هدایت شده از سخنان بزرگان
بلغمی های عزیز😊
اول اینکه:
شما به خاطر سردی متابولیسم بدنتون پایینه، بلغم تون برطرف و درمان بشه خیلی راحت میتونید وزن کم کنید و پف بدنتون میشینه😍👏🏻
خبر دوم:
با پایین اومدن بلغم، مشکلات و بیماری هایی مثل کم کاری تیروئید،مشکلات گوارشی،ضعف جنسی،سردی دست و پا و ...براتون درمان میشه😍🤩
همه چیز رو استاد در کانال زیر گفتن👇👇
https://eitaa.com/joinchat/784334999Cc846a2c64e
هر کی رفته راضی برگشته☺️😍😊
هدایت شده از تست هوش و ترفند
دوستان فروشگاه حجاب الزهرا (س) رو که یادتونه😁⁉️ همونی که چادراش نصف قیمت بازاره😍
به مناسبت روز زن کلی برنامه داره😎 از جمله دوخت رایگان چادر 🤩
زودتر عجله کنید جا نمونید، امروز کانالشو دیدم اینقدر سفارشات زیاده که مدام ریپلی میکنه اینم تموم شد😱 بدویید تا وقت هست و چادراش تموم نشده، بهترین خرید اینترنتی منتظرتونه😍
🔴 اینم لینک خدمت شما دوستان گلم👇
https://eitaa.com/joinchat/2691760149C505dd3e785
دارای نشان اعتماد، خرید بدون واسطه👌
📚 امتحان الهی
#محمد_بن_قيس می گوید :
#امام_باقر علیهالسلام فرمودند :
روزی دو فرشته از آسمان به زمين فرود آمدند . در بين راه یکدیگر را دیدند .
يكى از آن دو به ديگرى گفت :
براى چه مأموریتی فرود مى آيى؟
گفت : خدای متعال مرا به طرف دريایی فرستاده تا یکی از ماهیان دریا را که ستمگری از ستمگران به آن میل پیدا کرده است و از خداوند آن را طلب کرده است را به آن دریا برانم و آن را در تور ماهیگیرها بیاندازم تا او را برای آن ستمگر صید کنند ، تا آن ستمگر از این بابت به انتهای آرزوی خود برسد .
سپس او به رفيقش گفت :
تو براى چه مأمور شده اى؟
گفت : خداوند عزّوجل مرا براى امرى عجيب تر از آنچه تو را به آن مأمور کرده ، فرستاده است .
خدای متعال مرا فرستاده تا نزد بنده ی مؤمنش كه روزه دار و شب زنده دار است و دعا و روزه اش در آسمان شناخته شده است بروم تا ظرف غذایی را که برای افطارش آماده كرده است را واژگون کنم تا بدين وسيله آزمايش نهايى ايمان از او صورت گرفته باشد.
🗂منبع :
بحارالانوار ، ج ۶۷ ، ص ۲۲۹
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از گسترده سادات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#به_مناسبت_روز_مادر🎁
📣یه خبر خوب دارم📣
🎉عجله کن وبهترین هارو هدیه بده🎉
#مادر😍
#مادرشوهر😌
#مادرزن🤩
#همسر😘❤️💋
بهترین فرصت از دستش ندی ها👏👏
📣📣برای مامان های خوشگل تپل هم لباس داریم🤩🤩
روسری وکیف وکفش چرم بدو بیا فقط ببین💃💃
https://eitaa.com/joinchat/506921082C748611b71b
هدایت شده از سخنان بزرگان
saman.mp3
714.6K
اینترنت نداری آهنگ دانلود کنی؟☹️
آهنگ ترکی🇹🇷: @Music_EsTory
آهنگ قفلی🔓: @Music_EsTory
آهنگ روسی🇳🇱: @Music_EsTory
آهنگ دپ🥀: @Music_EsTory
آهنگ خارجی🇺🇸: @Music_EsTory
آهنگ اینستا🌈: @Music_EsTory
آهنگ عربی🇸🇦: @Music_EsTory
آهنگ سیستمی🔇: @Music_EsTory
آهنگ غمگین 😔: @Music_EsTory
بیا اینجا رایگان دانلود کن😍☝️🏻
📚پند خداوند
خداوند به یکی از پیامبران بنی اسرائیل وحی فرستاد، به اولین چیزی که رسید، آن را ببلعد، دومی را پنهان کند و سوّمی را بپذیرد و چهارمی را ناامید نکند و از پنجمی فرار کند.
