eitaa logo
به هوای سیل
82 دنبال‌کننده
1هزار عکس
203 ویدیو
41 فایل
سفر به پلدختر و چیزهای دیگر
مشاهده در ایتا
دانلود
خدایا یک دانه آب معدنی به حق چاه های آب مدنی.
خدایا گلویم پیش تو گیر است. ولم نکنی ها که زندان زاویرا هم مرا نگه نخواهد داشت.
خدایا رویای وصال می بینم. منِ او در حال نابودیست و طلوعی در راه است. اوی من. و سکه های سفالی را به حرمله دادند و گره دریایی یعنی عشقی روی آب.
و دلم هوس پروانه شدن دارد. و کرمی درونم مدام برگ میخورد. و پیله می تند دور قلبم. ای کرم با تو هستم. رهایم کن. رهایم کن ای بی پیر. ای لامصب. ای....
خدایا ما را هیچ کدام قرار بده. والا...آدم میره میخونه بعدش مونودعا می نویسد.
یقین دارم جوانمرگ خواهم شد. چون سهراب. از خودی خواهم خورد.
خدایا بی پیرمان نکن.
خدایا به زبان سلیس برگی می گویم با تو که: برگبربگرگبربگربگربربربرگرگرگخششخخش خش خشخ شخبگرگبرگبخش خشخ خشگرگبرگبرگ. خدایا همه اش واجب است. مخصوصا: خشخ ش بگربگربگره.
و مقام برگی یعنی ودیعه ای از جنس کرم در درونت باید پرورش دهی. حاضری؟ با تو هستم!
واو کوه است. از ت تقدیم که شروع می‌کنی، کفش صبر باید برپا کنی و کوله انگیزه بر دوش بیندازی تا بلکه از آن بالا روی. و خبر خوب آن که، چیزی به قله نمانده... عذرا قله است و از اینجا که من ایستاده‌ام، چشم‌انداز ، وسیع و دامنه قابل رویت است... شخصیت ها خودشان را ثابت کرده‌اند و حالا می‌توان کفش صبر را، با اسکیت تعلیق عوض کرد. از اینجا، شهر دیده می‌شود. تفت... با باغ‌های انار درهم پیچیده. که هرکس سهم خودش را دیوار کشیده. و عمارت‌های اربابی. و دیوارهای طلایی کاهگلی. از اینجا، رازهای مگو دیده می‌شوند و برای کشف‌شان، باید کتاب عمران را ورق بزنی و بفهمی عذرا چه‌ها در آن ثبت کرده و حالا چرا نیست.. کوه‌نوردی، شیرین است... به شرطی که تجهیزات برده باشی. ♦️نشانی باغ https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 ♦️نمایشگاه باغ    @anarstory