#سرگذشتارواحدرعالمبرزخ
#قسمتبیستوهفتم
ناگهان سوالی به ذهنم رسید که مرا خیلی نگران کرد..
️با دلهره از نیک پرسیدم: و اگر برایم نیاورند چه؟ اگر شفاعتم نکنند؟؟
نیک سرش را به زیر انداخت و گفت: در این صورت بدبخت🔥 خواهی شد
ولی نگران نباش ما اینهمه راه را آمده ایم و لطف آنها خیلی بیشتر از این حرفها است و ...
️ناگهان صدای سلام اشنایی شنیدیم
همان فرشته ی رحمت بود که با داروی شفاعت به سراغ ما آمده بود.
✨فرشته دارو را به نیک داد و گفت:این دارویی است به عنوان مژده ی شفاعت از خاندان رسول الله و سپس بال زنان از آنجا رفت..
از خوشحالی به گریه افتادم .
نیک با خوشحالی دارو را روی زخمهایم نهادو بلافاصله احساس کردم تمام دردها و رنجهایم از بین رفت.
با خوشحالی فریاد کشیدم:
درود بر محمد و خاندان پاک او،همانها که در برابر محبت،
شفاعت میکنند(و خداوند شفاعت آنها را در قیامت هرگز رد نخواهد کرد.)
☄صدایم چنان رسا بود که به صدای بعضی از اهالی برزخ رسید و با سرعت به سمت من دویدند
و گفتند: چه شده؟ صدای شادی از تو شنیدیم.
با خوشحالی گفتم،بله من نیز مورد شفاعت قرار گرفته ام.
وقتی علت شفاعت خواهی ام را پرسیدند
گفتم: بخاطر ضرباتی بود که گناه بر پیکرم وارد کرده بود و آن بزرگواران مرا شفا دادند.
🍁یکی از آنها با ناراحتی گفت: پس ما چه کنیم؟ کی ما را شفاعت خواهد کرد؟
گفتم : شما برای چه شفاعت میخواهید؟
گفت به ما اجازه عبور نمیدهند.
میگویند تا اینجا توانستید بیایید ولی برای رد شدن از اینجا به شفاعت احتیاج دارید...
✍ادامه دارد..
⚠️نکته:
ذکر این نکته ضروری هست که شفاعت مخصوص قیامت کبری هست نه برزخ.
اما بخاطر محتوای تربیتی و آموزنده بودنش،
ناچار شدیم در این قسمت تحت عنوان مژده شفاعت به تحریر در بیاریم تا جلوه ی کوچکی از این مساله اعتقادی مهم را به نمایش در آورده باشیم.
✍ادامه دارد...
#سرگذشتارواحدرعالمبرزخ
#قسمتبیستوهشتم
آن شخص گفت به ما اجازه عبور نمیدهند.میگویند تا اینجا توانستید بیایید ولی برای رد شدن از اینجا به شفاعت احتیاج دارید.
در همان لحظه نیک صدایم کرد و گفت: بیا برویم وقت را تلف نکنیم.
در راه از نیک پرسیدم:
تکلیف اینها چیست؟
گفت به فکر آنها نباش،در اینجا هرکس به نوعی انتظار شفاعت دارد.
عده ای مثل تو شفا میخواهند و عده ای نیز اجازه عبور میخواهند و ...حتی یک مومن هم میتواند اینها را شفاعت کند اما لیاقت شفاعت ندارند.
اینها در دنیا خدا را فراموش کرده بودند و شفاعت را انکار میکردند،در خواندن نماز هم کاهلی میکردند و نماز را سبک میشمردند.⚡️حالا که کارشان گره خورده یاد خدا و شفاعت افتاده اند.
هنوز داشتیم قدم میزدیم که به نیک گفتم:
کاش انسانها در دنیا به قدری خوب بودند که در آخرت نیازی به شفاعت کسی نداشتند.
نیک نگاهی به من انداخت و گفت: نه اینطور نیست،همه ی انسانها نیاز به شفاعت محمد و آل او 💚هستند،گروهی برای وارد شدن به بهشت و گروهی برای رسیدن به درجات بالاتر...
