eitaa logo
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
2.9هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
650 ویدیو
4 فایل
سلام دوســتِ کتابخونم♡خوش اومدی به دورهمی مون🥰 بفـــرمائید کتـاب💞اینجا یه عالمه 📚داریم به شرط چاقو😉 ✨با #تخفیفات_ویژه💥 ارسال به تموم نقاط کشورعزیزمون🚀 ✍🏼برا ثبت سفارش من اینجام @hasibaa2 📞09175133690 کپی از مطالب؟! کاملا آزاد🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۳ آبان ، روز به ذلت کشیدن “استکبار جهانی” توسط دانش آموزان ایران زمین گرامی باد❤️
دانش آموزان عزیز روزتون خیلی مبارک🥰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♡ داستان بلند «پنجره چوبی»، از وقایع تاریخی پیش از آغاز می شود و در ادامه به روایت دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران می پردازد و ماجرا های آن تا سال 65 ادامه پیدا می کند. تمام این وقایع در قالب یک داستان و تاثیری که انقلاب بر افراد می گذارد بیان شده است. قصه به سرگذشت دختری در قبل از انقلاب باز می گردد که به پسری علاقه مند می شود که آن پسر از مبارزین و انقلابیون است و این علاقه وی را به جریان مبارزات سوق داده و همراه و هم پای پسر می کند. ــــــــــــــــــــــــــــــ📚ــــــــــــــــــــ @hasebabu
^-^🕯| - هروقت شما رو دیدم، داشتین مطالعه می‌کردین، خسته نمی‌شین؟ - مگه ماهی از آب خسته می‌شه؟ - چه جالب! یعنی شما با کتاب زنده‌اید؟ - طبیعتاً، کتاب از رکود ذهن و فسیل شدن آدم جلوگیری می‌کنه! آدم رو به جریان میندازه! در حالی که جسم آدم مجبوره یه جا ثابت بمونه؛ فکر و روح آدم رو پویا می‌کنه. احساس سکون و مرداب‌ بودن به آدم دست نمی‌ده... . 📚/ کتاب 👤/ فهیمه پرورش ๑| @hasebabu
این جا را دوست دارم. این خطه از زمین را دوست دارم؛ چون ثواب بردن این جا دم دست است، چون گناه نکردن این جا خیلی آسان است، چون توبه کردن این جا جزء روزمره هاست. انگار شیطان هم جرئت آمدن پشت این خاک ریزها را ندارد ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
🟢رمان 180/000ت 🔴قیمت با تخفیف 165/000ت ★᭄ꦿ↬ @yaa_zahraa18📲 •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
برخی 📚 رو باید چشید، برخی دیگر رو باید بلعید 😋و تعداد محدودی را هم باید جوید و هضم کرد.😉 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ♡♡ @hasebabu
🌱 🍃 ـــــــــــــــــــــ سرباز روز نهم دختر تبریز ابوعلی کجاست تو شهید نمیشوی شهید نوید رفیق مثل رسول ـــــــــــــــــــــــــ ممنونم از اعتمادتون❤️ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
📚 کتابخونِ مون از ❤️ 📚 نگاه شهدا به زندگیتون ان شاءالله 🦋 @hasebabu
https://abzarek.ir/service-p/msg/1440876 جانم؟! گپ و گفتی، سوالی، انتقادی، پیشنهادی!؟
📚 این کتاب روایت‌هایی از زندگی و سبک فرهنگی تربیتی شهید مدافع حرم علی‌اکبر عربی است. درباره کتاب من دعا می کنم، تو آمین بگو شهید علی‌اکبر عربی ۳ تیر ۱۳۵۵ در شهرستان خمین، روستای سرکوبه متولد شد. ایشان در ۱۵ دی ۱۳۹۴ به سوریه اعزام شدند و ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ در سوریه، حلب، روستای حردتین به شهادت رسید. این کتاب فصل به فصل روایتی جذاب است که شما با زندگی این شهید بزرگوار می‌برد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🟢قیمت کتاب 45/000ت 🔴قیمت با تخفیف 40/000ت ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
