💥 #ٺلنگر
⛔تو #گناه_نڪن
🍃ببینخداچجورۍحالتوجامیاره😊
زندگیتوپرازوجودخودشمیڪنہ(:
➖ #عصبےشدی؟!😠
❤➕نفسبکشبگو: #بیخیال،چیزیبگم ؛
امامزمانناراحتمیشه...🙂
💙➖ #دلخورتکردن؟!😔
➕بگو:
#خدامیبخشهمنممیبخشم
پسولشکن😌
💛➖ #تهمتزدن؟
➕آرومباشوتوضیحبده
بگو:بہ #ائمههمخیلیتهمتازدن❗️
💚➖ کلیپوعکس📱نامربوطخواستیببینی؟!
➕بزنبیرونازصفحهبگو: #مولامهمتره💔
➖ 🧕🏻نامحرمنزدیکتبود؟
➕بگو: #مهدیزهرا(عج)خیݪےخوشگلتره
بیخیالبقیه ... !😉
🌸 #زندگےقشنگترمیشہنه؟
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
💞عاشقــانہ بـہ سبڪــ شہــدا💞
یـہ روز داشتیم با ماشیـن تـو خیابون مےرفتیـم
سر یـہ چراغ قرمز ...🚦
پیرمـرد گل فروشـے با یـہ ڪالسڪه ایستاده بود ...
منوچـہر داشت از برنامـہ ها
و ڪارایـے ڪـہ داشتیم مےگفت ...😌
ولـے مـن حواسـم بـہ پیرمرده بود ...
منوچـہر وقتے دید
حواسم به حرفاش نیست ...
نگاهـمو دنبال ڪرد و فڪر ڪرده بود دارم به گلا نگاه میکنم ...🌷
توے افڪـار خـودم بودم ڪہ
احسـاس ڪـردم پاهام داره خیس مے شہ ...!!!
نـگاه ڪردم دیـدم منوچـہر داره گلا رو دستہ دستہ میریزه رو پاهام ...💐
همـہ گلاے پیرمرد و یہ جا خریده بود ..!
بغل ماشین ما ،
یـہ خانوم و آقا تو ماشین بودن …
خانومـہ خیلـے بد حجاب بود …
بـہ شوهرش گفت :
"خـاااااڪـــــ بـر سرتــــــ ... !!!
ایـݧ حزب اللہـیـا رو ببین همه چیزشون درستـہ"😎
منوچہر یـہ شاخـہ🌹برداشت و پرسیـد :
"اجازه هسـت ؟"
گفتـم : آره
داد به اون آقاهـہ و گفت :
"اینو بدید به اون خواهرمون ...!"
اولیـݧ ڪاری ڪہ اون خانومہ کرد
ایـن بود که رژ لبشو پـاڪــ ڪـرد و روسریشو ڪـشـید جلو !!!😇
#جانباز_شهید_سید_منوچهر_مدق
#خاطرات_ناب
💎 @shahidbash 💎
─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
گفتم :
دگر قلبم شوق شهادت ندارد !
گفت :
مراقب ِنگاهت باش ...
اَلعَین بَریدُ القَلب ؛
چشم پیغام رسان دل است .
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
#تلنگر
مراقبش باش!
چشــــ↯👀↯ــــم را ميگــويم...
ممــڪن است تو را بہ يڪ لحظہ از
بهشتــ🏝ــــ بہ قعر جهنمــ🔥ــ بڪــشاند...
يڪ بار نــگاه آلــوده شود عادت میشود...
و آن وقــت ڪہ عادت شــد،
بنده ے شيـــــــ👿ـــــــطان میڪند تو را...
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
سلام دوستان گرامی
برای تبادل با کانال تا ساعت ۲۱ امشب وقت دارید به آیدی بنده پیام بدید
@Ya_Fateme_Zahra313
💠دعای هر روز ماه صفر
🔸اگر کسی خواهد که محفوظ ماند از بلاهای نازله در این ماه در هر روز ده مرتبه این دعا را بخواند
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط پیشنهاد میکنم ببینید😍😍❤️
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
#تلنگــرانه🍃
تنها لباسی که از همه ی
لباسهای دنیا شیک تره
و فقط خودت می تونی
اونو بدوزی لباس تقواست!
•[ ولباس التقوی ذلک خیر ]•
۲۶ سوره اعراف✨
#کلام_خدا ❣
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
سلام دوستان عزیز ✋☺️
امروز رمان #او_را در کانال میزاریم
امیدوارم از خوندنش لذت ببرید😋
رمان #او_را
⚜پارت اول⚜
☀️ سنگینی نور خورشید،
مجبورم کرد چشمام رو باز کنم.