از این سخن غرق در حیرت شدم و دیگر هیچ نگفتم.
پس از لحظه ای سکوت دوباره نیک ادامه داد: برخی از آنها عذر برادران ایمانی خود را نمیپذیرفتند،بعضی به نیازمندان غذا و طعام نمیدادند و گروهی در دنیا همواره مشغول لهو و لعب بودند.
چطور کسی اینها را شفاعت کند؟
مگر اینکه مدتی در عذاب🔥 بمانند تا تا شاید رحمت الهی شامل حال آنها هم بشود...
سرانجام وادی شفاعت را پشت سر گذاشتیم و با شادی بیشتری به راه خود ادامه دادیم.
احساس میکردم سبکتر از همیشه قدم برمیدارم.
گویا میخواستم پرواز کنم و خودم را به وادی السلام برسانم.
نگاهی به بالا کردم،اثری از اتش نبود.
گاه گداری گیاهان سبز و زیبایی در راه به چشم میخوردند.
با سرعت هرچه بیشتر به راهمان ادامه میدادیم و به اطرافمان کمتر توجه داشتیم..
رفتیم تا از دور دروازه ای دیدیم که جمعیتی پشت آن ایستاده بودند و ماموران قوی هیکل در اطراف دروازه به نگهبانی مشغول بودند.
بی اختیار روبه روی دروازه 🍀ایستادم و به اطراف نگاهی انداختم.
گاه گاهی افرادی با دادن برگه ی سبزی،از دروازه رد میشدند.
سرم را به سمت نیک که پشت من ایستاده بود چرخاندم و گفتم:اینجا چه خبر است؟
نیک گفت: اینجا مرز سعادت یعنی اخرین نقطه ی برهوت است.
اینجا دروازه ولایت💚 است هرکس از آن عبور کند به سعادت ابدی رسیده است.
گفتم دروازه ی ولایت چیست؟
گفت: فقط افرادی میتوانند وارد دار السلام بشوند که ...
✍ادامه دارد...
اوقات بیکاری دختر خانم ها در منزل را چگونه مدیریت کنیم ؟ استاد تراشیون.mp3
1.6M
بسیار مهم
حتما گوش بدید
اوقات بیکاری دختر خانم ها در منزل را چگونه مدیریت کنیم ؟
استاد : تراشیون
#ابددرپیش داریم
هستیم که هستیم
التماس دعای #فرج
#رسانه_باشید
https://eitaa.com/hayateabad
حتما عضو کانال بشید⬆️⬆️⬆️⬆
#حیات_ابدی
#سرگذشتارواحدرعالمبرزخ
#قسمتبیستونهم
که در دنیا دل به ولایت و محبت علی و اهل بیت محمد صلی الله علیه و اله💞 سپرده باشند.به چنین افرادی برگه ی ولایت میدهند تا براحتی از این دروازه عبور کنند و به دروازه های وادی السلام نزدیک شوند..
با اضطراب به نیک گفتم: من در دنیا شیفته ی اهل بیت بودم ولی برگه ی ولایت ندارم! .
نیک به سمت راست اشاره کرد و گفت: باید به آن چادر سبز بروی. با عجله و شتاب خودم را به چادر رساندم. مرد سفیدپوش و خوش سیمایی گوشه ای نشسته بود و یکی از اهالی برزخ با او صحبت میکرد.
گویا شخص از برگه ی ولایت محروم بود و میخواست با التماس برگه را دریافت کند.
سفید پوش خطاب به برزخی گفت: حرف همان است که گفتم، توباید به وادی شفاعت برگردی تا شاید فرجی شود وگرنه کار تو و آنهایی که بیرون اینجا ایستاده اند حل شدنی نیست.
️آن مرد با ناراحتی از آنجا رفت. من پس از عرض سلام روبه روی آن شخص بزرگوار نشستم. جواب سلامم را داد و بدون اینکه درخواستم را بگویم ،دفتری را که در پیش رو داشت ورق زد .
