eitaa logo
نکته های مفید
597 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
2.5هزار ویدیو
45 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «» روز شنبه، ١۴٠١/١٢/٠۶ مناسبت روز: چهارمین روز از ماه شعبان المعظم برابر با سالروز ولادت با سعادت (ع) و «روز جانباز» است، لذا ضمن گرامیداشت مقام بلند جانبازان و ایثارگران انقلاب اسلامی، این روز فرخنده را به همه‌ی مسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض نموده و سخن امروز را با سلام و صلوات به روح بلند حضرت (ع) آغاز می‌نمائیم‌؛ (ع)، اولین فرزند حضرت (س) و حضرت امیرالمؤمنین (ع) است که مهمترین فراز زندگی ایشان حضور در حماسه کربلا و حمایت از حضرت سیدالشهداء (ع) و شهادت در روز عاشورا است؛ اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع)، مقام بسیار بالایی برای حضرت (ع) قائل بودند، چنانچه امام سجاد (ع) فرمودند: «إنَّ لِعَمِیَّ العَباسْ دَرَجَهً یَغبِطُهُ بِهَا جَمیعُ الشُّهَداء یُومَ القِیامَه...»: «برای عمویم عباس جایگاهی است که تمام شهدا در روز قیامت، به مقام و درجه‌ی ایشان غبطه می‌خورند!» (أمالی صدوق، ص۴۶۳) همچنین آن حضرت در کلام گهربار دیگری فرمودند: «خداوند عمویم عباس را رحمت کند که ایثار کرد و خود را به سختی افکند و در راه برادرش جانبازی کرد، تا آن‌که دست‌هایش از پیکر جدا گردید؛ آن‌گاه خداوند به جای دستان، دو بال به وی عنایت فرمود که در بهشت همراه فرشتگان پرواز کند؛ همان‌طور که برای جعفر طیار (ع) قرار داده...» (خصال شیخ صدوق، ص۶۸) مشهورترین کنیه حضرت عباس(ع)،  «ابوالفضل» به معنی «ابوالفضائل» است زیرا ایشان جلوه‌ی تمام فضایل و زیبایی‌های ظاهری و باطنی بوده‌اند؛ چنانچه در فضائل ظاهری، چنان زیبا و تنومند بودند که حضرت را «قمر بنی هاشم» نامیدند؛ و در فضایل اخلاقی و معنوی از قبیل ایمان، علم، بصیرت، شجاعت، وفاداری و و نیز شاهکار خلقت بوده‌اند؛ ✍️ هرچند متأسفانه درباره زندگی و احوالات آن حضرت تا قبل از محرم سال ۶۱ قمری، اطلاعات اندکی وجود دارد! اما از همین اطلاعات و احادیث محدود می‌توان به فضائل ارزشمندی از حضرت اباالفضل (ع) اشاره نمود: 1️⃣ «علم و دانش»: امام سجاد(ع) می‌فرمایند: «اِنَّ العَبَّاسَ بنِ عَلِیّ (ع) زُقَّ العِلمَ زَقّاً»: «به درستی که عباس بن علی (ع) دانش را از سرچشمه چشیده است، آن‌هم چشیدنی!» (بحارالأنوار، ج ۴۵، ص ١٣٧)؛ 2️⃣ «بصیرت نافذ»: امام صادق(ع) فرمودند: «انَ عَمُّنا العَبَّاسُ (ع) نافِذَ البَصیرَه»: «عموی ما عباس (ع) بصیرت و بینشی ژرف داشته است» (اعیان الشیعه، ج ٧، ص ۴٣٠)؛ بی‌شک حضرت عباس(ع) را می‌بایست شاهکار بینش و بصیرت دانست، چنانچه در فتنه‌ها، به‌راحتی حق را از باطل تشخیص داده و با تمام همت عالی خود، عزم بر احقاق حق داشته‌اند، لذا امام صادق (ع) در زیارت نامه آن حضرت می‌فرمایند: «گواهی می‌دهم که تو لحظه‌ای از خود سستی نشان ندادی و برنگشتی، بلکه راه و روش تو بر ایمان و بصیرت در دین رقم خورده است» (کامل الزیارات، ص ٧٨۶)؛ 3️⃣ «شجاعت و وفاداری»: حضرت ابوالفضل (ع) مظهر شجاعت و وفاداری است، ایشان از نوجوانی در جنگ صفین نشان دادند که پورِحیدر کرارند؛ اما اوج این شجاعت و شهامت در حماسه کربلا بود، به‌گونه‌ای که امام حسین (ع) با دیدن بدن غرقه به خون برادر فرمودند: «چشم‌هایی که تا دیشب از ترس تو نخوابیده بودند، امشب به خواب خواهند رفت!» (معالی‌السبطین، ج ١، ص ۴۴٣)؛ 4️⃣ «ولایت پذیری»: از مهم‌ترین و اصلی‌ترین فضائل حضرت عباس (ع) که می‌بایست تمامی مسلمانان از آن الگوگیری نمایند، «ولایت پذیری» و اطاعت محض از ولی امر و امام مسلمین است؛ به‌گونه‌ای که در کربلا تا زمانی که امام حسین(ع) امر به ماندن حضرت در کنار خیمه‌ها داده بودند، حضرت بدون چون و چرا، از خیمه‌ها پاسداری می‌کردند و هنگامی که حضرت امر کردند که آب برای اهل‌بیت فراهم کنند، ایشان بدون معطلی با تبعیت محض از ولی‌امر، پا در رکاب کرده و جانشان گرامیشان را در راه اطاعت از ولایت، فدا کردند؛ لذا مسئله شهادت حضرت عباس(ع)، تنها مسئله نثار جان نیست، بلکه مهم‌تر از آن، سطح بالای معرفت آن حضرت نسبت به مقام امام معصوم و جانفشانی بی‌قید و شرط ایشان برای انجام فرمان ولی‌امر و درک معنای واقعی «ولایت» است؛ ✍️ و سخن امروز را با فرازی از زیارت ناحیه مقدسه که از توقیعات مشهور امام عصر است به پایان می‌بریم که حضرت صاحب‌الزمان (عج) فرمودند: «سلام بر ابوالفضل، عباس بن اميرالمؤمنين، همدرد بزرگ برادر، كه جانش را فدای او ساخت و از ديروز بهره‌ی فردايش را برگزيد؛ آن‌كه فدايی برادر بود و از او حفاظت كرد و براى رساندن آب به او كوشيد و دستانش قطع شد! خداوند قاتلان او را لعنت كند...» (الاقبال بالاعمال الحسنه، ج۳، ص۷۴).
