eitaa logo
حیات طیبه
437 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
3.2هزار ویدیو
40 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
☘﷽☘ 📌از نگاه قرآن، هدف از زندگی مشترک، رسیدن به است: "وَ مِنْ آیاتِهِ أنْ خَلَقَ لَکُمْ مِّنْ أنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فى ذلِکَ لآیاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ" و از نشانه هاى او این که از [نوع] خودتان، همسرانى براى شما آفرید تا بدان‌ها آرام گیرید و میانتان، دوستى و رحمت نهاد. آرى! در این [نعمت] براى مردمى که می اندیشند، قطعاً نشانه هایى است. ❓امّا این آرامش به چه کار می‌آید؟ 🔹 آرامشی که محصول است، سرمایه‌ای برای رسیدن به رشد و است که فلسفۀ آفرینش ما در آن معنا می‌شود. خداوند، در بارۀ نتیجۀ این سکون و آرامش می‌فرماید: "هُوَ الَّذِى أنْزَلَ السَّکِینَةَ فىِ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَعَ إِیمانِهِمْ" اوست آن کس که در دل‌هاى مؤمنان، آرامش را فرو فرستاد تا ایمانى بر ایمان خود بیفزایند. با توجّه به این آیه، باید گفت: انسان‌ها برای رسیدن به رشد ایمانی، نیازمند آرامش هستند. 🔹یکی از ابزارهای لازم برای رسیدن به این آرامش، ازدواج است. 🔸حال با کنار هم قرار دادن این دو آیه می‌توان گفت که نشانۀ موفّقیت در زندگی مشترک، آن است که ما در کنار هم احساس آرامش کرده، با سرمایۀ چنین آرامشی، پلّه‌های رشد و کمال را یکی پس از دیگری طی کنیم. 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول، ص۷۶ ~~~🔹🍂 🌸 🍂🔹~~~ 🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/malakut‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌸 🍃 🌸 🍃 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸
☘️﷽☘️ 🌿استاد صمدی آملی ⁉️خوب،میخواهی به حیاتِ انسانی برسی؟ ⚜️به اذن او بباید رهنمون را ⚜️بگیرد چهار مرغ گونه گون را 🔸 می خواهی را پیدا کنی، راهی جز پرسیدنِ از حقیقتِ عالم نداری؛ باید بپرسی راهِ رسیدنِ به حیاتِ انسانی چیست؟ چون دیگران نمی دانند؛ نمی توانند به من و شما راهِ حیاتِ انسانی را نشان دهند. 🔸 چه کسی باید من و شما را راهنمائی کند؟ «به اذن او بباید رهنمون را»، ب اید رفت به درگاهش و گفت: خدایا من قوۀ دارم چه کنم؟ چگونه خلاص شوم؟ می گویند چَشم؛ برو کتاب مرا بخوان. برو من () به تو می فرمایند چگونه کنی و زمان و چگونگی تو چه باشد، زمان جماع تو نباشد؛ روزِ شنبه نباشد شبِ یکشنبه نباشد روزِ نباشد و ... . 🔸 دارد، پدر و مادر باید آداب داشته باشند، نمی شود در دو مرد و زن بی ادبانه با هم جمع شوند و هرچه می خواهند تحویلِ عالَم بدهند. 🔸 مگر عالم ، موجودات را بیجا تحویل تو داد؟ مگر این آب و خاک شده نیست؟ مگر این نان که در دستِ توست و می خوری حساب شده نیست؟ اگر آنرا بد بپزد یا کند و یا بسوزاند دعوا می کنی، تو که حاضر نیستی یک نانِ نانوا را اینطوری تحویل بگیری چطور می خواهی فرزند را همینطور تحویلِ اجتماع بدهی؟ این حسابش با کیست؟ با کیست؟ 🔸 ما از مقدس باید بخواهیم؛ خدایا می خواهم بچه دار شوم، می خواهم کنم چگونه میفرمائی؟ باید به ایشان بگیریم و این چهار مرغِ صفاتِ حیوانی را بکُشیم، نه آنطور که دلمان می خواهد. 🔸 اگر بخواهیم بدونِ دستورِ راه برویم، لازمه اش این است که چهار مرغ می شوند؛ کشته نمی شوند. 📔شرح دروس معرفت نفس ~~~🔹 ☘️ 🌹 ☘️ 🔹~~~ 🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/malakut 🌹 🍀 ✨🍀 🍀🌸🍀 🌹🍀✨🍀✨🍀✨🍀🌹
