♥️📚♥️📚♥️
📚♥️📚♥️
♥️📚♥️
📚♥️
♥️
#عشقینه 🌸🍃
#دلبری_نکن
#رمان
°•○●﷽●○•°
بہ قلمِــ🖊
#نون_فاف🌹🌱
#ڪپے_بدوݩ_ذکر_نام_نویسنده_حرام_عست☝️
#قسمت_نو_و_هشت
#فصل_اول
باورم نمیشد این شوهر منه...
این مهرداد منه که همش دو سه روزه که با خیال راحت بهش علاقه مند شدم...
بعد از چند دقیقه زهرا موبایلو دور کرد و سریع برگشت توی اتاقش...
با غر گفتم:
_عهه زهرا داشتم گوش میکردم...
لبخندی زد و گفت:
_بقیش باشه از نزدیک...
پوفی کشیدم و گفتم:
_باشه ،پس من برم بخوابم...
فورا گفت:
_حالا قهر نکن ریحانه...
با خنده گفتم:
_باااشه...چی میخوایی الان
_یکم از شب خواستگاری بگو...ریحانه باور کن من دارم میمیرم از استرس...فکر نکنم امشب بتونم بخوابم....
فکری کردم و گفتم:
_البته این عادیه زهرا....اون آقا پسر هم حتما الان اضطراب داره
فورا گفت:
_نه فکر نکنم...
_چطور مگه؟؟
_چون وقتی برا تو اومدیم خواستگاری، داداش مهرداد اصلا اضطراب نداشت...
دلیلشو خوب میدونستم...
چون این ازدواج قرار نبود واقعی بشه...
اما دست تقدیر با دل های ما چه کرد....
مکثی کردم و یکهو پرسیدم:
_راستی...اسمش چیه زهرا
لبخندی از روی خجالت زد و گفت:
_حسین.....حسین موسوی...
لبخندم پررنگ تر شد و گفتم:
_امیدوارم در کنار هم خوشبخت بشین...
چشماش درشت شد و بلند گفت:
_هنوز که هیچی معلوم نیست ریحانه...
خندیدم و با شب بخیری، تماس رو قطع کردم...
دوباره به آسمون نگاه کردم...
هنوز صدای مهردادم توی گوشهام می پیچید...
رفتم داخل خونه....
صبح با صدای هاجر خانم از خواب بلند شدم...
پرده های اتاقمو کنار کشید و با لبخند گفت:
_خانم صبحتون بخیر، خوب نیست صبحا تا ظهر بخوابین...بلند شین سفره صبحانه رو براتون انداختم....
با دستهام چشمامو ماساژ دادم و پوفی کشیدم...
_آخه این چه قانون هایی هست که شما داری هاجر خانم؟
صبحا زود بلند شو ، شبها تا دیر وقت بیدار نمون ، همش سرت توی گوشی نباشه ، غذاهای فست فودی ممنوع ، موهاتو محکم شونه نزن و....
هاجر خانم گاهی اوقات دیگه حرصم در میاد
قانون های هاجر خانم اعصابمو خورد میکرد...
حرفاش درست بود ولی خیلی سخت گیرانه باهام برخورد میکرد....
هاجر خانم لبخندی زد و گفت:
_خانم خودتون قضاوت کنید،انصافا از این قانون هایی که گذاشتمم ، بد دیدین؟؟
ماشاءالله هزار الله و اکبر خوش اندام و لاغرین
موهاتونم که ماشاءالله بلنده
پوستتونم که مثل برف میمونه
زدم زیر خنده
_آخه اینا چه ربطی به بدن و اندامم داره هاجر خانم؟
_غذاهای فست فودی همش آشغاله...شب بیداری هم ضرر داره، سحر خیزی هم باعث نشاط میشه
اخه اینا کجاش بده؟!
از روی تخت بلند شدم و با خنده گفتم:
_باشه...من تسلیم شدم...
دست و صورتمو شستم و رفتم پشت میز صبحانه...
بعد از اینکه صبحانه خوردم، رفتم توی حیاط تا کمی ورزش کنم....
❃| @havaye_zohoor |❃