بسم الله الرحمن الرحیم
#رمان
#داستان_زندگی_من
#قسمت_هفتم
استاد شروع کردن به تدریس،
اولین گروهی که درصدد تخریب چهره زیبا اسلام بانام خود اسلام آغاز به کار کرد #خوارج بودن
بعداز شهادت حضرت علی (ع) در محراب مسجد کوفه
و صلح حسن بن علی با معاویه مشروط به شروط سختی
ماجرای لعن علنی علی بن ابیطالب در معابر و جعل حدیث بیشترین آسیب به دین زد
این ماجراها تا سالیان سال ادامه داشت با غیبت آخرین منجی اباصالح المهدی(عج) دامنه دشمنی و صدمه به دین علنی شد
چون حجت ظاهری غایب بود و نمیتونست نقشه های دشمن از بین ببرد
سال ۵۷حکومت اسلامی در ایران نهادینه میشود که دشمنان برای آسیب زدن به ایران میاد
بطور خلاصه داعش گروهک تشکیلاتی طالبان است ک درصدد آسیب به ایران است
بچه ها بقیه مطالب تو گوگل خودتون مطالعه کنید
خسته نباشید
#ادامه_دارد.....
نام نویسنده: بانو.....ش
آیدی نویسنده
@Kaniz_hazrat_abas72
🚫کپی به شرط هماهنگی با نویسنده حلال است
https://telegram.me/joinchat/BkbbOUFn-297rFX7UmwYQA
📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@zoje_beheshti
بسم الله الرحمن الرحیم
کم کم خبرها از خوی وحشیگری داعش شدیدتر شده بود
طوری که دیگه خیلی ها آرزوشون مدافع حرم شدن بود
فضای مجازی و حقیقی پرشده از شجاعات مدافعین حرم و مقابلا خوی وحشیگری داعش
سال ۹۰اولین شهید مدافع حرم ایران شهید،محرم ترک بود
این روزها چه تو بسیج چه تو دانشگاه تا بچه ها جمع میشن از خوی وحشیگری داعش میگن
فیلم های سر بریدن این گروه از ویرانی های که در سوریه و عراق جا گذشته
و یه بار تلویزیون یه فیلم از همین وحشی ها نشون میداد که از یه نفر پرسیدن نماز صبح چند رکعته
نتونست بگه یارو را کشتن 😐😐
ترم تحصیلی با اتفاقات تلخ شیرین تموم شد
و ترم بهار شروع شد،
داشتم فضولی میکردم پروفایل دوستام و فامیل میدیدم ک پروفایل دوستم فائزه سادات نظرمو جذب کرد
یه پسر جوان ۲۱-۲۲ساله بود از صورتش پاکی و نجابت میبارید خیلی نظرم به خودش جذب کرد
بدون اینکه بخوام و یا اینکه دست خودم باشه به فائزه سادات پیام دادم
-سلام فائزه جان خوبی ؟
فائزه :سلام ممنون تو خوبی؟
-مرسی فائزه پروفایلت عکس کیه ؟
فائزه: یه شهید لبنانی دوست شهیدم
-دوست شهیدت ؟🙄🙄🙄😳😳
فائزه:آره خیلی دوست خوبیه
بذار الان چندتا عکس ازش برات میفرستم بعد اگه خواستی خودت تحقیق کن درموردش
اسمشم شهید جهاد مغنیه است
-باشه باشه
بدو
عکسای جهاد منو جذب کرده بود
شروع کردم به تحقیق
نام نویسنده: بانو.....ش
آیدی نویسنده
@Kaniz_hazrat_abas72
🚫کپی به شرط هماهنگی با نویسنده حلال است
https://telegram.me/joinchat/BkbbOUFn-297rFX7UmwYQA
📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@zoje_beheshti
بسم الله الرحمن الرحیم
#زندگی_نامه_شهید_جهاد_مغنیه
زندگینامه شهید جهاد عماد مغنیه
در انقلاب و دفاع مقدس
شهید جهاد عماد مغنیه، “جواد” در سال ۱۹۹۱ در “طیربا” لبنان در خانواده ای مبارز متولد شد. پدرش، عماد مغنیه، نام برادر شهیدش در مبارزه با صهیونیستها را برای وی انتخاب کرد. وی همواره در کنار پدرش که از فرماندهان ارشد حزب الله لبنان بود، حضور داشت و پس از شهادت پدرش، رابطه تنگاتنگی با سید حسن نصرالله و سردار سلیمانی داشت، بطوری که برخی از سید حسن نصرالله و سردار قاسم سلیمانی به عنوان پدران معنوی وی یاد می کنند.
خانواده شهید جهاد مغنیه فرزند حاج رضوان بود که ۲۳ سال قوی ترین سرویس های جاسوسی اسرائیل را به سخره گرفته و آنها نتوانسته بودند او را پیدا کنند. به همین دلیل در پی این سالها صهیونیستها دو برادر حاج رضوان یعنی عموهای جهاد عماد مغنیه به نام های فواد و جهاد را به شهادت رساندند. شهید جهاد عماد مغنیه، چهارمین شهید از خانواده مغنیه می باشد. وی یک خواهر و یک برادر با نامهای فاطمه، مصطفی دارد.
شهید جهاد مغنیه تحصیلات عالیه را در رشته مدیریت در دانشگاه آمریکایی بیروت، یکی از بهترین دانشگاههای خاورمیانه شروع کرد. تنها یک درس باقی مانده بود تا مدرکش را بگیرد که به مقام والای شهادت نائل شد.
#ادامه_دارد.....
نام نویسنده: بانو.....ش
آیدی نویسنده
@Kaniz_hazrat_abas72
🚫کپی به شرط هماهنگی با نویسنده حلال است
https://telegram.me/joinchat/BkbbOUFn-297rFX7UmwYQA
📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@zoje_beheshti
بسم الله الرحمن الرحیم
#زندگی_نامه_شهید_جهاد_مغنیه۲
فعالیت های جهاد مغنیه در حزب الله :
در طول سال های جنگ داخلی سوریه، حزب الله توانست به کمک ایران و سوریه زیرساخت های “جولان” را به دست گیرد و پایگاه مهمی در آن جا دایر کند. مسئول اول این پایگاه شهید جهاد مغنیه، پسر شهید عماد مغنیه بود و مسئول دوم نیز “سمیر قنطار” است که در سال ۲۰۰۸ در توافق تبادل اسرا، میان اسرائیل و حزب الله آزاد شد.
حزب الله خطوط دفاعی گوناگونی را در این منطقه به وجود آورده و نزدیک به هزار نفر را در آن خطوط مستقر کرده است تا به این ترتیب از عبور بنیادگراهای سنی از سوریه به خاک لبنان جلوگیری کند.
روزنامه صهیوینیستی “هاآرتص” در گزارشی ادعا کرده که خمپاره کاتیوشای ۱۰۷ میلیمتری که در جریان جنگ اسرائیل علیه غزه در تابستان گذشته از جولان به سمت اسرائیلی ها شلیک شد نیز از سوی عناصر حزب الله در این منطقه شلیک شده بود.
اهمیت منطقه جولان و حضور موثر جهاد مغنیه
وب سایت شبکه سی ان ان در مصاحبه ای که با “موید غزلان”، یکی از اعضای هیات رهبری شورای ملی مخالفان سوری انجام داده بود؛ گفته بود که سازمان امنیت نظامی ارتش آزاد به اطلاعاتی دست یافته که نشان می دهد حزب الله، جهاد مغنیه را مسئول پرونده “جولان” کرده است.
این چهره مخالف سوری همچنین گفت که: «نیروهای مسلح ارتش آزاد دریافته اند که حزب الله تا چه اندازه در منطقه جولان نفوذ دارد، تا آن جا که توانسته است بر منطقه استراتژیک “تل الحاره” مسلط شود. اطلاعات به دست آمده حاکی از آن است که مراکز وابسته به حزب الله امکانات ویژه ای در اختیار دارند که می تواند آنها را به واحدهای مستقر در مرزهای جولان مرتبط کند.»
اهمیت این منطقه زمانی افزایش یافت که مخالفان مسلح توانستند پیشروی هایی در این منطقه داشته باشند و کنترل گذرگاه “قنیطره” و منطقه “تل الحاره” را به دست گیرند. اتفاقی که تاثیری بسیار در نقشه استراتژیک منطقه گذاشت. بعد از آن حزب الله متوجه این منطقه شد و با حمله گسترده توانست کنترل این مناطق را به دست گیرد و نیروهای مخالف سوری را به عقب براند.
علت ترور جهاد مغنیه از دید تحلیلگران صهیونیسم
تحلیلگران صهیونیستی اعلام کردند که تصمیم ترور جهاد مغنیه از سوی شخص بنیامین نتانیاهو نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی صادر شده بود.
به ادعای این تحلیلگران، این فرمان پس از آن صادر شد که سازمان ضد اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی “آمان” مدعی شده بود که جهاد مغنیه بر فرماندهی نیروهای حزب الله که در بخش غیر اشغالی بلندی های جولان سوریه مستقر هستند، نظارت دارد.
طبق اعلام این تحلیلگران، در نتیجه “موشه یعلون” وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستی پیشنهاد این حمله و ترور جهاد مغنیه را به نتانیاهو می دهد و به وی میگوید: «جهاد مغنیه مسئول انفجارهای اخیر در نزدیکی مرزهای رژیم صهیونیستی بوده است».
همچنین طبق اعلام تحلیلگران صهیونیست، نتانیاهو ترور جهاد مغنیه را یک نوع موفقیت برای تحکیم جایگاه خود همزمان با انتخابات وقت این رژیم قلمداد کرد.
خاطره از شهید جهاد مغنیه
اولین حضور آشکار
اولین بار وقتی مردم با چهره جهاد مغنیه آشنا شدند، که او در مراسم ختم والده سردار سلیمانی شرکت کرده بود. فرزند خوش سیمای حاج رضوان درست پشت سر سردار ایستاده بود و به میهمان خوش آمد می گفت. گاهی شانه های سردار را می بوسید و سردار گاه بر می گشت و با او نجوا می کرد. رابطه صمیمانه حاج قاسم و این جوان او را در کانون توجهات قرار داد. سردار گاه او را به بعضی از میهمانان معرفی می کرد و آنها با لبخند او را در آغوش می کشیدند.
منبع : عمارنامه
#ادامه_دارد.....فردا ظهر❤️💙
نام نویسنده: بانو.....ش
آیدی نویسنده
@Kaniz_hazrat_abas72
🚫کپی به شرط هماهنگی با نویسنده حلال است
https://telegram.me/joinchat/BkbbOUFn-297rFX7UmwYQA
📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@zoje_beheshti
#رمان
#داستان_زندگی_من
#قسمت_اول
https://eitaa.com/havase/7663
#قسمت_دوم
https://eitaa.com/havase/7677
#قسمت_سوم
https://eitaa.com/havase/7684
#قسمت_چهارم
https://eitaa.com/havase/7695
#قسمت_پنجم
https://eitaa.com/havase/7703
#قسمت_ششم
https://eitaa.com/havase/7716
#قسمت_هفتم
https://eitaa.com/havase/7724
#قسمت_هشتم
https://eitaa.com/havase/7739
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
بسم الله الرحمن الرحیم
#رمان
#داستان_زندگی_من
#قسمت_هشتم
برام خیلی شیرین و جذاب بود که یه جوان دهه هفتادی با اون هوش و انگیزه و زیبایی پا روی نفس اماره گذشته و وارد راهی که شده که ۹۹درصدش شهادته
روزها پی هم میگذشت و سال ۹۳شتابان جاش به ۹۴داد
درحالیکه ما تو سال ۹۴یه مسافر کوچولو داشتیم 👶
به چشم بهم زدنی من نزدیک سن ۲۱سالگی شدم
فردا مراسم تقدیر از مربیان نمونه صالحین استان قزوین و سالروز تولد زندگی
قرار شد من براش یه عروسک خرس🐻 بخرم
آبا و اجدادم از زمان خلقت حضرت آدم اومدن جلو روم ازبس زندگی نق میزد و انتخاب نمیکرد
بالاخره زندگی خانم ب یه خرس ۴۵تومنی راضی شد
زنگ زدم سجاد اومد دنبالش بردش خونه
به سمت ناحیه به راه افتادم
یه نیم ساعتی بود برنامه شروع شده بود
تایم سخنرانی بود حجت الاسلام علی زنجانی درباره معرفت حضرت ابوالفضل صحبت میکرد
بالاخره ندا رو یافتم نشستم کنارش گفتم
-سلام
ندا:سلام کجایی؟
-وای ندا تولد زندگی بود رفتیم مثلا براش کادو بخرم
ندا: خب چی شد؟
-توبه کردم دفعه بعد با زندگی برم خرید 😁😁
ندا :خب نتیجه
-یه خرس خریدیم رفت با دایی سرکار
ندا: هههههه عزیزم
مجری رفت بالای سن
تشکر میکنیم از حجت الاسلام زنجانی برای سلامتیشون صلوات محمدی عنایت کنید
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
حالا به یوم قدمهای باب الحوائج حضرت عباس(ع) یه دست خوشگل بزنید تا مداح محترممون تشریف بیارن
دعوت میکنم از برادر پاسدارمون ذاکر اهل بیت آقا مصطفی کریمی
یه بیست دقیقه ایشان مداحی کردن
بعد مداح اومدن پشت بلندگو گفتن خب میرسیم به قسمت ویژه برنامه مون تقدیر از سرمربی ها نمومه استان قزوین
#ادامه_دارد.....
نام نویسنده: بانو.....ش
آیدی نویسنده
@Kaniz_hazrat_abas72
🚫کپی به شرط هماهنگی با نویسنده حلال است
https://telegram.me/joinchat/BkbbOUFn-297rFX7UmwYQA
📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@zoje_beheshti
بسم الله الرحمن الرحیم
مجری ادامه داد:در این بخش از برنامه قرار است یک مربی حلقه صالحین استان معرفی بشن که با سن کمشون فعالیت های عالی دارن
لطفا با صلوات بر محمد و ال محمد
سرکار خانم موحد را همراهی کنید
آخ کاش اونروز اصلا نمیرفتم
اون برنامه 😭
مسئول ناحیه ،سخنران و مداح هم رو سن بودن
جایزه ام یه کارت هدیه صد تومنی ،یه سفر مشهد و لوح تقدیر بود
اسامی مربی های دیگه هم اعلام کردن
😬😬به مربی های خانم نگاه میکردم همه روسری هاشون تیره بود
اما تیپ من یه روسری نارنجی زرکوب ،مانتو یه وری نارنجی یه شلوارلی تیره بود هههه من آدم بشو نیستم
برنامه تموم شد تو محوطه ناحیه منتظر بقیه دوستان بودیم با ندا
که یکی صدام کرد خانم موحد
برگشتم استاد بابایی بود چندماه پیش تو دوره مشهد استاد ما بودن
-سلام استاد خوب هستید
آقای بابایی:ممنون موفقیتتونو تبریک میگم
-ممنون استاد 😊
آقا بابایی: شماره منزلتون به بنده میدید
-بله استاد یادداشت کنید
ـــــــــــــــــــــــ
استاد:ممنون شماره همراهت که عوض نشده
-خیر استاد
استاد:ممنون
یاعلی
رفتم پیش ندا گفت: آقای بابایی چیکار داشت
-شماره خونمونو میخاست
ندا:أ😳😳برای چی ؟
-چه بدونم
اما شماره دادم
ندا:باشه بیا بریم خونه
من شام نذاشتم
الان محمد میاد ببینه چیزی نداریم شش طلاقم میکنه 😁😂
-اون طفلک اصلا کمتر از گل بهت گفته ؟
ندا:نه تروخدا بیاد بگه
تا خونه فقط مسخره بازی درآوردیم
#ادامه_دارد.....
نام نویسنده: بانو.....ش
آیدی نویسنده
@Kaniz_hazrat_abas72
🚫کپی به شرط هماهنگی با نویسنده حلال است
https://telegram.me/joinchat/BkbbOUFn-297rFX7UmwYQA
📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@zoje_beheshti
بسم الله الرحمن الرحیم
یک هفته از برنامه سپاه میگذشت که ندا پیشنهاد داد جوونای فامیل جمع بشیم ی مسافرت دوروزه بریم
مزارشهدا،حرم امام ،شهرری،قم
من تا حالا مزارشهدای تهران نرفته بودم
اما ندا و محمدآقا چندباری اومده بودن
اولین مزاری که دعوت شدیم مزار شهید مدافع حرم محرم ترک بود
به پیشنهاد یکی از بچه ها راهی مزار شهید پلارک شدیم
شهیدی که مزارش بو گلاب میداد
یهو یه دختری خورد بهم
جلوم یه آقا بود،
سعی کردم تعادل خودمو حفظ کنم و نخورم ب اقاهه یهو چادرم وصل شد ب ی جایی و من محکم خوردم زمین
آاااااااخ
تمام سعیمو کردم جیغ نزنم الحمدالله موفق شدم
ندا:بهار چی شدی
اشکام گلوله گلوله میومد با هق هق گفتم :مچ پام
ندا :بذار ببینم
-نه ندا سجاد صدا کن 😭😭
اینجا آقا زیاده 😭😭
دارم اذیت میشم 😭😭
ندا :محمد سجاد صداکن
فکر کنم مچ پاش شکسته 😔😔
بذار چادرت دربیارم
-نهههههه دست نزن بهش 😭😭
چیکار چادرم داری 😭😭😭
سجاد،بدو اومد نشست کنارم
بهارجان عزیزم چی شد؟
-دایی پام 😭😭
سجاد:محمد یه آژانس بگیر ببرمش بیمارستان
نداخانم برو کنار بذار رو دست بلندش کنم
همه دورم جمع شده بودن یهو همون آقایی ک جلوم بود گفت خانم موحد
انقدری همه هول بودن هیچکس توجه نکرد
سجاد با یه یاعلی بلندم کرد
با آژانس رفتیم بیمارستان
#ادامه_دارد.....عصر ❤️💙
نام نویسنده: بانو.....ش
آیدی نویسنده
@Kaniz_hazrat_abas72
🚫کپی به شرط هماهنگی با نویسنده حلال است
https://telegram.me/joinchat/BkbbOUFn-297rFX7UmwYQA
📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@zoje_beheshti