در راه مشهد #شاه_عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند!!
به #شیخ_بهایی که اسبش جلو میرفت گفت: این #میرداماد چقدر بیعرضه است اسبش دائم عقب میماند.
#شیخ_بهایی گفت: کوهی از علم و دانش برآن اسب سوار است، حیوان کشش اینهمه عظمت را ندارد.
ساعتی بعد عقب ماند، به #میرداماد گفت: این #شیخ_بهایی رعایت نمیکند، دائم جلو میتازد.
#میرداماد گفت: اسب او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهایی بر پشتش سوار است سر از پا نمیشناسد و میخواهد از شوق بال در آورد.
این است رسم رفاقت...
در غیاب یکدیگر حافظ آبروی هم باشیم...
حکایت این روزای ما🌹