دلنوشته ای تقدیم به کودکان غزه 🥀 قربون اشکهای جاری شده رو گونه های زیبایت که دل هر دلداری رو به درد دچار می‌کنه و چشمان هر بصیرت بینی رو بارونی می‌کنه عزیز دلم دختر قشنگم وقتی صحبت از بابا می‌کنی ما را به یاد سه ساله اباعبدالله می اندازی که با شکم گرسنه در خرابه خوابید و بغض کرد اما سر خم نکرد و مثل تو با اقتدار از اعتقاداتش دفاع کرد ،زمانی که با لبان لرزان و چشمان ابری و گونه های نمناک بارون زده از آسمان چشمانت با لهجه ی زیبای عربی ، الفاظ رو سر سفره ی غم دلت می چینی و تقدیم شنونده و بیننده می‌کنی ومی خورانی در ذهن ما نام عمو را نا خودآگاه به یاد حضرت عباس علمدار حسین می اندازی یاد سکینه و ماجراهای او و شرمندگیهای او چقدر شرمنده ایم از شما دختر قشنگم. زیباترین آفرینش خدا ،قشنگترین محبوب خدا ،دستان کوچکت را مثل رقیه خاتون بچسبان به دامان بابای معنویت آقا صاحب الزمان و صورت قشنگت را بالا بگیر تا موهای زیبایت در باد موج بزند و هر غمی را که دیده وگردی را که چشیده به دامان حضرت بریزد و آن موقع برای ظهورش دعا کن و دوباره بلرزان لبانت را ،ابری کن آسمان چشمانت را وبارانی کن سیمای مثل ماهت را ولی بدان عزیزم او قلب شکسته ات را بدست دارد ،سفره ای از الفاظ نچین برایش چون او سفره ها بردل دارد ولی دلدار ندارد. فقط بخواه که ببخشد گناه یاران غریبش را که ازجهل دچار شدیم و مانع ظهورش شدیم، بگو ببخشد غیبتش را تا زمین گرده خاکی شود وما به دستان تو برسیم وانتقام بابای مهربانت را از ظالم بگیریم. الهم عجل لولیک الفرج😭😭 📝 سارا محمدرضا، پایه ششم پاره وقت #مدرسه_علمیه_حضرت_خدیجه_کبری