eitaa logo
حیات طیبه - (عاقلانه ترین عاشقانه انسان)
362 دنبال‌کننده
578 عکس
214 ویدیو
11 فایل
یا محیی الموتی کانال حیات طیبه - (عاقلانه ترین عاشقانه انسان) مدیر کانال: @R_Ghorbaninejad
مشاهده در ایتا
دانلود
💐داستان کوتاه💐 📖 من و دوستم در بیابانی گم شدیم. راه به جایی نمی بردیم. پناهگاهی را جستجو میکردیم تا کمی استراحت کنیم. در سمت راست خود با خیمه ای روبرو شدیم،به سویش رفتیم و سلام کردیم.زنی از داخل خیمه سلام ما را جواب داد و گفت: چند لحظه رویتان را بر گردانید تا بتوانم خود را برای انجام وظیفه آماده کنم.ما چنین کردیم.فرشی ساده انداخت و گفت:بنشینید تا فرزندم بیاید. ساعاتی آنجا نشستیم.زن که هر چند لحظه یک بار،در خیمه را بالا میبرد و به انتظار دیدن فرزندش،انتهای بیابان را نگاه میکرد،یک باره گفت:سواری میاید.خدا قدمش را مبارک فرماید! کمی که سوار نزدیک شد،گفت:شتر مرکب فرزند من است،ولی شتر سوار کس دیگری است.وقتی سوار،نزدیک زن رسید،گفت:ای امّ عقیل ،خدا به شما در مورد فرزندتان عقیل پاداش دهد. او پرسید:وای مگر فرزندم چه شده؟ ایا مرده است؟!مرد گفت:بله. ام عقیل دوباره پرسید:چگونه مرد؟پاسخ داد:شترهایم به هم ریختند،برای خوردن آب به یکدیگر فشاروارد کردند و فرزند شما را در چاه انداختند. زن با آرامشی خاص گفت: اکنون من مهمان دارم.پیاده شو و از آنها پذیرایی کن! پیرزن گوسفندی آورد و مرد آن را سر برید.مادر داغدیده برایمان غذایی ترتیب داد و ما در حالی که از صبر زن حیرت زده بودیم،شروع به خوردن کردیم . وقتی غذا تمام شد،ام عقیل نزد ما آمد و گفت:ایا در میان شما کسی هست که از کتاب خداوند چیزی به نیکویی بداند؟پاسخ دادم:بله میدانم. از من خواست:برایش ایاتی بخوانم که او را در غم مرگ فرزندش آرام کند،گفتم:خدای عزّوجلّ میفرماید: )…و بشّر الصّابرین الّذین إذا اصابتهم مصیبة قالوا انّا للّه و انّا الیه راجعوناولئک علیهم صلوات من ربّهم و رحمة و اولئک هم المهتدون)؛به شکیبایانی مژده ده که وقتی به آنها غمی میرسد،گویند:ما از خداییم و به سوی او باز میگردیم.بدرود و رحمت پروردگارشان بر آنها باد و همینها هدایت یافتگانند. مادر داغدیده گفت:ترا به خدا اینها کلام خدا و ایات قرآنی است؟ گفتم:به خدا سوگند،اینها در کتاب خدا و کلام پروردگار میباشد که بر قلب پیامبر(ص) نازل شده است.پس از نزد ما خداحافظی کرد،به نماز ایستاد و چنین دست به دعا برداشت: «خدایا،هر چه گفتی،انجام دادم (صبر پیشه کردم و به تو اعتماد نمودم) من به فرمان تو عمل کردم،تو نیز به وعدهات عمل کن وپاداشی را که وعده دادهای محقق فرما!اگر در دنیا کسی برای کسی میماند،با خود میگفتم،فرزندم برای بر آوردن نیازهایم میماند…. ما از آنجا رفتیم،در حالی که میگفتیم:زنی کاملتر از او ندیده ایم (لئانی الاخبار ج 1 ص 305) 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 با ما همراه باشید در کانال حیات طیبه (عاقلانه ترین عاشقانه انسان): 👇👇👇 🌍 @hayat_tayyebeh
