#سالروز_فتح_خرمشهر
#ارسالی
طلبه مدرسه علیمه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها هشتگرد
@hawzah_khaharan_alborz
اینکه ما از صبح که بیدار میشیم دنبال کارای دنیاییم اگر وقتی باشه نماز اول وقت میخونیم اگه نباشه نماز اخر وقت هست چرا هروز صبح که بیدار میشیم به دنبال اماده شدن برای رفتن از این دنیا نیستیم کارهای اخرتی را اول انجام دهیم بعد اگر وقتی شد به کارهای دنیایی برسیم
هروز به اعمال خود چرا رسیدگی نمیکنیم پرونده خود را صاف کنیم وبعد شروع به کارهای دنیایی کنیم چرا لباس خود را اتو میزنیم اما کفن خود را اماده نمیکنیم از کجا میدانیم که تا اخر شب این کفن به درد ما نمیخورد؟ اما لباس اتو شده به درد ما میخورد
حساب کتاب مالی امروز به درد ما میخورد اما فکر میکنیم برای حساب کتاب اخرت فرصت زیاد باقیست!!!چه جوان ها نوجوان هایی که همین الان چشم از این دنیا بسته اند همین لحظه که این متن را میخوانیم
دل نوشته یک طلبه👆
#ارسالی
#روابطعمومیحوزهعلمیهخواهراناستانالبرز
@hawzah_khaharan_alborz
این #ثانیه_ها نیستن که پیش می روند
این #ساعت_ها نیستن که رو به جلو حرکت می کنند
این #روزها نیستن که به شب و بالعکس دگرگون می شوند
این #هفته و #ماه_ها نیستن که تغییر می کنند
این #سال_ها نیستن که با هم جا به جا می شوند
که این ها بوده اند و هستند و خواهند بود
و یک جا ایستاده اند
اما #عمر پیش می رود ، ثانیه و ساعت و روزها را پشت سر می گذارد از ماه عبور می کند و سال همان شماره معکوسی است که انسان را #صعود و #نزول می دهد...
تا یک جایی از این #نردبان_عمر بالا می روی ، شاداب و سرزنده ولی روزی باید پایین بیایی اما خسته و ناتوان ...
بیایید تا دیر نشده از فرصت ها استفاده کنیم
از لحظاتی که به آن #جوانی می گویند !
.
#ارسالی
#دلنوشتهطلبهمدرسهعلمیهبقیعکرج
@hawzah_khaharan_alborz
کانالحوزهعلمیهخواهراناستانالبرز
در راستای گرامیداشت 3 خرداد سالروز فتح غرورآفرین خرمشهر، معاونت روابط عمومی حوزه علمیه خواهران البرز
🔴 کاش خدا
.
مرا هم ، همانند خرمشهر
.
آزاد می کرد ...
.
آزاد از نَفسم ...
.
اعوذ بالله من شر نفسی
.
#ارسالی
#طلبهمدرسهعلمیهکوثر
.
@hawzah_khaharan_alborz
کانالحوزهعلمیهخواهراناستانالبرز
🔴 کاش خدا . مرا هم ، همانند خرمشهر . آزاد می کرد ... . آزاد از نَفسم ... . اعوذ بالله من شر نفسی . #
بارالها
ضیافت خوبی بود، ملائک گرد انسانها می گشتند و هر کس به اندازه بینایی خود،عمارت قلب خویش را وسعت می داد.
ضیافت خوبی بود، می شد آسمان را سر کشید و غل و زنجیر شیطان نفس از بال پروازمان رها شده بود.
ضیافت خوبی بود،همه عبادت ها هستی بخش بودند و خواب روزه دار عجیب بود، در طول سال نمی توان این حجم از آرامش و سکینه را لمس کرد. با خود اندیشه می کنم قرب روز قیامت چه قیامتی است؟! یا رفیق من لا رفیق له. بارالها چقدر با تو بودن خوب است. چقدر بی تو بودن ترسناک است و وحشت زا ، بارالها قسم به آیه آیه نجوای مهربانی های مادر، مرا ببخش و بیامرز.
