eitaa logo
حیات طیبه
392 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
34 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📌در ایران گروه های مردم نهاد دست به دست هم می دهند، مبادا سمندر لرستانی بر اثر قاچاق منقرض شود. 🚨در ایران سالیانه بیش از ۲۰۰ هزار سقط جنین عمدی و غیرقانونی انجام می شود و هیچ گروه مردم نهادی برای مقابله با این جنایت وجود ندارد. ✅ در آمریکا میلیون ها نفر از مردم با سقط جنین قانونی که یک مسئله اجتماعی-فرهنگی هست، مخالفند. 💥تعداد طرفداران حق حیات (Pro Life) آنقدر زیاد است که دونالد ترامپ هم روی رأی آنها حساب می کند. 📌اگر مقداری از فضای سیاست زده فاصله بگیریم، می توانیم غصه هایی به جز سکه، دلار، بورس، برجام و FATF را بخوریم! ⚠️غصه ۲۰۰ هزار بچه مظلومی که از روی جهل و خودخواهی و بی وجدانی کشته می شوند، غصه کمی نیست. بیشتر بخوریم. پ ن: کشته تصادف جاده ای سالانه: ۱۷ هزار کشته کرونا تا کنون: ۳۰ هزار سقط جنین عمدی: ۲۰۰ هزار ✍ حسین مروتی ┈••🌴🌺🌴••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🌴 🌺 🌴🌺 🌺🌴🌺 🌴🌺🌴🌺🌴🌺🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏🎥ما در عراق چه غلطی میکنیم؟ ┈••🔸🌱🔸••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🌱 🔸 🌱🔸 🔸🌱🔸 🌱🔸🌱🔸🌱🔸🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گرانی عمدی دلار به دست دولتیان به دستور رئیس دولت دروغگویان. ┈••🔸🌱🔸••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🌱 🔸 🌱🔸 🔸🌱🔸 🌱🔸🌱🔸🌱🔸🌱
🔷قبر شيخ آماده بود و كنار آن تلي از خاك ديده مي شد. مردم اطراف قبر حلقه زدند. صداي گريه آنها هر لحظه زيادتر می شد. جسد شيخ طبرسي را از تابوت بيرون آوردندو داخل قبر گذاشتند. قطب الدين راوندي وارد قبر شد و جنازه را رو به قبله خواباند و در گوشش تلقين خواند. سپس بيرون آمد و كارگران مشغول قرار دادن سنگهاي لحد در جاي خود شدند. پيش از آنكه آخرين سنگ در جاي خود قرار داده شود، پلك چشم چپ شيخ طبرسي تكان مختصري خورد اما هيچ كس متوجه حركت آن نشد! كارگران با بيل هايشان خاكها را داخل قبر ريختند و آن را پر كردند. روي قبر را با پارچه اي سياه رنگ پوشاندند. آفتاب به آرامي در حال غروب كردن بود. مردم به نوبت فاتحه مي خواندند و بعد از آنجامي رفتند. شب هنگام هيچ كس در قبرستان نبود. شيخ طبرسي به آرامي چشم گشود. اطرافش در سياهي مطلق فرو رفته بود. بوي تند كافور و خاك مرطوب مشامش را آزار مي داد. ناله اي كرد. دست راستش زيربدنش مانده بود. دست چپش را بالا برد. نوك انگشتانش با تخته سنگ سردي تماس پيداكرد. با زحمت برگشت و به پشت روي زمين دراز كشيد. كم كم چشمش به تاريكي عادت مي كرد. بدنش در پارچه اي سفيد رنگ پوشيده بود. آرام آرام موقعيتي را كه در آن قرار گرفته بود درك مي كرد. آخرين بار حالش هنگام تدريس به هم خورده بود و ديگر هيچ چيز نفهميده بود. اينجا قبر بود! او رابه خاك سپرده بودند. ولي او كه هنوز زنده بود. زنده به گور شده بود. هواي داخل قبر به آرامي تمام مي شد و شيخ طبرسي صداي خس خس سينه اش را مي شنيد. چه مرگ دردناكي انتظار او را مي كشيد. ولي اين سرنوشت شوم حق او نبود. آيا خدا مي خواست امتحانش كند؟ چشمانش را بست و به مرور زندگيش پرداخت. سالهاي كودكي اش را به ياد آورد واقامتش در مشهد الرضا را. پدرش «حسن بن فضل » خيلي زود او را به مكتب خانه فرستاد. از كودكي به آموختن علم و خواندن قرآن علاقه داشته و سالها پشت سر هم گذشتند. به سرعت برق و باد! شش سال پيش زماني كه 54 ساله بود، سادات آل زباره او را به سبزوار دعوت كرده و شیخ دعوتشان را پذيرفت و به سبزوار رفت. مديريت مدرسه دروازه عراق را پذيرفت و مشغول آموزش طلاب گرديد وسرانجام هم زنده به گور شد! چشمانش را باز كرد. چه سرنوشت شومي برايش ورق خورده بود. ديگر اميدي به زنده ماندن نداشت. نفس كشيدن برايش مشكل شده بود. هر بار که هواي داخل گور را به درون ريه هايش مي كشيد سوزش كشنده اي تمام قفسه سينه اش را فرا مي گرفت. آن فضاي محدود دم كرده بود و دانه هاي درشت عرق روي صورت و پيشاني شيخ را پوشانده بود. در اين موقع به ياد كار نيمه تمامش افتاده و چون از اوايل جواني آرزو داشت تفسيري بر قرآن كريم بنويسد. چندي پيش محمد بن يحيي بزرگ آل زباره نيز انجام چنين كاري را از او خواستار شده بود. اما هر بار كه خواسته بود دست به قلم ببرد و نگارش كتاب را شروع كند، كاري برايش پيش آمده بود. شيخ طبرسي وجود خدا را در نزديكي خودش احساس مي كرد. مگر نه اينكه خدا از رگ گردن به بندگانش نزديك تر است؟ به آرامي با خودش زمزمه كرد: خدايا اگر نجات پيدا كنم، تفسيري بر قرآن تو خواهم نوشت.خدایا مرا از اين تنگنا نجات بده تا عمرم را صرف انجام اين كار كنم. ولی شيخ طبرسي در حال خفگی و زنده بگور شدن بود. پنجه هايش را در پارچه كفن فرو برد و غلت خورد. صورتش متورم شده بود. اما به یکباره كفن دزد با ترس و لرز وارد قبرستان بزرگ می شود. بيلي در دست به سمت قبرشيخ طبرسي رفت. بالاي قبر ايستاد و نگاهي به اطراف انداخت. قبرستان خاموش بود و هيچ صدايي به گوش نمي رسيد. پارچه سياه رنگ را از روي قبر كنار زد و با بيل شروع به بيرون ريختن خاكها كرد. وقتي به سنگهاي لحد رسيد، يكي از آنها را برداشت. صورت شيخ طبرسي نمايان شد. نسيم خنكي گونه هاي شيخ را نوازش داد. چشمانش را باز كرد و با صداي بلند شروع به نفس كشيدن كرد. كفن دزد جوان، وحشت زده مي خواست از آنجا فرار كند اما شيخ طبرسي مچ دست او را گرفت. صبر كن جوان! نترس من روح نيستم. سكته كرده بودم. مردم فكر كردند مرده ام مرا به خاك سپردند. داخل قبر به هوش آمدم. تو مامور الهي هستي.... آیامرا می‌شناسی؟ بله مي شناسم! شما شيخ طبرسي هستيد که امروز تشييع جنازه تان بود. دلم مي خواست، دلم مي خواست زودتر شب شود و بيايم كفن شما را بدزدم! به من كمك كن از اينجا بيرون بيايم. چشمانم سياهي مي رود. بدنم قدرت حركت ندارد. كفن دزد جوان سنگها را بيرون ريخته و پايين رفت و بدن كفن پوش شيخ طبرسي را بيرون آورده در گوشه اي خواباند و بندهاي كفن را باز كرد و آن را به كناري انداخت. مرا به خانه ام برسان. همه چيز به تو مي دهم. از اين كار هم دست بردار. كفن دزد جوان لبخند زد و بدون آنكه چيزي بگويد شيخ را كول گرفت و به راه افتاد. شيخ طبرسي به كفن اشاره كرد و گفت: آن کفن را هم بردار. به رسم يادگاري! به خاطر زحمتي كه كشيده اي جوان به سمت كفن رفت.
خم شد و آن را برداشت. خيلي وقت است به اين كار مشغولي؟ بله جناب شيخ. چندين سال است عادت كرده ام در اين شهر مرگ و مير زياد است. اگر روزي مرده اي را در يكي از قبرستانهاي اين شهر خاك كنند و من شب كفنش را ندزدم آن شب خوابم نمي برد. كفن ها را به بازار مشهد رضا مي برم و مي فروشم. از اين كار توبه كن، خدا از سر تقصيراتت مي گذرد. آن دو از قبرستان خارج شدند. جوان پرسيد: از كدام طرف بروم؟ برو محله مسجد جامع، من همسايه محمد بن يحيي هستم. جوان به راه خود ادامه داد. شيخ طبرسي نگاهش را به آسمان و ستاره هاي بيشمارآن دوخته بودوخدارا شکر میگفت. علامه طبرسی با کمک خداوند نذرش را ادا کرد و کتاب گرانبهای تفسیر مجمع البیان رانوشت ┈••🔸🌱🔸••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🌱 🔸 🌱🔸 🔸🌱🔸 🌱🔸🌱🔸🌱🔸🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸چطور لقمه از گلویمان براحتی پایین میره؟! 🔸 📝 دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر 🐓 پدر دم صبح به شیراز رسیده بودند. نماز را با هم خواندیم. صبح جمعه بود. ساعت نزدیک ده بود که از جا بلند شدم، دیدم روی زمین جلوی تلوزیون دراز کشیده اند و کتاب می‌خوانند و چشمانشان قرمز شده. سلام کردم. خواستند از جا بلند شوند اما کمردرد شدید، مانع شد. دست به میز گرفتند و با حالت دولا به زحمت بلند شدند. به خاطر کمر درد فصلی که یادگار ایام طاغوت بود، نتوانستند کمر راست کنند. کج کج راه افتادند. 