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «، »         روز پنجشنبه، ١۴٠١/١٢/١١ ✍️ مناسبت روز: در آستانه هفتمین روز ولادت امام حسین (ع) هستیم که به دستورحضرت رسول (ص)، گوسفندى را برای ایشان به عنوان عقیقه قربانى کردند و سپس سر آن حضرت را تراشیده و هم وزن آن، نقره صدقه دادند؛ (ارشاد، ج ٢، ص ٣٢٧ و اعلام الورى، ج١، ص ۴٢) به همین مناسبت، در سخن امروز، نکاتی را در رابطه با سنت «عقیقه» تقدیم می‌نمائیم؛ «عَقیقه» به سنت قربانی کردن بعد از ولادت فرزند، برای حفظ او از بلاها گفته می‌شود و طبق روایات چنان دارای اهمیّت است که برخی از فقها مانند سید شریف مرتضی و ابن جنید، آن‌را واجب دانسته‌اند؛ ولی طبق نظر معروف فقها، مستحب مؤکد است؛ و بنابر برخی روایات، عقیقه بیمۀ سلامتی انسان است و او را از خطرها و حوادث و فریب‌های شیطان حفظ می‌کند؛ در اهمیت این سنت حسنه، همین بس که تنها در کتاب معتبر کافی، بیش از ۵٠ روایت درباره عقيقه آمده است، که در این مجال کوتاه به برخی از این روايات اشاره می‌نمائیم: ✅ امام صادق (ع) فرمودند: 👈 پیامبر(ص)، حسن و حسین(ع) را در روز هفتم تولد نام‌گذاری کردند و از طرف هر یک، گوسفندی عقیقه نمودند. (کافی، ج۶، ص٣٣) 👈 هر نوزاد در گرو عقیقه‌ای است که از طرف او انجام می‌شود: «کُلُّ مَوْلُودٍ مُرْتَهَنٌ بِالْعَقِیقَةِ» (کافی، ج۶، ص٢۴) 👈 عقیقه واجب‌تر از قربانی است: «وَالْعَقیِقَةُ اَوْجَبُ مِنَ الاَضْحِیَّةِ» (همان)‌ همچنین یکی از یاران امام صادق(ع) می‌گوید به حضرت عرض کردم: نمی‌دانم پدرم برای من عقیقه کرده یا نه؟ پس حضرت فرمودند که برای خودت عقیقه کن و من هم برای خودم عقیقه کردم، در حالی‌که پیرمرد بودم: «عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّی وَ اللَّهِ مَا أَدْرِی کَانَ أَبِی عَقَّ عَنِّی أَمْ لَا؟ قَالَ: فَأَمَرَنِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَعَقَقْتُ عَنْ نَفْسِی وَ أَنَا شَیْخٌ» (من لا یحضره الفقیه، ج٣، ص۴٨۴) ✍️ ضمناً در کتب فقهی، شرایطی در مورد عقیقه ذکر شده است که مهم‌ترین آن‌ها بدین قرار است: 👈 عقیقه باید بعد از تولد انجام شود و بهتر است در روز هفتم ولادت باشد: «اَلْعَقیِقَةُ یَوْمَ السّٰابِعِ» [تهذیب الاحکام، ج٧، ص۴۴٣] البتّه انجام آن بعد از هفت روز نیز منعی ندارد، بلکه مستحب است کسی که بعد از تولّد، برای او عقیقه نشده، هرگاه توانست خودش آن را انجام دهد، هر چند در سنین پیری باشد. [وسائل الشیعه، ج٢١، ص۴١٣] همچنین در روایت دیگری آمده که پیامبر اکرم (ص) بعد از آن‌که به مقام نبوّت نائل شدند از طرف خود عقیقه نمودند. [همان] و حتی در روایات آمده که مستحب است بعد از مرگ کسی که برای او عقیقه نکرده باشند، برایش عقیقه نمایند. [وسیلةالنجاة، ص٧۶٠] ضمناً طبق دستور اسلام، عقیقه باید گوسفند، بز، گاو و یا شتر باشد و بنابر قول مشهور مستحب است حیوانی برای عقیقه انتخاب شود که واجد شرایط و صفات قربانی در عید قربان باشد. [الجامع للشرائع، ص۴۵٩] يعنی اینکه قربانى ‏اگر شتر است، سن ‏آن کمتر از پنج سال نباشد، و اگر گاو یا بُز است بنابر احتیاط کمتر از دو سال نباشد و اگر گوسفند است، هفت ماهش تمام و داخل در هشت ماه شده باشد و همچنین بیمار، ناقص، خیلى پیر و لاغر نباشد. ✅ با عنایت به آنچه گذشت در دین اسلام، عقیقه کردن بسیار اهمیت دارد و بیمه سلامتی انسان محسوب می‌شود و مسلمانان می‌بایست حتی‌المقدور به این سنت حسنه عمل کرده و آن را ترویج نمایند. 🌹☘🌺🌹☘🌺
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «رسم جاهلانه»         روز سه‌شنبه، ۱۴۰۳/۱۲/۲۷ ✍️ مناسبت روز: امشب، آخرین شب چهارشنبه پایان سال (غروب سه‌شنبه) موسوم به «شب چهارشنبه سوری» است که در این مراسم که ظاهراً برگرفته از آیینی از ایران کهن می‌باشد؛ عده‌ای از مردم، آتش روشن کرده و از روی آن می‌پرند و خواهان آن هستند که آتش، سرخی و گرمی و نیروی خود را به آنها داده و رنگ پریدگی و زردی و بیماری و مشکلات آن‌ها را بگیرد! لذا به‌گونه‌ای از آتش به عنوان یک موجودِ مقدس و قدرتمند، مدد می‌طلبند و ناخواسته دچار شِرک می‌شوند! چراکه یک انسان مسلمان علاوه بر «توحید ذاتی» و اعتقاد به وجود خداوند یکتا، می‌بایست قائل به «توحید افعالی» باشد، یعنی معتقد باشد که هیچ کاری در عالم انجام نمی‌شود و هیچ حادثه‌ای رخ نمی‌دهد مگر آن‌که سلسله‌ی علل آن به خداوند متعال ختم گردد و به تعبیر دیگر، هیچ چیزی غیر از خدا در عالَم، مؤثر نیست! بنابراین مدد خواستن از آتش برای سلامتی و دوری از بدی‌ها، از نظر شرع مقدس، فعل حرام محسوب می‌گردد! ✍️ با این وجود، متأسفانه برخی از متدینین نیز این عمل جاهلانه را انجام داده و برای توجیه آن می‌گویند این یک «آیین ملّی و کهن» است و طبق روایات اسلامی باید به سنن ملت‌ها احترام گذاشت! ✅ در جواب به این عزیزان باید عرض کنیم که هرچند اصل این موضوع صحیح است و دین مبین اسلام به آیین و سنن ملت‌ها که مبنای عقلی داشته و برخلاف دستورات شرعی نباشند، احترام می‌گذارد؛ اما هرگاه این سنت‌های کهن، جاهلانه و بر خلاف عقل و شرع باشند، اسلام به مبارزه با آنها قیام کرده، تا جایی که قرآن کریم یکی از مشکلات تمامی پیامبران الهی را، تقلید کورکورانه امت‌ها از آباء و اجداد خود می‌داند؛ به‌طوری که مثلاً وقتی به آن‌ها می‌گفتند چرا بت می‌پرسید؟ و یا دختران خود را زنده به گور می‌کنید؟ آنها می‌گفتند: پدران ما چنین می‌کردند و ما نیز راه آن‌ها را ادامه می‌دهیم! همانطور که امروز نیز عده‌ای، آیین «چهارشنبه‌سوری» را سنت پدران خود می‌دانند و می‌گویند: ما آیین پدرانمان را پاس می‌داریم! استاد شهید مطهری (ره) در جواب این عده می‌گوید: «شاید پدران ما دقت و دانایی لازم در این زمینه را نداشته‌اند! آیا در این صورت، ما بازهم باید کار آنها را تکرار کنیم؟! اینگونه آیین‌ها، سند نادانی یک ملت است و ما باید روی آن را بپوشانیم نه این‌که هر سال، آن را تجدید نمائیم؛ وقتی ما این کار را انجام دهیم، زبان حال ما این است که می‌گوییم که ما چنین پدران و اجداد ناآگاهی داشته‌ایم...» ✍️ البته متأسفانه این «رسم جاهلی» در سالیان اخیر از شیوه‌ی قدیمی و سنتی خود نیز خارج، و تبدیل به تهدیدی ملی برای همه‌ی ایرانیان شده است به طوری که هر ساله آمارهایی بسیار تلخی مبنی بر فوت و نقص عضو و سوختگی‌های وحشتناک ناشی از انفجار مواد محترقه از اخبار به سمع و نظر مردم می‌رسد؛ و این رسم جاهلانه باعث رعب و وحشت، مردم‌آزاری، خسارت به اموال عمومی وشخصی مردم و آسیب رساندن به جسم وجان انسان‌ها می‌شود که همه‌ی این‌ها از جمله گناه‌های بزرگی هستند که متأسفانه امروزه تحت عنوان مراسم شب چهارشنبه‌سوری انجام می‌شود؛ رذایل بزرگی که همه‌ی ادیان الهی و حتی مکاتب غیر الهی نیز آنها را مردود و مذموم می‌دانند؛ لذا «اسلام» به‌عنوان آخرین و کامل‌ترین دین الهی، به شدت این اعمال را مذمت و نهی نموده، چنانچه پیامبر گرامی اسلام(ص) می‌فرمایند: «در روز قیامت، بدترین انسان‌ها نزد خداوند کسى است که مردم از شرّ او در امان نباشند» (بحار ، ج٧، ص ٢١٧) و در روایت دیگری نیز فرمودند:‌ «مسلمان کسى است که مردم از دست و زبان او در امان باشند» (الکافی، ج٢، ص٢٣٣) ✍️ در پایان تأکید بر این موضوع لازم است که «دین مترقی اسلام» نه تنها با شادی و شاد بودن مردم، مشکلی ندارد؛ بلکه در مکتب اهل بیت عصمت و طهارت (ع) همواره بر آن تأکید شده که «یکدیگر را شاد کنید تا در قیامت، خداوند شما را شادمان نماید» (الکافی، ج٢، ص١٩٧) اما شادی و تفریح در اسلام، اصولی دارد و باید دارای منطق و طبق موازین انسانی باشد؛ نه اینکه بر اساس یک رسمِ خرافیِ شرک‌آلود و با ایجاد خطر و تهدید و آزار برای مردم و برپاکردن آتش و آلودگی صوتی و محیط زیستی و تضییع حق‌الناس بخواهیم به اصطلاح شادی نماییم!!! بر این اساس باید گفت که قطعاً رسم خرافی چهارشنبه‌سوری، نه با منطق عقل مطابقت دارد و نه با احکام شرع! لذا مسلماً این عمل جاهلانه با شأن و منزلت مردم فهیم و مسلمان ایران سازگار نیست!