پیامبر به راه خود ادامه داد، در ابتدای راه به اولین چیزی که رسید، کوهی عظیم بود، گفت؛ خداوند هیچگاه بنده را به کاری که توانش را ندارد، امر نمی کند. آنگاه به قصد بلعیدن کوه جلو رفت، هرچ جلوتر می رفت، کوه کوچکتر می شد، تا جایی که وقتی به کوه رسید، به شکل یک لقمه کوچک شد و آن را بلعید. به دومین چیزی که رسید تشتی بود، و آن را زیر خاک پنهان کرد.
اما تشت از خاک بیرون آمد. سومین چیزی را که دید، پرنده ای بود که پرنده ای شکاری در تعقیبش بود، پرنده کوچک را به نزد خود طلبید، و آن را در آستین خود پنهان کرد، آنگاه پرنده شکاری رو به پیامبر گفت؛ ساعت ها بود او را تعقیب می کردم. صید را از من گرفتی. پیامبر به یاد فرمان چهارم خداوند افتاد، تکه ای از ران پرنده را کند و به او داد.
پیامبر چندی بعد به مرداری بدبو روبرو شد. سریع از آنجا دور شد.
خداوند به او وحی فرستاد که آن کوه نشانه غضب است، زیرا که انسان هنگام خشم خود را نمی بیند و اما هنگامی که آرام گرفت، قدر خویش را می شناسد و اگر صبر پیشه کند در هنگام خشم می بیند که خشم و غضب با تمام بزرگی اش به اندازه یک لقمه کوچک و لذیذ است.
اما آن تشتی را که زیر خاک پنهان کردی، عمل صالح است که هرچه بخواهی آن را پنهان کنی، خداوند آن را نمایان می سازد. پرنده نشانه مردی است که برای اندرز تو می آید که باید از او استقبال کنی و آن پرنده شکاری حاجتمندی است که رو به سوی تو می آید و نباید ناامید بازگردد و اما آن مردار گندیده غیبت است که می باید همیشه از آن گریزان باشی.
اگر چنانچه بخواهی مرا در بهشت ملاقات کنی باید در دنیا غریبانه و با غم و اندوه زندگی کنی، مثل پرنده ای تنها که در دل شب از بقیه جداست و با خدای خویش مأنوس گشته است.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از گسترده چمران
دخترااا ببینید چیااااا آوردم براتون👆😱😍
جینگولیجات #یونیکورنی 🤪🦄✨🦋
لوازم تحریر #فانتزی 🎀📝
زود بیاید که کلی حال خوب داریم براتون🤗💜
🦄 eitaa.com/joinchat/3649372162Cbf8e4c8b92
#اشانتیون داریییم فقط تا فردا🤪👆👆
هدایت شده از سخنان بزرگان
🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊
فروش عمده فانتزی شاپ آغازشد😍😍😍
🎁 #هدیه و #جایزه برای اعیاد با تخفیفات ویژه👇
🦋 eitaa.com/joinchat/3649372162Cbf8e4c8b92
اجناس جدید رسید😱🚨
#شهادت_بچه_پولدار_محل....
🌷من بعد از عملیات رمضان در سال ۶۱ وارد جنگ شدم. مسجدی به نام مسجد «مکتب امام» در خیابان کاشانی نزدیک خانهمان بود. کوچک که بودم به کلاسهای قرآنی میرفتم. آقای «میرجعفری» معلم من بود که الآن استاد دانشگاه تربیت معلم شده است. وقتی انقلاب شد، این مسجد پایگاه بچههای انقلابی شد. من زمان انقلاب، سوم راهنمایی بودم. محل ما در شهر یزد، محله بچه پولدارها بود، ولی همه نوع تیپی در آن پیدا میشد. از ساواکی و مغازهدار تا تاجر و ثروتمند.