بارالها، الحمدالله که مرا آفریدی💐💐💐
#ارسالی
#دلنوشتهطلبهمدرسهعلمیهبقیعکرج
@hawzah_khaharan_alborz
《مرا انداخت پشت گوش، مثل پیچ موهایش
مگر عاشقکُشان دارند
از این تبعید بالاتر؟!》
حصاری بر سر کویش، حجابی روی گوهر شاد
درون سینه ام سوزی ، پریشانی و مهجوری
دلیلش خوب میدانم، به قلبم این ندا فهماند که بی لایق و کم توفیق!
از این تفهیم بالاتر؟!
تو را از دور میبینم تورا از دور میخوانم
زیادت می شود عشقم، از آن عشق ها بالاتر
صدایت می زنم ای گل، صدایت می زنم ای مه، که گویا در جوارت می زنم ناله،
از این تصنیف بالاتر؟!
هوای پنجره فولاد، حرم، گنبد، عتیقت را
مگر داریم در جایی از این تصویر بالاتر؟!
۱۲ رمضانالمبارک ۱۴۴۱ه.ق
#ارسالی
#حوزهعلمیه_خواهران_البرز
@hawzah_khaharan_alborz
پرده اول...
روز سوم یادبود پدرم بود حسینیه نزدیک خونمون براش مراسم یادبود گرفته بودیم دقیقا روز انتخابات مجلس شورای اسلامی (۲ اسفند۹۸)
بعضیها ماسک زده و دستکش پوشیده بودن ! میومدن و عرض تسلیتی بدون دست دادن و روبوسی و سریع میرفتن ( مگه نه اینکه رسم بر تسلای بازمانده، بوسیدن و دست دادنه و کمی همنشینی و همدردی) !
فراموش کرده بودم علتش بیماری منحوس کروناست یه کم متعجب و کمی ناراحت بودم اما بعد دلیلش رو متوجه شدم و حق دادم بهشون. همین که با این شرایط اومدن سرم منت گذاشتن. با استرسی که داشتن از اومدنشون باید سپاسگزار هم می بودم...
دوران قرنطینه شروع شد...
تعطیلی مدارس ، مغازه ها و شرکت ها .... ترس از مبتلا شدن به این ویروس همه رو خونه نشین کرده بود ( کاش نسبت به ویروس گناه هم این قدر دغدغه مند بودیم و اهل پرهیز!)
ماهم مستثنا نبودیم مضاف بر اینکه عزادار از دست دادن پدر هم بودیم و از حال و حوصله همه ما خارج بود بیرون رفتن . پس ناچار همگی خونه نشین شدیم ...
کارم شده بود پختن شستن و ضد عفونی کردن و تذکر دادن به رعایت بهداشت فردی و گروهی (انصافا کار نفس گیری بود) ...... خانواده پرجمعیت هم که داشته باشی دغدغه بیشتری هم داری !
اما با این حال تنها رسیدگی به خانواده منو اقناع نمی کرد آخه کسی نبودم که فقط به کار خونه راضی باشم ....!
باید کاری میکردم شاهکار ... !
پیشنهاد دوخت ماسک رو از طرف آستان قدس و گروه جهادی قبول کردم ....
امااااا بازهم اقناع نشدم . جمع آوری بسته های معیشتی و رسوندن به آسیب دیدگان شغلی از ویروس منحوس کرونا هم همینطور نه که کار ارزشمندی نباشه ، نه. طبعم رضا به این کارها نمی داد آرامش روحم رو کفایت نمیکرد ...
