حیات ♡
ماحتیدلمانبرایدنیاییکهتونفس میکشیدیتنگشده...!💔(: #جانفدا
آدمها در زندگی بنده انتخابهایشان هستند، انتخابهایی که رهایشان نمیکنند تا آخر عمر، مثلاً تو. همین تویی که در بغداد از دست ما رفتی. تو میتوانستی در ۲۳ سالگی، همان وقت که برای اداره آب و فاضلاب کرمان کار میکردی، بگویی جنگ به من هیچ ربطی ندارد. بگویی من کلی آرزو دارم برای زندگیام. بگویی تازه اول جوانیام است. ولی خب اینها را نگفتی. نگفتی و بلند شدی و رفتی مهاباد.
جنگ در کردستان که تمام شد میتوانستی بگویی حالا دیگر خستهام یا دینام را به این مملکت ادا کردم و یا از همین حرفها ولی خب نگفتی و رفتی جنوب با بچههای کرمان و لشکر ۴۱ ثارالله رو تشکیل دادی و هشت سالی هم آنجا جنگیدی.
جنگ ایران و عراق که تمام شد بعضی از همرزمانت برگشتند و رفتند درس خواندند، برخی سیاستمدار شدند، برخی کار اقتصادی شروع کردند اصلاً ولی تو برگشتی کرمان و این بار انتخاب کردی که فرمانده لشگری باشی که قرار است در جنوب شرق ایران با قاچاقچیان مواد مخدر بجنگد.
سال ۱۳۷۶ بود. تو ۱۸ سال برای این مملکت جنگیده بودی. حالا دیگر میتوانستی بروی دنبال کار خودت. بروی یکگوشه و از جنگ خاطره بگویی. بروی استاد دانشگاه شوی. نماینده مردم شریف کرمان شوی در مجلس شورای اسلامی ولی بازهم انتخابت چیز دیگری بود. فرمانده سپاه قدس شدی.
سال ۱۳۸۹ تو هم مثل خیلیهای دیگر سی سال خدمتت را پرکرده بودی و میتوانستی بروی پی کارت. بروی یک باغچه بگیری نزدیک تهران یا اصلاً برگردی به همان کرمان. بروی بزرگ شدن بچههایت را تماشا کنی و در عروسیهایشان شرکت کنی و با نوههایت بازی کنی ولی این بار تو انتخاب کردی در عراق و سوریه با داعش بجنگی.
آدمها در زندگی بنده انتخابهایشان هستند. تو انتخاب کردی که معمولی نباشی. انتخاب کردی که یکی نباشی مثل همه. انتخاب کردی که قهرمان باشی و خب قهرمانها مرگشان هم معمولی نیست. برای قهرمانها بد است اگر درنبرد جان ندهند. خدا رحمتت کند که معمولی زندگی نکردی و معمولی جان ندادی.
حاج قاسم دوستداشتنی!
مرد غیرمعمولی!
این روزها
دلمان برایت خیلی تنگ شده....💔🚶🏻♂
#حاجقاسم
#جانفدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 به حاج قاسم گفتن شما یه چیزی به حاج #محمودکریمی بگید که به کمحجابها تذکر بده....
حاج قاسم گفت ...
#جان_فدا
#حـاجـے
⇩
"سعۍ کن،
مدافع قݪبت باشۍ از نفوذ شیطان؛
شاید سختتࢪ از مدافعحࢪم بودن
مدافع قݪب شدن باشد..!
شهیدمحمدرضادهقانامیرے"
مالڪیتآسمانبہنامڪسانےنوشتہشدهاست
کہبࢪاینزمیندلنبستہاند . . .🚶🏿♂💔
#حاج_قاسم
#جانفدا
#ساخت_خودمون
واییییییبچههاشایدبهترینخبریبودکهمیتونستمبشنوم😍
فرداقرارهشهیدگمنامبیارنتومدرسمون😍
همتونویادمیکنم✨❤️
امیدوارمراستباشه😃🖐🏼
تافردابشیم1k؟
#مرامیفور
حیات ♡
‹ بِسمِاللهاَلرَحمناَلرَحیم › #سه_دقیقه_در_قیامت #پارت_پنجم در پايان بايد اين نكته را يادآور شد
‹ بِسمِاللهاَلرَحمناَلرَحیم ›
#سه_دقیقه_در_قیامت
#پارت_ششم
روز بعد از صبح دنبال كار سفر مشهد بودم.
