eitaa logo
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
3هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
625 ویدیو
3 فایل
سلام دوســتِ کتابخونم♡خوش اومدی به دورهمی مون🥰 بفـــرمائید کتـاب💞اینجا یه عالمه 📚داریم به شرط چاقو😉 ✨با #تخفیفات_ویژه💥 ارسال به تموم نقاط کشورعزیزمون🚀 ✍🏼برا ثبت سفارش من اینجام @hasibaa2 📞09175133690 کپی از مطالب؟! کاملا آزاد🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
رفقای جان یه ریال هم تو جیب ما نمیره ♡ پست چندماه پیش هزینه ارسال رو سی و پنج درصد افزایش داد و شکایات ماهم به جایی نرسید متاسفانه 🤷‍♀ ان شاءالله بتونیم روزای آینده به کمک بانیان عزیز یه فکری کنیم❤️ چون کانال متعلق به شهداست ان شاءالله همه چی درست میشه نگران نباشید☺️
ممنونم چشم میذارم کانال ان شاءالله نتیجه بخش باشه♡✓ ـــــــــــــــــــــــــــــــــ چون تا الان سفارشات ثبت میکردم☺️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چشم یه پویش هس میفرستم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خیلی وقته عضوی؟! چند وقتی یکبار کانال چک میکنی 😉 اصلا بیا بهش فکر نکنیم👩‍🦯 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بله میتونین کد و هدیه گرفتن محدودیتی نداره🌹 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ☆الحمدلله کما هو اهله ☆ هر چه هست لطف خدا و نگاه شهدا و وجود دوستان بامعرفته😍❤️
https://farsnews.ir/user1709101159280812355/1722830393549348068 شرکت در پویش اعتراض به افزایش هزینه های پست. با مشارکتمان به کسب و کارهای کوچک کمک کنیم خیرخواهی از ما، برکت جمعی از خدا🌷
الحمدلله رب العالمین شکر❤️ ـــــــــــــــــــــــــــــــ سلام جانم ممنونم♡ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام به روی ماهتون، الان تو این زمان من چطور اینارو کلا جواب بدم😵 اونم اینقدر دقیق😅 رحم کنید خب.... خیر شمالی نیستم خیلی پایینترم ولی شمالیا رو کلی دوست میدارم🙃 ــــــــــــــــــــــــــــــــ
شبتون بخیر و نیکی🥱❤️
بسم رب النور✨
قبول دارین؟! بعضیا یه جورین که مثلا یه پیام میده ها ولی هزار بار برمیگردی عقب و میخونی پیامشو! درواقع دوست داری لحظات با اونا بودن برات تکرار بشن ! چون میدونی اون افراد تکرار نشدنین ! نمیدونم چیه جریانِ این دوست داشتن ها:))❤️🖇 این آدما تیتر اول کتاب📚 زندگیت هستن ♡مراقب آدمای خوب اطرافتون باشین♡ °°° روزتون بخیر رفقا❥ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
💠 دوران دفاع مقدس، گنجینه‌ تمامی ناپذیری است که هرچه بیشتر به اعماق آن می‌رویم با ابعاد تازه‌تر و جذاب‌تری از آن روبرو می‌شویم. یکی از این ابعاد جذاب و کمتر دیده شده، رفاقت بین رزمندگان بوده است. رفاقتی که گاه آدم‌ها را از برادر خونی بهم نزدیک‌تر می‌کرده است و آن‌قدر ریشه‌دار و عمیق می‌شده که تبدیل به اخوت و برادری واقعی می‌شده است. 👬 ماجرای بین حمید داوود آبادی و شهید مصطفی کاظم زاده نیز از همین برادری‌هاست. دو نوجوان کم سن و سال که در روزهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی با هم آشنا می‌شوند و بعد از آن هم با هم راهی جبهه شده‌اند و در نهایت نیز شهادت مصطفی، او را از حمید که برادر واقعی‌اش شده بود، جدا می‌کند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✓قیمت کتاب 135/000ت ×قیمت با تخفیف 125/000ت ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
