📚 عناوین بعضی از کتابایی که شخصیت اصلی اونا عضو #سپاه_پاسداران بود:
📖 ۱. #حاج_احمد؛ روایتی داستانگونه از زندگی شهید حاج احمد کاظمی
📖 ۲. #خط_مقدم؛ روایتی داستانی و مستند از تشکیل یگان موشکی ایران
📖 ۳. #کتیبه_ژنرال؛ رمانی برگرفته از زندگی کودکی تا شهادت شهید مدافع حرم عبدالله اسکندری
📖 ۴. #سربلند؛ روایتی داستانی از کودکی تا شهادت شهید مدافع حرم، محسن حججی
📖 ۵. #برای_زین_أب؛ خاطرات زندگی شهید مدافع حرم، محمد بلباسی، از کودکی تا شهادت
📖 ۶. #شهید_عزیز؛ مجموعه خاطرات شهید مدافع حرم محمود رادمهر
📖 ۷. #ماه_کامل؛ روایت زندگی سردار شهید مدافع حرم مرتضی حسین پور (حسین قمی)❌فعلا ناموجود
📖 ۸. #هواتو_دارم روایت زندگی شهید مدافع حرم؛ مرتضی عبداللهی
📖 ۹. #شهید_نوید؛ روایت زندگی شهید مدافع حرم؛ نوید صفری
📖 ۱۰. #لبخندی_به_رنگ_شهادت؛ زندگینامه شهید مدافع حرم؛ عباس دانشگر❌(فعلا ناموجود)
📖 ۱۱. #خداحافظ_دنیا: روایت زندگی شهید مدافع حرم؛ محمد شالیکار
@hasibaa2
👌احسنت🦋
#یادت_باشد
#دلتنگ_نباش
#هواتو_دارم
#قصه_دلبری
کتابهای پرفروش #عاشقونه_شهدایی هستن✌️ از دستش ندین
#یه_قاچ_کتاب✂️
📌 #هـــواتو_دارم 💞
شروع کرد تک تک اعضای خانواده را به من سپرد، خانواده خودش که تمام شد شروع کرد به سفارش اعضای خانواده من،منتظر بودم بین همه این حرف ها سفارشی هم برای خودم داشته باشد😏 ولی چیزی نگفت🙄، همه را که به من سپرد از روی صندلی بلند شد، با همان چشم های اشک بار به مرتضی گفتم😭: با معرفت پس من چی، منو به کی میسپری؟
لبخند آرامی زد و گفت☺️: نگران نباش، بهت قول میدم،☝️ خودم همه جا، همه وقت، هر طوری هم که بشه هواتو دارم...💞
@hasebabu
#یه_قاچ_کتاب✂️
📌 #هـــواتو_دارم 💞
شروع کرد تک تک اعضای خانواده را به من سپرد، خانواده خودش که تمام شد شروع کرد به سفارش اعضای خانواده من،منتظر بودم بین همه این حرف ها سفارشی هم برای خودم داشته باشد😏 ولی چیزی نگفت🙄، همه را که به من سپرد از روی صندلی بلند شد، با همان چشم های اشک بار به مرتضی گفتم😭: با معرفت پس من چی، منو به کی میسپری؟
لبخند آرامی زد و گفت☺️: نگران نباش، بهت قول میدم،☝️ خودم همه جا، همه وقت، هر طوری هم که بشه هواتو دارم...💞
@hasebabu
#یه_قاچ_کتاب✂️
📌 #هـــواتو_دارم 💞
شروع کرد تک تک اعضای خانواده را به من سپرد، خانواده خودش که تمام شد شروع کرد به سفارش اعضای خانواده من،منتظر بودم بین همه این حرف ها سفارشی هم برای خودم داشته باشد😏 ولی چیزی نگفت🙄، همه را که به من سپرد از روی صندلی بلند شد، با همان چشم های اشک بار به مرتضی گفتم😭: با معرفت پس من چی، منو به کی میسپری؟
لبخند آرامی زد و گفت☺️: نگران نباش، بهت قول میدم،☝️ خودم همه جا، همه وقت، هر طوری هم که بشه هواتو دارم...💞
@hasebabu
#یه_قاچ_کتاب✂️
📌 #هـــواتو_دارم 💞
شروع کرد تک تک اعضای خانواده را به من سپرد، خانواده خودش که تمام شد شروع کرد به سفارش اعضای خانواده من،منتظر بودم بین همه این حرف ها سفارشی هم برای خودم داشته باشد😏 ولی چیزی نگفت🙄، همه را که به من سپرد از روی صندلی بلند شد، با همان چشم های اشک بار به مرتضی گفتم😭: با معرفت پس من چی، منو به کی میسپری؟
لبخند آرامی زد و گفت☺️: نگران نباش، بهت قول میدم،☝️ خودم همه جا، همه وقت، هر طوری هم که بشه هواتو دارم...💞
@hasebabu
#یه_قاچ_کتاب✂️
📌 #هـــواتو_دارم 💞
شروع کرد تک تک اعضای خانواده را به من سپرد، خانواده خودش که تمام شد شروع کرد به سفارش اعضای خانواده من،منتظر بودم بین همه این حرف ها سفارشی هم برای خودم داشته باشد😏 ولی چیزی نگفت🙄، همه را که به من سپرد از روی صندلی بلند شد، با همان چشم های اشک بار به مرتضی گفتم😭: با معرفت پس من چی، منو به کی میسپری؟
لبخند آرامی زد و گفت☺️: نگران نباش، بهت قول میدم،☝️ خودم همه جا، همه وقت، هر طوری هم که بشه هواتو دارم...💞
@hasebabu
#رسیدسفارشات 📚
کتابخونِ عزیزمون از #اصفهان ❤️
ــــــــــــــــــ
#هــــــــواتو_دارم📘
#خودسازی_به_سبک_شهدا📕
ــــــــــــــــــــــــــــــ
بمونید برام 🥰
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
🎉افتخاری دیگر
کتاب #هواتو_دارم
توسط رهبر معظم انقلاب تقریظ شد
📖 #هواتو_دارم عاشقانهای خواندنی از نویسنده کتاب پرفروش #یادت_باشد، به تازگی مزین شده است به #تقریظ_رهبر عزیز انقلاب.😍
👌از متن تقریظ به زودی رونمایی میشود
📘 #هواتو_دارم؛
روایت زندگی شهید مدافع حرم مرتضی عبدالهی از زبان همسر
نوشته #محمد_رسول_ملاحسنی
رقعی | ۳۰۴صفحه | جلد نرم
#هواتو_دارم | #بیست_سال_و_چند_روز
#معبد_زیر_زمینی | #پاییز_آمد | #آخرین_فرصت | #مجید_بربری
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
#یه_قاچ_کتاب✂️
📌 #هـــواتو_دارم 💞
شروع کرد تک تک اعضای خانواده را به من سپرد، خانواده خودش که تمام شد شروع کرد به سفارش اعضای خانواده من،منتظر بودم بین همه این حرف ها سفارشی هم برای خودم داشته باشد😏 ولی چیزی نگفت🙄، همه را که به من سپرد از روی صندلی بلند شد، با همان چشم های اشک بار به مرتضی گفتم😭: با معرفت پس من چی، منو به کی میسپری؟
لبخند آرامی زد و گفت☺️: نگران نباش، بهت قول میدم،☝️ خودم همه جا، همه وقت، هر طوری هم که بشه هواتو دارم...💞
@hasebabu