🌷خانوادهای از مشهد به محل ما آمده و ساکن شده بودند که نام خانوادگیشان «جلالیان» بود و وضع مالی توپی داشتند. خانه چند هزار متری و ملک و املاک زیاد و هر کدام از زن و شوهر چند مدل ماشین خارجی داشتند. اینها دو تا پسر داشتند که هر دو به مسجد میآمدند و یکی از پسرها هم با من به جبهه آمده بود.
🌷یک بار بعد از این که از جبهه برگشتیم، پدر و مادرش به خانهمان آمدند و گفتند: یک جوری پسر ما را از جبهه رفتن منصرف کنید. ما ماشین، خانه، زندگی در ایران و یا هر کشور خارجی دیگری به این پسر میدهیم و از او خواهش کردیم به جبهه نرود ولی گوش نمیکند. شما متقاعدش کنید.
🌷ولی این دو پسر با وعده وعیدهای پدر و مادرش خام نشدند و باز هم به جبهه آمدند. برادر کوچکتر در عملیات «والفجر مقدماتی» در فکه شهید و پیکرش مفقود شد. دومی هم پاسدار و در علمیاتی با موج انفجار جانباز شد. اما دوباره به جنگ رفت. الآن هم یکی از بهترین پزشکان کشورمان است.
راوی: رزمنده دلاور جانباز حسین زارع
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🌸🍃
❣همه امیدت به اون باشه
به اون بالاسری
به اونی که میگه از رگ گردنم بهت نزدیکتره
به اونی که وقتی میشد مچتو بگیره،
دستتو سفت گرفت و کمکت کرد
به اونی که وقتی تنبیه هم میکنه
میشه تو تنبیهش محبتشو دید
به اونی که ممکنه دیر چیزی که
میخواستیو بده ولی بهترینو میده
به اونی که وقتی داری گریه میکنی
با لبخند نگات میکنه و میگه:
صبر کن واست بهترینارو گذاشتم کنار
به اونی که گناهتو یک بار مینویسه
و ثوابتو صد بار
به اونی که عاشقانه عاشقته
و صد بار اینو گفته
وقتی همه امیدت به اون باشه
خیالت راحته که یه پشت و پناه گرم،
یه حامی قوی و یه دست پر مهر داری
که حتی یک لحظه هم ازت غافل نیست ...🍃
✍🏼 #دکتر_الهی_قمشه_ای
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#داستان
درویشی بود که در کوچه و محله راه میرفت و میخواند:
✍"هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی" اتفاقاً زنی این درویش را دید و خوب گوش داد که ببیند چه میگوید وقتی شعرش را شنید گفت: من پدر این درویش را در میآورم که هر روز مزاحم آسایش ما میشود.
زن به خانه رفت و خمیر درست کرد و یک فتیر شیرین پخت و کمی زهر هم لای فتیر ریخت و آورد و به درویش داد و رفت به خانهاش و به همسایهها گفت: من به این درویش ثابت میکنم که هرچه کنی به خود نمیکنی. کمی دورتر پسری که در کوچه بازی میکرد نزد درویش آمد و گفت: من بازی کرده و خسته و گرسنهام کمی نان به من بده. درویش هم همان فتیر شیرین را به او داد و گفت: "زنی برای ثواب این فتیر را برای من پخته، بگیر و بخور فرزندم ! پسر فتیر را خورد و حالش به هم خورد و به درویش گفت: درویش! این چه بود که سوختم؟ درویش فوری رفت و زن را خبر کرد.
زن دواندوان آمد و دید پسر خودش است! همانطور که توی سرش میزد و شیون میکرد، گفت: پسرم را با فتیر زهر آلودم مسموم کردم . آنچه را که امروز به اختیار میکاریم فردا به اجبار درو میکنیم. پس در حد اختیار، در نحوهی افکار و کردار و گفتارمون بیشتر تامل کنیم... !🌷🌷
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
💐درود بر تو دوست مهربانم روزت بخیر💐
اجازه نده ، دیروز بـا خاطـراتش و
فـردا با وعده هایـش تـو را خواب کنند.
اجـازه نده ، دیـروز و فـردا
با هم دست به یکی کنند، و لذت
لحظات نـاب امروز را از تو بگیرند،
اجازه نده افکار پـوچ ،
تازگی زندگی اکنون را از تو بگیرند،
بدون قضاوت و بـر چسب زدن به افکارت
از لحظات امـروز لذت ببر.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از گسترده یکتا
اهوم اهوم😌😌
فوری 🤣🤣🤣🤣🤣🤣 این دعوتیست فقط برای شما به ...😁
😝 خنده دار ترین کانال ایتا 🤣
‼️#اخطار :ورد=خنده تا نزدیک #مرگ😁🤣
سرووووو تییییییی خندست 🤣🤣👇
http://eitaa.com/joinchat/3119054910C65a1ab80f8
http://eitaa.com/joinchat/3119054910C65a1ab80f8
دخترا پسرا 😅😬 حراج ناب خنده های شما دل با صفا میخوای بیا 😂🤣🤣
هدایت شده از تست هوش و ترفند
یکم با ادبیم ولی تییییی خندست 😁خنده دار ترین کانال ایتا🤣🤣
وای ترکیدم اخر خندست 🤣😂
🐻🐻🐻🐻🐻جوک حلال🐻🐻🐻🐻🐻
🐻🐻🐻🐻🐻جوک حلال🐻🐻🐻🐻🐻
🐻🐻🐻🐻🐻جوک حلال🐻🐻🐻🐻🐻
🐻🐻🐻🐻🐻جوکحلال 🐻🐻🐻🐻🐻
🐻🐻🐻🐻🐻جوک حلال🐻🐻🐻🐻🐻
دخترا پسرا 😅😂بزنید رو 🐻جوک حلال🐻 اخر
خندست😂🤣🤣
📚#امام_حسن_و_مرد_شامی
روزی امام حسن (ع) سواره بودند و مردی از اهل شام امام را ملاقات کرد و پی در پی او را لعن و ناسزا گفت. امام هیچ نفرمود تا مرد شامی از دشنام دادن فارغ شد. آن گاه امام به مرد شامی سلام کرد و فرمود: برادر! گمان میکنم غریب باشی و گویا بر تو مشتبه شده است، اگر از ما طلب رضایت بجویی از تو راضی میشویم، اگر چیزی سؤال کنی عطا میکنیم، اگر طلب ارشاد کنی تو را ارشاد میکنیم، اگر گرسنه باشی تو را سیر میکنیم، اگر برهنه باشی تو را میپوشانیم، اگر محتاج باشی بی نیازت میکنی. اگر رانده شده ای تو را پناه میدهیم. اگر حاجت داری حاجتت را برآورده میسازیم، اگر بار خود را بر خانه ما فرود آوری و میهمان ما باشی تا وقت رفتن برای تو بهتر خواهد بود؛ زیرا خانه ما وسیع و از امکانات برخوردار است. چون مرد شامی این سخنان را از آن حضرت شنید، گریست و گفت: شهادت میدهم که تو خلیفة الله در روی زمین هستی و خدا بهتر میداند که خلافت و رسالت را در کجا قرار دهد. پیش از آن که تو را ملاقات کنم تو و پدرت دشمن ترین انسانها نزد من بودید و الآن محبوب ترین خلق نزد من هستید. پس بار خود را در خانه ی حضرت فرود آورد و تا زمانی که در مدینه بود مهمان امام بود و از محبان و معتقدان اهل بیت (ع) شد.
سنگ بد گوهر اگر کاسه ی زرین بشکست
قیمت سنگ نیفزاید و زر، کم نشود؟
یکصد موضوع، پانصد داستان 218/1 ؛ به نقل از منتهی الامال 222/1.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از ”گسترده تبلیغاتی امام حسین(ع)”
این کانال مطالب عالی برای سلامتی و بهبود بیماریها براتون تهیه کردند که کافیه یکبار وارد شید و خودتون ببینید ضرر نداره، مطمئنم که عاشقش میشید😊
درمان و کنترل بیماریهایی نظیر👇
۱.اصلاح مزاج و رفع بلغم وطبع سرد
۲.کبدچرب
۳.تنبلی تخمدان و کیست
۴. آرامش و اعصاب
۵. یبوست و ناراحتی معده و روده
۶. کم کاری تیروئید و دیابت و ...