از شدت اضطراب دست و پایم می لرزید.. اما طولی نکشید که دست مرد همراه با یک برگ سبز 💚به طرفم دراز شد و با لبخند گفت:تو به سعادت رسیدی،این سعادت بر تو مبارک باد..
از خوشحالی حرفی نتوانستم بزنم و به این ترتیب ما دروازه ی ولایت را پشت سر گذاشتیم و ماموران و جمعیت بی ولایت را پشت سر گذاشتیم.
نگاهم به بالا افتاد، هرچه بود نور بود و نور بود و هرچه جلوتر میرفتیم به شدت آن افزوده میشد.زمین صاف و همه جا سبز و 🌱با نشاط بود.شادی امانم را بریده بود. به نیک نگاهی انداختم که از همیشه خوشحالتر و غرق سرور و 🌟شادی بود. بی اختیار از نیک جلو افتادم و دوان دوان به مسیر ادامه دادم.
از دروازه ولایت خیلی دور نشده بودیم که جاده به هشت قسمت تقسیم شد..
نمیدانستم چه کنم و از کدام طرف بروم. ایستادم تا نیک آمد .دستش را روی شانه ام گذاشت و با لبخند گفت: بهشتی 💐که روز قیامت بر پا میشود هشت دروازه دارد..
✍ادامه دارد...
✒️📃
🖋 دلــــــــــ❣ــــــنوشته ...
📃نامه ای به مهدی (عج)
✋🏼سلام ؛ خلاصه تمام هستی؛
❗️چقدرحضورتو پررنگ است و حرارت دستانت، از هر داغی دیگری ملموس تر.آیا می شوددیدن تو را ندیده گرفت؟...
😔چقدربی تو فقیریم و چقدر زمین از تو خالیست! تنها و بی رمق روز و شبها را در این اندیشه میشماریم که آیا چشمانمان آفتاب رویت را خواهد دید؟
👌🏼اباصالح! به یقین رسیده ایم که تو، تنها نور آسمان و زمینی که پروردگار برایمان ذخیره کرده است. وای که چقدر لحظه هایمان بی نور می گذرد... و این مائیم که به این تاریکی عادت کرده ایم. اباصالح پرده ها را پاره کن، حجابها را بردار که خشک شده ایم، شکسته ایم و برای قد کشیدن نور می خواهیم.✨
🌅راستی؛ هوای غروبهای جمعه چقدر سنگین است. سنگینی اش دلمان را فشرده و نبودنت آزارمان میدهد.😕
🌍همه ی قرار زمین ! بی تو خوشبختی زیر هزارها علامت سوال قد خم کرده است! آیا بی تو می توان خوشبخت زیست؟
🌤بیا؛ طومار تمام غمها در انتظار برچیده شدن به دستان آسمانی توست. دلها تو را می طلبند، بیا و قرارشان باش، پناهشان باش...
📝دستان بی رمقم برایت می نویسند تا شاید آرام گیرند و چه سعادتی برای قلمم که نام تو را بنگارد و یاد تو را آواز بخواند؟
☀️مهدی جان! خانه ام بی تو نور ندارد. باید فاصله ها را کم کرد. یاریم کن تا آستین هایم را بالا زنم. تمام آرزوی قلب تاریک من زیستن در روزگاریست که پادشاهش تو باشی. آیا من در زیر سایه حکومت تو خواهم زیست؟❓
💓دیگر بس است؛ کاش قلبم را به هیجانی عظیم واداری تا لحظه ای از یاری تو فرو نماند. کاش تمام جانم را آنقدر نورانی کنی تا شاید روزی مایه شادی چشمان تو گردم.
☀️اباصالح ما را دریاب... دنیا تاریک است، بیا و چراغانش کن.
#دلنوشته
ا___________________
🌿🔔🔸🔸🔶🔸🔸🔔🌿
#ابددرپیش داریم
هستیم که هستیم
التماس دعای #فرج
#رسانه_باشید
https://eitaa.com/hayateabad
حتما عضو کانال بشید⬆️⬆️⬆️⬆
#حیات_ابدی
May 11
💠گوشه ای از سنتهای خوب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
🌸حتما بخوانید ...
