eitaa logo
حیات ♡⁩
602 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
8 فایل
🌻حیات = زندگی هدف زندگی جاودانه است 😇 این شصت ، هفتاد سال ها به چشم بر هم زدنی تمام خواهد شد🌿 اینجاییم که بار و بندیلِ محکم ببندیم🌱 حرفی ، سخنی ¿👇 @Hayat_ad313
مشاهده در ایتا
دانلود
ایران دومین کشور دنیا در پیوند سلول های بنیادی ایران دومین کشور دارنده ربات جراح در جهان ایران سومین کشور جهان در سرعت کاهش مرگ ومیر مادران ایران دهمین کشور در جهان در درمان ناباروری ایران پنجمین کشورجهان در علم ارتوپدی وجراحی ایران سومین کشور درتولید داروی گلاتیرامر با نام تجاری اسویمر ایران اولین درحجم تولید ماهی قزل الا رنگین کمان ایران سومین در طراحی و ساخته دستکش ثبت حرکت ایران پنجمین درتولید توسعه صنعت برق ایران سومین درتولید تجهیزات نیروگاهی ایران اولین جهان در طراحی و تولیدژنراتور بدون سوخت ایران سومین درصنعت مس ایران چهارمین درجهان‌ در طراحی وساخت توربین های گازی بزرگ ایران درتولید مرکبات چهارم درجهان ایران در کشف میادین نفت وگاز اول درجهان ایران دومین در تلید وپرورش ابزیان درجهان ایران دارنده اولین مزرعه موشکی جهان ایران دارنده اولین تیربار موشکی جهان ایران دارنده سریع ترین قایق تندروی جهان ایران دارنده سریع ترین اژدر جهان سومین تولید کننده داروی MSجهان نخستین تولید کننده داروی گیاهی ضد ایدز درجهان ...🤓👌🏻
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🍁از سیم خاردار نفست عبور کن🍁 قسمت اول جلو در دانشگاه با دوستهایم در حال حرف زدن بودیم که یاد جزوه ام افتادم، رو به سارا گفتم: – پس این جزوه ام چی شد؟ سارا هینی کشیدو گفت: – دست راحیله، صبر کن الان می گم بیاره. گوشی را از جیبش در آوردو از ما فاصله گرفت، بعد از چند دقیقه امد. – الان میاره. نگاه دلخوری به او انداختم. –ببخشید که جزوتو بی اجازه دادم به یکی دیگه، اونوقت راحیل کیه؟ –راحیل یکی دیگه نیست،خیلی منظمه،راستش نمیشد که بهش ندم،گفت یه روزه میده، خیالت راحت حرفش حرفه،آرش باور کن جوری شد که نشد بگم جزوه مال توئه، الانم امد به روش نیاریا. پوفی کردم و گفتم: – حالا الان کجاست؟ من می خوام برم. نگاهی به در دانشگاه انداخت. –تودانشگاهه، عه، امدش. مسیر نگاهش را دنبال کردم، یک دختر چادری که خیلی باوقارو متین به نظر می رسید، نزدیک میشد، اونقد چهره ی جذابی داشت که نتوانستم نگاهم را صورتش بردارم، ابروانی مشگی با چشمهایی به رنگ شب، پوست صورتش رنگ گندم بود،بینی کشیده که به نظر عمل کرده بود ولی وقتی نزدیک امددیدم این طور نیست. با یک روسری سرمه ایی زیبا، صورتش رو قاب گرفته بود، برعکس دخترهای دیگه که در دانشگاه مغنعه می پوشند،او روسری سرش بودومدل خاصی آن را بسته بود، مدل بستنش را خیلی خوشم امد. نوع چادرش خاص بود. با لبخندی که به سارا می زد با اشاره سر سارا را صدا کرد، تا جزوه را به دستش دهد.