همه سوار اتوبوسها بودند كه متوجه شدم رفقاي من، حكم سفر را از سپاه شهرستان نگرفته اند. سريع موتور پايگاه را روشن كردم و باسرعت به سمت سپاه رفتم.
در مسير برگشت، سر يك چهارراه، راننده پيكان بدون توجه به چراغ قرمز، جلو آمد و از سمت چپ با من برخورد كرد.
آنقدر حادثه شديد بود كه من پرت شدم روي كاپوت و سقف ماشين و پشت پيكان روي زمين افتادم.
نيمه چپ بدنم به شدت درد ميكرد.
راننده پيكان پياده شد و بدنش مثل بيد ميلرزيد.
فكر كرد من حتماً مرده ام.
يك لحظه با خودم گفتم: پس جناب عزرائيل به سراغ ما هم آمد!
آنقدر تصادف شديد بود كه فكر كردم الان روح از بدنم خارج ميشود.
به ساعت مچي روي دستم نگاه كردم.
ساعت دقيقاً12 ظهر بود.
نيمه چپ بدنم خيلي درد ميكرد!
يكباره ياد خواب ديشب افتادم.
با خودم گفتم:اين تعبير خواب
ديشب من است.
من سالم ميمانم.
حضرت عزرائيل گفت كه وقت رفتنم نرسيده.
زائران امام رضا7منتظرند.
بايد سريع بروم.«
از جا بلند شدم.
راننده پيكان گفت: شما سالمي!
گفتم: بله.
موتور را از جلوي پيكان بلند كردم و روشنش كردم.
با اينكه خيلي درد داشتم به سمت مسجد حركت كردم.
راننده پيكان داد زد: آهاي، مطمئني سالمي؟
بعد با ماشين دنبال من آمد.
او فكر ميكرد هر لحظه ممكن است كه من زمين بخورم.
كاروان زائران مشهد حركت كردند.
درد آن تصادف و كوفتگي عضالت من تا دو هفته ادامه داشت.
بعد از آن فهميدم كه تا در دنيا فرصت هست بايد براي رضاي خدا كار انجام دهم و ديگر حرفي از مرگ نزنم.
هر زمان صلاح باشد خودشان به سراغ ما خواهند آمد، اما هميشه دعا ميكردم كه مرگ ما با شهادت باشد. در آن ايام، تلاش بسياري كردم تا مانند برخي رفقايم، وارد تشكيالت سپاه پاسداران شوم.
اعتقاد داشتم كه لباس سبز سپاه، همان لباس ياران آخر الزماني امام غائب از نظر است.
تلاشهاي من بعد از مدتي محقق شد و پس از گذراندن دوره هاي آموزشي، در اوايل دهه هفتاد وارد مجموعه سپاه پاسداران شدم.
اين را هم بايد اضافه كنم كه؛ من از نظر دوستان و همكارانم، يك شخصيت شوخ، ولي پركار دارم.
يعني سعي ميكنم، كاري كه به من واگذار شده را درست انجام دهم، اما همه رفقا ميدانند كه حسابي اهل شوخي و بگو بخند و سركار گذاشتن و... هستم.
رفقا ميگفتند كه هيچكس از همنشيني با من خسته نميشود.
در مانورهاي عملياتي و در اردوهاي آموزشي، هميشه صداي خنده از چادر ما به گوش ميرسيد.
مدتي بعد، ازدواج كردم و مشغول فعاليت روزمره شدم.
خلاصه اينكه روزگار ما، مثل خيلي از مردم، به
ً شب ها روزمرگي دچار شد و طي ميشد.
روزها محل كار بودم و معمولا با خانواده.
برخي شبها نيز در مسجد و يا هيئت محل حضور داشتيم.
سالها از حضور من در ميان اعضاي سپاه گذشت. يك روز اعلام شد كه براي يك مأموريت جنگي آماده شويد.
سال 1390 بود و مزدوران و تروريستهاي وابسته به آمريكا، در شمال غرب كشور و در حوالي پيرانشهر، مردم مظلوم منطقه را به خاك و خون كشيده بودند.
آنها چند ارتفاع مهم منطقه را تصرف كرده و از آنجا به خودروهاي عبوري و نيروهاي نظامي حمله ميكردند، هر بار كه سپاه و نيروهاي نظامي براي مقابله آماده ميشدند، نيروهاي اين گروهك تروريستي به شمال عراق فرار ميكردند.
شهريور همان سال و به دنبال شهادت سردار جان نثاري و جمعي از پرسنل توپخانه سپاه،نيروهاي ويژه به منطقه آمده و عمليات بزرگي را براي پاكسازي كل منطقه تدارك ديدند.
________________
کپیممنوع🚫
خواندنرمانبدونعضویتممنوع!‼️🚫
________________
سه دقيقه در قيامت
تجربهاي نزديك به مرگ
كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي
ناشر: نشر شهيد ابراهيم هادي
________
「مدافعـٰانحیـٰا|ᴍᴏᴅᴀғᴇᴀɴᴇ ʜᴀʏᴀ」
حیات ♡
واییییییبچههاشایدبهترینخبریبودکهمیتونستمبشنوم😍 فرداقرارهشهیدگمنامبیارنتومدرسمون😍 همتونویا
انشااللهتابعدازظهربشیم1k
باخبرهایخوبمیامپیشتون😻✨!
#مرامیفور
یه جایی مولانا خیلی قشنگ میگه که:
«چو خدا بود پناهت،چه خطر بود ز راهت؟!
به فلك رسد کلاهت که سر همه سرانی!»
دیگه تا وقتی خدا هست از چی میترسی؟! اون پناهِ امن توعه رفیق!😌🌱✨
اگر جوانان ما در اعتقاداشان به خود
بقبولانند امـام زمان(عجلالله) در میـان
آنھا زندگی میکند وشاهدِ اعمالشان
است ، رفتـار و زندگی وفداڪاری و
مـرگ و حیاتِ آنان تغییر کیفۍ پیدا مـۍکند و چه بسا جھشِ بزرگۍ در حرکت تکاملۍ جوانان ما به
سوی مدینه فاضله ایجاد شود..((:🌱
"شهیدمصطفیچمران ″
از بدترین و دردناک ترین صحنه ها اینه که...
امام زمان(عج) با اشک!
به پروندت نگاه کنه و بگه:
این که قول داده بود...🚶🏻
پنج صلوات سهم تو هدیه به حضرت زهرا...(:❤️
"الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم"
سلامرفقا
حالدلتونچطوره؟
یادتونهدیشبگفتمقرارهشهیدبیارن!؟
ارهاوردن
حالهمهدگرگونبود
اصلایهجوریبودیمهمه!
خیلیخوببود!؛)
انگارشهیدگمنامبعداز۱۶سالپیکرشونپیداشده!💔
برایهمتوندعاکردم!✨🚶🏽♂
ازشهیدگمنامخواستمشفاعتهممونوپیشمادربکنند🖐🏼💔!
البتهاگهلیاقتداشتهباشمکهبراتوندعاکردم💔🚶🏽♂!
حیات ♡
سلامرفقا حالدلتونچطوره؟ یادتونهدیشبگفتمقرارهشهیدبیارن!؟ ارهاوردن حالهمهدگرگونبود اصلایه
عکسوفیلمهاشمبرسهبهدستممیفرستم
هدایت شده از ❥︎عشقبہࢪسم شهادت❥︎🇵🇸
بہ مناسبٺ سـٰاݪࢪوز شهـٰادٺ حـٰاج قـٰاسم بہ هࢪڪانـٰاݪ ڪہ این پٻـٰام ࢪو فوࢪڪنہ ے عڪس از حـٰاجے ٺقدٻم مٻڪنٻم، ٺـٰا فࢪدا فࢪصٺ فوࢪ ڪࢪدن هسٺ🕊⃟♥️
#جان_فدا
#حاج_قاسم
@mazhbihaeasetrnd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نعمـتآسمـاٰنفقطبـاراننیسـت
گاهۍخُـداڪسیرانازلمیڪـند
بہزلالیباران . .♥️!
#حاجقاسم
ـ ـــ حواسمانباشد اگر مذهبی هستیم،
اگر هیئتی هستیم، اگر ریش دار و
تسبیح بھ دستیم . . اگر مارا با نام
دینو مذهب میشناسند، اگر چادر
مادرمان فاطمھ'س' بر سر ِ ماست،
اگر نماد شھدا در زمانھ کنون هستیم،
کاری نکنیمکھ هم بھ خودمان هم بھ
مکتبمان کهـ[ـحـزبالـلّٰـهـ]ـست اهانت
بشود .. تظاهرنباشیم !!
ما منتظر مهدیِفاطمھ نیستیم بلکھ
اوستکھ منتظر ماست، منتظر اینکھ
درست شویم ! 🍃 | #کمیتأمل . (: