eitaa logo
حیات طیبه
162 دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
10.7هزار ویدیو
151 فایل
🔆خانواده، کلمه‌ای طیبه است. ↫ کلمه‌ی طیبه هم خاصیتش این است که وقتی یک جایی به وجود آمد، مرتب از خود برکت و نیکی می‌تراود . (مقام معظم رهبری) کانال حیات طیبه، کانالی است برای ترویج سبک زندگی اسلامی - ایرانی ارتباط با ادمین https://eitaa.com/Smh14
مشاهده در ایتا
دانلود
⛔️تعطیلی مدارس به هر بهانه! ⚠️ ما در قبال محافظت از حریم اعتقادی مسلمان مسئولیم! 🌀 این‌که به هر بهانه‌ای مدارس را تعطیل می‌کنیم و بیش از ۱۲ میلیون جوان و نوجوان عزیزمان را به سمت فضای مجازی رها شده می فرستیم، کاری منطقی است!!؟❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ انتشار برای نخستین بار | پشت پرده نقش مستقیم آلمان در ترور شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و نقش آفرینی در حوادث اخیر کشور‌ 👤 آنتی صهیون: بعد از ۳ سال، همین اندازه پیشرفت در پرونده ترور هم جای تقدیر دارد!
✅عظمتِ طبِّ النقی علیه السلام 📌درمان زخم متوکل با کود حیوانی وقتی همه اطباء عاجز شدند... 🔹طبیب نگاهی به زخم پهلوی متوکل انداخت و گفت: «ای خلیفه، این زخم به دلیل عفونت زیادی که در آن جمع شده، روز به روز ورمش بیشتر می شود.» متوکل ناله ای کرد و گفت: «فکر چاره باشید که این درد مرا از پای در می آورد» 🔹طبیب نگاهی به صورت رنگ پریده‌ی متوکل انداخت و گفت: «باید سر زخم را بشکافیم تا عفونت بیرون بیاید» ـ سر زخم را بشکافید؟! من همین طور هم آرام و قرار ندارم، چه رسد به این که بخواهید چاقو را به زخم نزدیک کنید. طبیب دیگر گفت: «ای خلیفه! هیچ راهی غیر از این وجود ندارد.» فتح بن خاقان تعظیمی کرد و گفت: «ای خلیفه! اگر اجازه بدهی، شخصی را نزد علی النقی بفرستیم. شاید دوایی برای این مرض شما داشته باشد» 🔹متوکل با اشاره‌ی سر، حرف او را تایید کرد. فتح بن خاقان بیرون رفت و لحظاتی بعد برگشت و گفت: «حتماً غلام با راه چاره ای بر خواهد گشت» بطحایی که چشم دیدن امام را نداشت، گفت: «هیچ کاری از او بر نمی‌آید» طبیب نگاهی تمسخر آمیز به فتح بن خاقان انداخت و گفت: «چه راهی غیر از شکافتن سر زخم وجود دارد؟!» مادر متوکل با دستمال اشک‌هایش را گرفت و پیش خود گفت: «نذر می‌کنم اگر فرزندم شفا پیدا کند، کیسه ای زر برای امام بفرستم» 🔹ساعتی بیشتر نگذشته بود که غلام وارد جمع شد و گفت: «امام گفت که کود گوسفند را در گلاب بخیسانید و آن را روی زخم ببندید.» صدای خنده فضای اتاق را پر کرد: - کود؟! ـ عجب حرفی! ـ واقعاً مسخره است. (=درست مانند کسانی که تجویز شیاف روغن بنفشه از امام صادق علیه السلام را مسخره می‌کردند) 🔹صدای فتح بن خاقان آن‌ها را به خود آورد: ـ حرف امام بی حساب نیست. به آنچه دستور داده، عمل کنید. ضرری نخواهد داشت؛ و برای تهیه‌ی آن، از در بیرون رفت. یکی از اطباء گفت: «بهتر است ما هم بمانیم تا نتیجه‌ی کار را ببینیم». 🔹ساعتی بیش از گذاشتن دارو روی زخم نگذشته بود که شکافته شد و عفونت بیرون زد. طبیب که به زخم خیره شده بود، با ناباوری گفت: «به خدا قسم که علی النقی دانای به علم است و حرف های ما درباره‌ی او اشتباه بود‌» 🔹بطحایی که کنار متوکل ایستاده بود، این حرف برایش گران آمد. سر در گوش متوکل برد و گفت: « ای خلیفه! بهتر است زودتر این طبیبان را مرخّص کنی. جایز نیست در حضور شما کسی را مدح کنند که خلافت شما را قبول ندارد.» متوکل که کمی دردش آرام شده بود، به آن‌ها گفت: «شما مرخص هستید، می توانید بروید». و رو به بطحایی گفت: «اگر داروی علی النقی نبود، من الآن حال خوشی نداشتم» 🔹 بطحایی چشم های نگرانش را به زمین دوخت و به فکر فرو رفت. متوکل که متوجه نگرانی او شده بود، گفت: «در چه فکری؟ اتفاقی افتاده؟» ـ ای خلیفه! علی النقی مال و اسلحه‌ی زیادی در خانه‌ی خود جمع کرده و می‌خواهد علیه شما قیام کند. بهتر است زودتر فکر چاره ای بکنی. متوکل دستش را به هم کوبید و نگهبان را صدا زد. ـ برو سعید حاجب را خبر کن. وقتی سعید وارد شد، متوکل گفت: «همین امشب مخفیانه به منزل علی النقی برو و هر چقدر اسلحه و اموال دارد، به اینجا بیاور.» 🔹تاریکی کوچه را پوشانده بود. سعید نردبان را به دیوار کاهگلی تکیه داد و از آن بالا رفت. خود را به دیوار آویزان کرد تا جاپایی پیدا کند که صدای امام او را به خود آورد: ـ ای سعید! همان طور بمان تا برایت شمعی بیاورم! گوشه‌ی عمامه‌ی پشمی را دور سرش پیچید و از روی سجاده ای که روی ایوان انداخته بود، بلند شد. وقتی امام شمع را به حیاط آورد، سعید جاپایی پیدا کرد و خود را از دیوار پایین کشید. امام با دست اشاره کرد و گفت: «برو اتاق ها را بگرد و هر چه پیدا کردی، بردار» سعید به فرش حصیری کف اتاق چشم دوخت و گفت: «ای سید! شرمنده ام. مرا ببخش. دستور خلیفه بود.» و به طرف اتاق ها رفت. ـ ای خلیفه! در منزل علی النقی غیر از شمشیر که غلافی چوبی دارد و این کیسه چیزی پیدا نکردم. نگاه متوکل به یکی از کیسه‌ها افتاد که مُهر شده بود. رو به سعید گفت: «این که مهر مادرم است! برو او را صدا کن.» 🔹کیسه‌ی دیگر را باز کرد، چهارصد دینار داخل آن بود. وقتی مادرش وارد شد، کیسه را زمین گذاشت و گفت: «مادر! این کیسه را در منزل علی النقی پیدا کردیم که نشان مهر شما روی آن است. می خواهم بدانم مهر شما روی این کیسه چه می کند؟» 🔹مادر متوکل نگاهی به کیسه انداخت و گفت: «چند روز پیش نذر کردم که اگر شفا پیدا کنی، ده هزار دینار برای امام علی النقی بفرستم. نشان مهر خود را نیز بر آن زدم.» 🔹صورت متوکل از شرم سرخ شد، رو به سعید گفت: «شمشیر و این کیسه‌ها را بردار و کیسه ای دیگر به آن اضافه کن و به منزل علی النقی برو و عذرخواهی بکن.»