امام علی(ع) فرمود:
1️⃣هیچ دیده نشد که رسول خدا(ص) با کسی مصافحه کند و او جلوتر از طرف دست خود را بکشد،
2️⃣هیچ دیده نشد که در پیش روی کسی که در خدمتش نشسته پای خود را دراز کند
3️⃣و هیچ وقت مخیر بین دو چیز نشد، مگر اینکه آن کاری که دشوارتر بود را اختیار میفرمود؛
4️⃣ و هیچ وقت در ظلمی که به او میشد به مقام انتقام درنیامد، مگر اینکه محارم خدا هتک شود که در این صورت خشم میکرد و 👈خشمش هم برای خدای تعالی بود؛
5️⃣ و هیچ وقت در حال تکیه کردن غذا میل نفرمود تا از دنیا رحلت کند؛ و هیچ وقت چیزی از او درخواست نشد که در جواب بگوید: «نه»، و حاجت هیچ حاجتمندی را رد نکرد، بلکه عملا یا 👈به زبان در حدی که برایش میسور بود آن را برآورده میساخت.
6️⃣ نمازش در عین تمامیت از همه نمازها سبکتر و خطبهاش از همه خطبهها کوتاهتر بود؛
7️⃣و مردم، آن جناب را به بوی خوشی که از او به مشام میرسید میشناختند؛
8️⃣و بارها میفرمود بهترین شما خوشاخلاقترین شما است؛
9️⃣در سنتهای آن حضرت(ص) است که هر وقت حرف میزد در حرف زدنش تبسم میکرد و همواره با اشخاص شوخی میکرد و میخواست تا بدین وسیله آنان را مسرور سازد. ولی در شوخیهایش جز حق نمیگفت.
🔟رسول خدا(ص) بیشتر اوقات رو به قبله مینشست.
1️⃣1️⃣اگر سوار بود هیچ وقت نمیگذاشت کسی پیاده همراهیاش کند یا او را سوار در ردیف خود میکرد و یا میفرمود تو جلوتر برو و در هر جا که میگویی، منتظرم باش تا بیایم.
2️⃣1️⃣ رسول خدا(ص) برای خود از احدی انتقام نگرفت، بلکه هر کسی که آزارش میکرد عفو میفرمود.
3️⃣1️⃣اگر کسی از مسلمین را سه روز نمیدید جویای حالش میشد، اگر میگفتند سفر کرده حضرت دعای خیر برای او میفرمود و اگر میگفتند منزل است به زیارتش میرفت و اگر میگفتند مریض است از او عیادت میکرد.
4️⃣ 1️⃣انس نقل میکند که گفت: من نه سال خدمتگزاری رسول خدا را کردم و هیچ به یاد ندارم که در این مدت به من فرموده باشد چرا فلان کار را نکردی و نیز به یاد ندارم که در یکی از کارهایم خردهگیری کرده باشد.
🌸سفارش ویژه به زنان🌸
💞پيامبر خدا صلى الله عليه و آله می فرمودند : نشستن مرد نزد زن و فرزندش ، نزد خداى متعال محبوبتر است از اعتكاف او در اين مسجد من
💞پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : كسى كه به طرف دهان همسرش لقمه اى بالا برد پاداش برد .
💞پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر چه ايمان بنده بيشتر شود، زن دوستى او فزونتر مى شود.
#ابددرپیش داریم
هستیم که هستیم
التماس دعای #فرج
#رسانه_باشید
https://eitaa.com/hayateabad
حتما عضو کانال بشید⬆️⬆️⬆️⬆
#حیات_ابدی
May 11
بنزین کد بود. بسطامی.mp3
3.85M
#فوری (اطلاع رسانی کنید)
🔴سخنان روشنگرانه امروز #امین_بسطامی در خصوص #بنزینی که کد محرمانه داشت در بین فعالان سایبری...