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «»         روز چهارشنبه، ١۴٠٢/٠٣/٠٣ 🌹☘🌹☘🌹☘ ✍️ مناسبت روز: امروز سوم خرداد، سالروز و است؛ لذا ضمن گرامیداشت این روز بزرگ با سلام و صلوات بر شهدای هشت سال دفاع مقدس و امام شهداء، سخن امروز را آغاز می‌نمائیم؛ خرمشهر از اولین مناطقی بود که رژیم بعثی عراق با تمام قدرت به آن حمله کرد و پس از ۳۴ روز مقاومت قهرمانانه رزمندگان و مردم سلحشور خونین‌شهر، سرانجام در ۴ آبان سال ۱۳۵۹ شمسی آن را اشغال نمود؛ رزمندگان اسلام پس از این واقعه تلخ، بارها برای آزادسازی خرمشهر اقدام نمودند اما هربار با استحکامات ارتش تا دندان مسلح عراق روبرو می‌شدند تا بالاخره پس از ۵۷۸ روز اشغالگری بعثی‌ها، ایرانیان با یک عملیات بزرگ به نام بیت‌المقدس در سوم خرداد سال ۱۳۶۱ شمسی خرمشهر را آزاد نمودند؛ در جریان این عملیات ٢۶ روزه، ارتش عراق بیش از ٨ هزار کشته، ۱۵ هزار زخمی، و ۵۵۰ تانک و خودروی زرهی، ۵۳ هواپیما، و ۳ هلی‌کوپتر خود را از دست داد، و حدود ۱۹ هزار نفر از آنها نیز به اسارت درآمده و ۱۰۵ تانک و خودروی زرهی و مقادیر زیادی جنگ افزار و مهمات آنها نیز توسط ایرانیان به غنیمت گرفته شد؛ البته در خلال این عملیات خونین، بیش از سه هزار نفر از رزمندگان عزیز ما نیز به شهادت رسیده و حدود ۱۲ هزار نفر نیز مجروح شدند. این حماسه بزرگ، روحیه مقاومت، ایثار و ایمان ملت بزرگ ایران را به رخ جهانیان کشید و ارتش عراق با از دست دادن اين شهر استراتژیک از نظر نظامی و سیاسی تحقیر و سرافکنده شد، لذا این پیروزی را باید نقطه عطفی در تاریخ جنگ ایران و عراق به‌شمار آورد؛ به همین دلیل مردم ایران هرسال یاد و خاطره این روز بزرگ را گرامی داشته و آن را «روز جشن و شادی ملت ایران» می‌دانند. ✍️ البته این گرامیداشت را نه فقط برای فتح یک شهر، بلکه باید برای یادآوری پیام تاریخی حضرت امام خمینی (ره) دانست که فرمودند: «خرمشهر را خدا آزاد کرد»، بدین معنا که تمام پیروزی‌های بشر به‌خواست و اراده خدا انجام می‌پذیرد و آدمی هرگز نباید آنها را به خودش نسبت داده و مغرور شود. رهبر فرزانه انقلاب نیز در تبیین این موضوع فرمودند: اگر خدای نكرده غرور به سراغ ماها آمد، آن وقت انحراف‌ها و انحطاط‌های گوناگونی را در پیش پای خودمان خواهیم دید؛ مراقب باشید؛ غرور از آن دام‌های بزرگ شیطان است... ببینید، خرمشهر وقتی آزاد شد... خیلی پیروزی بزرگی بود... خیلی كار عظیمی بود؛ هم از لحاظ سیاسی و هم از لحاظ نظامی بسیار پیچیده و مهم بود، هم از لحاظ اجتماعی و نگاه عمومی خیلی مهم بود و تأثیر داشت... (اما) امام که واقعاً یك معلم اخلاق بودند؛ تا این حادثه‌ی عظیم پیدا شد... فوراً درد را احساس كرده و درمانش را فرمودند: «خرمشهر را خدا آزاد کرد»، معنایش این بود که فرماندهان مسلحی که این همه سختی کشیده بودند، این همه رنج برده بودند، آن خون دل‌ها را خورده بودند... این‌ها (فرماندهان) مغرور نشوند؛ سیاسیونی که در مسند قدرت نشسته‌اند، از این پیروزی بزرگی که در عرصه‌ی سیاسی برایشان پیدا شد، مغرور نشوند و بدانند «وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ»: «چون تو تیر افکندی، نه تو، بلکه خدا افکند، تا کافران را شکست دهد»؛ (انفال/١٧)، پس من و شما کاره‌ای نیستیم؛ این دست قدرت الهی است... (۱۳۸۸/۰۶/۱۶) همچنین معظم‌له در کلام دیگری فرمودند: عزیزان من! حقیقت شکر این است که انسان، نعمت‌ها را از خدا بداند؛ نه این‌که (فقط) به زبان بگوید؛ (بلکه) با همه‌ی وجود باور کند که آنچه از نعمت به او رسیده، از سوی خداست؛ این طور نباشد که خیال کند، اوست که این نعمت را برای خود فراهم کرده است... (چنانچه قارون گفت:) «إِنَّما أوتيتُهُ عَلىٰ عِلمٍ عِندی»: «این ثروت را به وسیله‌ی دانشی که نزد من است به دست آورده‌ام»، لذا اگر بگوییم که خودمان این دانایی‌ها و این تمکّن‌ها را به دست آورده‌ایم، غلط است؛ قرآن این‌طور می‌فرماید که «ما أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ»: «هر حادثه‌ی نیکو که به شما می‌رسد، از جانب خداست» (نساء/٧٩)؛ و «وَمَا بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ»: «هر نعمتی که دارید، از سوی خداست» (نحل/۵٣)؛ در دعا هم به ما یاد داده‌اند که به خدای متعال عرض کنیم: «مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْکَ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ» (مفاتیح الجنان، ص ۱۷)؛ «هر نعمتی که ما در اختیار داریم، از خداست و حدّاکثر این است که ما بتوانیم خود را قابل نعمت و حافظ نعمت خدا کنیم...» (۱۳۷۶/۰۳/۰۷) ✍️ بنابراین هرگز نباید فراموش کنیم که مهمتر از آزادی خرمشهر، یادآوری و درک پیام بزرگ و پرمعنای امام امت است که فرمودند: «خرمشهر را خدا آزاد کرد». 🥀🇬🇶🥀🇬🇶🥀🇬🇶🥀🇬🇶
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: « (١)»         روز دوشنبه، ١۴٠٢/٠۴/١٢ ✍️ مناسبت روز: امروز پنجمین روز از «»، و شب ولادت باسعادت دهمين خورشيد هدایت، حضرت امام هادی (ع) است؛ لذا ضمن عرض تبریک و تهنیت، سخن امروز را با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می‌نمائیم؛ 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 تمامی خاندان عصمت و طهارت (ع)، جامع صفات کمال انسانی بوده‌اند، اما شرایط زمانی و مکانی هر یک از حضرات معصومین، یک یا چند صفت و لقب آنها را عینیت بخشیده است؛ در میان ده‌ها لقب امام دهم، مشهورترین آنها که درخشش خاصی دارد، لقب «هادی» است، چراکه به گفته رسول خدا آن حضرت، هادی امّت به سوی خداوند تبارک و تعالی بوده‌اند؛ (الإنصاف، ص١۴١) هادی در لغت، دو معنای «راهنما و ارائه کننده طریق» و «رساننده به مقصد و مطلوب» را در بردارد؛ اما در مکتب قرآن و عترت، «هادی» بار مفهومی و معنایی بسیار عمیق‌تر و بالاتر از یک راهنمای ساده دارد؛ در این فرهنگ انسان‌ساز، شناخت راه، شناخت مقصد، شناخت امّت همراه، شناخت موانع و مشکلات مسیر، شناخت دزدها و گردنه‌ها، و همچنین ایجاد انگیزه لازم برای حرکت، دمیدن روح استقامت در رهروان، حفظ اتحاد و همبستگی در میان امت، و حمایت و حفاظت از جان و مال و حقوق مردم؛ تنها بخشی از مفهوم «» است؛ لذا حضرت هادی (ع) از سن هشت سالگی، این مسئولیت خطیر، یعنی امامت و هدایت امت بزرگ اسلامی را بر عهده داشته و حدود سی و چهار سال ناخدای کشتی اسلام در میان امواج طوفانی عصر عباسیان بودند؛ (منتهی‌الامال، ج٢، ص٣۶١) ایشان در یکی از تاریک‌ترین دوران تاریخ اسلام به زندگی بشریت، نور و گرمی هدایت و معنویت بخشیدند و در آن شرایط دشوار، دین خدا را حمایت و امت اسلام را سرپرستی نمودند، و از همان دوران کودکی چنان تأثیر شگفت‌انگیزی بر مردم گذاشتند که دوست و دشمن را به حیرت واداشته بود؛ لذا این جایگاه رفیع در بین مردم، بر دشمنان اهل‌بیت خاصه حاکمان عباسی بسیار سخت و گران بود، چنانچه متوکل عباسی با آن همه قدرت و شرارتی که داشت، برای جدا کردن امام از امت، بسیار محتاطانه عمل