هنوز سرم درد میکرد.
پتو رو تا بالای سرم کشیدم و دوباره به زیرش خزیدم.
💤 چشمام دوباره گرم خواب میشدن که این بار صدای در
و به دنبالش قربون صدقه های مامانه که خواب رو از سرم بیرون کشید.
- ترنم...مامان جان بهتری؟
دیشب اومدم بالاسرت تب داشتی، باز الان تبت یکم پایین اومده.
چندبار آخه بهت بگم شب موقع خواب،پنجره ی اتاقتو باز نذار!!
اونم تو این هوا ❄️
خوابتم که سنگین 😴
طوفانم بیاد بیدار نمیشی!!
میبینی که وقت مریض داری ندارم،
هزار تا کار ریخته رو سرم...
- مامان جونم ، بهترم. شما هم یکم کمتر غر غر کنی ، سر دردم هم خوب میشه!
مامان اخمی کرد و با دلخوری به سمت در رفت،
- منو نگا که الکی واسه تو دل میسوزونم ...
پاشو بیا صبحونتو بخور،یکم به درسات برس.
من دارم میرم مطب
ناهارتم سر ظهر گرم کن بخور.
اگه بهتر نشدی عصر حتماً برو دکتر،
مثل بچه ها می مونی ، همش من باید بگم این کارو بکن ، اون کارو نکن.
خداحافظ
با مردمک چشم، مامان رو بدرقه کردم و وقتی خیالم از رفتنش راحت شد ،
دوباره به تخت خواب گرم و نرمم پناه بردم .
🔹بار سوم که چشم باز کردم،
دیگه ظهر رو هم گذشته بود.
دلم میخواست باز بخوابم اما ضعف و گرسنگی امونم نمیداد.
از اتاق بیرون رفتم و به آشپزخونه پناه بردم ...
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
رمان #او_را
⚜ پارت دوم⚜
یخچال رو که باز کردم،
میوه بود و آبمیوه و شیر و ...
هرچیز جز غذا 🍝
پس منظور مامان غذاهای فریزری بود که هر وعده داغ میکنم و میخورم ...
چه دل خوشی داشتم که فکر کردم برای دختر مریضش سوپ پخته 😒
اگر منم یکی از بیمارای مطبش بودم
احتمالاً بیشتر مورد لطف و محبتش واقع میشدم ...
بعد از خوردن غذا به اتاقم برگشتم، هنوز نیاز به استراحت داشتم ...
📱چشمم به گوشیم که خورد ، تازه یادم افتاد از صبح سراغش نرفتم ...!
۴۲ تماس
و ۵ پیامک
از سعید... 💕
واااای ... من چرا یادم رفته بود یه خبر از خودم به سعید بدم 😣
از پیامک هاش معلوم بود نگرانم شده ، سریع دستمو روی اسمش نگه داشتم و گزینه ی تماس رو زدم ...
- الو ترنم؟؟
معلومه کجایی؟؟
چرا هرچی زنگ میزنم جواب نمیدی؟؟ 😠
- سلام عزیزدلم
خوبی؟
ببخشید خواب بودم !
-خواب؟؟
تا الان؟؟
- باور کن راست میگم سعید ...
دیشب که با اون وضع برگشتم خونه و خسته رو تخت خوابم برد ،
پنجره اتاق باز مونده بود،
سرما خوردم 😢
اصلا حال ندارم ...
- جدی میگی؟؟
فدات بشم من
الان میام پیشت ...
- سعییییید نه 😰
بابا بفهمه عصبانی میشه.
- از کجا میخواد بفهمه خانومی؟
مگه اینهمه اومدم ، کسی فهمید؟ 😉
- خب نه
ولی ...
- ولی نداره که عسلم
یه ربع دیگه پیشتم خوشگلم
بابای 👋
اعصابم از دست این اخلاق سعید خورد میشد.
هیچ جوره نمیشد از سر بازش کرد ...
هرچند دوستش داشتم اما فقط اجازه داشتیم مواقعی که خود مامان یا بابا بودن ،
تو خونه باهم باشیم
اما سعید به این راضی نبود و هروقت که دلش میخواست پیداش میشد ...
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
#شهید_غیرت
🔴داستان واقعی....
شاید خیلیا بدونین..
شاید ندونین..
یه روز یه پسر 19ساله 👱...
که خیلیم پاک ☺️ بوده ساعت دوازده شب 🕛..
