🔴 #تجربهنزدیکبهمرگ
🔹کسانی را میدیدم که شدیداً گرفتار هستند!
✍ وقتی در سپاه مشغول به کار شدم، #سعیمیکردم در ساعاتی که در محل کار حضور دارم، به کار شخصی مشغول نشوم.
🚨اگر در طی روز کار شخصی داشتم و یا تماس تلفنی شخصی داشتم، به همان میزان و کمی بیشتر، اضافه کاری بدون حقوق انجام میدادم که مشکلی ایجاد نشود.
با خودم می گفتم:
حقوق کمتر ببرم و حلال باشد خیلی بهتر است. از طرفی در محل کار نیز تلاش می کردم که کارهای مراجعین را به دقت و با رضایت انجام دهم.
این موارد را در نامه عملم میدیدم.
جوان پشت میز (مأمور الهی) به من گفت: خدا را شکر کن که بیت المال برگردن نداری وگرنه باید رضایت تمام مردم ایران را کسب می کردی!
🔥اتفاقا در همان جا کسانی را می دیدم که شدیدا گرفتار هستند. گرفتار رضایت تمام مردم، گرفتار بیت المال.
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
@havaliiekhoda
🔴 #تجربهنزدیکبهمرگ
⚠️دستم خالی بود، هر چه از اعمالم می گفتم آن ها رد می کردند.ناگهان یکی از آن ها گفت: [ ناراحت نباش تو گوهر گرانبهایی نزد ما داری.]
🟢 یادت هست زمانی که می خواستی از نجف به کربلا بروی اما کرایه نداشتی، خوار به پاهایت رفت و به خدا گفتی چه طور با این همه درس و بحث پول کرایه ندارم. اما ناگهان از گفته خود پشیمان شدی و از ته دل گفتی: [ اَلحَمدُ لِله رَبِ العالمین ] با تعجب گفتم بله یادم هست، آن مَلَک گفت: این شُکری که به جا آوردی نزد ما محفوظ است.
📚 کتاب بازگشت
https://eitaa.com/havaliiekhoda
🔴 #تجربهنزدیکبهمرگ
اعمالی که پای لنگ دارند...‼️
⚠️گفت پایت را بگذاری اینطرف خط، برزخ شما شروع میشود!
🟢بهشت را از دور می دیدم. به عشق بهشت، رفتم آن طرف خط و دویدم... اما نتوانستم جلو بروم! دیدم کنار یک پیرمرد بسیار ضعیف قرار گرفته ام.
<< به من گفتند: شما تنها
نمی توانی بروی. این
پیرمرد همراه شماست! >>
🔴گفتم: این که نمی تواند راه برود. الان می میرد. لبخندی به من زد و گفت:
این پیرمرد اعمال صالح توست.
از تو جدا نخواهد شد... زدم توی سرم. پس کی بود می گفت دلت پاک باشه... نماز چیه... ثواب چیه....‼️
📚 کتاب بازگشت
https://eitaa.com/havaliiekhoda
🔴 #تجربهنزدیکبهمرگ
بعد از اینـکـه انسان از گناهی #توبه میکند و دیگر سمتش نمی رود، [ ●گناهانی کـه قبلا مـرتـکـب شده کاملا از اعمالش حذف میشود. ●]
آنجا رحمت خدا را به خوبی حس کردم.
✍ قسمتی از تجربه نزديک به
مرگ، کتاب سه دقیقه در قیامت
🔴 #تجربهنزدیکبهمرگ
🔸هر روز ما دقیق حسابرسی میشد!
حسابی به مشکل خورده بودم. اعمال خوبم به خاطر شوخیهای بیش از حد وصحبتهای پشت سر مردم و غیبتها و... نابود می شد و اعمال زشت من باقی میماند. البته وقتی یک کار خالصانه انجام داده
بودم، همان عمل باعث پاک شدن کارهای زشت میشد.
چرا که در قرآن آمده بود: «ان الحسنات يُذهِبنَ السَيئات».
♥️زیـارت های اهـل بـیـت علیهم السلام
بسیار در نامه اعـمـال من تأثیر مثبت
داشت.
البته زیارتهای با معرفتی که
با گناه آلوده نشده بود.
⚠️اما خیلی سـخـت بـود هـر روز ما دقیـق بررسی و حسابرسی میشد کوچکترین
اعمال مورد بررسی قرار می گرفت...
📚 قسمتی از کتاب سه دقیقه در قیامت
https://eitaa.com/joinchat/227999768C8717e4fd20
🔴 #تجربهنزدیکبهمرگ
در طی سه سال اخیر با بیش از یکصد نفر از تجربه گران نزدیک به مرگ مصاحبه کردیم که علاقه ای به دیده شدن در رسانه ها نداشتند. برخی از تجربه گران مطالب بسیار عجیبی داشتند. این مطالب پس از راستی آزمایی منتشر شده یا می شود.
یکی از آنها می گفت: در ماجرای عمل جراحی، تجربه نزدیک به مرگ برایم پیش آمد و برخی عذاب های برزخی را مشاهده کردم.
یکی از این عذاب ها بوی تعفن وحشتناکی بود که تحمل آن بسیار مشکل بود.
من تا یک هفته پس از بهبودی حالات عجیبی را حس می کردم.
همنشینی با برخی افراد برایم لذت بخش و برخی...
از جمله اینکه وقتی یک خانم بدپوشش یا انسان بی حیا که در مسائل ناموسی، توجهی به دستورات خدا نداشت را مشاهده میکردم، یکباره همان بوی تعفن آزاردهنده را حس می کردم!
برخی از این افراد، آرایش کرده و عطر و ادکلن استفاده کرده بودند، ولی بوی تعفن جهنمی آنها باعث می شد از آنجا فرار کنم!
به خصوص کسانی که غسل واجب به گردن داشته و به دستورات خدا در زمینه حجاب و حیا بی توجه بودند!
📄 مصاحبه تابستان ۱۴۰۱ با یکی از تجربه گران نزدیک به مرگ.
📙برگرفته از کتاب سیزده چهارده. اثر گروه شهید هادی