eitaa logo
به هوای سیل
83 دنبال‌کننده
1هزار عکس
203 ویدیو
41 فایل
سفر به پلدختر و چیزهای دیگر
مشاهده در ایتا
دانلود
در بهار آزادی جای خالی. @havaseil
جاده کربلا را باز کردند و خودشان به آسمان رفتند.
دل پنجره گرفته... مادرش سی سال است منتظر مانده لبش....
دلِ آوینی را در فکه پیدا کردم. خاکش را گرفتم و مثل اناری بازش کردم...داخلش یک دانه همتِ خوشگل داشت لبخند می زد....سردارِ خیبر ...سلام...
دلم بهانهِ دلمه بادمجان گرفته...کسی هست بخواهد با من و احمد متوسلیان دلمه بادمجان بخورد؟ نمی دانم برادر احمد دلمه بادمجان دوست دارد یا نه؟
همه سیب زمینی سرخ کرده هایم را نگه داشته ام تا با چمران بخورم...مغزِ فیزیک پلاسمای جهان...کسی می خواهد با من و چمران سیب زمینی سرخ کرده بخورد؟
شهدا به ریش من خندیدند و رفتند. حالا هروقت ریشم را شانه می کنم خنده ام میگیرد... با تو ام ...نخند...کوفت!
تازگی ها دلم می خواهد با محسن حججی بروم کوهسنگی و یک شیشلیگ مَشتی بزنم.
آه محسن حججی را گرسنگی دادم....محسن برنامه عوض شد باید برویم طرقبه.
شهید جواد محمدی سر صف صبحگاه آنقدر دنبالم کرد که نفسش گرفت. نمی دانستم شهید می شود وگرنه بیشتر حرصش می دادم. تنها خور.
نیمروی اعلی حضرت همایونی را بردم در شاهنشین حمام فین...دیدم خونِ شیر به در و دیوار ریخته...
مصطفی احمدی روشن را بردم جگرکی زیر بازاچه حاجی قنبر و جگر غنی شده با نور خوردیم. چقدر چسبید...هنوز مزه نور لای قلبم مانده.
با مجید شهریاری رفتیم وسط زمین. همانجا با تمام فرشته ها سفره پهن کردیم و نشستیم و هسته زمین را داغ داغ بلع کردیم. شهریاری یک باورِ داغ داشت مثل هسته زمین.
حاج قاسم یعنی طراوت روح. حاج قاسم یعنی تالارِ آینه. حاج قاسم یعنی گنبدِ آسمان. حاج قاسم یعنی خلیجِ فارسِ بلورآجین. حاج قاسم یعنی دماوندِ عطرآگین. حاجی قاسم یعنی تمدن نوین اسلامی.
عِمران واقفی, [20.10.20 10:58] - قلب کوچکم را ساطور زد. عِمران واقفی, [20.10.20 10:58] - ؟ _ عمامه پیغمبر باشم. عِمران واقفی, [20.10.20 10:58] - -چرا؟ +چون می خوام دورِ سرش بگردم. عِمران واقفی, [20.10.20 10:58] - لانه کبوتری چیست. پنجاه فاکتوریل را حساب کرده تانژانتش را در لگاریتم اش ضرب کنید. عِمران واقفی, [20.10.20 10:58] - یک انتگرال بنویسید و به روش لاپلاس حل کنید. عِمران واقفی, [20.10.20 10:58] - در محاسبات اینیشتین ضریب لاندا برای چه به کار می رود؟ - دو صفحه در فضا همدیگر را قطع می کنند بگویید چرا؟ مختصات خط چیست؟ - توی اتاق گمشده ام. پنجره ای نیست. - اشک های تمساح درونم را به ریا فروش محله دادم و یک ریش رنگی خریدم. - امشب دلم هوای قیمه بادمجان نکرده. - - نوشابه مشکی به حرمت محرم مشکیست وگرنه نهم ربیع سِوِن آپ می شود. - سوپِ سگِ کره ای هم دیگر اشتهایم را کور نمی کند. لعنت به تو شکم. - سانتاماریا را خوردم و مارای یه سانتی تولید کردم. - آن ترک شیرازی دلِ ما رو برداشته برده داده بیدل دهلوی. آهای بی دل. دلِ ما خوردن ندارهِ. دلخور هم نشو. حق الناس است. - امشب سلولهای خاکستری ام طوفان توئیتری کرده اند. - سوسک های حمام همیشه تمیز نیستند. - انگور های باغِ همسایه را دزدیدند. فردایش نه پس فردایش همه جهان را بوی خمرِ دزدی گرفت. - دلم غنج نمی رود. شاید دو سه روز می شود. - ابروهایم را ببین. دیدی؟ حالا برو برای رفیقات تعریف کن. - شپش چیست؟ هیچی. - حوضِ مغزم را با چوبِ بید به هم زدم. ماهی های قرمز و طلایی ذهنم بالا آمدند. - ناموس عراقی ها و سوری ها را دیدید که به غارت می رفت؟ ایران را می بینید که چهل سال است زن و بچه ها با آرامش می خوابند؟ بلیط کرمان میخواهم. یک بوسه به مزار شهدا... آرامگاه حاج قاسم...قرارگاه سپهبد. - شهدا شمع محفل بشریتند. شهید قلب تاریخ است. زنده نگهداشتن یاد شهدا از شهادت کمتر نیست. شهید مثل شیشه عطره. شهید کلا خیلی خوبه😊 - اگر شهدا قلبِ تاریخند پس ما نهایتا چشم جغرافیا هستیم. - آیری پلاست راحتی ماست. کفش بنددار، مشکل شماست. ژلوسُ ژلوس طبیعیه. ژینوسُ ژینوس دماغ عملیه. بیسکوتارت، حس نشاط. زاااااارت، حسِ چشات. - کفشهایم را میپوشم و به کوهستانِ خواب میروم. - کویرِ دانش را با ماشین های آفروید تلاش دار درمینوردم. - مرگ بر سردرد. - دردها نعمتند، نعمتها لذتبخشند؛ دردها لذتبخشند. - بابَت جگر سوخته باید چند به جگرکی دَهر پرداخت؟ - سوسک ها هم آدم شدند. هرچی کشته میشن تموم نمیشن. - یادم باشد اربعین امسال حتما از دخترک پشمک فروش، شَعربنات بخرم. پ.ن شعربنات همون پشمک ما ایرانیا شَعر...مو بنات...دخترکان - تایتانیکم را غرق کردم تا پسرک یتیم از قایق کاغذی اش لذت ببرد. - شربت سینه یا شربت چهارتخم یا شربت شهادت؟ مسئله این است. - من هیچ وقت مادر نمیشوم. اما شاید روزی برای مادر کوچولویی پدری کنم. - کفشهای کتونی یک فرشته را خریدم. خودش می گفت هر شب با این کتونی به غار حرا میرفته تا صدای محمد (صل الله علیه و آله )را گوش کند. - تو بندگی به شرط مزد مکن...من خودم آخر برج یارانه تو میریزم حتی ممکنه معیشتی هم بریزم برات ولی قول نمیدم. - شاید روزی آغا محمدخان را ببینم و ازش بپرسم؛ واقعا چیکار به کار بیست هزار جفت چشم داشتی بی چشم و رو! - زهرمارخان را دیدم و گفتم...چطوری ثبت احوالِ خراسان رضوی این اسم را قبول کرده برات بنویسه خانزاده. پ.ن زهرمارخان از نسل نادرشاه افشار و رییس ایل افشار در زمان آقامحمدخان افشار. - میان آغا و آقا....میانِ ماه من تا ماه گردون... هیچ کدوم خوشمزه تر از میانِ هندوانه شیرین و قرمز نیست. - قانون پایستگی آرامش.. شبها آرامش می بخشند و روزها آرامش میگیرند. - مَردی را دیدم از نسل اخته خان، که مُرد. زَنی را دیدم از نسل لطفعلی خان زَند، که زِند. پ.ن اخته خان لقب آغا محمد خان در ایل قاجار... - و اینک شوکران و آنک آن یتیم نظر کرده و اونَک آخرالزمان. - سوپِ عشق بر دردِ عقل چیره خواهد شد. - درد عشق بر زندگی محسابه گرانه چیره خواهد شد. - تحفه علم به بشریت، آپارتمان است و ماشین ظرفشویی و لنز رنگی.