کرد و از ترس درگیر شدن نیروهای طرف‌دار آن حضرت، حاکم مدینه را عزل و یحیی بن هَرثَمه را به همراه سیصد نفر جنگجو برای احضار امام، به مدینه فرستاد؛ «یحیی» مأمور متوکل گزارش می‌دهد که وقتی برای بردن امام هادی (ع) به مدینه وارد شدیم و مردم مطلع گردیدند، آنها چنان فریاد و ضجه‌ای می‌زدند که هرگز مانند آن را کسی نشنیده بود؛ گویی در آن روز در مدينه، قیامت بر پا شده بود. (دلائل‌الامامة، ص٣١٣) 🌺🌸🌼🌺 بی‌تردید این روایت، نشان از نقش هدایت‌گرانه و نفوذ امام در دل مردم مدینه در سن شانزده سالگی آن حضرت دارد و همین موضوع حاکمان بنی‌العباس را برآن داشت که امام هادی (ع) را از دوران کودکی در حصار آهنین قرار دهند تا راه نفوذ در دل‌ها را از هادی امت بگیرند؛ پیشوای دهم شیعیان از روزی که به اجبار در سامرا اقامت گزیدند، هجده سال تحت نظارت و مراقبت شدید مزدوران حکومت عباسی‌ قرار گرفتند؛ اما با وجود این کنترل شدید، حضرت هرگز دست از هدایت امت اسلامی برنداشتند و با ایجاد و تقویت «شبکه وکلاء» و ارجاع مردم به فقها، و همچنین با «تقویت پایگاه‌های علمی و فرهنگی شیعه» و با نامه‌نگاری و ارتباط پنهانی با پیروان، نقش هدایت‌گرانه خود را ایفا می‌کردند؛ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ✍️ یکی از اقدامات مهم حضرت هادی (ع) برای هدایت امت اسلامی، تبیین مقام بلند امامت در قالب «زیارت جامعه‌ کبیره» بود، که این حرکت فرهنگی، آن‌چنان عظیم و تاثیرگذار بود که بیش از دویست سال توطئه‌ و برنامه‌ریزی بنی‌امیه و بنی‌العباس در جهت انحراف فکری مردم و تضعیف جایگاه امامت و ولایت را خنثی نمود، و مقام رفیع علمی و معرفتی اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) را از زمان ولایت امیرالمؤمنین (ع) تا امامت امام عصر (عج) را در یک سیر به هم پیوسته از نظر تقسیم تکالیف و وظایفی که بر عهده امام و شیعیان است به صورت جامع برای مردم تبیین کرد؛ امام هادی (ع) در این زیارتنامه نه تنها در رابطه با معارف ائمه‌ی قبل از خودشان به مردم آگاهی کامل داده‌اند، بلکه در ارتباط با امامان بعد از خود و موضوع مهدویت و ظهور، و وظایف شیعیان در دوران انتظار نیز روشنگری نموده‌اند؛ لذا اهل‌بیت عصمت و طهارت و علمای بزرگ شیعه پس از امام هادی (ع) نیز همواره بر خواندن و تدبر در این زیارتنامه تأکید داشته‌اند، چنانچه علاّمه مجلسی (ره) «زیارت جامعه کبیره» را احسن و اکمل زیارات از راه دور و نزدیک برای حضرات معصومین (ع) دانسته‌ است. (زادالمعاد، ص۳۰۱) 🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: « (١)» روز شنبه، ١۴٠٢/٠٩/٠۴ مناسبت: دیروز دهم جمادی‌الاولی، سالروز آغاز جنگ جمل، اولین جنگ رسمی میان مسلمانان در تاریخ است، لذا سخن امروز را به این جنگِ عبرت‌آموز اختصاص می‌دهیم؛ بی‌شک جنگ جمل، یکی از تلخ‌ترین و دردناک‌ترین وقایع روزگار در تاریخ اسلام است؛ زیرا برای نخستین بار در تاریخ، دو لشکری در مقابل هم صف کشیدند که همگی به وحدانیت خداوند متعال، رسالت پیامبر اعظم (ص) و حقانیت معاد گواهی می‌دادند، همه آنها رو به یک قبله نماز می‌خواندند و شعار پرچم همه‌ی آنها «اللّه اکبر» بود؛ در یک سوی میدان، همسر پیامبر، عایشه که بر اساس آیه ۶ سوره احزاب او را «اُم‌المؤمنین» می‌نامیدند، به همراه صحابه بزرگی همچون طلحه و زبیر؛ و در سوی دیگر میدان، امیرالمؤمنین (ع) جانشین و نَفْس و جانِ پیامبر (ص) و جمعی از یاران صدیق رسول خدا، همچون عمار یاسر و مالک اشتر قرار داشتند؛ به همین دلیل، این واقعه برای حضرت علی (ع) بسیار تلخ و ناگوار بود و حضرت، تمام سعی و تلاش خود را صرف جلوگیری از وقوع جنگ و خونریزی نمودند، اما متأسفانه حُب جاه و مقام و دنیاپرستی و زیاده‌خواهی، چشم‌ها و گوش‌های لشگریان شتر سرخ موی را به شنیدن صدای حق بسته بود و بالأخره حادثه تلخ جمل در تاریخ اسلام رقم خورد که در این مجال کوتاه به گوشه‌ای از این واقعه‌ی شرم‌آور اشاره می‌نمائیم: ✍️ پس از حکومت و خلافت خلفای سه‌گانه برخلاف دستور و توصیه مکرر پیامبر اکرم (ص) برای جانشینی امیرالمؤمنین (ع)، بالأخره مسلمانان به همراه صحابه بزرگ از جمله طلحه و زبیر از امیرالمؤمنین (ع) درخواست نمودند که حکومت را بپذیرند و با اصرار زیاد با حضرت بیعت نمودند؛ اما متأسفانه بیش از سه ماه از بیعت آنها با حضرت على(ع) نگذشته بود که عدالت علوی بر گروهى از صحابه‌ی مستکبر سخت و ناگوار آمد و مخالفت‌ها از سوى آنان آغاز شد؛ از طرفی «معاویه» در شام، پرچم مخالفت را برافراشت و حاضر به پذیرش بیعت با امیرالمؤمنین (ع) نشد و براى رویارویی با حضرت، آماده جنگ شد؛ از سوی دیگر «طلحه» و «زبیر» که خود را برتر از دیگر صحابه پیامبر می‌دانستند و درخواست حکومت بصره و کوفه را داشتند؛ از نرسیدن به جاه و مقام و عدالت علوی و تساوی حقوق بیت‌المال برای همه مسلمانان، به شدت به خشم آمده و به بهانه سفر عمره، راهى «مکّه» شدند و در آنجا با «عایشه» که او نیز از بیعت با امیرالمؤمنین (ع) سر باز زده بود، دیدار و گفتگو کردند و سپس با عنوان دروغین خون خواهیِ خلیفه‌ی سوم، به سمت «بصره» حرکت نمودند؛ هرچند تمامی مورخین شیعه و سنی شهادت می‌دهند که «طلحه و زبیر» خود از سران مبارزان بر ضدّ «عثمان» بودند و به درستی می‌دانستند که حضرت علی (ع) کوچکترین نقشی در قتل عثمان نداشته‌اند، اما بهانه‌ی بهتری برای شکستن بیعت و لشگرکشی در برابرِ امیرالمؤمنین (ع) پیدا نکردند لذا با نیرنگ و سوءاستفاده از جایگاه همسر پیامبر به‌عنوان «اُم‌المؤمنین»، بصره را تصرف کرده و با گمراه ساختن مردم، براى خود بیعت گرفتند و اولین فتنه و شکاف بزرگ را در جهان اسلام ایجاد نمودند؛ چون خبر این خیانت بزرگ به امیرالمؤمنین (ع) رسید، ایشان علیرغم میل باطنی خود با لشگری به سوى «بصره» حرکت کردند و بالاخره دو لشکر با هم روبه رو شدند و سعی و تلاش مضاعف و سخنرانی‌های متعدد حضرت علی (ع) مؤثر واقع نشد و لشگریان جمل، در روز دهم جمادی‌الاولی سال ٣۶ هجری قمری، اولین جنگ رسمی میان مسلمانان را به راه انداختند؛ ✍️ که انشاالله به شرط حیات در روزبرگ فردا از وقایع تلخ این جنگ سخت و شرم‌آور با شما سخن خواهیم گفت...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «حضرت (س)، » مناسبت روز: ۱۳ جمادی‌الثانی، به عنوانِ شهدا نام گرفته و علت این نامگذاری، آن است که مشهور است که «حضرت ام‌البنین (س)» همسر امیرالمؤمنین (ع) و مادر چهار شهید دشت نینوا، از جمله حضرت ابوالفضل العباس (ع)، در چنین روزی در جوار رحمت حضرت حق آرمیدند؛ لذا سخن امروز را با سلام و صلوات به روح بلند حضرت ام‌البنین (س) آغاز می‌نمائیم؛ به راستی چه روز بزرگی است، روز تکریم از دلاور مادران تاریخ که همچون بانوی ایثار، حضرت ام‌البنین (س) پسرانی شجاع و مؤمن تربیت نموده و با وجود عشق بی‌همتای مادری، فرزندان عزیزتر از جانشان را در راه اسلام و ولایت فدا کردند؛ و چه با عظمت است، ایثار و شهامت شیر زنان و همسران شهیدان سرافراز که بسیاری از آنان نوعروس بودند، اما با صبر و استقامت و توکل به خداوند متعال، و عشق به سالار شهیدان، همسران خود را برای حضور در جبهه‌های حق علیه باطل یاری و حمایت نمودند. بی‌شک الگوی تمامی این شیر زنان و دلاور مادران، بانوی ایثارگر تاریخ، حضرت ام‌البنین (س) است که اگر چه خودشان در دشت کربلا حضور نداشتند، اما عطر ایمان، عشق به ولایت، و شجاعت و معرفت را قطره قطره در کام فرزندانشان نشاندند، تا در دشت خونین کربلا، ولایت‌مداری، وفاداری و شجاعت و شهامت حضرت ابوالفضل (ع) و دیگر فرزندان ایشان، لرزه بر تن دشمنان اسلام اندازند؛ عالمان شیعه در طول تاریخ، همواره شجاعت، فصاحت و علاقه‌ی شدید حضرت ام البنین (س) به امیرالمؤمنین و اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) را ستوده‌اند و از ايشان به نیکی و بزرگی یاد کرده‌اند؛ چنانچه شهید ثانی (ره) می‌گوید: «ام‌البنین (س) نسبت به خاندان پیامبر خدا، محبت شدیدی داشت و خود را وقف خدمت به آنان کرده بود؛ و اهل‌بیت (ع) نیز برای ایشان، احترام ویژه قائل بودند و در روزهای عید، به نزد ایشان می‌رفتند» [ستاره درخشان مدینه، ص۷]؛ ✍️ هرچند متأسفانه از زندگانی و شخصیت حضرت ام‌البنین (س)، هیچ گزارش کاملی که تلفیقی از مستندات معتبر تاریخی، زمان شناسی و تحلیل‌های عبرت آموز و بازنمایی شخصیت و زندگی این بانوی بزرگ اسلام باشد، در دست نیست، اما از همین روایات موجود می‌توان، ادوار زندگی پرافتخار آن حضرت را به شش دوره تقسیم کرد: 1️⃣ از زمان تولد تا ازدواج: «اصالت و شجاعت خانوادگی» این مقطع از زندگانی حضرت، حدود بیست سال به طول انجامیده و بانو در خانواده‌ای با اصالت و در قبیله‌ی بسیار شجاع بنی‌کلاب پرورش یافته‌اند تا جایی که شایستگی و لیاقت همسری حضرت امیر (ع) را کسب نموده‌اند؛ 2️⃣ از ازدواج با امیرالمؤمنین (ع) تا خلافت علوی: «دوران تربیت یافتگی» بالاترین افتخار حضرت ام‌البنین (س) را باید ازدواج با حضرت علی (ع) دانست که مسلماً دلیلی روشن بر لیاقت و شایستگی ایشان می‌باشد؛ تاریخ ازدواج آن حضرت در سال ٢٣ هجری قمری، یعنی در دوران مهجوریت و خانه‌نشینی حضرت علی (ع) بوده و تا آستانه خلافت امام، حداقل دوازده سال به طول انجامیده است؛ در این دوران سخت که حضرت علی (ع) به‌گونه‌ای در حصر اجباری در مدینه به سر می‌بردند، بیشترین فرصت را برای رشد فکری و تربیتی و اخلاقی همسر گرامیشان و فرزندانشان داشته‌اند‌ لذا این دوران را باید دورانی سراسر تلاش برای همراهی و همانندی با امام در ابعاد مختلف اخلاقی و علمی و عبادی برای حضرت ام‌البنین (س) دانست؛ 3️⃣ دوران خلافت علوی: «الگویی شایسته در همسری خلیفه مسلمین» دوران خلافت امیرالمؤمنین (ع)، دورانی کوتاه اما پر حادثه و همراه با فتنه‌های پیاپی بود که تا شهادت حضرت علی (ع) در حدود ۵ سال به طول انجامید؛ در این دوران، حضرت ام‌البنین (س) به همراه امیرالمؤمنین (ع) به شهر کوفه هجرت نمودند و به علت مقام و جایگاه حضرت امیر (ع)، زمینه‌های اجتماعی متعددی پیش روی ایشان گشوده شد، ولی حضرت ام‌البنین (س) با الگوگیری از آموزه‌های قرآنی درباره‌ی «نساء‌النبی»، همچنان خدمت و همراهی با حضرت علی (ع) در قالب همسر و یاوری مهربان در خانه، و متولد نمودن و پرورش دادن فرزندانی با ایمان و شجاع همچون حضرت اباالفضل (ع) و برادران ایشان را بر هر کار دیگری ترجیح دادند و الگویی شایسته از زن برگزیده در جامعه علوی ارائه نمودند تا همه بدانند که در اسلام، بالاترین وظیفه زن در دو جبهه‌ی «همسری» و «مادری» و تربيت کردن فرزندان صالح است؛ 📚 برداشتی از کتاب پژوهشی مادر پسران، نوشته محمد رضایی آدریانی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «»         روز دوشنبه ١۴٠٢/١٠/٢۵ 🥀🥀🥀🥀🥀 مناسبت روز: امروز سالروز شهادت دهمين و خورشيد امامت، حضرت علی النقی (ع) است؛ لذا ضمن عرض تسلیت و تعزیت، سخن امروز را با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می‌نمائیم؛ ✍️ «امام شناسی» یکی از اصول مهم و ضروریات دین مبین اسلام است و طبق سخن رسول اکرم (ص) اگر مسلمانی بدون شناخت امام زمان خود از دنیا برود همانند مردمان جاهلیت از دنیا رفته است: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة» [كافی ج١، ص٣٧۶؛ مسند احمد، ج٣، ص۴۶۶]؛ بر این اساس یک مسلمان در ابتدا می‌بایست امامان معصوم و مقام و جایگاه آنها را بشناسد و سپس با شناخت و معرفت لازم از آنها پیروی و اطاعت کند؛ و در این طریق هدایت چه راهنمایی بهتر از «زیارت جامعه کبیره» که یک دوره کامل امام‌شناسی است؛ این منشور هدایت‌گر، آن‌چنان عظیم و تاثیرگذار است که بیش از دویست سال توطئه‌ و برنامه‌ریزی بنی‌امیه و بنی‌العباس در جهت انحراف فکری مسلمانان و تضعیف جایگاه امامت و ولایت را خنثی کرده و مقام رفیع علمی و معرفتی اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) را برای مسلمانان تبیین نموده است؛ امام هادی (ع) در این زیارتنامه جامع، نه تنها در رابطه با معارف ائمه‌ی قبل از خودشان به مردم آگاهی کامل داده‌اند، بلکه در ارتباط با امامان بعد از خود و موضوع مهدویت و ظهور و وظایف شیعیان در دوران انتظار نیز روشنگری نموده‌اند؛ لذا اهل‌بیت عصمت و طهارت و علمای بزرگ شیعه پس از آن امام همام نیز همواره بر خواندن و تدبر در این زیارتنامه تأکید داشته‌اند، چنانچه علاّمه مجلسی (ره) «زیارت جامعه کبیره» را احسن و اکمل زیارات از راه دور و نزدیک برای تمامی حضرات معصومین (ع) دانسته‌ است. (زادالمعاد، ص۳۰۱) در این زیارتنامه که می‌توان آن را «عرفان‌نامه» نیز نامید، «هادی‌امت» به بیش از دویست فضیلت و منقبت از اهل بیت عصمت و طهارت (ع) اشاره نموده‌اند که در پایان این مجال به بخش‌های کوتاهی از آن اشاره می‌نمائیم: ✍️ در ابتدای جامعه کبیره، پیشوای دهم ما را با آداب زیارت و سخن گفتن با حضرات معصومین آشنا کرده و می‌فرمایند: «هر زمانی که به آستان مقدس امامی رسیدی، در آنجا بایست و شهادتین را درحالی که غسل و طهارت داری بر زبان جاری کن، و چون نگاهت به ضریح افتاد، نخست سی مرتبه «اللّه‌اکبر» بگو و با کمال وقار و آرامش بسیار، گام‌های خود را کوتاه بردار و بار دیگر سی مرتبه تکبیر بر زبان خود جاری کن، سپس نزدیک مضجع شریف شو و این بار چهل مرتبه «اللّه‌اکبر» بگو و آنگاه سخن خود را با سلام و درود بر آن امام همام آغاز کن؛ سپس حضرت، ائمه اطهار (ع) را مشکات هدایت، چراغ‌های در تاریکی، نشانه‌های پرهیزکاری، صاحبان خرد، پناهگاه مردمان و حجت‌های خدا بر اهل دنیا و آخرت معرفی کرده، و در ادامه آن بزرگواران را حاملان قرآن و اوصیای رسول خدا دانسته‌اند؛ امام هادی (ع) در بخش دیگری از این زیارتنامه تأکید می‌نمایند که «حق» همواره با اهل‌بیت است و هرگز از آنان جداشدنی نیست، لذا هرکه از آنان دور شود قطعاً گمراه خواهدشد؛ در ادامه این عرفان‌نامه، امام با اشاره به فضل و رتبه و مقام رفیع و جایگاه والای ائمه (ع) در نزد خداوند، تصریح می‌کنند که آنان شاهراه