🍁 بسم الله الرحمن الرحیم🍁 🌹 بهجت عارفان 🌹 🌺 داستان کوتاه : 🍀 آقای قدس (از شاگردان آیت الله بهجت) می گوید: روزی آقا می فرمود: یکی از علمای بزرگ نجف اشرف هنگام سحر و وقت نماز شب پسر نوجوانش را که در اطاق آقا خوابیده بود صدا زد و گفت: برخیز و چند رکعت نماز شب بخوان. پسر پاسخ داد: چشم. آقا مشغول نماز شد و چند رکعت نماز خواند. ولی آقا زاده بر نخاست. مجدداً آقا او را صدا زد که: پسرم، پاشو چند رکعت نماز بخوان. باز پسر گفت: چشم. آقا مشغول نماز شد ولی دید فرزندش از رختخواب بر نمی خیزد، برای بار سوم او را صدا زد. پسر گفت: حاج آقا، من دارم فکر می کنم، همان فکری که درباره آن در روایت آمده است که: امام صادق علیه السلام می فرماید: «تفکر ساعة خیر من عباده سنه: یک ساعت تفکر بهتر از یک سال عبادت است.» (حضرت آیت الله بهجت فرمودند : آن فکری از عبادت یک یا شصت سال بهتر است که انسان را به خواندن نماز شب وادارد، نه اینکه انسان وقت نماز شب دراز بکشد و فکر بکند و به این بهانه از خواندن آن شانه خالی کند.) آیت الله العظمی بهجت فرمودند: آقا پرخاش کرد و فرمود: ... و خود آیت الله بهجت کلمه را بر زبان جاری نکرد، ولی ما همه فهمیدیم که آن بزرگ مرد فرموده بود: آن فکری از عبادت یک یا شصت سال بهتر است که انسان را به خواندن نماز شب وادارد، نه اینکه انسان وقت نماز شب دراز بکشد و فکر بکند و به این بهانه از خواندن آن شانه خالی کند. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 ❇️با ما همراه باشید در کانال حیات طیبه (عاقلانه ترین عاشقانه انسان): 👇👇👇 🌍 @hayat_tayyebeh
📖 داستانی از حلم و بزرگواری امام باقر (علیه السلام)🌹🌹 🍀 نام مبارک امام باقر (علیه السلام)، محمد، بن علی بوده و " باقر " لقب مبارک حضرت می باشد . 🔹 باقر یعنی شكافنده. به آن حضرت «باقرالعلوم» می گفتند، یعنی شكافنده ی دانشها. 🍀 مردی مسیحی، به صورت سخریه و استهزاء، كلمه ی «باقر» را تصحیف كرد به كلمه ی «بقر» یعنی گاو، و به حضرت گفت: «انت بقر» یعنی تو گاوی. نعوذ بالله😔 🍀 امام بدون آنكه از خود ناراحتی نشان بدهد و اظهار عصبانیت كند، با كمال سادگی گفت: «نه، من بقر نیستم، من باقرم».😭( چقدر تواضع و خویشتن داری) مرد مسیحی ادامه داد که : تو پسر زنی هستی كه آشپز بود. حضرت در جوابش فرمودند : شغلش این بود، عار و ننگی محسوب نمی شود. مرد گفت: مادرت سیاه و بی شرم و بدزبان بود. و امام باز هم با متانت و در کمال احترام فرمودند: اگر این نسبت ها كه به مادرم می دهی راست است خداوند او را بیامرزد و از گناهش بگذرد، و اگر دروغ است از گناه تو بگذرد كه دروغ و افترا بستی. 🍀 مشاهده ی این همه حلم از مردی كه قادر بود همه گونه موجبات آزار یك مرد خارج از دین اسلام را فراهم آورد، كافی بود كه انقلابی در روحیه ی مرد مسیحی ایجاد نماید و او را به سوی اسلام بكشاند. مرد مسیحی بعداً مسلمان شد 📚 بحارالانوار ، جلد 11، حالات امام باقر، صفحه ی 83. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 ❇️با ما همراه باشید در کانال حیات طیبه (عاقلانه ترین عاشقانه انسان): 👇👇👇 🌍 @hayat_tayyebeh