📚بریده کتاب ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آن بنده خدا هم به‌حساب که ما داغدار هستیم، چیزی نگفت. سرش را پایین انداخت و رفت داخل محوطهٔ سپاه. تا خودم را جمع‌وجور کنم، رنگ پدرم شده بود مثل گچ، سفید. بابا از حال رفته بود و چند مرد که دوروبرمان بودند، زیر بغل‌هایش را گرفته بودند و می‌آمدند آن‌طرف‌تر زیر سایه تا حالش جا بیاید. به خودم که آمدم، حرف‌های آن پاسدار مثل برق از مقابل چشمانم گذشت: «یه شهید دیگه هم هست که متأسفانه پیکر مطهرش توی منطقه شلمچه مونده و مفقودالاثره: شهید سیدمحمود کاظمی، ۲۳ ساله، اعزامی از روستای سرکوبه!» تازه دوریالی‌ام افتاده بود که چرا پدرم غش کرده و چه خاکی بر سرمان می‌آورد! پدر طاقت شهادت ته‌تغاری‌اش، سیدمحمود، را نداشت و حالا گفته بود حتی پیکری هم در کار نیست تا لااقل مراسم خاک‌سپاری انجام شود. ــــــــــــــــــــــــــــــــ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
📚 شهید محمد شالیکار از همرزمان سردار شهید حاج حسین بصیر و سردار علی اصغر بصیر در دوران دفاع مقدس بوده است. شهید شالیکار جانباز بالای 50 درصد بوده که از ناحیه سر دچار جانبازی در جنگ هشت ساله شده بود و از یادگاران دفاع مقدس فریدونکنار به شمار می رفت. وی یکی از نیروهای داوطلب مدافع حرم برای مقابله با تکفیری های تروریست به کشور سوریه رفته بود که با اصابت گلوله ای مجروح شد. وی که از ناحیه کتف و ریه دچار آسیب جدی شده بود، سرانجام پس از مجاهدت های فراوان، به جمع شهدای مدافع حرم پیوست. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🟢قیمت کتاب 100/000ت 🔴قیمت با تخفیف 90/000ت ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
بریده کتاب 📚 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ به خوابم آمد و گفت: من به خواسته ی خودم که شهادت بود، رسیدم. وقتی برای دومین بار با خانم شهربانو نوروزیان، همسر شهید حاج محمد شالیکار، هماهنگ می کنم تا کارهای مربوط به کتاب را انجام دهیم، همان شب دوباره خواب او را دیدم. انگار نه خواب بودم و نه بیدار. آمد و گفت: کتاب رو بده ببینم چه کار کردی! جزوه ی آماده شده ای را جلوی او گذاشتم. جزوه را برداشت و به چند صفحه اش نگاهی انداخت و با لحن تلخی پرسید: از حضرت زینب چی نوشتی؟ نگاه مبهوتم به چشم های نافذش گره خورده بود. بعد از سکوت کوتاه زبان باز کردم و با شرمندگی گفتم: چیزی ننوشتم! گفت: از مصیبت حضرت زینب(ع) بنویس... . از خواب برخاستم. ناخودآگاه می گریستم و می گفتم: الله اکبر... الله اکبر... الله اکبر... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
📖 🔻مروری بر زندگی و شهادت حاج 🔻ناشر: شهید کاظمی 🔻۱۸۴ صفحه ـــــــــــــــــــ 🟢قیمت 55/000ت 🔴قیمت با تخفیف 50/000ت ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
📚 🔻شهید به روایت مادر 🔻نویسنده: محمدعلی جعفری 🔻ناشر: شهید کاظمی 🔻۱۶۰ صفحه ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🟢قیمت کتاب 40/000ت ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
نذر و نیاز که حتما نباید خوراکی باشه☺️ وقتی مشکلی برات پیش میاد یه کتاب نذر کن و بذار وقف در گردش
انسان های هم فرکانس همدیگه رو پیدا می کنن...🤝 حتی از فاصله های دور از انتهای افق های دور و نزدیک...❣ حضور هیچکس در زندگیت اتفاقی نیس رفیق☺️ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
📚 همیشگی مون از ❤️ ــــــــــــــــــــــــــــــ نذر و نیاز که حتما نباید خوراکی باشه☺️ وقتی مشکلی برات پیش میاد یه کتاب نذر کن و بذار وقف در گردش ✅ ــــــــــــــــــــــــــــــ 📌همیشه کتاب میخره میذاره تو گردش ☝️ مگه داریـــــــــم قشنگ تر از این آخه🥺 ان شاءالله چندین برابر این مبلغی که هزینه میکنین بشه برکت زندگیتون💚 ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