🐓 متعجب پرسیدم: «صبح که حالتان خوب بود، یکهو چطور شد؟» گفتند: «به کُلِه مرغی سر زدی؟» گفتم: «نه» گفتند: «برو شیرین کاری پدرت را ببین» 🐓 از زمانی که ازدواج کرده بودم، مستأجر و آپارتمان نشین شده بودم. شاید پنج آپارتمان را به فواصل دو سال در میان، جابجا شده بودم. وقتی مادرم مرحوم شد، با اصرار پدر به منزل مادری اسباب کشی کردم. خب بعد از قریب ده سال، به خانۀ حیاط دار رسیده بودم و خاطرات ایام کودکی ... کُله مرغی که از قدیم، پایین حیاط بود را تعمیر کردم و هفت و هشت ده تا مرغ و خروس آنجا پرورش می دادم. به غیر از آن، مرغ عشق، فنچ، بلبل خرمایی و هر چیزی که ذوق ایام کودکی را در من زنده کند ... واقعا پدر راست می‌گفت: «اگر خانه ای نداشت، اهل خانه ندارند». بگذریم. 🐓 آن محرومیت های گذشته را تماماً در این ایام کوتاه جبران کردم. بعد از مدتی هم از صرافت کار افتادم و دیگر مثل سابق به پرنده ها رسیدگی نمی کردم. یک ظرف آب مکانیزه ای داشتم که با لولۀ باریک آبی به سقف کُله مرغی وصل بود. هر وقت آبش تمام می‌شد، سبک می شد و بالا می رفت و چون پر می شد، سنگینی اش آن را به پایین می آورد تا مرغ ها بتوانند دوباره آب بیاشامند. تنظیم ظرف بهم خورده و ارتباطش با لوله جدا شده بود. خب من هم دیگر حوصلۀ درست کردن نداشتم ... 🐓 گفتند: «صبح بعد از نماز آمدم به مرغها سر بزنم. دیدم زبان بسته ها نه آب دارند و نه غذا. با نخ ماهی گیری چند ساعت تلاش کردم تا ظرف آب را به سقف سه متری کله مرغی نصب کنم تا بالاخره نزدیکی های هشت و نه صبح موفق شدم ظرف آب را درست کنم. کجی کمرم برای این است. بعد دیدم غذا هم ندارند؛ رفتم در آشپزخانه دیدم فقط چند کیلو پیاز هست. همه را با رندۀ ریز، رنده کردم تا پرنده های کوچک هم بی بهره نمانند. قرمزی چشمم هم از این است ... 🐓 گفتم: «چرا به خودتون رحم نمی‌کنید؟» نگاهی گذرا به من کردند و گفتند: «چون میخام خدا به تو کنه!» بعد ادامه دادند: «آهِ این طیور رو دست کم نگیریا ! کفالت اینها را تو به دست گرفتی. اینها مثل زن و بچه و . اگر در حالی که خدا اموراتشان را بدست تو داده بهشان رسیدگی نکردی، نفرینت می کنند و خدا هم به این واسطه تو را از رحمتش دور می کند. چطور میتونی سیر و سیراب باشی وقتی این خلایق خدا که بدست تو سپرده شدند گرسنه و تشنه هستند؟» بعد گویی چیزی از ذهنشان رد شده باشد سکوت کردند، چشم و ابرو در هم کشیدند و با حالت گریه ادامه دادند: «مردم هم عیال ما هستند. چطور ماها لقمه از براحتی پایین میره، وقتی خدا کفالت و اداره امور امتی را به دست ما سپرده و ما هرچی گذاشتن جلومون می خوریم انگار نه انگار گرسنه ای هم هست» بعد گفتند: «استغفار کن برای این بی توجهی که داشتی» ┈••🌴🌺🌴••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🌴 🌺 🌴🌺 🌺🌴🌺 🌴🌺🌴🌺🌴🌺🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹آیت‌الله حائری شیرازی🔹 🔸سرمایه گذاری🔸 بعضی‌ها را که سال‌ها پیش متری خریده‌اند، پس از چندین سال متری می‌فروشند. اگر شما نیز در این دنیا به‌اندازۀ یک ریال در راه خدا خرج کنید، در آخرت از شما به‌اندازۀ ده‌میلیون تومان خواهند خرید؛ اما اگر در این دنیا، ده‌میلیون تومان برای دنیا و نه برای خدا خرج کنید، در آخرت به‌اندازۀ یک ریال هم از شما نخواهند خرید! برخی از کسانی که می‌دانند زمین روزی می‌شود، فرش زیر پایشان را نیز می‌فروشند و زمین می‌خرند! بلکه خانه‌هایشان را نیز می‌فروشند و در خانه‌ای اجاره‌ای می‌نشینند تا زمینی بخرند! اینها برای دنیایشان این‌چنین می‌کنند؛ شما برای خود چه‌ می‌کنید؟! بعضی‌ها هرچه دارند، می‌فروشند تا آخرت را با آن بخرند؛ شهیدان این‌گونه‌اند. گاهی کسی می‌گوید که با چشمم آنجا را می‌خرم؛ این چشم را در راه خدا می‌دهم و آنجا چشمِ باقی می‌گیرم. شیطان به انسان می‌گوید: «نه، نکن! حیف تو و جوانی تو نیست؟!» در ، این‌گونه وسوسه می‌کند. وقتی هم که انسان شد، شیطان می‌گوید: «حالا دیگر به چه درد می‌خورد که به‌سوی خدا بروی؟! آن موقع که نیرو داشتی، خرجش نکردی! اکنون چه داری که بخواهی خرج کنی؟!» این پیر می‌گوید: «باشد؛ من می‌خواهم این را بدهم؛ آن مقدارش را هم اشتباه کردم که صرف دنیا کردم. می‌خواهم این اندک چیزی را که مانده بدهم». خدا نیز از او می پذیرد. ┈••🍂🍃🍂••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🍃 🍂 🍃🍂 🍂🍃🍂 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تحلیل سیاسی .... انقلابی گری بس است دیگر! ┈••🔸🌱🔸••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🌱 🔸 🌱🔸 🔸🌱🔸 🌱🔸🌱🔸🌱🔸🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏🏴یا امام حسن علیک السلام. آجرک الله یا صاحب الزمان حاج سیدمجیدبنی فاطمه ┈••▪️🏴▪️••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🏴 ▪️ 🏴▪️ ▪️🏴▪️ 🏴▪️🏴▪️🏴▪️🏴