... منابع: 📕کافی، ج ۱، ص ۴۹۹ 📚بحارالأنوار، ج ۵۰، ص ۱۹۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🛑کرامتی از کرامات ماورائی بی شمار امام هادی علیه السلام انگشترسازى كه همسايه امام على النقى‏ عليه السلام بود. شخصى در سامراء به نام يونس نقّاش همسايه امام هادى‏ عليه السلام بود و شغلش انگشتر ساز بود و پيوسته به حضور امام‏ عليه السلام شرفياب مى‏ شد و به آن حضرت خدمت مى‏ كرد، روزى در حالى كه مى‏لرزيد به خدمت امام‏ عليه السلام آمد و عرض كرد، يا سَيِّدى اُوصيِكَ بِاَهْلى خَيْراً )مولاى من وصيت مى‏كنم كه با خانواده‏ام به نيكى رفتار نمائيد، امام‏ عليه السلام فرمودند: مگر چه شده است، عرض كرد عَزَمْتُ عَلَى الرَّحِيلِ ) آماده مرگ شده ‏ام( امام‏ عليه السلام با تبسّم فرمودند چرا يوسف؟ عرض كرد: موسى كه از درباريان قدرتمند خليفه است نگين گران قيمتى به من داد تا بر روى آن نقشى در آورم و آن نگين در خوبى و گرانى نمى‏توان براى آن قيمتى تعيين كرد، وقتى كه خواستم نقش مورد دلخواه را روى آن بكنم، ناگهان شكست و به دو نيم شد، و فردا هم روزى است كه بايد نگين را به او بدهم، او يا مرا مى‏كشد يا 1000 تازيانه به من مى‏زند ( كه آن هم نوعى مردن است نمى‏ دانم چه كنم) امام عليه السلام فرمودند: اِمْضِ اِلى مَنْزِلِكَ اِلى غَدٍ، فَما يَكُونُ اِلاَّ خَيْراً )برو منزل، تا فردا خيالت راحت باشد كه چيزى جز خير و خوبى پيش نمى ‏آيد( فرداى آن روز، اول وقت يونس در حالى كه لرزه اندام او را فرا گرفته بود خدمت امام‏ عليه السلام آمد و عرض كرد، فرستاده موسى آمده و انگشتر را مى‏ خواهد، امام‏ عليه السلام فرمودند: (من كه گفتم نترس و) برو نزد او و چيزى جز خير و خوبى نمى‏بينى، عرض كرد مولاى من، به او چه بگويم، امام‏ عليه السلام با تبسّم فرمودند: برو نزد او و آنچه به تو مى‏ گويد بشنو (و خيالت راحت باشد كه) چيزى جز خير نخواهى ديد، يونس رفت و لحظاتى بعد خندان برگشت و عرض كرد، مولاى من، چون نزد او رفتم گفت، (موسى مى‏گويد) دختران كوچك من براى اين نگين با هم دعوا كرده‏اند، آيا ممكن است آن را دو نيم كنى تا دو نگين شود و تو را (به پاداش اين كار) ثروتمند و بى نياز كنم؟ امام‏ عليه السلام خدا را ستايش كرد و به يونس فرمود: به او چه گفتى، عرض كرد، گفتم مهلت بده فكر كنم چطور اين كار را انجام بدهم، امام‏ عليه السلام فرمودند: خوب جواب دادى. کتاب احادیث الطلاب ص 982
از افلاطون پرسيدند: شگفت‌انگيزترين رفتار انسان چيست؟ پاسخ داد: از كودكى‌اش خسته مى‌شود؛ براى بزرگ شدن عجله مى‌كند و سپس دلتنگ دوران كودكى خود مى‌شود. ابتدا براى كسب مال و ثروت از سلامتى خود مايه مى‌گذارد؛ سپس براى باز پس گرفتن سلامتىِ ازدست‌رفته پول خود را خرج مى‌كند. طورى زندگى مى‌كند كه انگار هرگز نخواهد مرد؛ و بعد طورى مى‌ميرد كه انگار هرگز زندگى نكرده است. آنقدر به آينده فكر مى‌كند كه متوجه از دست رفتن امروز خود نيست؛ در حالى كه زندگى گذشته يا آينده نيست؛ زندگى همين حالا است. @hayate313
حضرت علی علیه السلام به کمیل فرمود: ▪️ ای کمیل! همانا زبان از قلب سرچشمه می گیرد، و آنچه را که در قلب است ظاهر می‌سازد و قوام قلب به غذاست، پس متوجه باش که قلب و جسمت را با چه تغذیه میکنی؟! 🚫 اگر از حلال نباشد خداوند متعال تسبیح و شکرت را نمی‌پذیرد.