♥️ ، یعنی مخلص خالص بودن یعنی رفیق. و ما از رفاقت چی می‌دونیم... حکایت عاشقی به سبک نور 🌷 ناگفته‌هایی از شهید مصطفی کاظم زاده به روایت دوست و همرزمش، حمید داوود آبادی 💎 این اثر جذاب، تنها گوشه‌ای از زندگی واعتقادات شهدای جوان وعزیزیه که ما در راه حفظ میهنمون، دادیم وچقدر آقا مصطفی‌ها هست که ما باید درموردشون بدونیم. در رفتن جان از بدن، گویند هر نوعی سخن، من خود به چشم خویشتن، دیدم که جانم می‌رود ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درباره کتاب تنها برای لبخند شهید علی خلیلی از آن شهدایی بود که قلب بسیاری از افراد را متوجه خودش کرد و عروج و حیاتی پرمعنا داشت. این اثر روایت‌هایی است از بهنام حشمدار که به نوعی در آن مقطع زمانی دوست و مربی علی خلیلی بوده است. تلاش نویسنده در جای جای خاطرات، ترسیم سیرِ رو به رشد علی در خلال مجاهدت‌ها و ارائه تصویری روشن از سلوک دگرگونه‌ٔ او پس از ماجرای جراحت است. ـــــ قیمت کتاب 90/000 ت قیمت با تخفیف 85/000 ت ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
«در روزگاری که یک دنیا به دروغ شعار زن زندگی آزادی سر می دهند، یک «خوش غیرت» برای دفاع از زن، زندگی، آزادی و نجات دو دختر از چنگال ۶ مرد مست در شبی تاریک، شاهرگش را زیر تیغ می برد تا نشان دهد قهرمان کیست!! رد خنجر بر حنجر او جاودانه شد!! سپس مادر او، به درخواست شهید و در لحظات آخر حیات مادی او، قاتل را می بخشد تا داستان واقعی ما قهرمانی دیگر از جنس مادر داشته باشد... .» ـــــــــــــــــــــــــــــ بریده کتاب ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ 🌱📚 اگر با مطالعۀ کتاب یادت باشد این سؤال برایتان ایجاد شد که چگونه می‌شود مانند حمید شد، یا چگونه می‌شود فرزندی چون حمید تربیت کرد، کتاب را بخوانید.👌🌻 معتقدم این روایت نه‌تنها روایت مادر زکریا، بلکه روایت همۀ مادران شهدای سرزمین ماست.💚 این «د ر ا م» تنها «م ر ا د» دل ما بر «م د ا ر» زندگی یک «م ا د ر» نیست؛ بلکه مادرانه‌ای برای همۀ نسل‌هاست. آینه‌ای روشن از همۀ مادرانی که از جگرگوشه‌هایشان گذشتند تا ما طعم تلخ نا امنی را نچشیم.😢 این مادرانه فرصتی برای مرور تلاش همۀ مادران این سرزمین در تربیت نسل بالندۀ مدافعان غیرت و شهامت است.🍃
. : دستش را که گرفتم یخ کرده بود، پاهایش می لرزید، رو به من گفت: عزیز نمی تونم راه برم، منو بغل می کنی؟ یک دستی فاطمه را بغل کردم و با دست دیگرم دوچرخه اش را گرفتم و راه افتادم، فاصله زیادی تا خانه نبود ولی آن چند دقیقه خیلی سخت گذشت،😢 فاطمه محکم دستانش را دور گردن من انداخته بود و آرام اشک می ریخت🥺 و من مجبور بودم مثل همیشه نقش مادری را بازی کنم که قرار است سنگ صبور این خانواده باشد... .🌿 هر چه جلوتر می رفتیم فاطمه محکم تر مرا بغل می کرد، می دانستم آغوش پدر می خواهد، حال خودم هم تعریفی نداشت، غربت خودم و دختر شهید را حس می کردم و روزهای سختی که قرار است بعد از این داشته باشیم...😔🥀