🏴 ▪️اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، يَا أَبَا الْقاسِمِ، يَا رَسُولَ اللّٰهِ، يَا إِمامَ الرَّحْمَةِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ ▪️خدایا از تو درخواست دارم و به‌سویت روی آوردم به وسیله پیامبرت، پیامبر رحمت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) ای ابا القاسم، ای فرستاده خدا، ای پیشوای رحمت، ای آقا و مولای ما، به تو رو آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم و به‌سوی خدا تو را وسیله ساختیم و تو را پیش روی حاجاتمان نهادیم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن ••✾•🖤🏴🖤•✾•• 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🏴 ▪️ 🏴▪️ ▪️🏴▪️ 🏴▪️🏴▪️🏴▪️🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قاسم روانبخش: 💢 بیایید برای رفع بیماری ، کمپین قرائت سجادیه به راه بیاندازیم. 📖 متن دعای هفتم صحیفه سجادیه که امام خامنه ای قرائت آن را توصیه کردند: يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ، وَ يَا مَنْ يَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ. فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ، لَا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا كَشَفْتَ وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ. وَ بِقُدْرَتِكَ أَوْرَدْتَهُ عَلَيَّ وَ بِسُلْطَانِكَ وَجَّهْتَهُ إِلَيَّ. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُيَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِي يَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِكَ، وَ اكْسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ، وَ أَنِلْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِيمَا شَكَوْتُ، وَ أَذِقْنِي حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِيمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِيئاً، وَ اجْعَلْ لِي مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجاً وَحِيّاً. وَ لَا تَشْغَلْنِي بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي يَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى كَشْفِ مَا مُنِيتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِيهِ، فَافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ، يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ. ✅ ┈••🔸🌱🔸••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🌱 🔸 🌱🔸 🔸🌱🔸 🌱🔸🌱🔸🌱🔸🌱
🔴 🔴 🔲 👈🏼 نکاتی درباره ی سفارش قرائت دعای هفتم صحیفه سجادیه توسط امام خامنه ای، از زبان استاد : 🔳 پویش اطاعت از امر رهبری در خواندن سجادیه را جدی بگیریم 🔘 نکته ای بنظر آمد که شاید مغفول مانده باشد و آن این‌که : ما برای پیروزی در این جبهه جنگ بیولوژیکی از حیث اقدام عملی و فیزیکی همه کاری حاضریم بکنیم. از حیث جنگ روانی در فضای مجازی هم در حد وسع و توان فعالیم. 🔘 در جنبه دعا و توسل هم توسلات خوبی در حال انجام است: به توصیه بعضی اولیاء الهی،حدیث کساء و زیارت عاشورا و...، که البته تقریبا تمام آنها، هیچ ارتباطی با خصوص کرونا ندارد، و توصیه عام صادر شده است. 