eitaa logo
سَمتِ خدا
2.2هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
2.8هزار ویدیو
486 فایل
@سوالات شرعي .پیشنهاد👌 .انتقاد👌 دعاهای درخواستی کپی حلال میباشد😊با ذکر صلوات تبادلات # 👈 @S_R_1234 سوالات شرعی‌ 👈 @Soltannnnnnnnn ارتباطات مدیریت ↩️ @krarrr واللهُ یَعلَمُ ما في قُلُبِکُم ♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍💠 🌸✨ سیّد اجلّ، علاّمه نِحریر، بهاء الدین، سیّد علی بن سید عبدالکریمِ نیلیِ نجفی که جلالت شأنش بسیار، و مناقبش بی شمار است و تِلمیذِ شیخ شهید و فخر المحقّقین است؛ در کتاب «اَنوارُ المُضیئَه» در ابواب فضایل حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام به مناسبتی این حکایت را از والدش نقل کرده: 🔷در روستای نیله که روستای خودشان باشد، شخصی بوده که تولیّت مسجد آن روستا با او بود. روزی از خانه بیرون نیامد، او را طلبیدند عذر آورد که نمی‌توانم، چون تحقیق کردند، معلوم شد که بدن او به آتش سوخته، به غیر از دو طرف رانهای او تا طرف زانوها که از آسیب سوختن محفوظ مانده، و دیدند درد و اَلَم او را بی قرار کرده است. سبب آن را پرسیدند. 🔻گفت: در خواب دیدم که قیامت برپا شده و مردم در حَرَجِ عظیمند و بسیار به آتش می‌روند و به بهشت کم می‌روند و من از کسانی بودم که به بهشت مرا فرستادند، همین که رو به بهشت می‌رفتم، به پلی رسیدم که عرض و طول آن بزرگ بود، گفتند که این است. 🔸پس ما از روی آن عبور کردیم و هر چه از آن طیّ می‌کردیم عرضش کم، و طولش بسیار می‌گشت، تا به جایی رسید که مثل تیزیِ شمشیر شد، نگاه کردیم در زیر آن دیدیم که وادی بسیار بزرگی است و در آن آتش سیاهی است، و در آن جمره‌هایی (تکه‌هایی از آتش) مثل قله‌های کوه‌ها، و مردم بعضی نجات می‌یابند و بعضی در آتش می‌افتند و من پیوسته میل می‌کردم از طرفی به طرف دیگر، مثل کسی که بخواهد بیفتد تا خود را رسانیدم به آخر صراط. 🔹به آنجا که رسیدم نتوانستم خودداری کنم که ناگاه در آتش افتادم و فرو رفتم در میان آتش، پس خود را رساندم به کنار وادی و هر چه دست انداختم دستم به جایی بند نشد و آتش مرا پایین می‌کشید به قوّتِ جریانِ خود، و من اِستِغاثه می کردم، و عقل از من پریده بود، پس مُلهَم شدم به آنکه گفتم: علیه‌السلام. پس نظر افکندم دیدم مردی به کنار وادی ایستاده، در دلم افتاد که او علیّ بن ابیطالب علیه السلام است. ⚡️گفتم: ای آقای من! یا امیرالمؤمنین! فرمود: دست خود را بیاور نزدیک، پس کشیدم دست خود را به جانب آن حضرت، پس گرفت دست مرا و کشید مرا بیرون و افکند مرا بر کنار وادی. پس آتش را از دو طرفِ رانِ من دور کرد به دست شریف خود که من وحشت نموده از خواب جستم و با این حال خود را دیدم که می‌بینید و سالم نمانده بدن من از آتش مگر آن جایی که امام دست کشیدند. ✨پس مدّت سه ماه مرهم کاری کرد تا سوخته‌ها بهتر شد و بعد از آن کم بود که نقل کند این حکایت را به جهت احدی مگر آنکه تب می‌گرفت او را. منبع: ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ 🥢👇 ب خدا وصل ک شوی آرامش وجودت را فرا می گیرد آرامش نصیب دلهایی می‌شود ک با خداهستند🌷 https://eitaa.com/joinchat/4024565946C3effe6ac38 🔴 ☝️
تو قرآن گاهی حرف از (راه) شده گاهی حرف از (راه) ✴️وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا (ابراهیم12) صراط اونه که مستقیم و بدون هیچ انحرافی به سمت خدا میره اما اگه یکی گاهی بیاد تو مسیر، گاهی منحرف شه (گناه،شرک،بدخلقی ) به هر ترتیبی ی راه مخصوص خودش ساخته کهگاهی تو صراط بوده گاهی زده بیرون میشه زیگزاگی و ی راه مختص به اون شخص چون گناه های هرکسی و مقدار طی طریقش با همه فرق داره پس به اندازه ی افراد و انحرافات و طی مسیرهاشون، سبیل داریم اما صراط و مسیر به خدا فقط ی دونه و مستقیمه بخاطر همین، که صراط ی راه بیشتر نیست تو قرآن هیچ وقت "صراط" جمع بسته نشده اما "سبیل" جمع بسته میشه ╭─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─╮ https://eitaa.com/havaliiiikhoda ╰─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─╯