✨﷽✨ دقیقاً حق با جناب #کواکبیان است و اصول ۸۴ و ۸۶ قانون اساسی، نماینده مجلس را در برابر #کل_ملت مسئول و او را در #اظهارنظر و بیان رای خودش کاملاً آزاد دانسته است اما : هیچ جای همین اصول، نماینده را در دروغ پردازی، شایعه پراکنی، تشویش اذهان عمومی، دعوت به شورش به سبک تونس و... (آنهم همگام و همنوا با رسانه‌های معاند) آزاد نداسته است؛ البته چون نماینده مجلس در برابر "کل مردم" و مشکلات آنها مسئول است (نه یک قشر خاص❗️) پس جسارتاً هر وقت از بازی #دختر_آبی فارغ شدید لطف بفرمائید و فکری برای حل مشکل #اشتغال، #ازدواج، #مسکن و... جوانان این کشور (اعم از دختر و پسر) بکنید تا بیش از این شاهد سوءاستفاده‌ی #لاشخورهای_سیاسی از زخم‌ها و دردهای مردم نباشیم!! #علی_مطهری #پروانه_سلحشوری ┈••✾•🍃 🏴 🍃•✾••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe
🥴کسی که میکنه دو جاش باید قرمز 🔴بشه یک روز از همکارم پرسیدم: چکار کردی که مشکلی با همسرت نداری؟ گفت :"هرکاری راهی داره" . گفتم مثلا. گفت:" مثلا وقتی میخوام برم بیرون و خانومم میگه فلان چیزو بخر، نمیگم پول ندارم چون میدونم این جمله چالش برانگیزه! فقط دست روی چشمم میزنم و میگم به روی چشممممم. وقتی هم که برمیگردم و خانوم سراغ خریداشو میگیره، محکم روی زانوم میزنم و میگم دیدی یادم رفت. استفاده از این دو عضو، یعنی "چشم " و "زانو" راز موفقیت منه".(که همیشه قرمزه🔴) 🏘به خونه که برگشتم تصمیم گرفتم رفتار همکارم را الگو قرار بدم و از چشم و زانو برای شیرین شدن زندگی استفاده کنم! این الگو چند وقتی خوب جواب داد تا یک روز که برای مرمت سیم سرپیچ لامپ، بالای چارپایه رفته بودم! از همسرم خواستم فیوز را بکشه! همسرم هم دست روی چشمش گذاشت و گفت: "به روی چشممم ". رفت و من هم دست به کار مرمت سیم شدم با خیال اینکه همسرم برقو قطع کرده! که یهو در اثر برق گرفتگی⚡️از اتاق با مغز به بیرون پرتاب شدم!!! 🤕وقتی با حال زار به خانمم گفتم چرا فیوز رو نکشیدی؟ محکم روی زانوش زد و گفت: "وااااای دیدی یادم رفت. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🍂 🌺 🍂🍃 🍃🌺🍂 🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
✨﷽✨ 💠 👈ازدواج شهید مدافع حرم و همسرش به واسطه 🌷 💠 شهدا حاجت میدن👇👇 🔹سوم دبیرستان بودم و به واسطه علاقه ای که به شهید سید مجتبی داشتم، در خصوص زندگی ایشان مطالعه📖 می کردم. این مطالعات به شکل کلی من را با ، آرمان ها و اعتقاداتشان بیش از پیش آشنا می کرد👌. 🔸شهید علمدار گفته بود به همه مردم بگویید اگر دارید، در خانه شهدا🌷 را زیاد بزنید. وقتی این مطلب را شنیدم🎧 به شهید سید مجتبی علمدار گفتم: حالا که این را می گویید، می خواهم دعا کنم خدا یک مردی را قسمت من کند که از سربازان (عج) و از اولیا باشد. 