تا اینکه بیانات رهبری (روحی فداه)رو دیدم مبنی براینکه اموات بیماری کرونا باید تغسیل بشن ولو با صرف هزینه... در صورتی که متاسفانه با تیمم دفن می شدن!!! (اگر پدرم رو بدل از غسل تیمم میکردن چی ؟! آخرین عمل تسلیم بودنش در برابر خدا دست باقی انسان ها بود اگر نمی شد چی ؟ ..... خدایا! پذیرفتنش برام قابل قبول نبود.....پس باید باری از دوش مسلمان کم میکردم و اندوه آخرش رو از این دنیا برطرف میکردم ولو اندک و به اندازه وسعم ....
قبلا هم در طرح طاهرین ثبتنام کرده بودم و از طرف آرامستان منتظر فراخوان و گذروندن دوره بودم ....
که در بحرانی ترین وضعیت کشور بامن تماس گرفته شد و من هم که منتظر ...
به خانواده م حرفی نزدم قطعا اگر مطلع می شدن مانع می شدن و البته حق هم داشتن اما پس جهاد در کجا معنا پیدا میکنه؟
خجل می شدم ازین که نتونم کاری کنم در صورتی که توانش رو داشتم....
پس بدون هیچ واهمه ای احساس تکلیف و اشتیاق به خدمت منو به سوی بهشت سکینه روانه کرد ....
آموزش اولیه و مقدماتی رو گذروندم و آماده اعزام به بهشت علی (اشتهارد)شدم...
و اما بعد....
#ارسالی
#مدرسهعلمیهخواهرانحضرتخدیجهۜ
#حوزهعلمیه_خواهران_البرز
@hawzah_khaharan_alborz
پرده دوم...
وقتی به بهشت علی فکر میکنم....
《كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ》
هر نفسى، چشندهى مرگ است؛ سپس به سوى ما باز گردانده مىشويد...
هر روزی که وارد بهشت علی میشم با خودم تکرار میکنم ....
به آرامگاه نزدیک میشیم!!! ... آخر دنیاااااا ....ایستگاه آخر ...آرامگاه ابدی من و مااااااا .!!!!!.....بعد این همه دوندگی در دنیا! یک متر و نیم جا!!!!!!
هواشونفَس میکشم و به
"ن... ف...س..."م یادآور میشم تا اونم نفس بکشه و هوای این دشت رو استنشاق کنه !!!
بوی سدر ...بوی کافور ...
و بوی تمام شدن رو استشمام کنه... طعمش رو بچشه و مزه مزه کنه ودر گوشه ذهنش حک کنه مباد که فراموشش بشه....!
راستیتش به نظرم طعم گسی داره ...برام ناآشناست هنوز! کال به نظرم میاد....
منقلبم میکنه و مبهوتم....
اطرافمو نگاه میکنم تا چشم کار میکنه دشته...دشت وسیعی که قراره خونه همیشگی ما زمینی ها بشه .....!!! اما فقط یک مترو نیم از این دشت سهم ماست شااااااید !
《فبای الاء ربکما تکذبان؟》
نفَسم تو سینه حبس میشه و ن"ف"سم کم میاره....باید رهاش کنم تا به خودش مشغول باشه دغدغه مفیدی براش فراهم شده باشه که درس عبرتش باشه ....
《 فَيَوْمَئِذٍ لَا يُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلَا جَانٌّ 》
به حال خودش رهاش میکنم....
خوب جایی آوردمش !
❕❕❕❕❕❕❕❕❕❕❕❕
وارد نماز خونه میشم ورودیه خوبیه برای اهل تفکر...! استراحتگاه تامل برانگیزیه ...
همین اقامتگاهم، شااااااید،ناجی من بشه!
یواش یواش به سمت مطهرخونه ! (مزّین به نام قرارگاه جهادی سردار شهید سلیمانی) میریم...
برای تطهیر جسمی منتظر ... جسمی طرد شده از دنیا و اهل دنیااااا.....!!! (آخردرگیر ویروس منحوس کروناست)
بی وفا دنیا و بی وفا اهل دنیا ...
