیه ے کتابمون: 32,000🦋 🔵خــــــــــــرید از ما: 28,800😍 ثبت سفارش📲 و ارسال📦 ⸤ Eitaa.com/hasebabu💚 ⸣ Eitaa.com/hasebabu
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
🔶 ۹ پیشنهــــــاد خواندنی 🔶 ♦️کتاب «حوض خون» ♦️کتاب «عزیز خانوم» ♦️کتاب «مادر ایران» ♦️کتاب «نعمت جان» ♦️کتاب «دختر تبریز» ♦️کتاب «ماهم جنگیدیم» ♦️کتاب «مرضیه» ♦️کتاب «نان سال‌های جنگ» ♦️کتاب «روز آزادی زن» 🔶با 20 درصد تخفیف😍💥 Eitaa.com/hasebabu
کتاب قصہ‌‌ۍ دلبری ، نوشته‌ۍِ محمدعلی‌جعفری داستان‌زندگی وشھادت‌شهید‌محمدحسین‌محمدخانی به روایت همسرش، مرجان درعلۍ است . ـــــ ــــــــــ ـــــ ــــــــــ ـــــ ــــــــــ ـــــ کتاب قصه‌ی دلبری، روایتی متفاوت و خواندن از زندگی شهید محمدحسین محمدخانے است. او از فعالان بسیج‌دانشجویی بود ودرعلمیات‌های تفحص پیکر شهدای دفاع مقدس، شرکت می‌کرد، کتاب قصه دلبری، روایتی از سبک زندگی این شهید است.که‌همسرش‌از روزهای آشنایی در بسیج‌دانشجویی تا روزهای پس از شهادت او را بازگو می‌کند.او با ماجراهایی که در دانشگاه داشتند کتاب قصه دلبری را آغاز می‌کند و از خواستگاری‌های پی‌ در پی او می‌گوید. تا به زمانی که می‌رسد که نظرش عوض می‌شود و تصمیم می‌گیرد که به این خواستگار جواب مثبت بدهد ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا