حضرت یعقوب ( ع ) پس از سال ها فراق حضرت یوسف ( ع ) به دیدار پسرش رفت.
حضرت یوسف ( ع ) به استقبال پدر از مصر بیرون آمد ، اما برای استقبال پدرش از اسب پیاده نشد.
پس از پایان مراسم دیدار ، جبرئیل از حضرت یوسف ( ع ) خواست که دستش را باز کند.
نوری از میان انگشتانش به آسمان رفت.
حضرت یوسف ( ع ) پرسید این چه بود ؟
جبرئیل گفت این نور نبوت بود که از نسل تو به خاطر کیفر پیاده نشدن برای پدرت خارج گردید و دیگر از نسل تو پیغمبر نخواهد بود.
#قدر پدرهایمان را بدانیم...
📚بحارالانوار
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•