دوستی دارم به نام «یوسف»
بگومگویی با چاشنی شوخی
بین من و او رخ داد
که مرا به ساختن این بیت واداشت:
هر چند یوسفم، ولی از منظر جَمال
بویی ز روی یوسف مصری نبُردهام
حسن معارف وند
١٨دی١۴٠٣
@HassanMaarefvand
هدایت شده از استیصال
4_5994829173238010325.mp3
13.53M
هیئت فرش اگر خواست
رو چشمام حساب کن...
ارباب جنت رکاب اباعبدالله
استیصال
یادواره شهیدان معارف وند استان البرز، شهر کرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرائت ابیاتی از برادر عزیزم سید جواد میرصفی
کرج، یادواره شهیدان معارف وند
@HassanMaarefvand
قلب مرا بگیر و ببر رو به راه کن
این خانه را به میل خودت دلبخواه کن
گیسو سیاهِ بخت سفیدم! از این به بعد
با خندههات دلهره را رو سیاه کن
دیگر زمان قطع رفاقت رسیده است
این نارفیق - واهمه را - نیمه راه کن
در چشم من درست ترینی، بدون ترس
هی اشتباه پشت سرِ اشتباه کن
ای ماه من، شبانه نیا زیر آسمان
رحمی به حال و روز پریشان ماه کن
غم را بریز و خستگی ات را به من بده
این سینه را برای خودت تکیه گاه کن
چشمان تو حواس مرا پرت می کند
کمتر مرا نگاه کن اما نگاه کن
حسن معارف وند
بامدادسهشنبه
٩بهمن١۴٠٣
@HassanMaarefvand
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استقبال از شعرخوانی... 😁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از تو دست بکشم؟ ابدا ابدا...