🔘 ولی یک توصیه مهمی که یکی از "اولیاء الهی" اولا مشخصا، در خصوص ، کرده‌اند. ثانیا این ولی خدا، اصلا بی حساب حرف نمی‌زنند، و این مطلب برای همه ثابت شده است. ثالثا ایشان یک ویژگی منحصر به فرد در مقایسه با بقیه اولیاء الهی دارند، و آن این‌که ما نسبت به میزان توجه و اهتمام به حرفهای‌شان "بازخواست" هم خواهیم شد! مقام معظم رهبری توصیه فرمودند: برای ریشه‌کنی ویروس منحوس کرونا را قرائت کنیم ▪️بنظر می‌آید اگر قصه کرونا خدای ناکرده طولانی شود، بی ارتباط با بی‌توجهی و کم‌توجهی به این دستورالعمل نباشد! لطفا هرکسی، به هر شکلی که می‌تواند،موجی در این زمینه ایجاد کند که این دعاء مبارک هر روز خوانده شود یعنی: اولا، خودمان هر روز بخوانیم مثلا به تعقیبات یکی از نمازهای روزانه‌مان تبدیل کنیم. و ثانیا به هر شکلی که می‌توانیم در فضای مجازی و حقیقی و خانواده و دوستان و اطرافیان توصیه کنیم که همه این دعا را بخوانند در حدیث آمده است: «ما مِن داءٍ اِلّا و لَهُ دواءٌ ▪️یادمان هست خاطره شهیدحاج قاسم سلیمانی را درمورد توصیه آقا برقرائت دعای جوشن صغیر در جنگ ۳۳روزه لبنان‌ از رادیو و تلویزیون حزب الله و مناره‌های مساجد و حتی کلیساهای ضاحیه جنوب، این دعا هر روز پخش می‌شد و در نهایت، حزب الله بر اسرائیل پیروز شد! دعایی که حتی «مسیحیان هم می خواندند چند نکته دیگر: اول این‌که در تمام نمازها می‌توان آن را در قنوت نماز هم خواند.حدود یک تا یک و نیم دقیقه بیشتر وقت نمی‌گیرد. دوم این‌که چند روز پس از توصیه مقام معظم رهبری، جمعی از مراجع هم این توصیه ایشان را تأکید کردند. این موضوع در بین مراجع بسیار کم اتفاق می‌افتد که جمعی از مراجع فتوای «مستحب یکی دیگر از مراجع عظام را تأکید و توصیه کنند. سوم این‌که این جمله از علامه حسن زاده را هرگز فراموش نکنیم که فرمودند:گوش‌تان به دهان ایشان (حضرت آقا دام ظله) باشد زیرا ایشان گوش‌شان به دهان مبارک «بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف است. 🔴 ┈••🔸🌱🔸••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🌱 🔸 🌱🔸 🔸🌱🔸 🌱🔸🌱🔸🌱🔸🌱
🔸یک هفته از شهادت پدرم گذشته بود، در زادگاه پدرم، شهر خوانسار، برای او مراسم ختم گرفته بودند. بنابراین مادر و برادرم هم در خانه نبودند و من باید به مدرسه می‌رفتم، خانم ناظم از راه رسید و برنامه امتحانی ثلث دوم را به من داد و از من خواست که حتما اولیایم آن را امضا کنند و فردا ببرم، به فکر فرورفتم چه کسی آن را برایم امضا کند، نسبت به درس و مدسه‌ام بسیار حساس بودم و رفتن پدر و نبود مادر در خانه مرا حساس‌تر کرده بود. 🔹وقتی به خانه رسیدم چیزی خوردم و خوابم برد، در خواب پدر را دیدم که از بیرون آمده و مثل همیشه با ما بازی می‌کرد و ما هم از سر و کولش بالا می‌رفتیم. پرسیدم آقاجون ناهار خوردید؟ گفت: نه نخوردم، به آشپزخانه رفتم تا برای پدرغذا بیاورم. پدر گفت: زهرا برنامه‌ات را بیاور امضا کنم. گفتم آقاجون کدام برنامه؟ گفت: همان برنامه‌ای که امروز در مدرسه دادند. رفتم و برنامه امتحانی‌ام را آوردم اما هرچه دنبال خودکار آبی گشتم پیدا نشد، می‌دانستم که پدر هیچگاه با خودکار قرمز امضا نمی‌کند، بالاخره خودکار آبی ام را پیدا کردم و به پدر دادم و رفتم آشپزخانه. 🔸اما وقتی برگشتم پدرم را ندیدم، نگران به سمت حیاط دویدم ... ادامه در پست بعدی
🔸اما وقتی برگشتم پدرم را ندیدم، نگران به سمت حیاط دویدم دیدم باغچه را بیل می‌زند، آخر دم عید بود و بایستی باغچه صفایی پیدا می‌کرد، پدر هم که عاشق گل و گیاه بود. برگشتم تا غذا را به حیاط بیاورم ولی پدر را ندیدم این بار هراسان و گریان به دنبال او دویدم اما دیگر پیدایش نکردم، ناگهان از خواب پریدم. اما وقتی خاله برایم آب آورد دوباره آرام گرفتم و خوابیدم. 🔹صبح شد، موقع رفتن به مدرسه با عجله وسایلم را آماده می‌کردم، ناگهان چشمم به برنامه امتحانی‌ام افتاد که با خودکار قرمز امضا شده بود، وقتی به خواهرم نشان دادم حدس زد که شاید داداشم آن را امضا کرده باشد ولی یادم افتاد که برادرم در خانه نبود، خواب دیشب برایم تداعی شد، با تعجب ماجرا را برای خواهرم تعریف کردم و تاکید کردم که به کسی نگوید. پدر در قسمت ملاحظات برنامه نوشته بود: "اینجانب رضایت دارم، سید مجتبی صالحی" و امضا کرده بود. 🔸آیت الله خزعلی از دوستان شهید بودند. ایشان از ما خواستند تا مدتی، موضوع را پیش کسی مطرح نکنیم. علمای آن زمان صحت ماجرا را تایید کردند و نامه به رویت حضرت امام(ره) هم رسید. اداره آگاهی تهران هم پس از بررسی، اعلام کرد امضا مربوط به خود شهید مجتبی صالحی است اما جوهری که با آن امضا شده، شبیه هیچ خودکار یا خودنویسی نمی‌باشد. 🔻نسخه اصلی این نامه در موزه شهدای تهران نگهداری می‌شود. ┈••🍃🌷🍃••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🌷 🍃 🌷🍃 🍃🌷🍃 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*تئوریِ سوسک!!* داستانی در این رابطه وجود دارد که منسوب به *ساندار پیچای* است. *ساندار پیچای* یک مهندس و مدیر اجرایی هندی تبار در حوزه فناوری اطلاعات است که از دهم آگوست ۲۰۱۵ به عنوان مدیر عامل اجرایی *شرکت گوگل* انتخاب شد. این داستان را *ساندار* در سخنرانی خود در گوگل بیان کرده است و "تئوری سوسک در توسعه شخصی" از آن نشأت میگیرد: در یک رستوران، یک "سوسک" ناگهان از جایی پر میزند و بر روی یک خانم می نشیند. آن خانم از روی ترس شروع به فریاد میکند. وحشت زده بلند میشود و سعی ‌میکند با پریدن و تکان دادن دست هایش، "سوسک" را از خود دور کند. واکنش او مُسری بوده و افراد دیگری هم که سر همان میز بودند وحشت زده میشوند. بالاخره آن خانم موفق می شود، سوسک را از خود دور کند. "سوسک" پر میزند و روی خانم دیگری نزدیکی او می نشیند. این بار نوبت او و افراد نزدیکش میشود که همان حرکت ها را تکرار کنند! "پیشخدمت" به سمت آنها می‌دود تا کمک کند. در اثر واکنش های خانم دوم، این بار "سوسک" پر میزند و روی"پیشخدمت" می نشیند. پیشخدمت محکم می ایستد و به رفتار سوسک بر روی لباسش نگاه میکند. زمانی که مطمئن میشود،"سوسک" را با انگشتانش میگیرد و به خارج رستوران پرت میکند. در حالی‌که قهوه‌ام را مزه مزه میکردم، شاهد این جریان بودم و ذهنم درگیر این موضوع شد. آیا "سوسک" باعث این رفتارِ "هیستریک" شده بود؟ اگر اینطور بود، چرا "پیشخدمت" دچار این رفتار نشد؟ چرا او تقریباً به شکل ایده آلی این مسئله را حل کرد، بدون اینکه آشفتگی ایجاد کند؟ این "سوسک" نبود که باعث این ناآرامی و ناراحتی خانم ها شده بود، بلکه عدم توانایی خودشان در برخورد با "سوسک" موجب ناراحتیشان شده بود. من فهمیدم این فریاد پدرم، همسرم یا مدیرم بر سر من نیست که موجب ناراحتی من میشود، بلکه ناتوانی من در برخورد با این مسائل است که من را ناراحت میکند. این ترافیک بزرگراه نیست که من را ناراحت میکند، این ناتوانی من در برخورد با این پدیده ‌است که موجب ناراحتیم میشود. من فهمیدم در زندگی نباید "واکنش" نشان داد، بلکه باید "پاسخ" داد! آن خانم‌ها به اتفاق رخ داده "واکنش" نشان دادند، در حالیکه "پیشخدمت"، "پاسخ" داد. *”واکنش" ها همیشه غریزی هستند* *در حالی‌که "پاسخ" ها همراه با تفکرند!* این مفهوم مهمی در فهم زندگیست،... *آدمی که خوشحال است، به این خاطر نیست که همه چیز در زندگیش درست است؛* *او به این خاطر خوشحال است که “دیدگاهش” نسبت به مسائل درست است....!!* ┈••🔸🌱🔸••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🌱 🔸 🌱🔸 🔸🌱🔸 🌱🔸🌱🔸🌱🔸🌱
🍁 "داستانی کوتاه و پندی بزرگ" گویند: روزی ابلیس ملعون خواست با فرزندانش از جایی به جای دیگر نقل مکان کند، خیمه ای را دید، و گفت: اینجا را ترک نمی کنم تا آنکه بلایی بر سر آنان بیاورم. به سوی خیمه رفت و دید گاوی به میخی بسته شده و زنی را دید که آن گاو را می دوشد، بدان سو رفت و میخ را تکان داد. با تکان خوردن میخ، گاو ترسید و به هیجان درآمد و سطل شیر را بر زمین ریخت و پسر آن زن را که در کنار مادرش نشسته بود لگدمال کرد و او را کشت. مادر بچه با دیدن این صحنه عصبانی شد و گاو را با ضربه چاقو از پای درآورد و او را کشت. شوهر آن زن آمد و با دیدن فرزند کشته شده و گاو مرده، همسرش را زد و او را طلاق داد. سپس خویشاوندان زن آمدند و آن مرد را زدند، و بعد از آن نزدیکان آن مرد آمدند و همه با هم درگیر شدند و جنگ و دعوای شدیدی به پا شد!! فرزندان ابلیس با دیدن این ماجرا تعجب کردند و از پدر پرسیدند: ای وای، این چه کاری بود که کردی؟! ابلیس گفت: کاری نکردم فقط میخ را تکان دادم. ➖➖➖➖➖➖➖➖ بیشتر مردم فکر می کنند کاری نکرده اند، در حالی که نمی دانند چند کلمه‌ای که میگویند و مردم می شنوند، سخن چینی است؛ وگاهی: * حالتی را دگرگون می کند * مشکلات زیادی را ایجاد می کند * آتش اختلاف را بر می افروزد * خویشاوندی را برهم میزند * دوستی و صفا صمیمیت را از بین می برد * کینه و دشمنی می آورد * طراوت و شادابی را تیره و تار می کند * دل ها را می شکند بعد از این همه کسی که این کار را کرده فکر می کند کاری نکرده است فقط میخ را تکان داده است!! 