🔹حاجتی که با عنایت ادا شد و با دیدن خواب ایشان، باهمسرم که بعدها در زمره شهدا🕊 قرار گرفت، آشنا شدم. 🔸یک شب خواب را دیدم که از داخل کوچه ای به سمت من می آمد و یک جوانی همراهشان بود👥. شهید لبخندی زد😊 و به من گفت (ع) حاجت شما را داده است و این جوان هفته دیگر به تان می آید. نذرتان را ادا کنید✅. 🔹وقتی از خواب بیدار شدم زیاد به خوابم اعتماد نکردم🚫. با خودم گفتم من بزرگ تر دارم و غیرممکن است📛 که پدرم اجازه بدهد من هفته دیگر کنم. غافل از اینکه شدنی خواهد بود👌. 🔸فردا شب سید مجتبی به خواب آمده و در خواب به مادرم گفته بود : جوانی هفته دیگر به خواستگاری می آید. مادرم در خواب گفته بود نمی شود، من دختر بزرگ تر دارم پدرشان اجازه نمی دهند❌. شهید علمدار گفته بود که این کارها را آسان می کنیم☺️. 🔹خواستگاری درست هفته بعد انجام شد. طبق حدسی که زده بودم مقاومت کرد اما وقتی همسرم در جلسه خواستگاری شروع به صحبت کرد🗣، پدرم دیگر حرفی نزد🚫 و کرد و شب خواستگاری قباله من را گرفت✔️. 🔸پدر بدون هیچ رضایت داد✅ و درنهایت در دو روز این وصلت جور شد و به یکدیگر درآمدیم. همان شب خواستگاری قرار شد با صحبت کنم. وقتی چشمم به ایشان افتاد تعجب کردم و حتی ترسیدم😨! طوری که یادم رفت سلام بدهم. 🔸یاد خوابم افتادم. او همان بود که شهید علمدار در خواب😴 به منk نشان داده بود. وقتی با آن حال نشستم، ایشان پرسید اتفاقی افتاده است⁉️ گفتم شما را در خواب همراه دیده ام. 🔹خواب را که تعریف کردم شروع کرد به گریه کردن😭. گفتم چرا گریه می کنید؟ در کمال تعجب او هم از خودش به شهید علمدار برای پیدا کردن و متدین برایم گفت☺️. راوی:همسر شهید •┈••✾🔸☘️💖☘️🔸✾••┈• 🌷كانال حیات طیبه؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🌸 ☘️ 🌸 ☘️ ☘️ 🌸 ☘️ 🌸 ☘️ 🌸 ☘️ 🌸 ☘️ 🌸 ☘️ 🌸
✨﷽✨ زنده_اند 💠 👈ازدواج شهید مدافع حرم و همسرش به واسطه 🌷 💠 شهدا حاجت میدن👇👇 🔹سوم دبیرستان بودم و به واسطه علاقه ای که به شهید سید مجتبی داشتم، در خصوص زندگی ایشان مطالعه📖 می کردم. این مطالعات به شکل کلی من را با ، آرمان ها و اعتقاداتشان بیش از پیش آشنا می کرد👌. 🔸شهید علمدار گفته بود به همه مردم بگویید اگر دارید، در خانه شهدا🌷 را زیاد بزنید. وقتی این مطلب را شنیدم🎧 به شهید سید مجتبی علمدار گفتم: حالا که این را می گویید، می خواهم دعا کنم خدا یک مردی را قسمت من کند که از سربازان (عج) و از اولیا باشد. 🔹حاجتی که با عنایت ادا شد و با دیدن خواب ایشان، باهمسرم که بعدها در زمره شهدا🕊 قرار گرفت، آشنا شدم. 🔸یک شب خواب را دیدم که از داخل کوچه ای به سمت من می آمد و یک جوانی همراهشان بود👥. شهید لبخندی زد😊 و به من گفت (ع) حاجت شما را داده است و این جوان هفته دیگر به تان می آید. نذرتان را ادا کنید✅. 🔹وقتی از خواب بیدار شدم زیاد به خوابم اعتماد نکردم🚫. با خودم گفتم من بزرگ تر دارم و غیرممکن است📛 که پدرم اجازه بدهد من هفته دیگر کنم. غافل از اینکه شدنی خواهد بود👌. 🔸فردا شب سید مجتبی به خواب آمده و در خواب به مادرم گفته بود : جوانی هفته دیگر به خواستگاری می آید. مادرم در خواب گفته بود نمی شود، من دختر بزرگ تر دارم پدرشان اجازه نمی دهند❌. شهید علمدار گفته بود که این کارها را آسان می کنیم☺️. 