و صراط مستقیم و گواهان در دین و آن امانتی هستند که حفظش بر مردم واجب شده است؛ و سپس به وظیفه‌ی مسلمانان و آمادگی آنها برای دفاع از ائمه اطهار (ع) اشاره می‌نمایند؛ 🥀🌹 در ادامه حضرت هادی (ع) ما را به دو واجب الهی یعنی «تولی» و «تبری» رهنمون می‌شوند تا خداوند و امامان معصوم (ع) را گواه گرفته و بگوئیم: «ما به شما و به آنچه شما به آن ایمان دارید، ایمان داریم... و دوستدار شما و دوستدار دوستان شما هستیم؛ و بغض دشمنانتان را در دل داریم و دشمن آنهاییم؛ و در صلح هستیم با هر که با شما در صلح است و در حال جنگ هستیم با هر کس که با شما در جنگ است»؛ 🥀🌹 ✍️ و بالاخره به ما می‌آموزند که زیارت معصومین را با این فراز به پایان برده و بگوئیم: «خدایا اگر ما شفیعانی را به درگاه تو نزدیک‌تر از محمّد (ص) و اهل بیت ایشان، آن خوبان و پیشوایان و نیکان می‌یافتیم، آنها را شفیع خود قرار می‌دادیم، پس به حقّی که برای آنان بر خود واجب کرده‌ای، ما را در گروه عارفان به آنها، و آشنایان به حقّ آنها، و در شمار رحم شدگان به شفاعت آن بزرگواران وارد کن، به درستی که تو مهربان‌ترین مهربانی 🥀
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِمِ موضوع:  ،   تاریخ: ١۴٠٣/٠٢/٠١ 📖 «...وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ»، «...و ما از رگ گردن ، به انسان نزديكتريم»، (ق/١۶)؛ دوست نزديكتر از من به من است وين عجب‌تر كه من از وى دورم چه كنم با كه توان گفت كه دوست در كنار من و من مهجورم (گلستان سعدی) ✍️ اول اردیبهشت ماه در تقویم، «» نام گرفته است، به همین مناسبت سخن امروز را با سلام و صلوات به روح این شاعر مسلمان ایرانی آغاز می‌نمائیم؛ ابومحمّد مُشرف‌الدین مُصلِح بن عبدالله بن مشرّف، متخلص به سعدی (۶۰۶ – ۶۹۰ هجری قمری)، عالم و شاعر و نویسندهٔ پارسی‌گوی ایرانی است که اهل ادب به او لقب استاد و و داده‌اند؛ او پس از فردوسی، آسمان ادب فارسی را با نور خیره کننده اش روشن ساخت و آن روشنی با چنان تلألویی همراه بود که هنوز پس از گذشت بیش از هفت قرن، از تاثیر آن کاسته نشده و تا پارسی در جهان برجاست، همچنان برقرار خواهد ماند! سعدی که در شیراز در میان خاندانی از عالمان دین، ولادت یافت، خود نیز در مدرسه نظامیه بغداد، درس دین و عرفان آموخته و سپس شغل واعظی، پیشه می‌کند که مستلزم سفر به مناطق مختلف و ارائه خطابه و ارشاد مردم بوده‌ است؛ او، مُحَدِّث زبردستی بوده و سال‌ها به معانی و مفاهیم آیات قرآن و احادیث نبوی اندیشیده و آن‌ها را در قالب نظم و نثر به بشريت ارائه نموده است؛ آثاری همچون گلستان و بوستان سعدی که علاوه بر فارسی‌زبانان و مسلمانان، حتی بر اندیشمندان غربی از جمله «ولتر» و «گوته» نیز تأثیر گذاشته است؛ سعدی، بر خلاف بسیاری از نویسندگان معاصر یا پیش از خود، ساده‌نویسی و ایجاز را در پیش گرفته و آثار خود را به دو صورت منظوم و منثور به رشته تحریر در آورده است؛ آثار منظوم سعدی شیرازی را می توان به عنوان شاهکارهای بلا منازع شعر فارسی، معرفی نمود که بسیاری از شاعران و نویسندگان فارسی‌زبان، بعد از او از سبک وی تقلید کرده‌اند؛ از جمله حافظ شیرازی که تحت تأثیر سبک سعدی به سرودن غزل پرداخته‌ است. ✍️ بی شک سعدی، آموزگار جاودانهٔ زبان فارسی است، وهر کس در جهان، زبان شیرین پارسی را آموخته، سرِ سفرهٔ سعدی میهمان شده، لذا تأثیر او بر فرهنگ و ادب فارسی، انکارناپذیر است؛ در رابطه با عقائد مذهبی سعدی، برخی او را شافعی مذهب و پیرو تفکر اشعری، دانسته و برخی از بزرگان و علماء مانند قاضی نورالله شوشتری(ره)، وی را شیعه قلمداد کرده‌اند، اما آنچه مسلم است و از اشعار او هویداست، ارادت و محبت به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و اعتقاد به عقائد تشیع (همچون عصمت و شفاعت اهل بیت) است‌ که به عنوان حسن ختام، یکی از اشعار زیبای وی را تقدیم نموده و قضاوت را به شما واگذار می‌نماییم: کس راچه زور و زهره که وصف علی کند؟         جبار در مناقب او گفته:«هل اتی» زورآزمای قلعه خیبر که بند او         در یکدگر شکست به بازوی لافتی مردی که در مصاف، زره پیش بسته بود         تا پیش دشمنان ندهد پشت بر غزا شیر خدای و صفدر میدان و بحر جود     جان‌بخش در نماز و جهانسوز در وغا دیباچه مروت و سلطان معرفت              لشکرکش فتوت و سردار اتقیا فردا که هر کسی به شفیعی زنند دست   ماییم و دست و دامن معصوم مرتضی یا رب، به نسل طاهر اولاد فاطمه         یا رب، به خون پاک شهیدان کربلا دلهای خسته را به کرم مرهمی فرست             ای نام اعظمت درِ گنجینه شفا 📚 منابع: تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی / سعدی، شاعر عشق و زندگی / در قلمرو سعدی / دائرةالمعارف بزرگ اسلامی / دانشنامهٔ ویکی پدیای فارسی، واژه سعدی.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: « (۱)» ✍️ مناسبت روز: اول ذی‌الحجه سالروز پیوند آسمانی بزرگ ‌مرد تاریخ حضرت علی (ع) و اسوه زنان عالم حضرت فاطمه زهرا (س) و امتداد نسل پاک پیامبر بر مبنای وعده الهی «انا اعطیناک الکوثر» است؛ به همین خاطر اول تا هفتم ذی‌الحجه را به عنوان نامگذاری نموده‌اند؛ و به همین مناسبت مانیز ضمن عرض تبریک و تهنیت این روز فرخنده و مبارک، سخن امروز را به همین موضوع اختصاص داده و با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می‌نمائیم؛ دین اسلام همواره بر سنت حسنه تأکید نموده است، چراکه گسترش این دستور الهی، سبب می‌شود تا افراد جامعه از گناه و فساد و تجاوز به حقوق دیگران در امان باشند و با تشکیل خانواده به امنیت و آرامش دست یابند و با عشق و محبت الفبای زندگی و ارزش‌های متعالی را به نسل آینده منتقل نمایند؛ لذا بر همین اساس این سنت پسندیده در بسیاری از آیات قرآن کریم و روایات حضرات معصومین (ع) مورد تأکید و تبیین قرار گرفته است، تا جایی که پیامبر اکرم فرمودند: «در اسلام هیچ بنایی ساخته نشد، که نزد خدای عزوجل محبوب‌تر و ارجمندتر از ازدواج باشد» (بحارالانوار ،ج١٠٣، ص٢٢٢) چراکه تمام خیرات و نیکی‌ها در جامعه انسانی از خانواده شایسته آغاز می‌شود؛ لذا توجه به تشکیل خانواده و تربیت صحیح فرزندان، یک اصل اساسی در آئین اسلام است و کمتر موضوعی در آن، به اندازه احترام به بزرگترها و امتثال اوامر ایشان در خانواده، مورد تأکید قرار گرفته است و علاوه برآن، اسلام منشأ عموم آسیب‌های اجتماعی را نیز در نابسامانی‌های خانوادگی معرفی می‌نماید؛ بی‌شک در این میان، پیوند آسمانی و ساده و بی‌آلایش حضرت علی(ع) و بانوی دو عالم حضرت فاطمه (س) و همچنین شیوه‌ی زندگی آنها که کانونی گرم و صمیمی را برای رشد و پرورش نسلی پاک و برگزیده فراهم آورد، می‌تواند الگویی شایسته برای جوانان باشد تا با خدامحوری، ساده زیستی و پرهیز از زیاده خواهی و تجمل زندگی مشترک خود را آغاز کنند و با ایجاد محیطی لبریز از عشق و صمیمیت، زمینه‌ی تربیت صحیح فرزندانی صالح را فراهم سازند؛ لذا در این مجال کوتاه به بخشی