اَلسلٰام اِے پَناھِ دلَم ..؛
آخَرین تِڪٖیھ گٰاھِ دلَم!
#دلمودریابمهدیجان..(:♥️
چقـدرنبودنت،
حالِجهـانرا
پریشانکردهاست!
مـولاۍمـن...💔
『اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج』
♡﴾ @havaye_hossein ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
49.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اجرای سرود "سلام فرمانده"
در :
بین الحرمین"کربلای معلی"😭
سلام بر جدّ شهید و مظلوم فرمانده ما
💚"حجه بن الحسن العسکری"💚
♥️"السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
علیه السلام" ♥️
😭✋🏻"سلام فرمانده"
کاروان محبین الحسین/کربلا
#امام_زمان
#سلام_فرمانده
♡﴾ @havaye_hossein ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
❁چگونه دهن شیطون رو ببندیم و از خودمون دورش کنیم؟!😎
🔘ببین رفیق
شاید گاهی شروعِ فکرِ گناه دسته تو نیست ولی یادت نره:
قوی یا ضعیف شدنش، توقف یا ادامه دادنش کاملا دسته خودته👍
پس جانعزیزتنزار شیطون با یه فکره ساده به کاری که میخواد وادارت کنه و بعد به سادگیت بخنده😒🤨
زرنگ باش رفیق👊
💭هرفکری اورد تو سرت زود خنثاش کن تا حرصش دربیاد
تا فکره گناه اومد زود به خودت بگو :
این فکرمال مننیست این واسه شیطونهزود بهشبگو:
برو گمشو برو گمشو😠👊
بعد این ذکر های ساده رو چندین بار تکرار کن:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
استغفرالله ربی و اتوب الیه
و سوره ی ناس رو بخون
و بگو خدایا به تو پناه میبرم🤲
به همین سادگی فکر متوقف و شیطون دور میشه🥳
بعدشم برو خودتو سرگرم یکاری کن تا دیگه سراغت نیاد....این شیطون دنبال ادم بیکار میگرده
یجورایی وقتی سرگرمی انگار یه حفاظ دوره خودت داری و شیطون زیاد جرئت نمیکنه سمتت بیاد😎
✅پس هروقت سمتت اومد همونطور که گفتیم اصلا بهش اجازه نده با دهن کثیفش تو گوشت حرف بزنه...
زود با همین روش هایی که گفتیم ساکت و از خودت دورش کن...
افرین مبارزه👊
♡﴾ @havaye_hossein ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ😍
روز قیامت پرونده رو باز میکنن میگن تو فکر کردی برای اینکه حججی بشی یا بهجت بشی چقدر سرمایه لازم داشتی؟؟؟☹️
آتش حسرت🔥
👤استاد پناهیان•.
♡﴾ @havaye_hossein ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
هدایت شده از 🌸 دختــران چــادری 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وظیفه من چیست ؟؟؟
تحصیــــل یا فرزنـــــد آوری؟؟؟؟
کسانی که حتما باید از دهان رهبر بشنوند ،این ویدئو را ببینند ☝️☝️
#رهبری
#فرزندآوری
🆔@Clad_Girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلاس_درس_اخلاق🔮
🎥 ببینید | بهترین مونس و رفیق‼️
💠 با امام زمان(عج) خلوت کن و حرف بزن...
🗣استاد مسعود عالی
♡﴾ @havaye_hossein ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤برای امام زمانم چه کنم؟
توی زیارتهاتون این جمله رو بگید.
و نُصرتی لَکم معدَّه
جمله طلایی
آقا اومدم کمکتون کنم
منو برای خودت جدا کن.آقا بگو حالا چکار کنم؟
استاد #پناهیان
♡﴾ @havaye_hossein ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
هدایت شده از 🌸 دختــران چــادری 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شنــوندگان عزیــز توجه فرمایید!
هدایت شده از 🌸 دختــران چــادری 🌸
نفهمیدم چی شده بود!