🔹خواستگاری درست هفته بعد انجام شد. طبق حدسی که زده بودم مقاومت کرد اما وقتی همسرم در جلسه خواستگاری شروع به صحبت کرد🗣، پدرم دیگر حرفی نزد🚫 و کرد و شب خواستگاری قباله من را گرفت✔️. 🔸پدر بدون هیچ رضایت داد✅ و درنهایت در دو روز این وصلت جور شد و به یکدیگر درآمدیم. همان شب خواستگاری قرار شد با صحبت کنم. وقتی چشمم به ایشان افتاد تعجب کردم و حتی ترسیدم😨! طوری که یادم رفت سلام بدهم. 🔸یاد خوابم افتادم. او همان بود که شهید علمدار در خواب😴 به منk نشان داده بود. وقتی با آن حال نشستم، ایشان پرسید اتفاقی افتاده است⁉️ گفتم شما را در خواب همراه دیده ام. 🔹خواب را که تعریف کردم شروع کرد به گریه کردن😭. گفتم چرا گریه می کنید؟ در کمال تعجب او هم از خودش به شهید علمدار برای پیدا کردن و متدین برایم گفت☺️. راوی:همسر شهید •┈••✾🔸☘️💖☘️🔸✾••┈• 🌷كانال حیات طیبه؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🌸 ☘️ 🌸 ☘️ ☘️ 🌸 ☘️ 🌸 ☘️ 🌸 ☘️ 🌸 ☘️ 🌸 ☘️ 🌸
✨﷽✨ 💠 / استاد علی صفایی 🌿 حصار امن من كه پيش از ازدواج در آتش شهوت مى‌سوختم امروز با خوانده شدن خطبه عقد و جارى شدن آن بر زبان عاقد، مثل آبى كه بر تمام اين آتش ريخته باشند ديگر هيچ احساسى نداشتم. اين جريان تا جايى ادامه پيدا كرد كه با حيرت به خودم شك كردم و اين حالت سرد و بى‌ميلىِ جديد، به سؤالى تبديل شد كه در نهايت چاره‌اى جز طرح مسأله نديدم. وقتى خدمت حاج آقا رسيدم حال جديد خودم را بيان و اظهار نگرانى كردم. ايشان در جواب گفت : تو تا ديروز با شرايطى كه داشتى طعمه مناسب و خوبى براى شيطان به حساب مى‌اومدى و اين بود كه شيطان تمام توان و انرژى خودش رو براى دست يابى به اهدافش به كار مى‌برد و تمامى درهاى ورود به سمت نابودى تو رو امتحان مى‌كرد و اين بود كه در تو شعله هاى شهوت، با برنامه ريزى او سر به آسمان مى‌گذاشتند، ولى امروز با تدبير تو و حصار امنى كه از ازدواج به دور خودت كشيدى، راه‌هاى نفوذ شيطان رو بسته و اين كه از تو نااميد و دست از سرت برداشته و اين تو هستى كه با اين عملكرد صحيح به استغنايى در اين امر رسيده‌اى، ولى اينها به اين معنا نيست كه او تا ابد تو را رها كنه، او با بسته ديدن راه‌هاى موجود به دنبال راه‌هاى نفوذ جديدى مى‌گرده كه تو در آينده با عملكردهات و نشان دادن نقطه ضعف‌هاى خودت به دست او مى‌دى و راه جديدى براى او باز مى‌كنى و اين اونه كه فعاليت خودش رو از نو آغاز مى‌كنه. پس اين استغنا را غنيمت بشمار و با گام‌هاى صحيحى كه بر مى‌دارى اين فرصت دوباره را به او نده و نقطه ضعفى از خودت به جا نگذار. « اگر شيطان از دريچه شهوت و غضب، از دريچه نفس و زينت‌هاى دنيا داخل مى‌شود و اظهار مى‌دارد: «لاَُغْوينَّهُمْ» و «لاَُزَيِّنَنَّ لهم »؛ كه هر آينه آن‌ها را اغوا مى‌كنم و براى آن‌ها زينت مى‌بخشم، پس بايد با محبت خدا و با بصيرت و معرفت، راه شيطان را بست و هم زمان به تأمين نيازها پرداخت و به ازدواج و تشكيل خانواده روى آورد، تا با انس و عاطفه و كانون‌هاى گرم خانواده از اغوا