🚫 قبل از اینکه حرفی را بزنی، مواظب سخنانت باش! مواظب باش میخی را تکان ندهی!! ┈••🍂🍃🍂••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🍃 🍂 🍃🍂 🍂🍃🍂 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍روحانی؛ عامل عبرت تاریخی یا معلم تاریخ؟ 🔹این روزها فضای مجازی، پر شده از سخنان تحریف آمیز حسن روحانی پیرامون سازشکاری با بیگانگان با تمسک به تاریخ اسلام. 🔻روحانی گفته: «ما باید تاریخ زندگی پیامبر را از نو بخوانیم...» و یا: «از ائمه هدی و از امام حسن(ع) هم باید یاد بگیریم.» 🔹حتما نباید در بازی طراحی شده تیم عملیات روانی اعتدالی ها افتاد و لذا همچنان و همیشه، از قوه مجریه، مردم است و بس. اگر عرضه اداره اوضاع را ندارند(که در کارگاه عمل، بر همگان ثابت کرده اند ندارند)، همان بهتر که سکوت پیشه کنند و این واقعیت را اعلان کنند تا جهادی ها و عقلای قوم به میدان بیایند و خرابکاری های این جماعت بلندآواز و میان تهی را هر چه زودتر جمع و جور کنند. 🔹با اینهمه، مرور دوباره برخی فرازهای تاریخی و تطبیق آن بر شرایط فعلی، خالی از لطف نیست: 🔴 ۱. امام حسن مجتبی علیه السلام سه مرتبه اموال خود را با خدا تفسیم کردند. یعنی نیمی از اموالشان را به فقرا دادند و نیم دیگر را برای خود نگاه داشتند. آقای روحانی! شما که همنام آن امام همام هستید، نمی خواهی از اینجای تاریخ درسی بگیری؟! به جای انفاق و زندگانی زاهدانه، اشرافیت و زندگانی شاهانه در پیش گرفته ای و هنوز هم از امام مجتبی دم می زنی؟! 🔴 ۲. بعد از تحمیل صلح، معاویه برای مردم کوفه سخنرانی کرد و درباره ی مفاد پیمان صلح گفت: «...جمیعها تحت قدمی لا أفي بشئ منها» یعنی:«...تمام آن‌ها زیرپای من است. به هیچ کدام وفا نمی‌کنم.» آقای روحانی! این سخنان و رفتار معاویه چقدر شبیه صحبت‌های ترامپ و خروج آمریکا از برجام است! از این قسمت ها درس نمی‌گیری؟! 🔴 ۳. چندسال بعد از صلح، معاویه اقدامات مهمّی انجام داد: 🔻اول: بزرگان و سرداران شیعه را به شهادت رسانید. حجر بن عَدیّ را با قتل صبر کُشت و سر عَمرو بن حَمِق را بر نیزه کرد! آقای روحانی! در اینجای تاریخ، یاد نمی‌افتی؟ 🔻دوم: دستور داد نام شیعیان را از دیوان بیت المال حذف کنند و مقرری ایشان را قطع نمایند. آقای روحانی! یادت هست قرار بود تمامی تحریم‌ها برداشته شود؟! 🔻سوم: به قضات و حاکمان همه‌ی شهرها دستور داد هرکسی که احتمال می‌رود دوستدار امیرالمومنین علیه السلام باشد را به قتل برسانند! عُمّال معاویه با همین حکم به تعقیب شیعیان پرداختند. اموال ایشان را غارت کردند. خانه‌های آن‌ها را خراب نمودند و خود آنان را به قتل رساندند! 🔻چهارم: بیشترین فشارها را بر مرکز شیعیان یعنی شهر کوفه وارد کرد. زیاد بن أبیه را به حکومت کوفه گماشت. آن ملعون از کارگزاران دولت امیرالمؤمنین علیه السلام بود. مرد، زن، کوچک و بزرگ شیعه را می‌شناخت. شیعیان را هرجا که مخفی بودند، دستگیر می‌کرد. چشمان برخی از آنان را با میل کور کرد. دست و پای برخی دیگر را قطع نمود و آن‌ها را به دار آویخت! بر اثر جنایاتِ زیاد بن أبیه، هیچ شیعه ای در عراق باقی نماند مگر اینکه به قتل رسید یا به زندان افتاد و یا به شهرهای دوردست فرار کرد! 🔴 آقای روحانی! شما گفته بودی: «...مرد صلح باشیم به روز صلح.» آری! در هر دوره ای باید به تناسب همان دوره عمل کرد. شما و آقای ظریف، پنج سال قبل، یعنی سال۹۴ برجام را بر ملت تحمیل کردید؛ تضمینش هم امضای جان کری بود! بنابراین؛ شما چندسال پیش صلح کرده‌اید. اکنون دوره‌ی صلح نیست؛ بلکه «دوره‌ی بعد از صلح» است. به قول دوستانتان: «دوره‌ی پَسا برجام!» 