سارا به طرفش رفت و باهم دست دادند وخوش وبش کردند، سرش را به طرف کیفش برد که جزوه راازداخل کیف برون بکشد. همون لحظه فکر شیطنت باری به سراغم امد. نمی دانم چرا، ولی می خواستم متوجه بشودکه جزوه مال من است. شاید می خواستم من را ببیندو توجه اش را به طرف خودم جلب کنم. جلو رفتم و سلام کردم، سرش رابالا آوردو ونگاه گذرایی به من انداخت و زیرلبی جوابم راداد، لبخند از روی لبهایش جمع شد، قیافه ی جدی تری به خودش گرفت وجزوه را مقابل سارا گرفت و تشکر کرد. همانطور که محو صدای آرام و قشنگش شده بودم، قبل از سارا جزوه را گرفتم و گفتم: –خواهش می کنم، بعد خنده ایی کردم و گفتم: – جزوه ام شده مارکوپولو، بالاخره به دستم رسید. با چشمهای گرد شده، سارا را نگاه کردوگفت: –منظورت از دوستت ایشون بودند؟ سارا با دست پاچگی گفت: –حالا چه فرقی داره، با دلخوری به سارا گفت: –کاش می گفتی، بعدهم برگشت به طرفم وبا حالتی شرمنده گفت: –حلال کنید من نمی دونستم...نذاشتم حرفش راادامه دهد، فوری گفتم: –اشکالی نداره، اصلا مهم نیست. سرش را پایین انداخت و چیزی نگفت، کمی بیشتر به طرف سارا متمایل شدو باهاش دست دادو گفت: –کلاس آخررو نمیای؟ سارا گفت: – نه، با بچه ها می خواهیم بریم بیرون. نگاهی به من و بقیه ی بچه ها انداخت وهمانطور که دستش را از دست سارا بیرون می کشید گفت: –پس من میرم کلاس. سرش را به طرف من برگرداند و بدون این که نگاهم کند گفت: –ممنون بابت جزوه. فوری خداحافظی کردو رفت. بعد از رفتنش به سارا گفتم: –چرا نگفتی اونم با شما بیاد؟ سارا پوزخندی زدو گفت: –اون این جور جمع هارو نمی پسنده. اخم کردم. – کدوم جور؟ -مختلط... -یعنی چی؟ -یعنی اون پسر جماعت را حساب نمی کنه، چه برسه باهاشون بیرون بره. –سارا!این دختره تو کلاس ماست؟ –آره. با تعجب گفتم: – چرا من تا حالا متوجه اش نشدم؟ سارا همانطور که نگاهم می کرد گفت: –کلا راحیل با کسی کاری نداره،آرومه و سرش تو کار خودشه. سارا پیش بقیه رفت که گرم حرف زدن بودندو گفت: –بچه ها بریم دیگه. نمی دانم چرا این دختر، چی بود اسمش، راحیل، توجهم را جلب کرد. چقدر جذبه داشت، فکر کنم کمی از خود شیفته هم بود، حتی در چشم هایم نگاه هم نکرد.صدای سارا در سرم اکو می شد،"او پسر جماعت را حساب نمی کند." دلم خواست رفتارش با من متفاوت باشد تابقیه بخصوص سارا شوکه بشوند...منی که همه ی دخترها دوست دارند هم کلامم شوند و تحویلم می گیرند،او حتی افتخار ندادکه نگاهم کند... سارا با تکون دادن دستش مقابل چشم هایم، گفت: – کجایی آرش؟ تو نمیای؟ – گفتم که نه، کار دارم باید برم. -باشه پس خداحافظ ما رفتیم. از بقیه ی بچه ها هم خداحافظی کردم و به طرف خانه راه افتادم... 🍁به_قلم_لیلا_فتحی_پور🍁 ... ✨✨✨✨ @Modafeane_Haya1401
هدایت شده از شبهه زدا