و فريب شيطان جلوگير شد و به تربيت و سازندگى آن‌ها پرداخت، تا بحران عاطفه و فشار جنسى و گرفتارى‌ها، طعمه براى دشمنان قسم خورده فراهم نسازد و فرزندان گرفتار اسلام را در دست كفر و الحاد و فساد و تباهى و خود فروشى و وطن فروشى، اسير ننمايد. روابط متكامل زن و مرد، ص: 11 » 📚 رد پای نور در خاطرات من •┈•• ☘️ 🌸 ☘️ ••┈• 🌷كانال حیات طیبه؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🌸 ☘️ 🌸 ☘️ ☘️ 🌸 ☘️ 🌸 ☘️ 🌸 ☘️ 🌸 ☘️ 🌸 ☘️
11.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
، سالروز حضرت امیرالمومنین علیه السلام و حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها مبارک باد. عید همه شیعیان مبارک ~🔸🍃💞🍃🔸~ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 💞 🍃 💞🍃 🍃💞🍃 💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃
انتشار؛ به بهانه ، سالروز حضرت امیرالمومنین علیه السلام و حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها 》  به معنی تلاقی دو دریا؛ با موضوع شب عروسی حضرت ابوتراب علی علیه اسلام و صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها. عید همه شیعیان مبارک ~🔸🍃💞🍃🔸~ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 💞 🍃 💞🍃 🍃💞🍃 💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃
💢 صله رحم و 🔹حضرت زهرا(سلام الله علیها) فلسفه فریضه صله رحم را اینگونه معرفی می نمایند: فاطمةُ الزَّهراءُ عليهاالسلام : فَرَضَ اللّه ُ صِلَةَ الأرحامِ مَنماةً لِلعدَدِ .  📚[بحار الأنوار : 74/94/23 ] فاطمه زهرا عليهاالسلام : خداوند صله ارحام را به جهت فزونى نفرات مقرّر داشته است . 🔷 در تحلیل این رابطه می توان علت های زیر را برشمرد: 1️⃣ در اثر رفت و آمدهای خویشاوندی زمینه برای جوانان فراهم می‌شود. 2️⃣ در اثر صله رحم محبّت و میان خویشاوندان زیاد می‌شود؛ این امر باعث تسهیل و آسان شدن تحمّل مشکلات آن حین و پس از تولّد بچه می شود. 3️⃣ صله رحم محیطی مناسب برای و فرزندان فراهم می کند. 🔷اگر صله ارحام ما این کارکرد را ندارد، خوب است کمی در صحّت انجام این فریضه کنیم!! ┈••✾👶🧕👶✾••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛ به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 👶 🧕 👶🧕 🧕👶🧕 👶🧕👶🧕👶🧕👶
♦️عصر وارونگی: « مردِ خواستنی، زنِ خواهان » در زمان‌هایی نه‌چندان دور، زن نیازی به تلاش برای جذب مرد نداشت. مرد، خود به‌دنبال او می‌دوید، چشم‌انتظار لحظه‌ای که شاید سایه‌ای از او را از پسِ پرده ببیند، یا دستی که برای برداشتن کوزه‌ای از آب یا گلدانی از گل دراز شده است. زن، کمیاب بود و دست‌نیافتنی؛👌 در خیابان‌ها نمی‌گشت،بلکه در پشت درهای بسته، در حجابی از سکوت و وقار، چشم‌به‌راه سرنوشتی بود که خود را تا آستانه‌ی در خانه‌اش می‌رساند. ازدواج، تقدیری ناگزیر بود، نه انتخابی پرزحمت... ❗️ ▫️اما ورق برگشت... زن، به نام ، از خانه بیرون آمد... بی‌آنکه بداند این آزادی، هدیه‌ای نیست، بلکه بهایی دارد؛ بهایی که خود او باید بپردازد❗️ مرد، بی‌هیچ هزینه‌ای، از حضور زن بهره‌مند شد. دیگر نیازی نبود که برای دیدن او کند، دیگر انتظار و اشتیاقی در کار نبود.