باموتور🏍 توی تهران پارس بوده..
داشته راه خودشو 🏍 میرفته..
که یهو میبینه یه 🚘ماشین با چندتا 👥 پسر..
دارن دوتا 👩🏻👩🏻 دخترو به زور 😨 سوار ماشین میکنن..
تو ذهنش فقط یه ☝️چیز اومد...
👈ناموس..
👈ناموس 👌 کشورم ایران..
میاد پایین... 😡
تنهاس..
درگیر میشه.. 🗣
لامصبا چند نفر به یه نفر.. 💪
توی درگیری دخترا 👩🏻سریع فرار میکنن و دور میشن..
میمونه علی و...هرزه های شهر.. 😰
تو اوج درگیری بود که یه چاقو 🔪صاف میشینه رو شاهرگ گردنش..😢
میوفته زمین..
پسرا درمیرن.. 🏃
کوچه خلوت..شاهرگ..تنها...دوازده شب.. 😭
علی تا پنج صبح اونجا میمونه ..
پیرهن سفیدش😖 سرخه سرخه..
مگه انسان چقد خون داره.. 😔
ریش قشنگش هم سرخه..
سرخ و خیس..😒
اما خدا رحیمه..
یکی علی رو پیدا میکنه و میبره بیمارستان...
اما هیچ بیمارستانی قبولش نمیکنه..😳
تا اینکه بالاخره ..
یکی قبول میکنه و ..
عمل میشه...😐
زنده میمونه😊..
اما فقط دوسال بعد از اون قضیه..
دوسال با زجر...بیمارستان🏥...خونه..🏠 بیمارستان..خونه..
میمونه تا تعریف کنه...چه اتفاقی افتاده..😐
میگن یکی ازآشناهاش میکشتش کنار..
بش میگه علی...اخه به تو چه؟ 😠چرا جلو رفتی؟ 😟
میدونی چی گفت؟ 🤔
👌گفت حاجی فک کردم 😊 دختر شماست...
ازناموس 😌شما دفاع کردم..
جوون پر پر شده مملکتمون....
علی نوزده ساله به هزارتا ارزو رفت..
رفت که تو خواهرم.. 👩🏻
اگه اون دنیا انگشتشو به طرفت گرفت... 👈
گفت خداااااا...
من از این گله دارم... 😡
داری جوابشو بدی...؟؟
#شهید_علی_خلیلی ...
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
•﴿هَـۆاےِ حُـݭِــ❤ــێْنْ﴾•
#معرفی_شهید شهیدمحمد حسین محمد خانی🌺 #پیشنهاد_دانلود ♡﴾ @roshangari312 ﴿♡ ┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾•
دوستان گرامی
حتما این فیلم رو ببینید
یکم حجمش زیاد هست ولی دیدنش پشیمون تون نمیکنه
«حرفدلنشین»
همہمـا
عاشقآفریدهشدهایم
امــا
معشوقمانراخودمانانتخابمیکنیم
#انتفۍقلبیحسین♥️
سَرْبازانِ آتَشْ بِه اِخْتیاْر
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
[ اگه میخوای #پروآز کنی؛
باید دل بکنی از دنیا و تعلقاتش ..
💛🌻
• در سجدهیِ آخرِ نمازهایش
این دعا را میخواند :
🌱اللّهم أخرِجْنی حُب الدُّنیا مِن قُلوبِنا ]
#شهیدمحمدرضاالوانی🥀
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
♻️شیخ_رجبعلی_خیاط :
🌺اگر از دست نفس اماره راحت نشدي:
🌼🍃از خدا كمك بخواه و به ريسمان او چنگ بزن و توسل به اماما كن و اين آيه را بخوان:
⚜«إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّيَ إِنَّ رَبِّي»⚜
-سوره ي يوسف –
آيه ي 53 🔱
💠وبدان اگر خدا نخواهد از دست نفس اماره راحت نمي شوي
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
#استادپناهیان 🎙
هدفمآرسیدنبہ
جآیۍاسٺڪهبتوآنیم
بہرآحتۍ از"راحـتے"بگذریم..:)🌱
#تلنگــرانه ✨
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
۞•|#آیہ_گرافی|•۞
🌱گفتـــم خدآیا:
ازبیناون #ھمهگناهے🔞ڪہ ڪـردم...
#ڪدومـومیبخشـــے...
🦋اناللهیغفرالذنوبجمیعا
#همشــو...
توفقطبیـــا...!
منهمشومیبخشـم #فدایسـرت...ツ
♡﴾ @roshangari312 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
(。♥‿♥。)
♡بِـــ نـآݥ ــــہ او کِـہ بِخاطِـر اویَـݥ♡
✿ฺ´
-همـیشـہ دلم مےخواسٺ یـہ کانالے پیدا کنم کـہ واقـعا ایمانمو کامل کنـہ☺️ از تلنگࢪ هایـے کـہ میزاࢪه دلم بلࢪزه 😞 بعـد از خونـدن اون پیام بگم ࢪاسـت میگـہهااااا چـࢪا اخـہ؟!
چࢪا مـن اینجـوࢪے هستـم؟چࢪا؟
چطوࢪے؟🤦♀ از امام زمانم بهم بگـہ تا بفهمـم یعنے چے کـہ امام زمان 1181سالـہ کـہ 313نفࢪ ࢪو نـتونستـݩ بـہ عنوان یاࢪان خودشـون قࢪاࢪ بدن😔😔
خـب حالا اگـہ یـہ همچنیـن کانالے میخواے🧐
فقط کافیـہ روے لینڪ زیࢪ ڪلیڪ کنـید
این کانال ایـن همـہ بࢪنامـہ داࢪه↯⇩
#انگیزهشے♥️
#ࢪمآݩ📚
#عکـس_پࢪوفایـل🌼
#معࢪفےکتـاب📔
#زندگے_نامـہ_شـهدا 📖
#استوࢪیےهاي_مذهبـے🌿
#فانتزے🎈
بازم بگـم یا بَسـہ😄
خـب حالا اگـہ دوسـټ داࢪے بقیـہشم بـدونے هࢪچـہ سࢪیـع تࢪ ࢪوے لـینڪ
زیࢪ ڪلیڪ کنیـد....🍃🎈↯
Jøiň🍃⇨●● https://eitaa.com/joinchat/1640038410Cdc993c490d ●●
(◍•ᴗ•◍)
همـہ دࢪ موقـع تصـمیـمگیࢪے دࢪ پـے عقـلاند
بࢪاے مـݩ ولے تنهـا دلـݦ تصـمـیم مےگـیࢪد !
•
•
با دݪـٺ بیـا😊👇
┈▕▔╲▂▂▂▕╲╭╮╱▏▔▏┈
┈╱┈┈┈┈┈▕╱╰╯╲▏┈╲┈
▕┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈▏
▕┈┈┈▇┈┈╭╮┈┈▇┈┈┈▏
┈╳┈┈┈┈┈╰╯┈┈┈┈┈╳┈
┈┈╳▂▂▂▂▂▂▂▂▂▂╳┈┈
بـزݩ ࢪو تَصویـࢪ بـبیـݩ کـجآ مـےبردټ؟👆👆
ڪجانشانتوجوییم
ایمهرفروزندهیهدایتونصر :)-!
باڪھگوییمحدیثتلخهجرانوانتظار؟!..
شڪایتفرقتیاربھآفریدگاربریم
ڪھاودانایاندوهدرونِماست♡
ایآخرینعشوهیِعرش
اینخستینامیرغایبازنظر..
مولایِمن،یوسففاطمھ... :)-☘!
ڪانالیپرازمحتوای #مهدوی
صرفاجهتخوبشدنحالدلمون💛🖇
اگهمیخواهی^^↯ツ
حالواحوالتوخداییوخوبڪنیڪلیڪڪن..^^
🌻@Besoye_mola_313
یه کانال اوردم براتون عالی که متعلق به رفیق شهیدمون
🌹شهید محمد حسین محمد خانی🌹 هست😇
1⃣پر از مطالب جذاب و دوسداشتنی
2⃣هر روز مطالب مفیدی درباره این شهید گذاشته
میشه
3⃣معرفی دیگر شهدا
4⃣عکس ها و کلیپ های زیبا واسه پروفایل و استوری
و.......
کانالمون تازه تاسیسه لطفا حمایت کنید 😊و عضو بشید وبه دوستان خود معرفی کنید😌
❤️❤️❤️اجرتون با مادر بی مزار حضرت فاطمه زهرا❤️❤️❤️
@MohammadHossein_MohammadKhani
اینم لینکش☝☝☝
سلام دنبال رفیق نمیگردین
من رفیق خوبیم
دوستای زیادی هم دارم
شما نمیخواین رفیق من بشید
بیا 👇👇👇بیا
بیاین تو کانال من تا بیشتر با هم آشنا بشیم
منتظرم
💌از طرف داداش محمد حسین
@MohammadHossein_MohammadKhani