💐بسم الله الرحمن الرحیم💐 🌺داستان کوتاه : 🍀 نعمان بن سعد نقل میکند که : کنار امیرالمؤمنین علی علیه السلام نشسته بودم. امام نگاهی به من کردند و فرمودند: ☘ «نعمان!... سال ها بعد، یکی از فرزندان من در خراسان با زهر کشنده ای شهید خواهد شد. اسم او مثل اسم من، علی است. اسم پدرش هم مانند اسم پسر«عمران»، موسی است. این را بدان! هرکس که قبر او را زیارت کند، خدا تمام گناهان قبل از زیارتش را خواهد بخشید... به خاطر پسرم علی». ☘ حرف امام که تمام شد، سکوت کردم و به گلیم کهنه اتاق خیره شدم. با خودم گفتم: «این درست!... امّا من چرا گناه کنم که به خاطر بخشش، امام رضا علیه السلام را زیارت کنم؟ باید به خاطر دلم و برای محبتم به اهل بیت علیهم السلام او را زیارت کنم». 🍀 به امام نگاه کردم. انگار با لبخندش حرفم را تأیید می کرد😍🌹 #داستان_کوتاه #امیرالمومنین #امام_رضا #گناه 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 ❇️با ما همراه باشید در کانال حیات طیبه (عاقلانه ترین عاشقانه انسان): 👇👇👇 🌍 @hayat_tayyebeh
🍁 بسم الله الرحمن الرحیم 🍁 💐 شاگردان مکتب اهل بیت💐 🌺 مالک اشتر رحمه الله و اهانت مرد بازاری 🌺 🍀 روزى مالک اشتر از بازار کوفه مى گذشت . در حالیکه عمامه و پیراهنى از کرباس بر تن داشت . مردى بازارى بر در دکانش نشسته بود و به عنوان اهانت، زباله اى (کلوخ ) به طرف او پرتاب کرد. مالک اشتر بدون این که به کردار زشت بازارى توجهى بکند و از خود واکنش ‍ نشان دهد، راه خود را پیش گرفت و رفت . مالک مقدارى دور شده بود. یکى از رفقاى مرد بازارى که مالک را مى شناخت به او گفت : - آیا این مرد را که به او توهین کردى شناختى ؟ مرد بازارى گفت : نه ! نشناختم . مگر این شخص که بود؟ دوست بازارى پاسخ داد: - او مالک اشتر از صحابه معروف امیرالمؤمنین بود. همین که بازارى فهمید شخص اهانت شده فرمانده و وزیر جنگ سپاه على علیه السلام است ، از ترس و وحشت لرزه بر اندامش افتاد. با سرعت به دنبال مالک اشتر دوید تا از او عذرخواهى کند. مالک را دید که وارد مسجد شد و به نماز ایستاد. پس از آن که نماز تمام شد خود را به پاى مالک انداخت و مرتب پاى آن بزرگوار را مى بوسید. مالک اشتر گفت : چرا چنین مى کنى ؟ بازارى گفت : از کار زشتى که نسبت به تو انجام دادم ، معذرت مى خواهم و پوزش مى طلبم . امیدوارم مرا مورد لطف و مرحمت خود قرار داده از تقصیرم بگذرى . مالک اشتر گفت : هرگز ترس و وحشت به خود راه مده ! به خدا سوگند من وارد مسجد نشدم مگر این که درباره رفتار زشت تو از خداوند طلب رحمت و آمرزش نموده و از خداوند بخواهم که تو را به راه راست هدایت نماید. 📚 بحارالانوار جلد ۴۲ صفحه ۱۵۷ 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 ❇️با ما همراه باشید در کانال حیات طیبه (عاقلانه ترین عاشقانه انسان): 👇👇👇 🌍 @hayat_tayyebeh
🍁بسم الله الرحمن الرحیم🍁 💐 سبک زندگی اولیا الهی 💐 🌺🌸 گوشه از خاطرات زندگی آیت الله فاطمی نیا به روایت فرزندشان 🌸🌺 🍀هیچ‌گاه ندیدم پدر، بدون پسوند یا پیشوند محبت‌آمیز، مادرمان را صدا کند. مانند عزیزم، جانم و... ایشان وقتی مادر وارد مجلسی می‌شوند، محال است تمام قامت بلند نشوند. وقتی می‌خواهند ایشان را به کسی یا جمعی معرفی کنند، حتماً با اکرام مادر را معرفی می‌کنند. * 🍀 من بارها دیده‌ام وقتی در روز، مادرم خواب هستند ایشان مطالعه‌شان را در جایی انجام می‌دهند که مراقب باشند اگر کسی وارد می‌شود و نمی‌داند مادر خواب است، به او بفهماند که با صدای بلند صحبت نکند مبادا مادر بیدار شوند. * 🍀 پدر هیچ‌ وقت در خانه فرمان صادر نمی‌کنند، حتی برای آوردن یک چای. بارها شده که خسته از در بیرون آمده‌ و چای دم کرده‌اند و خودشان برای همه چای می‌ریزند و همه دور هم نوش جان می‌کنیم و چقدر هم دلچسب است. * 🍀 ایشان از انجام کار خانه ابایی ندارند. بارها آقایان همسایه به ما می‌گویند که از وقتی حاج آقا آمده‌اند در این ساختمان، همسرانمان به ما معترض شده‌اند که چرا شما ظرف نمی‌شویید چون اغلب بعد از ناهار و شام متوجه می‌شوند که حاج آقا در آشپزخانه ایستاده‌اند و ظرف می‌شویند. 