❌با این کار میخواستند طرح یمن را پیاده بکنند...دولت میخواهد فرار بکند!!!
🔻هدف زدن رهبری بود ...
❌این اعلان جنگ بی سابقه بود...❌
#مردم_را_اگاه_کنید ...
#ابددرپیش داریم
هستیم که هستیم
التماس دعای #فرج
#رسانه_باشید
https://eitaa.com/hayateabad
حتما عضو کانال بشید⬆️⬆️⬆️⬆
#حیات_ابدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کنترل ذهن ، ورزشی برای تقویت روح + بهترین تکنیک برای کنترل ذهن
#استاد_پناهیان
#ابددرپیش داریم
هستیم که هستیم
التماس دعای #فرج
#رسانه_باشید
https://eitaa.com/hayateabad
حتما عضو کانال بشید⬆️⬆️⬆️⬆
#حیات_ابدی
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حتما_ببینید
کارهای خیری که میکنید فقط به نیابت از #امام_زمان_عج انجام بدید
#ابددرپیش داریم
هستیم که هستیم
التماس دعای #فرج
#رسانه_باشید
https://eitaa.com/hayateabad
حتما عضو کانال بشید⬆️⬆️⬆️⬆
#حیات_ابدی
14-ahmadi-mianji-ali-marg-mohasebeyenafs(www.rasekhoon.net).mp3
18.09M
#محاسبه نفس
#ادامه_دارد...
#ابددرپیش داریم
هستیم که هستیم
التماس دعای #فرج
#رسانه_باشید
https://eitaa.com/hayateabad
حتما عضو کانال بشید⬆️⬆️⬆️⬆
#حیات_ابدی
#سرگذشتارواحدرعالمبرزخ!
#قسمتسیام
نیک گفت:بهشتی که روز قیامت برپا خواهد شد شامل هشت دروازه هست،
یکی مربوط به پیامبران و صدیقین،
یکی برای شهدا و صلحا،
دیگری برای مسلمانانی که بغض و دشمنی با اهل بیت نداشتد
و پنج دروازه هم برای شیعیان و دوستداران اهل بیت میباشد.
وادی السلام آیینه ی ضعیف و قطعه ی کوچکی از بهشت است...
آنگاه به یکی از مسیرها اشاره کرد و گفت:
مسیر ما این است،عجله کن برویم.
چیزی نرفته بودیم که نسیم روح بخشی وزیدن گرفت و هوای معطر و نسیم لطیفی را استشمام کردم.
🌷صورت زیبای نیک را که شاد و خندان بود جلوی صورتم دیدم و با تعجب گفتم: چه شده که اینگونه مرا نگاه میکنی؟
نیک با شادی گفت:
این بوی خوش بهشت است که از سوی وادی السلام وزیدن گرفته💥 و نشان از این است که به مقصد نزدیک شده ایم و من باید بروم.
ناگهان خنده از صورتم محو شد و با اضطراب پرسیدم کجا بروی؟
مگر قرار نیست من و تو با هم باشیم؟؟
نیک لبخندزنان گفت:
چرا ترسیدی؟ قرار نیست از هم جدا شویم بلکه من باید زودتر از تو بروم و دار السلام را که برایت در نظر گرفته اند آماده سازم.
با خوشحالی پرسیدم: دارالسلام کجاست؟
نیک گفت:
هر مومنی در دار السلام جایگاهی دارد که خانه ی امن و اسایشگاه اوست و آن منزل همان دارالسلام است.
از شادی وجودم لبریز شد. لبخند زنان گفتم:
من چه کنم؟
صبر کنم تا برگردی؟ نیک همان طور که به راه افتاده بود گفت:
تو آهسته به راهت ادمه بده وقتی نزدیک دروازه رسیدی مرا خواهی دید.
نیک به سرعت دور شد و من آرام به راهم ادامه دادم تا اینکه کم کم دروازه های وادی السلام مشخص شد.
سرعتم را بیشتر کردم.صبرم را از دست دادم و شروع به دویدن کردم.