شبتون و عاقبتتون بخیر رفقا❤️
دوست مجازیِ من سلام...... اسمت دوست مجازیه اما تو انسانی حقیقی هستی که آنسو نشسته ای هم دلیت را با من پنهان نمی کنی وقتی نگرانم ودرمانده ام از غم دنیا می نویسم از تنهایم تو با من همراه می شوی♡ گر چه خیلی چیزها را نمی توان گفت اما تو بهترین کلمات را برای ارامش دل من می نویسی🤌 تو از خالق تمام روز وشب از او که نزدیکتر از رگ گردن به ماست هم نفس ماست زیبا نقل می کنی. تو مرا با خودم آشتی می دهی دوست مجازیِ من...... مطمئن باش تو حقیقی هستی☺️ هر چند کنار من نباشی وصدایم رانشنوی ❤️منم برایت شادکامی آرزو دارم.....❤️ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
📚 📚 📖 در کتاب قصه ننه علی داستان زندگی دخترکی کم سن و سال را که برای کمک به معیشت خانواده پا به پای مادرش کار کرد و رشد یافت را می‌خوانیم. این دختر در سن پایین به خانه‌ٔ بخت رفت. ازدواج زهرا برایش زندگی راحتی به ارمغان نیاورد. همسر زهرا مردی تندخو بود که هر حرف و رفتار زهرا را که به مذاقش خوش نمی‌آمد با کتک جواب می‌داد. سال‌ها گذشت و زهرا مادر چند فرزند بود‌. دوتا از فرزندان پسر زهرا، به نام‌های علی و امیر قصد حضور در جبهه را داشتند و برای کسب رضایت پدر دست به دامان مادر شدند. زهرا برای اجابت خواسته‌ٔ فرزندانش با ترفندهای زنانه و قربان صدقه رفتن پا پیش می‌گذاشت و با کتک جواب می‌گرفت؛ اما با اصرار زیاد و تحمل سختی‌های این مسیر بالاخره موفق شد تا مجوز بهشت را برای فرزندانش بگیرد؛ و حالا او مادر دو شهید و مورد احترام یک ملت است و بسیاری از مردم او را ستایش می‌کنند. 🔹نویسنده: مرتضی اسدی 🔹ناشر: حماسه یاران 🔹قیمت 79000 تومان 🔹با تخفیف 75000 تومان ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
آنچه که براى کشور ما و براى عناصر فرهنگى مهم است، گسترش کیفى فرهنگ است. یعنى تربیت شاعر، نویسنده، هنرمند و تربیت کسانى که بتوانند تولید هنرى بکنند و پایگاه هنرى را پیش ببرند. (مقام معظم رهبری) 🌺روز ملی فرهنگ عمومی گرامی باد🌺
عاشقانھِ ای دیگر از شھید مدافع حرم :) کتاب ِبه شرط عاشقـے خاطرات زوج جوان ، پرشور و عاشق را در خود گنجانده ♥️. ––––– .⊰ 𖧷 ⊱. –––– بعد از رفتنش ، زندگی در جریان بود ، اما من خوب نبودم . نمی‌توانم خوب باشم . وقتی تماس گرفت با شنیدن صدایش آرامش گرفتم . رفتم تو حیاط تا صدایش را واضح تر بشنوم . گفت : سلام خوبی ، راحت رسیدی؟ من ساعت دو دیشب رسیدم . به صورت رمزی پرسیدم : همون جای قبلی هستی؟ گفت: آره. با خودم گفتم: ای وای این بارم رفته حلب ، همون جایی که ترکش خمپاره تو سرش خورده بود . یکباره دلم گرفت و به شدت دلتنگش شدم . نفسی عمیق کشیدم . هوای سرد و درخت‌های خرمالوی توی حیاط بی‌برگ و ساکت چون من سکوت کرده بودند . به آسمان سیاه شب نگاه کردم . انگار همه‌چیز مرا زیر نظر داشت : ستاره‌ها، آسمان و حتی درخت‌های خرمالوۍ منزل بابا🚪🤎. ⸤ بھِ قلم ؛ رضیہ غیبشـے ⸣ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
📚 ❤️ همه در اتاقی که با نور فانوسی روشن بود، کنار هم غم‌زده نشسته و منتظر بودیم. وضعیت سختی بود، اما کنار هم بودن به ما یادآوری می‌کرد که هنوز زنده‌ایم. هوای بیرون بوی نم سفت سوخته می‌داد و پر از دوده بود و آرامش، این کلمۀ قشنگ — که چند ماه قبل، نه چند روز قبل، در نگاهمان، در حرف‌هایمان، در زندگی‌مان بود — دیگر نبود. ــــــــــــــــــــــ 🟢قیمت کتاب 72/000 🟡قیمت با تخفیف 68000 ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•