📝 ادامه دارد ... 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 ❇️با ما همراه باشید در کانال حیات طیبه (عاقلانه ترین عاشقانه انسان): 👇👇👇 🌍 @hayat_tayyebeh
🍁بسم الله الرحمن الرحیم🍁 💐 سبک زندگی اولیا الهی 💐 🌺🌸 گوشه از خاطرات زندگی آیت الله فاطمی نیا به روایت فرزندشان 🌸🌺 🍀 روزی با پدر می‌خواستیم برویم به یک مجلس مهم؛ وقتی آمدند بیرون خانه، دیدم بدون عبا هستند. گفتم عبایتان کجاست؟ گفتند مادرتان خوابیده و عبا را رویشان کشیده‌ام. به ایشان گفتم بدون عبا رفتن آبروریزی است؛ ایشان گفتند اگر آبروی من در گروی این عباست و این عبا هم به بهای از خواب پریدن مادرتان است، نه آن عبا را می‌خواهم نه آن آبرو را. 📝 ادامه دارد ... 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 ❇️با ما همراه باشید در کانال حیات طیبه (عاقلانه ترین عاشقانه انسان): 👇👇👇 🌍 @hayat_tayyebeh
💐 سیره عملی معصومین 💐 🌺 داستان کوتاه 🌺 🍀 امام رضا علیه الصّلاه و السّلام تنها و گمنام به حمّام عمومی رفتند. سربازی داشت خود را شستشو می‌کرد. دید یک آقایی آن‌جا است. گفت: آقا می‌شود پشت من را کیسه بکشید؟ آقا امام رضا کیسه را گرفتند و شروع به کیسه کشیدن کردند. شخصی وارد شد و دید امام رضا علیه السّلام بلا تشبیه مانند کیسه‌کش حمّام دارد او را می‌شورد و کیسه می‌کشد. خیلی به هم ریخت. فریاد زد: ای پسر! نادان! داری چه کار می‌کنی؟ مگر نمی‌دانی این پسر پیغمبر است. این امام رضا است که او را وادار کردی که کیسه بکشد. خیلی خجالت کشید. گفت: آقا جان هلاک شدم، شما را نمی‌شناختم. حضرت فرمودند: نه، نگران نباش. برای من ثواب دارد. زایل نشده است. این کاری که من برای شما می‌کنم خدا از من قبول می‌کند. تا تمام بدن او را تمیز نکرد دست از او بر نداشت. 🔹 این هدایت عملی است 📚 مناقب ج 4 ص 362 #امام_رضا_علیه_السلام #داستان_کوتاه #سبک_زندگی_اسلامی 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 ❇️با ما همراه باشید در کانال حیات طیبه (عاقلانه ترین عاشقانه انسان): 👇👇👇 🌍 @hayat_tayyebeh
💐 داستان کوتاه 💐 🍀 یکی از اهالی بلخ نقل می کند روزی در خراسان خدمت امام رضا (ع) شرفیاب بودم که غذا آوردند به دستور امام غلامان و خدمتگزاران در یک سفره جمع شدند و خود ان حضرت هم مشغول غذاخوردن با آنها شدند . 🍀 عرض کردم آیا بهتر نیست دستور فرمایید برای اینها سفره های جداگانه ای بیندازیم تا خودشان با هم غذا بخورند؟ 🌹🌹 امام در جوابم فرمودند: «این حرف ها را رها کن! خدای ما یکی مادر ما یکی و پدر ما یکی است پاداش هر فردی نسبت به اعمال اوست.» 📚 (کافی، شیخ کلینی، ج4، ص220) 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 ❇️با ما همراه باشید در کانال حیات طیبه (عاقلانه ترین عاشقانه انسان): 👇👇👇 🌍 @hayat_tayyebeh