(وسط همین اتاق بین عکس‌های زکریا به دخترش گفتم: «می‌دونی بابات کی می‌آد؟ وقتی امام زمان (عج) بیاد، اون موقع بابات با دوستای شهیدش برمی‌گرده.» فاطمه به چشم‌هایم خیره شد و پرسید: «واقعاً اگه امام زمان (عج) بیاد، بابای منم برمی‌گرده؟ چه‌کار کنم امام زمان (عج) زودتر بیاد؟» بغلش کردم و گفتم: «تو دلت پاکه دخترم! هروقت شما خیلی دعا کنی، هروقت همهٔ ما کار خوب بکنیم و خودمون رو برای اومدنش آماده کنیم.» همان‌جا دست‌های کوچکش را بالا گرفت و برای امام زمان (عج) دعا کرد. من هم همراه با صدای گرفتهٔ فاطمه شروع کردم به دعا کردن. یا صاحب الزمان (عج) کاش برگردی...)) قیمت کتاب 145/000تومان قیمت با تخفیف 135/000 📚🦋📚🦋📚🦋📚🦋
چه فرقی می‌کنه؟ بقیهٔ اون شهدا هم جای بچهٔ من. شما خودت راضی می‌شی به‌خاطر پول به‌اندازهٔ نوک سوزنی بچه‌ت زخمی بشه؟😳 به خدا این حرفایی که می‌زنید نمی‌تونید اون دنیا جواب‌گو باشید. همه‌ش تهمته. به همون حضرت زینب (س) نه یه تک‌شاهی به حساب پسر من واریز شده، نه بقیهٔ شهدا به‌خاطر پول رفتن.😭 خدا شاهده اگر خونهٔ ما رو طلا بگیرن یا سند زمین‌های قزوین تا اقبالیه رو به اسم ما بزنن، به‌اندازهٔ آه دختر این شهید ارزش نداره. من حاضر بودم روی حصیر بخوابم، ولی یه بار زکریا رو می‌دیدم که پسرشو بغل کرده😭. کی می‌خواد جواب پسری رو بده که یتیم بزرگ می‌شه؟ 😔 شما چه می‌دونین توی دل خانواده‌های شهدا چی می‌گذره؟💔 یه آب خوش از گلوی ما پایین نمی‌ره. چرا با این قضاوتای اشتباه آتیش جهنمو برای خودتون می‌خرید؟»😭 ـــــــــــــــــ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
💠 زن‌ها، تنها کسانی هستند، که می‌توانند در جنگ میان خون و گوشت جدا شده، امید و زندگی را سر پا نگه دارند. ایستادگی و جان دوباره دادن به وطن پاره‌پاره شده، از هنر زنان است. در جنگ سوریه هم زنان جان دوباره به شهر( نبل)‌ و ( الزهرا ) بخشیدند. کتاب باغ‌های معلق، روایت هفت زن سوری از لحظات سخت محاصره و جنگ مسلحین و داعش است. روزهایی که با تمام ترس‌ها و نگرانی‌ها مثل یک درخت محکم، ایستادند تا خانه‌ها و شهرشان، با طراوات باشد. 👌 این زنان به خوبی روایت کردند که هنگام بمباران، چگونه ترس را در تن خود نگه داشتند و با در آغوش کشیدن کودکان، از لرزش بدن آن‌ها کاستند. وقتی در محاصره بودند، چگونه خانه‌های خود را به باغ‌های معلق تبدیل کردند و نیازشان به سبزیجات را برآورده کردند. زن های( نبل ) و ( الزهرا ) با پخت نان، گرما را در خانه‌های جنگ‌زده، نگه داشتند. راویان این کتاب، همه سنی هستند و نقطه‌ی مشترک این روایت‌ها، امید و نگه‌داشتن وطن است. دشمن مرگ را به آن‌ها هدیه می‌داد و آن‌ها تمام‌قد ایستاده بودند، برای زندگی بخشیدن. 🗒️ روایت‌های نوشته در کتاب، زندگی‌هایی را توصیف می‌کند که مانده‌اند و مقاومت کرده‌اند. زن‌هایی که هیچ‌وقت این روزها را فراموش نمی‌کنند. روایت‌ها خوب و روان است. مخاطب تا انتها همراه است. حس غرور و امید و زندگی با تمام تلخی‌هایی که دارد به مخاطب القا می‌شود. چند‌راوی بودن کتاب، جذابیت ویژه ای به کتاب، داده است. ✓قیمت کتاب 130ت ×قیمت با تخفیف 120ت ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
🏷️ در بخشی از کتاب آمده است: درست وقتی آن شب چندین نفر زیر بمباران شهر از این جهان رفته بودند، از جمعیت نبل و الزهرا کم شده بود. ما زنان حاضر در اتاق های مدرسه‌ی قدیم و بیمارستان جدید، چند نوزاد به جمعیت شهرمان اضافه کرده بودیم. هیچ‌کس دقیقا نمی‌دانست ما زنان برنده‌ی این جنگیم یا (مسلحین) (النصره) و ( احرار الشام) و (داعش). آن‌ها انسان می‌کشتند و ما به دنیا می‌آوردیم. کشتن، آسان است. اما زنده‌کردن سخت‌ترین کار دنیاست، که از عهده‌ی هر کسی بر نمی‌آید. ــــــــــــــــ
هدایت شده از خوشتیپ آسمانی
به نقل از پدر شهید: مشتاقانه اخبار سوریه را دنبال می‌کرد بابک دانشجوی ارشد حقوق در دانشگاه تهران بود اما دانشگاه را رها کرد و عاشقانه قدم در راه دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیه... 🌱 گذاشت نزدیک شش ماه بود که در سپاه برای رفتن به سوریه ثبت نام کرده بود و بالاخره مجوز رفتنش را گرفت وقتی که به حرم حضرت زینب و رقیه(س) میرفت به شدت گریــه میکرد🥲🫀 بابک من زیباترین و عاشـــق ترین مدافع حرم بود:) 📍معتبرترین کانال رسمی شهید بابک نوری هریس👇 https://eitaa.com/joinchat/2688090130C327b46dad6
« »❤️ 💠نویسنده : 💠ناشر:  💠تعداد صفحه: ۱۴۴ ✨ کتاب قصه دلبری زندگی شهید به روایت همسرِشهید است. 🔸کتاب از دو انسان در قرن حاضر صحبت می کنه...دو انسانی که مثل تمامی بنده های خدا هستند اما سرلوحه کار و زندگیشون رو به خدا و شهدا دادند..چقدر زیبا 🔸اوج عشق در این داستان دیده می شه..عشق به آرمان..عشق به زندگی..عشق به همسر..شما فقط این شعرِزیبا رو که شهید به همسرشون تقدیم کردند ببینید👇🏻 تو مرجانی، تو در جانی، تو مروارید غلتانی اگر قلبم صدف باشد میان آن تو پنهانی 🔸صبر و توکل به زیبایی در داستان اومده و محاله کتاب رو بخونید و گریه نکنید. 💠 خواندن کتاب قصه دلبری رو از دست ندید 🟢قیمت کتاب ۷۵/۰۰۰ت 🟡 قیمت با تخفیف ۷۰/۰۰۰ت ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
گفته بود: «اگه جنازه‌ای بود و من رو دیدی، اول از همه بگو نوش جونت!» بلندبلند می‌گفتم: «نوش جونت! نوش جونت!»😭 می‌بوسیدمش، می‌بوسیدمش، می‌بوسیدمش. این نیم ساعت را فقط بوسیدمش. بهش می‌گفتم: «بی‌بی زینب (س) هم بدن امام را وقتی از میان نیزه‌ها پیدا کرد، در اولین لحظه بوسیدش... سلام منو به ارباب برسون!» به شانه‌هایش دست کشیدم، شانه‌های همیشه گرمش، سردِ سرد شده بود. چشمش باز شد😭. حاج‌آقا که آمد، فکر کرد دستم خورده یا وقت بوسیدن و دولاراست‌شدن باز شده. آن‌قدر غرق بوسیدنش بودم که متوجه چشم بازکردنش نشدم😔. حاج‌آقا دست کشید روی چشمش، اما کامل بسته نشد.😭 ـــــــــــــــــــــ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•