انگار چشم روحش ما رو به استمداد می طلبه و با درخششی وصف ناپذیر ازمون استقبال میکنه!
تابه حال کسی رو برای مدد خواستن انقدر مشتاق ندیدم!!!
عزیزترین کسانش هم حتی درکنارش نیستن (لعنت به کرونا)
«اوست که شما را از گل (آب و خاک) آفرید و سپس مهلتی مقرر کرد و مهلت مقرر پیش اوست. »
و اما انگیزه من....قال عشق ...قال سخا... قال وفا...
قال جانم :امام حسین (علیه السلام)
《اعْلَمُوا أَنَّ حَوَائِجَ النَّاسِ إِلَيْکُمْ مِنْ نِعَمِ اللَّهِ عَلَيْکُمْ فَلَا تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتَتَحَوَّلَ إِلَى غَيْرِکُم》
(بدانید نیازمندیهاى مردم از نعمتهاى الهى است پس از آنها ملول و افسرده نشوید)
*و تو ذهنم ملکه س و نقش بسته برای همیشه*
وظیفه من هم الان برطرف کردن آخرین نیاز یک انسان بود ... بدون فریاد در سکوت ابدی منو به یاری طلبیده بود
(بسی سعادت)...
(الحمدلله والمنه)
حاج اسماعیل دولابی میفرمودند:
«انا لله و انا الیه راجعون» مثل اسم عبور است. همه غمها را باطل میکند و همه راه بندانهای به سوی خدا را باز میکند....
بسم الله...
کارمون رو شروع میکنیم ....
باز کردن کاور یه از دنیا گذشته (فقط با بند اومدن یه نفس، یه "آه")!!!
خدا کنه "آه" آخرش اسم (الله)بوده باشه نه "آه" حسرتش!!!!
مایه ضدعفونی رو روش سرازیر میکنم... با خودم نجوا میکنم ....
خدایا هر نوع آلودگی رو با همین مایه از جسمش پاک کن تا اثری ازش نمونه ....!!!
آب رو برای شستنش باز میکنم... مواد شوینده رو میارم و شروع میکنم.... اگر مانعی باشه از بین ببرم... یه بار دیگه زمزمه میکنم خدایا مانعی اگر هست در جسمش برای پرواز روحش خودت برطرف کن!
نوبت آب سدر میرسه....
شستن سر با سدر، مستحب و موجب بر طرف شدن اندوه و فزونى روزی...
از ذهنم این جمله رد میشه...
خدایا الساعه اندوه و نگرانیش رو برای فشار قبر ازبین ببر ....
آب کافور رو باید باز کنم تا جسم رو خوشبو کنم برای ملاقات با فرشته ها! که بوی خوشی ازش به مشامشون برسه تا بهتر ازش استقبال کنن...
و اما در آخر شستشو با آب خالص .....
خدایا از دنیا خلاصش کردی در آخرت هم از گناهان خالصش کن و و اورا پاکیزه بپذیر ...
لباس آخرتش رو مهیا میکنم .....
کمی از عطر خوشبوی کافور رو به سجده گاه هفتگانه ش میزنم و سعی میکنم لباس رو تمیز و بدون چروک با بند ببندم تا مرتب به ملاقات خالق بره ،آخر لباس آخر و آخرتش به حساب میاد باید تمیز و مرتب باشه...
به همراه دوستان نماز آخر رو براش می خونیم و دعا میکنیم و با سلامی بر حسین (علیه السلام) و صلواتی بر محمد و آل محمد (صلوات الله علیه و آله و سلم ) راهی سرای آخرتش میکنیم .....
باشد که خدا به نحو شایسته از او و ازما بپذیرد...