فقــط خیابونا خیلی شلوغ بود
به دوستم گفتم(:
حالا کِ خیابونا شلوغھ ، کسے نمیفهمه..
بیا از اینجا تا ته خیابوݩو هی بریم برگردیم..
نظرٺ؟
بدش نیومد..
بعد از کلێ پیاده روی و گل گفتن و گل شنفتن با دوست گرامی!
رفتیم طرف خونه°
خسته و کوفته بودم..
با خودم میگفتم برسم خونه کارم ساختـس!
رسیدم سر کوچه..
با کمال نابــاوری متوجه شدم کسی خونه نیس:)!
سر چر خوندم دیدم مامانـم دوان دوان داره میره سمت قنادی محـل!
دووویدم پیشش
نفسم گرفت!
تاحالا ندیده بودم کسـی انقـدر تند بدوه!
سلام کردم(:
اونم هل هلـی جـوابم و داد و رفت سمت قنـادی!
خیــلی دمش شلوغ بود.
سریـع پرسید:(
آقـا میشه یک بستـه شیرینی نارگیلی بدیـن؟
با کمــــال نابــاوری شنیدم که جـواب داد:(
تمــوم کردیم!
+پســته ای؟
_اونم همینطـور!
+خرمایی؟
_همه خانـوم همه!
+تـوی همین نیم سـاعت؟!
_بلـه توی همین نیم ساعت!
مامانم دستم و گرفت از بین شلوغی کشوندم اینطرف•
پرسیدم..
خبریه مامــان؟
_بیــا بریم..میگم بـرات!
حتـی باورمم نمیشد که مامــانم نفهمیده بود نیـم ساعت دیر تر رسیـدم خونه!
هر کیـو نگاه میکردی انقدر ذوق داشـت و تو شُک بود!
که اصـلا حـال خودشو نمیفهمید!
همینطـور که تو فکر بودم یهـو دیدم رسیدیم دم میـدون!
یکـی بود پرچم میداد
مامـانم گفت برو ازش بگیر..
دویـدم رفتم یه پرچم گرفتـم و سریـع برگشتـم پیش مامانـم!
پرسیدم؛)
کسـی قصــد نداره توضیـح بده چی شـده؟!
ولی انگار واقعا قصد نداشـت:)
از طـرفی مامانـم مثل بقـیه مردم داشـت اشک میریخت و اصلا تو حال نبود:)
از طرفی هم اینقدر سر و صــدا و بزن و بکـوب بود که صـدا به صـدا نمیرسید!
یه آقـایی هم هی پشت بلـند گو یه چیـزایی میگفت که اصلا نمیفهمیدم:)
فضا...یه جــورایی مثل راهپیمایی بود!
ولی انگار مردم شوقشون بیـشتر بود:(!
همـه بچـه ها دور اون آقایی که پرچم میداد جمع شـده بودن!
خـوب که نگاه کردم دیدم همون دوستی که تا یه ربع پیش داشتم باهاش قـدم میزدم اینجاست!
دسـت مامانمو رها کـردم و دویــدم پیشش!
+نگــار...نگــــار!
_بلـه؟
+تــو میدونـی چه خبــر شده؟!
_واا...معلــومه که:)
+حــالا تو بگــو!
کشوندم کنار..
گفت:
_خــــوب گــوش کن!
+به چـی؟
_به صــدای رادیو دیگه!
+رادیــو کو ایــن وسط؟
_داره صــداش توی بلند گــو پخـش میشه...گــوش کن!
+گــوشمو خــوب تـیز کردم..انگــار داشتم یه چیزایی میفهمیدم
چی؟؟؟
چیشد؟؟
وااقعا؟؟
اونقـــدر باورم نمیــشد که نزدیک بود خودمم گریم بگیــره!
حــالا دلیل همه اتفاقات یـک ساعــت اخیرو فهمیدم!
اون آقـا داشت توی بلنــد گـــو میگفت:(
شنــوندگان عزیــز توجه فرمایید!
" خرمشـــهر شهر خــون آزاد شد! "