🔴 نکند به ما درس تاریخ می دهی تا یادمان نرود که در دوره‌ی پَسا صلح، چه بلاهایی بر سر اصحاب امام حسن علیه السلام آمد؟! 🔴 نکند به ما درس تاریخ می‌دهی تا بدانیم که فشارهایی که امروز بر ملّت قهرمانِ ایران تحمیل می‌شود، از دلار ۳۰هزارتومانی و تخم مرغ ۱۵هزارتومانی همگی فشارهای پس از صلح است؟! 🔴 آقای روحانی! با اینکه سوادی در تاریخ نداری اما عملکردت خودش مایه عبرت تاریخی شده است و درس‌های زیادی به ملت ایران دادی که تا مدتهای مدید، نتیجه ذلت بار التماس به کفار و استکبار را پیش چشم نسل های مختلف نمایان ساخت اما فقط باقی مانده: 🔻در این دوره‌ی پَسابرجام، زیاد بن أبیهِ ایران کیست و در مواجهه با آن باید چه برخوردی کرد؟! 🔶پی افزود اشتباه نمی کنیم آقای ! اکنون زمانه امام حسین(ع) است و مردم قهرمان ایران، تا پای جان پای عقیده و آرمان شان ایستاده اند. مردمی که در بیعت با حسین زمان، زیاد بن ابیه را به زباله دان تاریخ می اندازند! ┈••🔸🌱🔸••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🌱 🔸 🌱🔸 🔸🌱🔸 🌱🔸🌱🔸🌱🔸🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠دعای خروج از ماه صفر💠 🌺بسم الله الرحمن الرحیم🌺 یا سَیّدُ یا سَیّدُ یا صَمَدُ یا مَنْ لَهُ الْمُسْتَنَدُ اِجْعَلْ لی فَرَجاً وَ مَخْرَجاً مَمّا اَنا فیهِ وَاکْفِنی فِیهِ وَ اَعُوذُ بِکَ بِسْمِ اللهِ التّامّاتِ یا اَللهُ یا اَللهُ یا اَللهُ یا رَحْمنُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ یا خالِقُ یا رازِقُ یا بارِیُ یا اَوَّلُ یا آخِرُ یا ظاهِرُ یا باطِنُ یا مالِکُ یا قادِرُ یا واهِبُ یا وَهّابُ یا تَوّابُ یا حَکیمُ یا سَمیعُ یا بَصیرُ یا غَفورُ یا رَحیمُ یا غافِرُ یا شَکُورُ یا عالِمُ یا عادِلُ یا کَریمُ یا رَحیمُ یا وَدودُ یا غَفورُ یا رَؤفُ یا وِتْرُ یا مُغیثُ یا مُجیبُ یا حَبیبُ یا مُنیبُ یا رَقیبُ یا مَعیدُ یا حافِظُ یا قابِضُ یا حَیُّ یا مُعینُ یا مُبینُ یا جَلیلُ یا جَمیلُ یا کَفیلُ یا وَکیلُ یا دَلیلُ یا حَیُّ یا قَیّومُ یا جَبّارُ یا غَفّارُ یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا دَیّانُ یا غُفْرانُ یا بُرْهانُ یا سُبْحانُ یا مُسْتَعانُ یا سُلْطانُ یا اَمینُ یا مُؤمِنُ یا مُتَکَبّ‍ِرُ یا شَکُورُ یا عَزیزُ یا عَلیُّ یا ‍وَفِیُّ یا قَویُّ یا غَنیُّ یا مُحِقُّ یا اَمینُ. (آمین یا رب العالمين) التماس دعا🤲 ┈••🌴🌺🌴••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🌴 🌺 🌴🌺 🌺🌴🌺 🌴🌺🌴🌺🌴🌺🌴
💠خطاب به عزاداران هر سال بعدازماه محرم وصفر که می شد مرحوم علامه امینی خطاب به عزاداران سید الشهدا علیه السلام می فرمودند :کبوتر بازها وقتی یه کبوتر از بازار می خرند ، چند روزی بال و پرش رو می بندند ، روی پشت بام خو نه بهش آب و دانه میدن ، بعد چند روز بال و پرش رو باز می کنند ، و پروازش میدن، اگه اون کبوتر رفت و مجددأ برگشت روی همون پشت بام نشست ، میگن هنر داره و رگه داره ، اما اگه برنگشت و رفت ، روی پشت بام کس دیگه ای نشست ، میگن بی هنر وبی رگ بود ! (آهای مردم آهای جوان ها ، محرم و صفرگذشت) و توی این دو ماه امام حسین(علیه السلام ) ما ها رو خرید ، بال وپر مون رو بست پیش خودش نگه داشت در این دو ماه میهمان امام حسین(علیه السلام ) بودیم و هر جا دعوتمون کردند به احترام امام حسین(علیه السلام ) بودو در واقع از آب و نان امام حسین(علیه السلام ) خوردیم ،حالا بعد دو ماه بال و پر مون رو باز کرده که پرواز کنیم ،نکنه که بی هنر و بی رگ باشیم ، بریم روی بام کس دیگه بشینیم ، نکنه نان ونمک بخوریم و نمکدون بشکنیم ، بیایید به امام حسین(علیه السلام )یه قول بدیم ، قول بدیم که تا ماه محرم سال دیگه فقط کبوتر امام حسین(علیه السلام ) باشیم وفقط واسه او پرواز کنیم، وفقط روی پشت بام او بشینیم. 🌺حلول ماه ربیع را تبریک عرض میکنم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 لبیک یا حسین ┈••🔸🌱🔸••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🌱 🔸 🌱🔸 🔸🌱🔸 🌱🔸🌱🔸🌱🔸🌱