🔺از بازار رد میشدیم.
خانم بی حجابی را دید!
سرش را پایین انداخت و گفت:
خواهرم جلوی امام رضا حجابت رو رعایت کن❗️
با آرنج زدم به پهلویش: «ما رو میگیرن تا حد مرگ میزنن!»
کوتاه بیا نبود:
«آدم باید امر به معروف و نهی از منکرش
سر جاش باشه؛ خون ما که رنگی تر از خون امام حسین نیست!»
🔺خودمانی تر که شدیم، گفت:
«از خدا و امام رضا یک خواسته دارم،
میخوام تو راه امام حسین شهید بشم.»
مکثی کرد و سرش را انداخت پایین.
گفتم: «حاضر نیستم زجری که امام حسین کشید، تو بکشی.»
گفت:« به خدا حاضرم، نمیدونی چه کیفی داره!.»
📗منبع:
#کتاب_سربلند
|روایت هایی از زندگی #شهید_حججی
🔺از بازار رد میشدیم.
خانم بی حجابی را دید!
سرش را پایین انداخت و گفت:
خواهرم جلوی امام رضا حجابت رو رعایت کن❗️
با آرنج زدم به پهلویش: «ما رو میگیرن تا حد مرگ میزنن!»
کوتاه بیا نبود:
«آدم باید امر به معروف و نهی از منکرش
سر جاش باشه؛ خون ما که رنگی تر از خون امام حسین نیست!»
🔺خودمانی تر که شدیم، گفت:
«از خدا و امام رضا یک خواسته دارم،
میخوام تو راه امام حسین شهید بشم.»
مکثی کرد و سرش را انداخت پایین.
گفتم: «حاضر نیستم زجری که امام حسین کشید، تو بکشی.»
گفت:« به خدا حاضرم، نمیدونی چه کیفی داره!.»
#کتاب_سربلند
|روایت هایی از زندگی #شهید_حججی
🟢قیمت کتاب 90/000ت
🔴قیمت با تخفیف 85/000 ت
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
🔺از بازار رد میشدیم.
خانم بی حجابی را دید!
سرش را پایین انداخت و گفت:
خواهرم جلوی امام رضا حجابت رو رعایت کن❗️
با آرنج زدم به پهلویش: «ما رو میگیرن تا حد مرگ میزنن!»
کوتاه بیا نبود:
«آدم باید امر به معروف و نهی از منکرش
سر جاش باشه؛ خون ما که رنگی تر از خون امام حسین نیست!»
🔺خودمانی تر که شدیم، گفت:
«از خدا و امام رضا یک خواسته دارم،
میخوام تو راه امام حسین شهید بشم.»
مکثی کرد و سرش را انداخت پایین.
گفتم: «حاضر نیستم زجری که امام حسین کشید، تو بکشی.»
گفت:« به خدا حاضرم، نمیدونی چه کیفی داره!.»
#کتاب_سربلند
|روایت هایی از زندگی #شهید_حججی
🟢قیمت کتاب 90/000ت
🔴قیمت با تخفیف 85/000 ت
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•