اینم لینک کانال شون👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1425932449C32e92d0a12
برای درمان ریشه ایه انواع چاقی وارد کانال بشید و درخواست مشاوره بدید👆👆
هدایت شده از تست هوش و ترفند
#دخترم_هر_شب_ساعت_سه_کجا_میرفت😳
#چن شبی بود که متوجه سرو صداهای عجیبی از اتاق دخترم میشدم اما اهمیت نمیدادم #تا اینکه یک شب سرزده به اتاقش رفتم امادر کمال تعجب دیدم نیست.
#برگشتم و همسرم رو بیدار کردم و با عجله به اتاق دخترمون رفتم ولی دیدم تو #تختش خوابیده
فکرم بدجور مشغول شده بود.#سه شب بعد دوباره همون #صداها به گوشم رسید،خیلی آرام به اتاقش رفتم و با صحنه ای رو به رو شدم که تمام بدنم یخ زد.#خدای من دخترم......😳😳👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1217003671Ca757e75241
کاش همسرم اون درخواست رو از من نمیکرد
📚داستان کوتاه
🌷معلمی از دانش آموزان خواست تا عجایب هفتگانه جهان را بنویسند،
دانش آموزان شروع به نوشتن کردند.
معلم نوشته های آن ها را جمع آوری کرد، با آن که همه جواب ها یکی نبودند اما بیشتر دانش آموزان به موارد زیر اشاره کرده بودند .
اهرام مصر، تاج محل، کانال پاناما، دیوار بزرگ چین و ....
در میان نوشته ها کاغذ سفیدی نیز به چشم می خورد ، معلم پرسید: این کاغذ سفید مال چه کسی است؟
یکی از دانش آموزان دست خود را بالا برد.
معلم پرسید : دخترم چرا چیزی ننوشتی؟
دخترک جواب داد :
عجایب موجود در جهان خیلی زیاد هستند ،و من نمی توانم تصمیم بگیرم که کدام را بنویسم.
معلم گفت : بسیار خوب، هر چه در ذهنت است به من بگو، شاید بتوانم کمکت کنم .
در این هنگام دخترک مکثی کرده و گفت :به نظر من عجایب هفتگانه جهان عبارتند از....لمس کردن، چشیدن، دیدن، شنیدن، احساس کردن، خندیدن و عشق ورزیدن .
☘پس از شنیدن سخنان دخترک، کلاس در سکوتی محض فرو رفت . اکنون تازه همه به حقیقتی مهم آگاه شده بودند ، آری ،عجایب واقعی همین نعمت هایی هستند که ما ، آن ها را ساده و معمولی می انگاریم.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده اعتماد
آموزش ساخت#پـاپ_ایـت واقعی😳✅
مـواد لـازم فقط مـقـوا و قیچـی ✂️🤪
ترفند ساختنش رو در کانال ببینید😁👇🏽
🎃 https://eitaa.com/joinchat/1364721667C9f60ba056f🎃 https://eitaa.com/joinchat/1364721667C9f60ba056f
لامصب بازی باهاش لذت بخشه😍🌈☝️🏽
هدایت شده از تست هوش و ترفند
طوفانکوثریبهمناسبتولادتحضرتزهرا(س)😍
ـ 🎁 💸 💸 🎁
ـ 💸 🎁 💸
ـ 🎁 💚 💚 🎁
ـ 💸 💚 💚 💸
ـ🎁 💚💚 💚 💚 💚 🎁
ـ 💸 💚 💚 💚 💸
ـ 🎁💚💚💚💚 💚💚 🎁
ـ 💸 💸
ـ 🎁 ❤️❤️❤️ 🎁
ـ 💸 💸
ـ 🎁
هدایایبدونقرعهکشی🤩 همچنین هدایایی میلیونی و کمک هزینه سفر به کربلا 😍💖
📚 #تلنگر
مغازهدار محل، هر روز، صبح زود ماشین سمندش را در پیاده رو پارک میکند، مردم مجبورند از گوشه خیابان رد شوند.
سوپرمارکتی، نصف بیشتر اجناس مغازه اش را بیرون چیده، راه برای رفت و آمد سخت است.
کارمند اداره، وسط ساعت کاری یا صبحانه میل میکند، یا به ناهار و نماز میرود و یا همزمان با مراجعه ارباب رجوع کانالهای تلگرام و اینستاگرامش را چک میکند.
بساز بفروش، تا چشم صاحبان آپارتمان را دور میبیند، لولهها و کابینت را از جنس چینی نامرغوب میزند در حالی که پولش را پیشتر گرفته است.
کارمند بانک، از وسط جمعیتی که همه در نوبت هستند به فلان آشنای خود اشاره میزند تا فیش را خارج از نوبت بیاورد تا کارش راه بیوفتد!
استاد دانشگاه، هر جلسه بیست دقیقه دیر میاد و قبل از اتمام ساعت، کلاس را تمام میکند جالبتر اینکه مقالات پژوهشی دانشجویان را به نام خودش چاپ میکند.
دانشجو پول میدهد، تحقیق و پایان نامه را کپی شده میخرد و تحویل دانشگاه میدهد تا صاحب مدرک شود.
پزشک، بیمار را در بیمارستان درمان نمیکند تا در مطب خصوصی به او مراجعه کند و یا به همکار دیگر خود پاس میدهد تا بیمار جیب خالی از درمانگاه خارج شود.
همه اینها شب وقتی به خانه می آیند، هنگامی که تلگرام را باز میکنند از فساد، رانت، بی عدالتی، تبعیض و گرانی سخن میگویند و در اینستاگرام پستهای روشنفکری را لایک میکنند. همه هم در ستایش از نظم و قانونمداری در اروپا و آمریکا یک خاطره دارند اما وقتی نوبت خودشان میرسد، آن میکنند که میخواهند.
جامعه با من و تو، ما میشود، قبل از دیگران به خودمان برسیم.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از گسترده 5 ستاره 🌟🌟🌟🌟🌟
🌸یه کانال پیدا کردم معررررررکه😳
🌸کلی مد لباسای خوشکل میذاره🤩
🌸اگه میخای قشنگترین مدلا رو پیدا کنی بدو بیا اینجا 🥰
💝💝💝💝💝💝
https://eitaa.com/joinchat/3861708925Ce429267f37
https://eitaa.com/joinchat/3861708925Ce429267f37
💝💝💝💝💝💝
این کانال بهشت دختراس💃💃💃
هدایت شده از تست هوش و ترفند
دختر18ساله ام هرشب ساعت 3 به کجا می رود
چند شبی بود که متوجه سرو صداهای عجیبی از اتاق دخترم الھام می شدم اما اهمیت نمیدادم،یک شب ساعت حدودا ۳نصفه شب رفتم اتاق الھام که درکمال تعجب دیدم نیست، برگشتم و با ترس همسرم سکینہ را بیدار کردم و با عجله به اتاق دخترمون رفتیم اما درکمال ناباوری دیدم الھام خوابیده،بدجور فکرم مشغول شده بود و بقیه فکر میکردن خیالاتی شدم،،3شب بعد دوباره همون صداها به گوشم رسید و این بار بیشتر دقت کردم،دوباره به اتاق الھام رفتم و دیدم دخترم نیست،با ترس و عجله برگشتم اما به محض برگشتن با صحنه ای رو به رو شدم که تمام وجودم یخ زد،درکمال تعجب دیدم دخترم👇👇👇
☑️ادامه داستان 👈کلیک کنییییییید👉
☑️ادامه داستان 👈کلیک کنییییییید👉
استاد رياضی در وقتِ خارج از درس، میگفت:
اعداد کوچکتر از یک ، خواص عجیبی دارند .
شاید بتوان آنها را با انسانهای بخیل مقایسه کرد ...
مثلا عدد (0.2 = دو دهم) !!!
وقتی در آنها ضرب میشوی یا میخواهی با آنها مشارکت
کنی، تو را نیز کوچک میکنند.
3×0.2=0.6
وقتی میخواهی با آنها تقسیم شوی یا مشکلاتت را با آنها
تقسیم کنی و بازگو کنی، مشکلاتت بزرگتر میشوند.
3÷0.2=15
وقتی با آنها جمع میشوی و در کنار آنها هستی مقدار زیادی
به تو اضافه نمیشود و چیزی به تو نمی آموزند.
3+0.2=3.2
و اگر آنها را از زندگی کم کنی چیز زیادی از دست نداده
ای !!!
3-0.2=2.8
زندگی ارزشمندِ خودتان را بخاطر آدمهای کوچک و حقیر، بی ارزش نکنید !
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•