🔻زشت است؛ 🔻والله زشت است؛ 🔻باید خجالت بکشیم؛ 🔻از شهید رئیسی خجالت بکشید؛ 🔅امروز همه رأی دادیم؛ ⬇️ باید در فضای مجازی اینگونه پیامی را منتشر میکردیم: «آقایان قالیباف و جلیلی هر دو از فرزندان خَلَف انقلاب اسلامی‌اند... _امروز با افتخار به کاندید جبهه انقلاب رأی دادیم؛ _بدون شک اگر اجماعی صورت میگرفت به آقای قالیباف/جلیلی رأی می‌دادیم و طبیعتاً اگر هر کدام در دور دوم حاضر شوند به ایشان رأی می‌دهیم؛ با افتخار...» 😳 نه اینکه به جان یکدیگر بیفتیم؛ ⁉️ تا کِی باید از عدم فهم سواد رسانه چوب بخوریم؟! 🌱 اميرالمومنين(علیه‌السلام) میفرمایند: «فَيَا عَجَباً عَجَباً وَ اللَّهِ يُمِيتُ الْقَلْبَ وَ يَجْلِبُ الْهَمَّ مِنَ اجْتِمَاعِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ عَلَى بَاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقِكُمْ عَنْ حَقِّكُمْ فَقُبْحاً لَكُمْ وَ تَرَحاً » شگفتا، شگفتا! به خدا سوگند قلب را مى‌ميراند و غم و اندوه را به روح انسان سرازير مى‌کند که آنها در مسير باطل خود، چنين متّحدند و شما، در طريق حقّتان، اينگونه پراکنده و متفرّق! روى شما زشت باد! و همواره غم و اندوه قرين‌تان باشد!
🇸🇩 برای کمک به جبهه مقاومت چیکار کنم؟ ۱. دعا و توسل ۲. کمک مالی تا حد ممکن ۳. تبیین و به خصوص تبیین رسانه ای •┈••✾ حیات ✾••┈• https://eitaa.com/joinchat/2905931965C2486334b8d
🇸🇩 برای کمک به جبهه مقاومت چیکار کنم؟ بخونند✨ ۱. دعا و توسل : برگزاری روضه خانگی برای توسل و روشنگری نسبت به شرایط موجود ۲. کمک مالی تا حد ممکن : ایجاد مشاغل خانگی و اهدای سود حاصل از آن به جبهه مقاومت ۳. تبیین و به خصوص تبیین رسانه ای: بازتاب اخبار مربوط به لبنان و غزه در گروه های مجازی خانوادگی و دوستانه ... •┈••✾ حیات ✾••┈• https://eitaa.com/joinchat/2905931965C2486334b8d
🇸🇩 برای کمک به جبهه مقاومت چیکار کنم؟ ها بخونند✨ ۱. دعا و توسل : نصب ادعیه و اذکار کوتاه در قسمت انتظار ارباب رجوع (ذکر شود که به نیت پیروزی مقاومت قرائت شود) ۲. کمک مالی تا حد ممکن : تخصیص مقدار ممکن از حقوق شخصی و تشویق همکاران به این کار ۳. تبیین و به خصوص تبیین رسانه ای: رفع شبهات بوجود آمده بین همکاران و مسئولین در گروه های مجازی مربوطه (به کمک شبهه زدا) ... •┈••✾ حیات ✾••┈• https://eitaa.com/joinchat/2905931965C2486334b8d
🇸🇩 برای کمک به جبهه مقاومت چیکار کنم؟ بخونند✨ ۱. دعا و توسل : در صورت امکان تخفیف در مبلغ کرایه یا نگرفتن کرایه و درخواست دعا برای پیروزی جبهه حق همچنین پخش صوت ادعیه مختلف در خودرو ۲. کمک مالی تا حد ممکن : اختصاص درصدی از درآمد برای کمک به مردم لبنان و غزه ۳. تبیین و به خصوص تبیین رسانه ای: نصب پوستر شهدای مقاومت پشت شیشه ماشین و معرفی لینک کانال های تبیینی و انقلابی (به کمک شبهه زدا) ... •┈••✾ حیات ✾••┈• https://eitaa.com/joinchat/2905931965C2486334b8d