ناگهان گروهی از ملائکه را دیدم که پرواز کنان به پیشوازم آمدند.
❄️به احترام آنها ایستادم.
همگی بالای سرم قرار گرفتند و گفتند: سلام بر تو ای بنده ی خوب خدا،بهشت و راحتی بر تو مبارک باد.
🌻من در جواب گفتم: خدا را سپاس که مرا از نعمت بهشت بی بهره نکرد.فرشتگان خداحافظی کردند و رفتند .
🌳من هم با سرعت بیشتری به راهم ادامه دادم تا سر انجام به دروازه ی دار السلام رسیدم...
🔶وقتی چشمم به درون وادی السلام افتاد؛ ناخوداگاه از حرکت ایستادم و غرق دیدن آن منظره ی باورنکردنی شدم...
نمیدانم چه مدتی در آن حال بودم که ناگهان دستی به شانه ام خورد.
رویم را برگرداندم نیک را دیدم که لبخند زنان به من نگاه میکرد.
💟 از اینکه او را دوباره کنار خودم میدیدم خوشحال و ذوق زده شدم و او را در آغوش کشیدم.
✍ادامه دارد...
#سرگذشتارواحدرعالمبرزخ
#قسمتسیویکم
نیک گفت: گروهی از مومنین به استقبالت آمده اند.
از نیک جدا شدم و گروهی از مومنین را دیدم با صورتهای خندان کناری ایستاده بودند.وقتی به انها رسیدم همگی سلام کردند و خوش آمد گفتند. من هم تک تکشان را در آغوش کشیدم و تشکر کردم.
❄️بعد از آن ،یکی از مومنین حال برادرش را پرسید، گفتم : هنوز در مزرعه ی دنیا مشغول کشت اعمالش است.
⚡️دیگری از فلان شخص سوال کرد،گفتم :
او سالها قبل از آمدن من به عالم برزخ،دنیارا ترک گفته بود.
شخص سوال کننده سرش را بزیر انداخت و گفت:خدا به فریادش برسد.
گفتم چرا چی شده؟ گفت: آخر او هنوز به اینجا نیامده است.
☄فهمیدم که آن شخص یا در راه گرفتار شده یا در وادی العذاب است...
🍃پس از ان مومنی جلو آمد و از احوال یکی از ستمکاران🔥 پرسید،گفتم او هنوز زنده است و مشغول ظلم و ستم به مردم...
مومن گفت : نگران نباش. خداوند از روی خیر و مصلحت به کافران و ظالمان طول عمر نمیدهد بلکه با این کار زمینه ی گناه بیشتر را برایشان فراهم میکند تا بعد از مرگ عذاب دردناکش را به انها بچشاند...
🌸در این هنگام مراسم استقبال تمام شد و آنها آماده ی رفتن شدند. من که به آنها انس گرفته بودم دوست نداشتم از ایشان جدا شوم ولی نیک گفت: نگران نباش،باز آنها را و حتی سایر مومنان را ملاقات خواهی کرد.
🍀 چون اینجا مومنین با هم دیدار میکنند اما مدت و زمان این دیدار بستگی به مقام و درجه ی هریک از آنها دارد.
🌸سپس دستم را گرفت و گفت: بیا برویم که خانه ات را برایت آماده کرده ام...
✍ادامه دارد...
May 11
14-ahmadi-mianji-ali-marg-residegibehoghoghdarghiyamat(www.rasekhoon.net).mp3
18.08M
رسیدگی به حقوق در قیامت
#ادامه_دارد...
#ابددرپیش داریم
هستیم که هستیم
التماس دعای #فرج
#رسانه_باشید
https://eitaa.com/hayateabad
حتما عضو کانال بشید⬆️⬆️⬆️⬆
#حیات_ابدی
14-ahmadi-mianji-ali-marg-ravayatemokhtalefdarbareyesakaretemoot(www.vaezin.com).mp3
26.09M
روایات مختلف درباره
سکرات موت
#ادامه_دارد...
#ابددرپیش داریم
هستیم که هستیم
التماس دعای #فرج
#رسانه_باشید
https://eitaa.com/hayateabad
حتما عضو کانال بشید⬆️⬆️⬆️⬆
#حیات_ابدی
💠 جایگاه #زن در #قرآن چگونه است؟
🌸👇باهم ببینیم:
🕋 زن می تواند در #رشد_معنوی تا آنجا بالا رود که پس از سالها نازایی و انتظار فرزند، همین که بچه دار شد فرزند خود را تمام وقت، وقف مسجد و محل عبادت کند.
🌴 آل عمران، 36 🌴
🕋 زن می تواند، در #دوراندیشی به جایی برسد که قبل از تولد فرزند به فکر مسیر خدمات او باشد
🌴 آل عمران، 36 🌴
🕋 زن نوعی #ولایت بر فرزند دارد.
🌴 آل عمران، 36 🌴
🕋 زن، #حق_نام_گذاری بر فرزند دارد.
🌴 آل عمران، 36 🌴
🕋 زن می تواند به مقامی برسد که پیامبر خدا را به #شگفتی وا دارد.
حضرت زکریا از مائده ی آسمانی حضرت مریم به تعجب افتاد😳
🌴 آل عمران،.37 🌴
🕋 زن می تواند پیامبر خدا را تحت تأثیر قرار دهد ؛به گونه ای که به او #غبطه بخورد.
🌴 آل عمران، 38 🌴
🕋 زن می تواند #مخاطب_فرشتگان شود.
🌴 آل عمران، 42 🌴
🕋 زن می تواند به #مقام_برگزیدگی برسد و خداوند برای او پیام بفرستد.
🌴 آل عمران، 42 🌴
🕋 زن می تواند در اجتماعات رسمی شرکت کند،
خداوند به مریم می فرماید: یا مریم! همراه نمازگزاران، نماز گزار!
🌴 آل عمران، 43 🌴
🕋 زن می تواند الگوی تمام #مردان_مؤمن باشد
🌴 تحریم، 7 🌴
#ابددرپیش داریم
هستیم که هستیم
التماس دعای #فرج
#رسانه_باشید
https://eitaa.com/hayateabad
حتما عضو کانال بشید⬆️⬆️⬆️⬆
#حیات_ابدی
فرصت.mp3
1.16M
🎙 درختی ماندگار و رشد سریع و خوش بو...
#استاد_رفیعی
#سبحان_الله
#الحمد_لله
#لا_اله_الا_الله
#الله_اکبر
#ابددرپیش داریم
هستیم که هستیم
التماس دعای #فرج
#رسانه_باشید
https://eitaa.com/hayateabad
حتما عضو کانال بشید⬆️⬆️⬆️⬆
#حیات_ابدی
#سرگذشتارواحدرعالمبرزخ
#قسمتسیودوم
کوثر برزخی
✨ندبه های انتظار✨
پس از مدتی به نهر زیبا و خیره کننده ای رسیدیم که هرگز در تصور و خیال انسان مادی نمیگنجید.
از یک طرف نهر آب سفید و در طرف دیگر شیری جریان داشت که از برف سفیدتر بود و در میان این دو شرابی روان بود که از سرخی مانند یاقوت♦️ و در لطافت بی نظیر بود..
نگاهی به بالا و پایین نهر انداختم،نه آغازی داشت و نه پایانی...
با درختان و گلبوته های فراوانی که در اطراف نهر به چشم میخوردند،منظره ای شگفت انگیز به وجود آمده بود..
نیک گفت: این نهر با برکت*کوثر* است که از چشمه های آن در قرآن یاد شده است و در تمام وادی السلام جریان دارد،
اما در هر منطقه ای از زیبایی و طعم مخصوصی برخوردار است.
هرچه مقام مومن بالاتر باشد محل اسکانش بهتر و حوض کوثر آنجا زیباتر است.
سپس نگاهی به بالای نهر انداخت و گفت:
وقتی این نهر از دشت شهدا میگذرد چنان زیبا و با طراوت است که هرکسی قدرت دیدن و چشیدن 💫آن را ندارد.
با تعجب گفتم: پس اگر این طور است وقتی از دشت امامان میگذرد چگونه است؟
نیک نگاهی به من انداخت و گفت: چه میگویی؟
آنها احتیاجی به این نهر ندارند.اگر طعم و طراوت و لذتی در این نهر است از وجود بابرکت امامان و پیامبران الهی💖 است.
سرچشمه های این نهر همان جا هستند.
سپس نگاهی به من انداخت و گفت: دوست داری از این نهر بنوشی؟
با هیجان گفتم: البته که میخواهم!
نیک لبخندی زد و گفت: پس عجله کن به محل خودت برسی چون کوثر آنجا از اینجا خیلی لذیذتر است.
با سرعت رفتیم تا به محل خودم رسیدیم.
نیک گفت: اینجا دارالسلام توست،حالا هرچقدر میخواهی بنوش و خوش باش.
🌿در فکر این بودم که چگونه بنوشم که نیک به درختی اشاره کرد و گفت: از این حوریه ای که روی درخت نشسته بخواه تا تورا سیراب کند.
نگاهی به درختها انداختم،بالای هر درختی حوریه ای در کمال زیبایی جامی زیبا و ظریف در دست داشت و در کمال دلبری قصد سیراب کردن من را داشتند.
یکی از آنها با هزاران ناز و ادب و احترام جامی از کوثر به دستم داد و من نوشیدم.
وقتی قطره ای نوشیدم چنان سرمست شدم که دیگر هیچ رنجی از سفر به تنم باقی نماند.
✍ادامه دارد...
#سرگذشتارواحدرعالمبرزخ
#قسمتسیوسوم
کوثر برزخی
✨ندبه های انتظار✨
🔵دیدار با خانواده
در این لحظه به یاد خانواده ام افتادم و گفتم،کاش میشد سری به دنیا بزنم و خانواده ام را از خواب غفلت بیدار کنم و به آنها بگویم مرگ یعنی راحتی و رهایی از تمام دردهای عالم.
اگر بدانند اینجا برای مومن چقدر زیباست دیگر هیچ تلخی نسبت به مرگ در دل نخواهند داشت.
نیک گفت: اگر بخوای اخبار اینجا را به آنها بگویی این کار ممنوع است..
✍ادامه دارد...
#سرگذشتارواحدرعالمبرزخ
#قسمتسیوچهارم
اما میتوانی سری به انها بزنی.
🔘هر یک از اهالی برزخ اجازه دارند به صورت پرنده های لطیف در ایند و به اهل خود سرکشی کنند .
اما مدت دیدار متناسب با لیاقت آنهاست، بعضی هر جمعه بعضی هرماه و بعضی هر سال... حالا اماده شو که تو در این لحظه میتوانی به دیدار آنها بروی...
.
⚫️تاریکی شب دنیا را سیاه پوش کرده بود،روی دیواری نشستم و خانواده ام را زیر نظر گرفتم.
همسرم مشغول کارهای خانه بود و بچه هایم مشغول انجام تکالیفشان...سری به نزدیکان دیگرم نیز زدم و از اینکه هیچ کدام را مشغول انجام گناهی ندیدم خوشحال شدم و چون دیگر طاقت ماندن در دنیا را نداشتم به خانه ام در دار السلام برگشتم.
.
✅مدتها بود که زندگی باصفای خود را در دارالسلام ادامه میدادم و هر از گاهی از هدایای فرزندان و دوستانم بهره مند میشدم.
هدایای آنها که عموما شامل دعا و استغفار و صلوات بود مرتب به من میرسید و مرا چون غریقی که نجات یافته باشد،خوشحال میکرد.
🍃هرکس بر سر مزارم حاضر میشد خوشحال میشدم و با او انس میگرفتم.
حتی یک فاتحه آنها برای من از تمام دنیا خوشحال کننده تر بود ولی میدانم که زندگان این حقیقت را درک نخواهند کرد..
✍ادامه دارد...