از اصول تربیتی الگو در زندگی مشترک حضرت زهرا و حضرت امیر (ع) اشاره می‌نمائیم: 1️⃣ اصل خدامحوری و عبادت خانوادگی: بی‌شک اولین و مهمترین اصل در زندگانی مشترک امیرمؤمنان و بانوی دوعالم، عشق و دلدادگی به خداوند متعال بود؛ چنانچه حضرت علی (ع) می‌فرمایند: «عشق به خداوند، آتشی است که بر چیزی نمی‌گذرد، جز آنکه به آن گرمی می‌دهد و نور الهی بر چیزی پرتو نمی‌افکند، جز آنکه آن را غرق در روشنایی می‌نماید؛ لذا کسی که به خداوند عشق ورزد، همه چیز مُلک و ملکوت خویش را به او داده؛ و خداوند نیز هرگاه بخواهد بنده‌ای را گرامی بدارد، او را گرفتار عشق و محبت خویش می‌گرداند» و نمونه بارز این عشق متقابل خالق و مخلوق در خانه‌ی ملکوتی حضرت علی و فاطمه (س) هویدا بود و در این خانه‌ی عشق، اتاقی ویژه برای نماز و مناجات با پروردگار قرار داشت که در آن، تنها قرآن کریم، شمشیر جهاد حضرت امیر (ع) و زیرانداز نماز دیده می‌شد؛ همچنین در روایات آمده که حضرت صدیقه کبری (س) در شیرین‌ترین و خاطره انگیزترین لحظه‌های زندگی خود، دل در گرو عشق خداوند داشتند و در شب ازدواج خطاب به یگانه کفو و همتایشان حضرت علی (ع) فرمودند: «انتقال از خانه پدرم به خانه خودم، مرا به یاد انتقال به سرای دیگر انداخت؛ پس شما را به خدا سوگند می‌دهم تا در این ساعات به نماز برخیزیم و امشب را با هم به عبادت پروردگارمان بگذرانیم»؛ و در ادامه روایت آمده که پیامبر اعظم (ص) فردای آن شب از امیرالمؤمنین (ع) پرسیدند: همسرت زهرا را چگونه یافتی؟! و حضرت بی‌درنگ فرمودند: «نِعمَ العَونُ عَلی طاعة اللّهِ: او را بهترین یاور برای اطاعت و بندگی پروردگار یافتم». در روایت دیگری نیز آمده که حضرت فاطمه (س) هر شب پس از فراغت از وظایف همسرداری و خانه‌داری، آنچنان خالصانه بر سجاده نماز می‌ایستادند که پروردگار عالمیان بر فرشتگان مباهات کرده و می‌فرمود: «فرشتگان من، اینک بر «فاطمه» سرور زنان عالم بنگرید که بر درگاه من ایستاده، در حالی که بند بند وجودش از خوف من لرزان است؛ او با تمام وجودش به عبادت من روی نهاده و اینک شما را گواه می‌گیرم که پیروان و شیعیان او را از آتش ایمنی بخشیدم» همچنین آورده‌اند که روح و جان امیرالمؤمنین و صدیقه کبری (س) چنان با قرآن، عجین گشته بود که گویی تمام زندگی خود را براساس آیات الهی استوار نموده‌اند... ✍️ این مبحث ادامه دارد... 📚 برگرفته از «کتاب خانواده و تربیت مهدوی» نوشته محمدباقر حیدری کاشانی.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «» ✍️ مناسبت روز: امروز هشتمین روز از ماه الحرام است که در تاریخ آمده که در چنین روزی لشکر عمر بن سعد از سی هزار نفر فراتر رفته بود و آب همچنان بر امام و یاران ایشان بسته و در خیمه‌های حسینی قحطی آب بود، در این زمان دیداری بین امام حسین (ع) و عمر بن سعد برگزار شد که امام به او نهیب زدند و او را امر به معروف و نهی از منکر نموده و دعوت به حق کردند؛ البته درباره زمان این ملاقات اقوال مختلفی وجود دارد؛ اما آنچه درست به نظر می‌رسد این است که دیدار پیش از آمدن شمر در روز نهم به کربلا بوده است؛ زیرا طبق نقل مشهور، او در مجلس ابن‌زیاد افشا کرده که عمر بن سعد، شب‌ها بین دو لشکر با حسین بن علی (ع) دیدار می‌کند! [تاریخ طبری، ج۵، ص۴۱۴] در محتوای این دیدار نیز اقوال مختلفی نقل شده که همین موضوع متأسفانه موجب سوءاستفاده برخی از افراد و مخصوصاً سیاستمداران طرفدار مذاکره با استکبار قرار گرفته است؛ به‌گونه‌ای که سعی کرده‌اند گفتمان "هیهات من الذله" امام حسين (ع) را به گفتمان "مذاکره و سازش" با دشمن تبدیل نمایند و سپس طوری وانمود کنند که گویی امام حسین (ع) بعد از سرباز زدن از بیعت با یزید، در کربلا به اشتباه خویش آگاه شده‌اند و از این‌رو پس از مذاکره با عمرسعد، حاضر به دست دادن و بیعت با یزید شدند که به نظر می‌رسد این تحریف بزرگ از همه‌ی تحریفات و شبهات دیگر واقعه کربلا خطرناک‌تر است چراکه خط بطلانی بر تمامی اهداف قیام بزرگ عاشورا می‌کشد! ✅ در پاسخ به این ادعا، باید عرض کنیم که هر چند در اصل این ملاقات شکی نیست و در منابع تاریخی شیعه و اهل‌سنت آمده، اما از آنجا که این ملاقات خصوصی بوده و کسی سخنان آنها را مستقیماً نشنیده است: «فَانكَشَفنا عَنهُما بِحَيثُ لا نَسمَعُ أصواتَهُما ولا كَلامَهُما» لذا براساس افواه اصحاب، دو قول کاملاً متفاوت درباره این دیدار وجود دارد که یکی از اقوال ظاهراً از جانب سپاه امام منتشر شده و قول دیگر از جانب شخص عمرسعد در نامه به ابن زیاد ملعون منشر گردیده است؛ ⬅️ در قول اول، ابن اعثم كوفی نقل می‌كند كه امام حسین(ع) با ابن سعد بین دو اردوگاه ملاقات كردند و حضرت به او نهیب زدند که: "وای بر تو" ای پسر سعد! آیا از خداوندی كه بازگشت تو به سوی اوست نمی‌ترسی كه می‌خواهی با من بجنگی؟ در حالی كه می‌دانی من پسر كیستم! اینان را رها كن و به من بپیوند، من تو را به درگاه خداوند نزدیك می‌كنم؛ پس ابن سعد بهانه‌های مختلفی آورد و امام تمامی بهانه‌های او را جواب دادند، ولی متأسفانه عمر سعد (که عشق حکومت بر «ری» او را کور کرده بود، دعوت امام را نپذیرفت و) بازگشت؛ امام نیز او را نفرین نمودند. (الفتوح، ج٢، ص١۴٧) ⬅️ اما نقل دوم، متن نامه عمر بن سعد به ابن زیاد پس از این ملاقات است که در آن اظهار خوشحالی کرده که غائله به صلح پایان یافت و ادعا نموده که امام از مواضع قبلی خود عقب نشینی کرده و فرموده‌اند که «يكى از سه پيشنهاد مرا بپذيريد: يا به همان جايى كه از آن جا آمده‌ام، باز گردم؛ يا دستم را در دست يزيد بن معاويه بگذارم تا ميان من و خود حكم كند؛ و يا مرا به هر يك از مرزهاى مسلمانان كه مى‌خواهيد، بفرستيد و من هم مانند يكى از ساكنان همان‌جا مى‌شوم و با همان وظايف و حقوق زندگی می‌کنم» (تاریخ الطبری، ج ۵، ص ۴١٣؛ و ارشاد شیخ مفید،ج٢، ص٨٧) ✍️ البته هر چند که قول صحیح کاملاً هویداست اما توجه شما را به دو نکته جلب می‌نمائیم: 1️⃣ اولاً چگونه می‌توان به قول «عمربن سعد» جنایتکار که قاتل امام است و حتی علمای بزرگ اهل‌سنت هم او را «ثقه» و قابل اطمینان نمی‌دانند، اعتماد کرد! لذا به نظر می‌رسد این بسته پیشنهادی از اکاذیب و ساخته‌های عمربن سعد بوده تا به قول معروف با جمع «خدا و خرما» بتواند هم از جنگ با امام (ع) و از دست دادن آخرتش پرهیز نماید، و هم به حکومت ری و مطامع دنیایش برسد؛ و البته با شایعه‌پراکنی و خبرسازی درباره این ملاقات و ایجاد یک جنگ روانی و تبلیغاتی، به ایجاد شکّ، تضعیف روحیه، و سست کردن عزم راسخ امام و اصحاب حضرت در مبارزه و پیکار با جبهه نفاق و کفر و فساد یعنی بنی‌امیه بپردازد و به دروغ عقب‌نشینی و سازشکاری امام حسین (ع) را به طرفداران و پیروان آن امام همام القاء نماید؛ 2️⃣ ثانیاً امام قبل و بعد از این ملاقات خصوصی، هدف و مشی خود را کاملاً تبیین نموده‌اند لذا با نیم نگاهی به سیره گفتاری و رفتاری حضرت می‌توان دریافت که ادعای عمرسعد کاملاً کذب است‌‌... ✍️ ادامه دارد....
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «رسم جاهلانه»         روز سه‌شنبه، ۱۴۰۳/۱۲/۲۷ ✍️ مناسبت روز: امشب، آخرین شب چهارشنبه پایان سال (غروب سه‌شنبه) موسوم به «شب چهارشنبه سوری» است که در این مراسم که ظاهراً برگرفته از آیینی از ایران کهن می‌باشد؛ عده‌ای از مردم، آتش روشن کرده و از روی آن می‌پرند و خواهان آن هستند که آتش، سرخی و گرمی و نیروی خود را به آنها داده و رنگ پریدگی و زردی و بیماری و مشکلات آن‌ها را بگیرد! لذا به‌گونه‌ای از آتش به عنوان یک موجودِ مقدس و قدرتمند، مدد می‌طلبند و ناخواسته دچار شِرک می‌شوند! چراکه یک انسان مسلمان علاوه بر «توحید ذاتی» و اعتقاد به وجود خداوند یکتا، می‌بایست قائل به «توحید افعالی» باشد، یعنی معتقد باشد که هیچ کاری در عالم انجام نمی‌شود و هیچ حادثه‌ای رخ نمی‌دهد مگر آن‌که سلسله‌ی علل آن به خداوند متعال ختم گردد و به تعبیر دیگر، هیچ چیزی غیر از خدا در عالَم، مؤثر نیست! بنابراین مدد خواستن از آتش برای سلامتی و دوری از بدی‌ها، از نظر شرع مقدس، فعل حرام محسوب می‌گردد! ✍️ با این وجود، متأسفانه برخی از متدینین نیز این عمل جاهلانه را انجام داده و برای توجیه آن می‌گویند این یک «آیین ملّی و کهن» است و طبق روایات اسلامی باید به سنن ملت‌ها احترام گذاشت! ✅ در جواب به این عزیزان باید عرض کنیم که هرچند اصل این موضوع صحیح است و دین مبین اسلام به آیین و سنن ملت‌ها که مبنای عقلی داشته و برخلاف دستورات شرعی نباشند، احترام می‌گذارد؛ اما هرگاه این سنت‌های کهن، جاهلانه و بر خلاف عقل و شرع باشند، اسلام به مبارزه با آنها قیام کرده، تا جایی که قرآن کریم یکی از مشکلات تمامی پیامبران الهی را، تقلید کورکورانه امت‌ها از آباء و اجداد خود می‌داند؛ به‌طوری که مثلاً وقتی به آن‌ها می‌گفتند چرا بت می‌پرسید؟ و یا دختران خود را زنده به گور می‌کنید؟ آنها می‌گفتند: پدران ما چنین می‌کردند و ما نیز راه آن‌ها را ادامه می‌دهیم! همانطور که امروز نیز عده‌ای، آیین «چهارشنبه‌سوری» را سنت پدران خود می‌دانند و می‌گویند: ما آیین پدرانمان را پاس می‌داریم! استاد شهید مطهری (ره) در جواب این عده می‌گوید: «شاید پدران ما دقت و دانایی لازم در این زمینه را نداشته‌اند! آیا در این صورت، ما بازهم باید کار آنها را تکرار کنیم؟! اینگونه آیین‌ها، سند نادانی یک ملت است و ما باید روی آن را بپوشانیم نه این‌که هر سال، آن را تجدید نمائیم؛ وقتی ما این کار را انجام دهیم، زبان حال ما این است که می‌گوییم که ما چنین پدران و اجداد ناآگاهی داشته‌ایم...» ✍️ البته متأسفانه این «رسم جاهلی» در سالیان اخیر از شیوه‌ی قدیمی و سنتی خود نیز خارج، و تبدیل به تهدیدی ملی برای همه‌ی ایرانیان شده است به طوری که هر ساله آمارهایی بسیار تلخی مبنی بر فوت و نقص عضو و سوختگی‌های وحشتناک ناشی از انفجار مواد محترقه از اخبار به سمع و نظر مردم می‌رسد؛ و این رسم جاهلانه باعث رعب و وحشت، مردم‌آزاری، خسارت به اموال عمومی وشخصی مردم و آسیب رساندن به جسم وجان انسان‌ها می‌شود که همه‌ی این‌ها از جمله گناه‌های بزرگی هستند که متأسفانه امروزه تحت عنوان مراسم شب چهارشنبه‌سوری انجام می‌شود؛ رذایل بزرگی که همه‌ی ادیان الهی و حتی مکاتب غیر الهی نیز آنها را مردود و مذموم می‌دانند؛ لذا «اسلام» به‌عنوان آخرین و کامل‌ترین دین الهی، به شدت این اعمال را مذمت و نهی نموده، چنانچه پیامبر گرامی اسلام(ص) می‌فرمایند: «در روز قیامت، بدترین انسان‌ها نزد خداوند کسى است که مردم از شرّ او در امان نباشند» (بحار ، ج٧، ص ٢١٧) و در روایت دیگری نیز فرمودند:‌ «مسلمان کسى است که مردم از دست و زبان او در امان باشند» (الکافی، ج٢، ص٢٣٣) ✍️ در پایان تأکید بر این موضوع لازم است که «دین مترقی اسلام» نه تنها با شادی و شاد بودن مردم، مشکلی ندارد؛ بلکه در مکتب اهل بیت عصمت و طهارت (ع) همواره بر آن تأکید شده که «یکدیگر را شاد کنید تا در قیامت، خداوند شما را شادمان نماید» (الکافی، ج٢، ص١٩٧) اما شادی و تفریح در اسلام، اصولی دارد و باید دارای منطق و طبق موازین انسانی باشد؛ نه اینکه بر اساس یک رسمِ خرافیِ شرک‌آلود و با ایجاد خطر و تهدید و آزار برای مردم و برپاکردن آتش و آلودگی صوتی و محیط زیستی و تضییع حق‌الناس بخواهیم به اصطلاح شادی نماییم!!! بر این اساس باید گفت که قطعاً رسم خرافی چهارشنبه‌سوری، نه با منطق عقل مطابقت دارد و نه با احکام شرع! لذا مسلماً این عمل جاهلانه با شأن و منزلت مردم فهیم و مسلمان ایران سازگار نیست!