eitaa logo
اینجا با هم باشیم⚘️
321 دنبال‌کننده
862 عکس
430 ویدیو
18 فایل
سعی دارم در این صفحه ، مطالبی که مینویسم ، عکسهائی که میگیرم و ... را درج کنم تا بماند به یادگار⚘️ #سید_رضا_متولی
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شهید محمد مسرور❤️
بسم رب الشهدا یادت میاد محمد !!!! من خیلی قشنگ یادمه😔 اومدی خونه گفتی فاطمه میشه یه شهیدی رو من خیلی دوستش دارم اونو برام نقاشی کنی!! میخوام بزارم تو واحد شهدا منم گفتم نه نمیشه محمد! تو هم گفتی چرا نمیشه؟؟! گفتم عزیزم شهدا تو نوبت هستند هنوز نوبت شهید شما نرسیده هر زمان نوبتش رسید چشم! تو هم کمی صورتت تو هم رفت و گفتی داری اذیتم میکنی؟! گفتم نه به خدا بین شهدا قرعه کشی کردم اسم شهید شما الان نوبتش نیست چندتا شهید جلوشِ بزار نوبتش بشه برات می‌کشم. آخ خاک برسرم کنند محمد 😭😭😭 نمیدونستم عمر تو اونقدری زیاد نیست که چند ماه منتظر نقاشی بمونه اصلا پرواز کردی و رفتی . من موندم و حسرت خواسته برآورده نشده تو😭😭😭 به وعده ام وفا کردم ولی بعد از تو 😭 بار اول کشیدمش به جای خودت بردمش تو واحد شهدا اونجا هم تو اغتشاشات تصویر شهید سوخت😭😭😭 انگار بدون تو نمیتونست اونجا بمونه حالا هم دوباره قسمت شد برای یه کاری تصویر شهید مورد علاقه ات رو کشیدم ببخشید داداشی میدونی تو حال خوبی نبودم اونجور که دلم بخواد تصویر شهیدت رو بکشم. ولی میدونی چی خوشحالم کرد لبخند خوشحالی که تو رویا بهم زدی میدونم به خدا زنده ای میدونم کنارمی ! دوستت دارم تمام هستی ام با تمام وجودم تقدیمت میکنم عزیزم ببخش کنارم نبودی بدم دست خودت 😭😭😭 ❤️ تقدیم به برادر عزیزتر از جانم
هدایت شده از شهید محمد مسرور❤️
و بغضی که بی تو تمام نمیشود و همچنان بی رحمانه ادامه دارد....
باد می‏وزد و ساعات سرخ حماسه را در گوش درختان، نجوا می‏کند. من، در باور خیس دریاچه‏ها ، پرواز آخرت را پلک می‏تکانم ، به نیزارهای خاموش دل می‏دهم. ای محمدشهید؛ با ما که این‏ چنین مچاله خویشتن مانده‏ایم ، از وسعت روشن افق‏های دور بگو و از صدای عشق ، تا به قله‏های بلند رهایی بیندیشیم و در رویای سپید ملکوت ، دشت‏های شقایق‏پوش وطن را، دف‏زنان به شور آییم و مسرور شویم. باورمان، چشمان آسمانی توست باورمان، چشمان آسمانی تو است که کوچه‏های شهر را خورشید می‏پاشد. تو آن اسطوره‏ای که شب‏های بی‏شمار، سر بر شانه‏های ماه، شاعرانه‏ترین واژه‏ها را گریسته‏ای. پنجره‏های منتظر، نگاه ستاره‏پوشت را بسیار تجربه کرده‏اند. خونت که بر خاک ریخت، اندوه رفتنت، سینه سرخان زمین را زمین‏گیر کرد. نیستی! اما سال‏هاست شهر، یاد تو را نفس می‏کشد و نامت، نشانی جاده‏های باران را به یادمان می‏آورد. اقتدار روزهایمان را در تو یافته‏ایم؛ در رد گام‏های مقاومت ودر دفاع از حرم. سرفراز ایستاده‏ایم و پیام بلند تو را با فرزندان وطن، زمزمه می‏کنیم. اگر در هوای استقلال نفس می‏کشیم نیستی؛ اما نوباوگان وطن، هر روزشان را پلاک می‏خوانند و چفیه می‏نویسند. اینان، روایت‏گر حماسه تواند؛ آن‏گاه که با شمشیر صدایت، عربده بادهای هرزه‏گرد را به دریدن برخاستی و هجوم بی‏وقفه شب و حضور دامنه‏دار کویر را ایستادگی کردی. تو ماندی تا قله‏های میهن، با آفتاب سربلندی، به صبح سلام بگویند. تو رفتی، تا خیابان‏های شهر را گام‏های نامردمی، آلوده نکند. اگر در هوای پاکیزه استقلال نفس می‏کشیم، اگر ایستاده‏ایم و روشنی را ادامه می‏دهیم، یعنی دریافته‏ایم بزرگی‏ات را؛ یعنی هنوز بر پلکان دل‏هامان نشسته‏ای و چشمان یاس رازقی را لبخند می‏زنی. نگاه کن، چه بارانی می‏بارد! با تو، بر کتیبه‏ های عشق حک شدیم چشم می‏گشایم بر پنجره‏های آفتابی و نور منتشرت را می‏نوشم. تو از خورشیدزاران دور آمده بودی؛ از دامنه‏های ستاره. خاطره‏هایمان را آبی تفکر تو آسمانی کرده است. تو را در گردنه‏های برفگیر، به پاسداری بهار دیده‏اند و من به درختان بلندی می‏اندیشم که از پس گام‏های آخِرت، قد برافراشتند و به کوچه‏هایی که نامت، شکوهمندشان کرده است. از تو می‏گویم که نگذاشتی جاده‏های آوارگی، دلتنگمان کند؛ نگذاشتی سردر گریبان شبانه‏های سیاه یأس شویم. می‏ستاییمت؛ که با تو، بر کتیبه‏های سرخ عشق، حک شدیم... هشتمین سالروز شهادت ✍️🏻 @hatef10012