ثواب این کار رو هدیه میکنم به روح سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و روح پدر و مادرم ان شاء الله که بهره مند بشن و فیوضات الهی نصیبشون بشه
#ارسالی
#مدرسهعلمیهخواهرانحضرتخدیجهۜ
#حوزهعلمیه_خواهران_البرز
#روابطعمومیحوزهعلمیهخواهرانالبرز
@hawzah_khaharan_alborz
برادران! شماها چرا قرآن را حفظ نمىکنید؟ شماها جوانید. والله مکرر اتفاق افتاده که با خودم فکر کردهام و گفتهام که اگر ممکن باشد، هرچه دارم، بدهم و حفظ قرآن را بگیرم؛ ولى افسوس که ممکن نیست. در این سن، من دیگر نمىتوانم قرآن را حفظ کنم. اما شما جوانید، شما بچهاید و مىتوانید حفظ کنید. حافظهى شما حافظهى جوانى است. سنین بیست و پنج ساله و سى ساله و زیر سى سال که غالب قراء ما بحمدالله در این سن هستند، سنین حفظ قرآن است. کلام خدا و آیات کریمهى الهیه را حفظ کنید و از حفظ بخوانید.22/01/1370
اوایل حفظ قرانم بود که این متن سخنرانی حضرت اقا رو خوندم، حفظ قرانم رو جدی تر پیگیری کردم، مصمم تر شدم،
به حفظم ادامه دادم تا اینکه شیرینی قران رو حس کردم تازه متوجه صحبت حضرت اقا شدم، هرچی جلو تر رفتم دیدم این ایات انگار همین دیروز نازل شده، جواب همه ی سوالات امروزم رو میدیدم جواب تمام سوالات این روزای مردم، همیشه فقط شنیده بودم که قران ایاتش زنده هست هیچ وقت قدیمی نمیشه اما حالا خودم حسش کردم، حفظ قران خیلی مهمه ولی این اهمیت برای یک طلبه چندین برابر هست، اگه طلبه جواب سوالات جامعه رو از قران نتونه بده و برای راه حل مشکلات سراغ قران نرفته باشه پس میخواد جواب مردم رو ازکدوم کتاب بگه، نیچه یا ژان ژاک روسو یا فروید... اگر اینها چیزی در چنته داشتن که غرب رو نجات میدادند،
اگه قران تو حوزه و پیش طلبه مهجور باشه پس کی قرار سراغ قران بره،
این ما هستیم که باید مردم رو پای مکتب قران بیاریم تمام مشکلات جامعه جوابش در قران هست اما اگر قران پیش طلاب هم مهجور باشه وای به حال جامعه...
دلنوشته یک طلبه
#ارسالی
#روابطعمومیحوزهعلمیهخواهرانالبرز
@hawzah_khaharan_alborz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تهیه وتدوین کلیپ عکس نوشته های تولید شده توسط طلاب مدرسه
واحد فرهنگی_تبلیغی مدرسه
#مدرسه_علمیه_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها_البرز
#ارسالی
#روابطعمومیحوزهعلمیهخواهرانالبرز
@hawzah_khaharan_alborz
گفت :خوش به حالت که اینقدر دنبال کننده داری!
گفتم : امام زمان هم هست؟!
گفت :چی بگم والا.
گفتم : شاید امام زمان(عج)در آن کانالِ(یا هرجای دیگر) دو نفره ای باشد که نویسنده اش برای خدا می نویسد حتی اگر خواننده ای نداشته باشد !
- درگیر ارقام نباشیم...
#کاش_اینجا_باشی ...
#ارسالی
@hawzah_khaharan_alborz
وقتی چادرم رو سر میکنم و از خانه بیرون میروم بدون اینکه ترس کشیدن شدن چادر از سرم را داشته باشم (مثل زمان رضا شاه) هزاران مرتبه درود میفرستم به رهبر انقلاب اسلامی و شهدا و تک تک کسانی که به این انقلاب رای اری داده اند....
#طلبه
#ارسالی
@hawzah_khaharan_alborz