موضع‌گیری رهبر انقلاب درباره اهانت جنون‌آمیز نسبت به قرآن کریم در چندکشور اروپایی 🔹اهانت جنون‌آمیز به قرآن با شعار آزادی بیان نشان میدهد هدف حملات استکبار، اصلِ اسلام و قرآن است. علی‌رغم توطئه استکبار، قرآن روزبه‌روز پرفروغ‌تر شده و آینده از آن اسلام است. همه‌ آزادی‌‏خواهان جهان باید درکنار مسلمانان با سیاست پلید توهین به مقدسات و نفرت‌پراکنی مقابله کنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا هلند است و اینها دانش آموزان هلندی هستند، چیز خاصی نیست دارند واق واق میکنند... ✍🏾غرب به معنای واقعی کلمه تمام چهارچوب هایی که در ذهن یک انسان به عنوان بدیهیات انسان بودن تصور میشد را زیر سوال برده و از آن عبور کرده است. این خودِ جاهلیت مدرن است که از نسل های بعد حیواناتی میسازد که سرگرم واق واق کردن باشند ، نفهمند برای چه آمدند و چه شد و اطرافشان چه گذشت تا حکومت ها به کار خودشان برسند... این نظم دارد به سمت نابودی بشر میرود. باید چنین نظمی را براندازی کرد.... |
داروی سرمه کافوری 🤔 کاربرد: ۱. موثر در درمان ضعف چشم، گشادی مردمک چشم؛ ۲. موثر دردرمان افتادگی پلک، ✔️ مکملها: 👈 افتادگی پلک چند علت میتواند داشته باشد.اگر افتادگی پلک ناشی از ضعف چشم و گشادی مردمک باشد برای درمان باید سرمه_اثمد نیز به همراه سرمه_کافوری استفاده شود. ٣. قوز قرنیه؛ ۴. خشکی چشم؛ ✔️ مکملها: 👈 برای خشکی چشم سرمه_کافوری به همراه سویق_عدس مصرف شود و خود عدس نیز زیاد استفاده شود. ۵. گل مژه؛ ۶. درمان بیشتر بیماری های چشم و جلوگیری از ضعیف شدن چشم؛ ۷. درد چشم هنگام مطالعه که علتش ضعف چشم است و درمانش سرمه_کافوری و سرمه_اثمد است؛ ۸. خارش چشم به علت عفونت یا ضعف چشم که درمانش سرمه_کافوری و سرمه_اثمد است؛ ۹. ریزش آب از چشم به علت ضعف چشم که درمانش سرمه_کافوری و سرمه_اثمد است؛ ۱۰. لکه های مادرزادی در چشم؛ ۱۱. بزرگ و کوچک شدن مردمک چشم. ✔️ مکملها: به همراه عسل وحشی تجویز می شود؛ ۱۲. بسته بودن مجاری اشک؛ ۱۳. آب مروارید 🥣 نحوه مصرف: برای آب مروارید یک روز در میان استفاده میشود ۱۴. انگل گربه ای. 🥣 نحوه مصرف: هر ۱۵ شب یک بار، سه یا پنج و یا هفت میل سرمه کشیده شود. 🥣 نحوه سرمه کشیدن: از چشم راست شروع کرده و به چشم راست ختم شود یعنی میل اول، به چشم راست و میل دوم، به چشم چپ و میل سوم، به چشم راست و میل چهارم، چشم چپ و میل پنجم، به چشم راست و میل ششم، به چشم چپ و میل هفتم، به چشم راست کشیده می شود، البته ممکن است برای بعضی ضعف ها ده روز یک بار و حتی کمتر هم تجویز شود؛ برای آب مروارید یک روز در میان استفاده شود. ☑️ نکته: برای فشار چشم استفاده نشود. ✔️ مکملها: 👈 برای چشم های بسیار ضعیف و حتی نابینایی، همراه این سرمه، داروی شافیه با آب باران و سرمه_اثمد و مرکب_4 و روغن_بنفشه_زیتونی (برای چرب کردن ابروها) نیز تجویز می شود. ☑️ نکته: پس از هر بار سرمه کشیدن باید میل سرمه را به سرمه آغشته کرد. 📚 منبع: کتاب معرفی داروهای طب اسلامی استاد علیزاده، آیت اللهی