🔶شغل طلبه ها چیست؟
براى کسانى که خارج از دنیاى طلبگى زندگى مىکنند، همیشه این سؤال وجود دارد که شغلِ طلبه ها چیست؟
🔷طلبگى، یک شغلِ تمام وقت است.
🔷یک شغلِ سخت که با کار و تلاش و صبر و تحملِ بسیار زیاد همراه است.
🔷شغلى که بر روى همه زندگىِ شما تأثیر مىگذارد و آن را تحتِ تأثیر قرار مىدهد.
🔷 شغلى که نیازى به اداره و میز ندارد، بلکه حتى هنگام قدم زدن در خیابان هم به دنبالِ شماست.
🔷 شغلِ طلبه ها، تحقیق و پژوهش در حوزه علومِ دینى است.
🔷طلبه ها، متخصصان و پژوهشگرانِ حوزه علومِ دینى مىشوند.
🌹سعادت
قسمت چهارم ...😁
🕊جواد هم از اول تحت تأثیر قدرت علمی علامه جعفری وارد حوزه شد، امّا وقتی کتابهای قدیمی حوزه را دید، حوصله اش سر رفت.
میگفت: «صرف و نحو مگر چقدر اهمیت دارد که این همه باید تکرار شود؟ چرا در حوزه ریاضیات و نجوم درس نمیدهند؟ چرا روانشناسی و فلسفه هگل نمیخوانیم؟. . . ».😩
آخرش هم سر از رشتة کامپیوتر دانشگاه در آورد.☹️
علیرضا از باب وظیفه شناسی، آنقدر درس میخواند که سردرد گرفت. هر گاه به او سر میزدم، گوشی واکمن در گوشش بود و نوار درسی گوش میکرد.😬
میخواست خیلی زود بر همة علوم حوزه بلکه دنیا مسلط شود. میگفت: «اگر از وقت خود خوب استفاده نکنیم، شهریة حوزه برای ما جایز نیست. » 😐
برای همین سر سفره هم کتاب میخواند، درس معارف گوش میکرد، یادداشتهایش را ویرایش میکرد، مجله ها را ورق میزد؛ آن قدر که پس از چهار سال مبتلا به میگرن سخت و سر دردهای بدخیم شد.😓
دکترها به او گفته بودند: «چند سال باید مطالعه را تعطیل کنی»، حتی از مرور عناوین درشت روزنامه نیز منعش کرده بودند. بالاخره مجبور شد طلبگی را رها کند.😰
محمّدحسین هم نمیدانم با چه کسی آشنا شده بود که مرتب روزه میگرفت، غذاهای چرب و شیرین نمیخورد، کم حرف میزد، کم میخوابید.. . . او هم پنج سال بیشتر دوام نیاورد. بعد خونریزی معده کرد و رعشه گرفت، به شهرشان بازگشت و با حمایت پدرش، یک مغازه کتاب فروشی باز کرد.🤒
سیادت از همان سال اول کتابهای روشنفکری میخواند. اوایل به این نتیجه رسیده بود که عالم دین باید از همة علوم روز سر در بیاورد و مرجع تقلید باید فیزیک و شیمی و ریاضی هم بداند. از طرفی میگفت ما هیچ وقت نمیتوانیم با اصل دین آشنا شویم و هر چه تلاش کنیم، فقط به یک قرائت و برداشت بشری از آن میرسیم. بعدها معتقد شد که علوم انسانی، اقتصاد، روانشناسی، مدیریت و حتی اخلاق هیچ ربطی به دین ندارد. بنابراین عقل مستقل انسان با تحلیل و تجربه، قواعد آن را بهدست میآورد. دین فقط ارتباط انسان با خدا را سامان میدهد که آن هم یک تجربة معنوی است. بعد هم به این نتیجه رسید که نان خوردن از رهگذر دانش دین یک نوع مفتخوری و بیمسؤولیتی است.😲
طلبه باید از دسترنج خود روزی بخورد و کلّ بر جامعه نباشد. بهعلاوه برای آشنایی با دین لازم نیست طلبه باشیم. استفاده از قرآن و حدیث فقط در انحصار عمامه به سرها نیست. در هر شغل دیگری هم میتوان سخن خدا را فهمید. برداشت ما از قرآن حجیت دارد و محترم است، زیرا راه حق در یک راه منحصر نیست و به تعداد انسانها راه مستقیم وجود دارد. او میگفت: «گوهر دین جاودانه و خواستنی است، امّا ظواهر این آموزهها تابع فرهنگ و رسوم زمانه است. آنچه باید در انسان به وجوداید، همان جوهره و هستة سخت دین است. بنابراین نباید نسبت به ظواهر و احکام و آداب سختگیری داشت و به پوستة دین اهمیت داد».
او حوزه های علمیه را متهم میکرد که به فقه و احکام، بیش از اندازه میپردازد. در نهایت سر از دانشگاه درآورد و هر وقت سر صحبت باز میشد، از جمع دوستان میخواست که با تسامح و تساهل با اعتقادات او برخورد کنند.😦
ادامه دارد ...🍃🌸
🍁منبع
کتاب ارزش و افتخارات طلبگی محمد عالم زاده نوری🍂
🌹سعادت
قسمت پنجم...😁
🕊داود از اول به نظام آموزشی حوزه انتقاد داشت.🤨
میگفت: «طلبه لابهلای عبارات عجق وجق و متون پر پیچ و خم حوزه گم میشود، این همه معطلی اصلاً برای نیازهای طلبه ضرورت ندارد.😬 در دنیای امروز، باید برای آموزش کمترین زمان را صرف کرد و سریع و بی تکلّف پیش رفت».
برای همین، 6 سال اول را در دو سال و نیم خواند، ولی در هیچ یک از رشته های تخصصی قبول نشد و همین موجب سرخوردگی او شد.☹️
او هنوز که هنوز است از برنامه حوزه گلایه دارد و چون توان استفاده از متون سنگین را ندارد، سیستم علمی حوزه را ناکارآمد میداند.😳
یکبار به او گفتم، «چرا حوزه را رها نمیکنی؟ » گفت: «دیگر دیر شده است، مردم چه میگویند؟ »
گفتم: «چرا به دنبال کاری که به آن علاقه و در آن استعداد داری نمیروی؟🤔
تحصیل حوزه برای تو فایدهای ندارد! ». گفت: «در این وضعیت، اگر به کار دیگری بپردازم و از حوزه خارج شوم، یا میگویند بیسواد است یا متهم به خلع لباس و اخراج از حوزه میشوم». از آن زمان تا به حال، هشت سال میگذرد، ولی برنامه هاش فرقی نکرده است.😕
قاسم و ابراهیم معتقد بودند که طلبه باید از جریانات سیاسی آگاه باشد، حجره آنها، مرکز بولتن و روزنامه بود😲 و همیشه آخرین رویدادها و اطلاعات را با چند رنگ تحلیل و تفسیر، میشد آنجا پیدا کرد.
معمولاً تا چند ساعت پس از نیمه شب، به جر و بحث سیاسی میپرداختند 🤐و به همه چیز و همه کس کار داشتند.
چند دفعه با مدیر مدرسه مجادله کردند🤭 که چرا در مورد جریانات روز بیانیه صادر نمیکند؟
کلاسهای درس را به طور مرتب شرکت نمیکردند. به همین خاطر همیشه با واحد حضور و غیاب مدرسه مشکل داشتند.😰
الآن هم که میبینی از فعالان سیاسی یکی از احزاب هستند و درس را کنار گذاشته اند.
احسان که سالهای اول طلبگی خیلی به تحصیل علاقهمند بود،🤩 پس از چند سال معلّم عربی دبیرستان شد و بعد هم یک مرکز ترجمه و آموزش زبان عربی باز کرد.
شبیه مجتبی که اول طلبه ها را به فراگیری کامپیوتر و تسلط بر ابزارهای نوین پژوهش دعوت میکرد، بعد هم خودش آنقدر در این رشته غرق شد که طلبگی را رها کرد و یک موسسه آموزش علوم کامپیوتری دایر کرد.
عین همین داستان، در باره یکی دیگر از رفقا که به هنر علاقهمند بود، پیش آمد.
جعفر پس از دو سال که به سختی و فشار درسها را تحمل کرد، احساس وظیفه کرد که در مسجد روستای زادگاهش، یک کانون فرهنگی تأسیس کند و بچه ها را تحت پوشش بگیرد. الآن بیش از 10 سال است که در آنجا مشغول فعالیت است؛ بیشتر روزها را به کشاورزی میپردازد و شبها هم در مسجد برای مردم مسئله میگوید.😍
مرتضی علیرغم علاقة فراوان و تلاش پیگیری که داشت، دروس حوزه را خوب درک نمیکرد. وقتی مشکلات اقتصادی بر او فشار آورد، ترجیح داد درس را کنار بگذارد. الآن هم در یکی از پاساژهای قم پارچه فروشی میکند.😕
ادامه دارد...🍃🌸
🍁منبع :
کتاب ارزش و افتخارات طلبگی محمد عالم زاده نوری🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتگوی شنیدنی و جذاب با روحانیون و طلاب میبدی درباره طلبگی
حتما گوش کنین، از دستش ندین👆👆
هدایت شده از پذیرش حوزه علمیه خراسان
#مسیر_طلبگی
📖 دفترچه مسیر طلبگی که در هفت گام به معرفی حوزه علمیه و سوالات مهم برای ورود به عرصه طلبگی می پردازد.
💠تهیه شده توسط مدیریت پذیرش حوزه علمیه خراسان
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🆔 @pazireshkh
هدایت شده از پذیرش حوزه علمیه خراسان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 پویش 💖#عاشق_طلبگیم
🌅 کلیپ
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🆔 @pazireshkh