❗️ زن، که روزگاری چون الماسی کمیاب در پسِ پرده‌ی حجاب پنهان بود، حالا در کوچه و خیابان، در محل کار، با لبخندهایی بی‌دریغ، با آستین‌هایی کوتاه‌تر، با لباس‌هایی باز و با مرزهایی نامرئی‌تر، بی‌آنکه بداند، خود را به حراج گذاشته است❗️ مرد، که روزگاری برای رسیدن به زن، باید از هفت‌خوان ازدواج می‌گذشت، حالا بی‌آنکه زحمتی بکشد، از وجود او بهره‌مند می‌شود. کافی است لبخندی بزند، حرفی از دوستی و عشق به میان آورد، و زن، که در این دنیای جدید، تنهاتر از همیشه است، دل به او بسپارد❗️ ، دیگر نیازی به ازدواج ندارد؛ چرا که همه‌چیز را بدون تعهد، بدون هزینه، بدون مسئولیت به دست آورده است.... و این‌گونه، مردی که روزی عاشق‌پیشه و خواهان بود، حالا بر تختِ دلالت تکیه زده است. زن است که حالا می‌دود، زن است که منتظر پیام و نگاه است، زن است که خود را تحقیر می‌کند، خود را تقدیم می‌کند، امید دارد که شاید مرد، از خوابِ اشباع‌شده‌اش برخیزد و بگوید: «می‌خواهمت»‼️ اما مرد دیگر نمی‌خواهد؛ زیرا همیشه و همه‌جا، زن هست. و هرچه در دسترس‌تر، بی‌ارزش‌تر. و ، که روزگاری رویایی بود که باید فتح می‌شد، حالا سایه‌ای است که به دنبال مرد می‌دود...! 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe
😁 میدونین هر دختری که ازدواج میکنه اولین کسی که از دستش‌ راحت میشه کیه؟ ” ” یکی از اساتید تعریف میکرد که یه روز یکی از شاگرداش بهش زنگ میزنه که فورا استاد واسش یه بگیره استاد هم میگیره وبهش میگه : بسیار خوبه معطلش نکن و سریع انجام بده. چند روز بعد شاگرد اومد پیش استاد وگفت میدونید رو برا چی گرفتم؟ استاد : نه شاگرد : تو اتوبوس نشسته بودم دیدم نفر جلوییم ، پشت گردنش خیلی صافه وباب زدنه هوس کردم یه پس گردنی بزنمش دلم میگفت بزن . عقلم میگفت نزن هیکلش از تو بزرگتره میزنه داغونت میکنه خلاصه زنگ زدم و گرفتم وشما گفتین فورا انجام بده منم معطل نکردم وشلپ زدم پس کله طرف😅 انتظار داشتم بلند شه دعوا راه بندازه اما یه نگاهی به من انداخت وگفت استغفرالله😯 تعجب کردم گفتم : ببخشید چرا استغفار؟🤔 گفت : دخترم یه پسر بیکار رو دوست داره و من با اون مخالفت کردم ولی پسر همکارم که وضعیت مالی خوبی دارن به خواستگاریش اومده و میخوام مجبورش کنم که زن پسر همکارم بشه و الان توی دلم داشتم به میگفتم خدایا اگه این تصمیمم اشتباهه یه پس گردنی بهم بزن که بفهمم تا این درخواستو کردم تو از پشت سر محکم زدی پس گردنم. 📄 گرفتن و همچنین طالع بینی از خرافات است و واقعیت ندارد. ❌ ✅ اما که از روشهایی است برای پی بردن به امور پنهان واقعیت دارد.☺️ اما مهم اینست که به چه روش و توسط چه کسی این کار انجام شود . اگر درست انجام شود جواب میدهد ولی اگر شخص مطمئنی نباشد ضررش بیشتر از آنست. ودرآمد از راه آن سؤال📝 : الف: آیا برای خود ما یادیگران اشکال دارد؟ ب : آیامیتوانیم شرعا برای گرفتن به دیگران مراجعه کنیم؟ ج : آیا درآمد، ازاین راه است؟ جواب📚: شرعااعتباری ندارد؛ وکسب درآمد از این طریق جایز نیست. 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe