eitaa logo
کانال ماه تابان
1.3هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
11 فایل
انتشار رمان بدون اجازه از نویسنده حق الناس هست ایدی ادمین کانال. پیشنهاد و نظرات خود را بفرستید @Fatemeh6249
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺زندگی رازیباترکن گاهی باندیدن نشیدن ونگفتن زندگی فقط مال مانیست به همه تعلق دارد پس زندگی رابرای همه زیباکنیم بامهر،بامحبت،بالبخند... شبتون قشنگ ⭐️🌙⭐️🌙⭐️
هدایت شده از سخنان بزرگان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😳کانال اخبار حوادث شیراز😳❌ ❌😳 کانال اخبار حوادث شیراز😳❌ اخبار فوری ترور 😔، بمب گذاری😱😱😱😱😱 و تشییع شهدای شیراز رو پیگیری کنید . بر روی لینک زیر کلیک کنید 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3221749958Cc933e29d0b https://eitaa.com/joinchat/3221749958Cc933e29d0b ♨️با ما به روز باشید ☝🏼☝🏼☝🏼☝🏼
🌻 روز را آغاز می‌ڪنیم با نام خدایی ڪه همین نزدیڪی‌هاست خدایی ڪه در تار و پود ماست خدایی ڪه عشق را در ما نهاد و عاشقی را در سفره دل ما جای داد الهی به امید تو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شروع هفته تون عالی💖 در آغاز هفته تمنا دارم 🙏 درهای مهربانیـت را🤍 بروی دوستان وعزیزانم چون همیشه بگشایی روزی حـلال سلامتی و تندرستی🌷 مهربانی وآرامـش را🤍 به زندگیشان به ارمغان بیاوری💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام 😊✋ صبح زیبا تون بخیر☕️🌷 دوستان خوبم🌷🍃 صبح شنبه تون پر از موفقیت 🌷🍃 وطلوع دیگراز زندگی مبارک🌷🍃 الهی خانه اميدتون آباد زندگیتون بروفق مراد وبرکت فراوان روزی هرروزتون باشد🌷🍃
دختری که یک هفته قبل عروسی به عزای پدر و مادر و برادرش نشست گریه های خواهر ارتین کوچولو میگه من چطور جواب ارتین رو بدم😓 به کدام گناه 😭 فیلم سر زدن اقای مخبر از ارتین👇 http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5 خدا لعنت کنه داعش و تروریست کثیفو
هدایت شده از تست هوش و ترفند
** مردی در عملیات انتحاری شهید میشه (مرگ موقت)وقتی برمیگرده شروع به تعریف ماجراهای تکان دهنده ای میکنه میگه ما همگی در دالانی وارد شدیم چهره همه خوشحال بود که یهو دستی وارد شد و یک عده رو بر میداشت میبرد همه داد میزدیم من ،منو ببرید تروخدا منو ببرید تروخدا همه داد میزدیم مارو ببر منم داد میزدم منو ببرید ناگهان.......😭 http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5 با دیدن این فیلم خیلی شگفت زده میشید😭 **
‍ کشاورزی هر سال که گندم میكاشت، ضرر می كرد. تا اینكہ یك سال تصمیم گرفت، با خدا شریك شود و زراعتش را شریكی بكارد. اول زمستان موقع بذرپاشی نذر كرد كه هنگام برداشت محصول، نصف آن را در راہ خدا، بین فقرا و مستمندان تقسیم كند.اتفاقا آن سال، سال خوبی شد و محصول زیادی گیرش آمد. هنگام درو از همسایه هایش كمك گرفت و گندمها را درو كرد و خرمن زد. اما طمع بر او غالب شد و تمام گندمها را بار خر كرد و به خانه اش برد و گفت:« خدایا، امسال تمام زراعت مال من. سال بعد همه اش مال تو.» از قضا سال بعد هم سال خیلی خوبی شد، اما باز طمع نگذاشت كه مرد كشاورز نذرش را ادا كند. باز رو كرد به خدا و گفت:« ای خدا، امسال هم اگر اجازہ دهی، تمام گندمها را من میبرم و در عوض دو سال پشت سر هم، برای تو كشت میكنم.» سال سوم از دو سال قبل هم بهتر بود و مرد كشاورز مجبور شد، از همسایگانش چند تا خر و جوال بگیرد، تا بتواند محصول را به خانه برساند. وقتی روانه ی شهر شد، در راہ با خدا رازونیاز میكرد كه:« خدایا، قول میدهم سه سال آیندہ همه ی گندمها را در راہ تو بدهم.» همینطور كه داشت این حرفها را میزد، به رودخانه ای رسید. خرهارا راند، تا از رودخانه عبور كنند كه ناگهان باران شدیدی بارید و سیلابی راہ افتاد و تمام گندمها و خرها را یكجا برد. مردك دستپاچه شد و به كوہ بلندی پناہ برد و با ناراحتی داد زد:های های خدا، گندمها مال خودت، خر و جوال مردم را كجا میبری؟ 📚 در مذمت طمع هرکه را باشد طمع الکن شود با طمع کی چشم و دل روشن شود پیش چشم او خیال جاہ و زر همچنان باشد که موی اندر بصر •✾📚 @Dastan 📚✾•
♦️تو هم هنوز سن و سالی نداری و مدام مفاصل یا زانوت صدا تق تق میده و یا از درد کمرت‌ رنج میبری❓❗️ 🔆خوب اینکه دیگه ناراحتی نداره😱 💠 دارویی کرده که غوغا بپا شده😍 اره واقعیه میتونی برای اولین بار با خیال راحت خودت و به دارو های گیاهی کاژوا بسپاری و بشی😍 🛑یه لحظه بیا تو کانال ببین 😍♨️ https://eitaa.com/joinchat/1527709856C0c088b8e2b
🏴👑اگر عباس من را از این گرفتاری نجات بده شیعه می‌شوم 🏴 ایام محرم بود و به تاسوعا و عاشورا چند روز بیشتر نمانده بود . راننده کامیون مسیحی از تعطیلات پیش‌رو استفاده کرد و به همراه همسر و دختر 6 ساله‌اش به قصد تفریح و کار به سمت بندر عباس حرکت کرد. بعد از بارگیری در اسکله بندر عباس در روز تاسوعا با 25 تن بار به سمت تهران حرکت کرد. در کمربندی بندر عباس به دسته‌های سینه‌زنی برخورد کردند که با پرچم‌های " یا ابوالفضل " سینه میَ‌زنند و عزاداری می‌کنند. دختر مرد مسیحی که برای بار نخست با چنین صحنه‌هایی مواجه شده بود سوال‌های بی‌شماری در ذهنش نقش بست. پدر اینا چرا با زنجیر به خودشون می‌زنند. پدر پاسخ داد: دخترم این مردم مسلمان و شیعه هستند. این مردم می‌دانند مردی به نام حسین(ع) و او نیز برادری دارد به نام عباس(ع) ، این عباس مثل فردا در رکاب برادرش امام حسین به شهادت می‌رسد. دختر که در دنیای کودکانه‌اش غرق بود گفت: اگر فردا کشته می‌شود چرا الان برایش سینه می‌زنند؟ پدر گفت: دخترم این آقا " عباس" در نزد خدای یکتا آبروی بسیاری دارد . خیلی از کسانی که دچار گرفتاری می‌شوند به سراغ او می‌روند. حتی مسیحیان هم درخواست‌های خود را پیش او می‌برند. شیعه‌ها می‌گویند که عباس پناه بی‌پناهاست، گره‌های بزرگ را باز کرده. کمی بعد دختر بچه مسیحی در کامیون خوابید. مدت کمی گذشت ناگهان مرد مسیحی در گردنه های سخت با 25 تن بار متوجه شد که ترمز ماشین کار نمی کند!!! رنگ از صورت او و همسرش پرید. نمی دانست باید چه کند. همسرش، دخترش.. زن مسیحی گریه می‌کرد، گاهی به مردش و گاهی به دخترش که معصومانه در رویای شیرین غرق بود نگاه می‌کرد. ترمز ماشین خراب شده بود و کار نمی‌کرد این واقعیتی بود که نمی‌توانستند بپذیرند. دخترک شش ساله از خواب پرید، وقتی دید اشک از چشمان پدر و مادرش جاریست بغض خود را قورت داد. از پدرش پرسید: ماشین ترمز نداره؟؟!! پدر با هزار آرزویی که برای دخترش داشت گفت: نه... دخترک گفت: بابا او آقای بزرگی که گفتی اسمش عباس هست به فریاد ما هم می‌رسد یا نه؟ پدرگفت: اون عباسی که گفتم برای شیعه‌هاست. دخترک که قانع نمی‌شد، گفت: مگه خودت نگفتی هر کسی بره در خونش دست خالی بر نمی گرده... ناگهان پدر و مادر به فکر فرو رفته اند و در دلشان روزنه امید پیدا شد. زن مسیحی گفت: بیا حالا یه مرتبه صداش بزنیم. مرد گفت: اگر عباس من را از این گرفتاری نجات بده شیعه می‌شوم... پس از این ناگهان کامیون به شکل معجزه‌آسایی ترمز به کار افتاد. مرد مسیحی ماشین را به کنار جاده هدایت کرد وقتی از ماشین پیاده شدند پشت سرشان همه ماشین ها ایستاده بودند وقتی از آن ها می‌پرسیدند که چه اتفاقی افتاده، دخترک شش ساله گفت: به خدا ما آزاد شده عباسیم، مردم به خدا عباس ما را نجات داد. به اولین شهری که رسیدند به منزل یکی از علما رفتند تا شیعه شوند. مرد عالم از آن ها پرسید: در این ایام اتفاقی افتاده که می خواهید شیعه شوید؟ دختر 6ساله گفت: شما نبودید که ببینید ، ابوالفضل (ع)ما را نجات داد. ‌ ‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌•✾📚 @Dastan 📚✾•
❌ 🔥⛔️توجه تکرار نمی شود⛔️🔥 👇 👇 این هفته چیه⁉️ یک ست بخر 3تا جایزه ببر🤩😍 🔵🎁فقط امروز تمدید ندارد♨️♨️ ✅امروز از همیشه خرید کن😍👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1728380966Cf1dc55ef07اینجا قسطی بخری، بُردی👆