حسین که آمد ...
آنقدر شاد و سرحال😍 شدم که یادم رفت مرغ روی گاز دارد میسوزد . بوی مرغ سوخته خانه را برداشت 😶🌫سفره را انداختم اما مرغ به حدی سوخته بود که از قابلمه جدا نمیشد 🥘 برنج هم شفته و خمیر شده بود . خجالت کشیدم 😓 حسین گفت : به به چه غذایی ...
و چنان اشتهایی برای خوردن نشان داد🥰 که من هم دستم به قاشق رفت ؛ دیدم اصلا خوردنی نیست ...
#_کتاب_خداحافظ_سالار
#_شهید_حسین_همدانی_