eitaa logo
حیات طیبه
186 دنبال‌کننده
15هزار عکس
12.1هزار ویدیو
151 فایل
❤اللهم عجل لولیک الفرج ❤اللهم احفظ قائدنا الامام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻عیدی فجرانه دولت به مردم 🔹مرحله جدید و بزرگ طرح ملّی کالابرگ الکترونیکی با عنوان «طرح فجرانه» در راستای حمایت مضاعف از سبد غذایی خانوار یارانه‌بگیر با اولویت خانوار دهک‌های پایین جامعه(اول تا هفتم) در دهه مبارک فجر و همزمان با چهل‌وپنجمین سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی از ۱۷ بهمن‌ماه آغاز و تا ۱۷ اردیبهشت‌ماه سال آینده ادامه خواهد داشت و در این طرح اعتبار خرید ۱۱ قلم کالابرگی از ۱۲۰ هزار تومان به ۲۲۰ هزار تومان افزایش خواهد یافت. 🔹در «طرح فجرانه» یک سبد ۱۱ قلمی برای تأمین حداقل کالری، پروتئین، ریزمغذی و ویتامین‌های لازم برای هر فرد(منطبق با نظر انستیتو تغذیه ایران و وزارت بهداشت)با قیمت‌های مبنای سال ۱۴۰۱ انتخاب شده است و مابه‌التفاوت آن قیمت‌ها با قیمت روز(۱۴۰۲) از محل یارانه جدید دولت تأمین خواهد شد، بدین صورت که قیمت روز سبد مشتمل بر ١١ قلم، ۷۴۳ هزار و ۷۵۰ تومان بوده که خانوار دهک‌های اول تا هفتم درآمدی در صورت خرید بسته می‌بایست قیمت سال ۱۴۰۱ را به مبلغ ۵۲۳ هزار و ۳۰۰ تومان از جیب خود پرداخت نمایند و مابه‌التفاوت آن تا قیمت روز به مبلغ ۲۲۰ هزار و ۴۵۰ تومان از محل اعتبار جدید دولت تأمین می‌گردد. 🔹در طرح جدید شرط ۲۰۰ هزار تومان خرید از یارانه حذف شده و اعتبار تشویقی (۲۲۰ هزار تومانی) علاوه بر یارانه ۳۰۰ و ۴۰۰ هزارتومانی فعلی بوده و خانوار یارانه‌بگیر به‌صورت مجزا یارانه نقدی خود را ماهانه دریافت خواهند نمود. مبلغ حمایتی دولت به‌صورت اعتبار در حساب سرپرست خانوار تخصیص یافته و در زمان خرید و متناسب با میزان خرید مصرف می‌شود. خانوار می‌تواند اقلام طرح را در سقف وزنی و کالایی تعریف شده خرید نمایند و امکان جا‌به‌جایی اعتبار بین گروه‌های کالایی مقدور نبوده به‌عنوان مثال با اعتبار برنج امکان خرید روغن وجود ندارد و فقط برای گروه لبنیات(شیر، پنیر و ماست) امکان‌پذیر می‌باشد. ضمناً یارانه هر قلم غذایی به‌صورت مجزا پرداخت خواهد شد. 🇮🇷حیات طیبه🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/2840461424C69a94a5cc0
🔸 ته پیاز و رنده رو پرت کردم توی سینک... اشک از چش و چارم جاری بود...! 🔸 در یخچالو باز کردم و تخم مرغ رو شکستم روی گوشت، روغن رو ریختم توی ماهیتابه و اولین کتلت رو، کف دستم پهن کردم و خوابوندم کف تابه... برای خودش جلز جلز خفیفی کرد، که زنگ در رو زدن...! 🔸 پدرم بود... بازم نون تازه آورده بود... 🔸 نه من و نه شوهرم حس و حال صف نونوایی نداشتیم. 🔸 بابام می گفت : «نون خوب خیلی مهمه... من که بازنشسته ام، کاری ندارم، هر وقت برای خودمون گرفتم، برای شما هم میگیرم...» 🔸 در میزد و نون رو همون دم در می داد و می رفت... هیچ وقت هم بالا نمی اومد، هیچ وقت...! 🔸 دستم چرب بود، شوهرم در رو باز کرد و دوید توی راه پله... 🔸 پدرمو خیلی دوست داشت. کلا پدرم از اون جور آدمهاست که بیشتر آدمها دوستش دارن، این البته زیاد شامل مادرم نمیشه...! 🔸 صدای شوهرم از توی راه پله می اومد که به اصرار تعارف می کرد و پدر و مادرم رو برای شام دعوت می کرد بالا !! 🔸 برای یک لحظه خشکم زد ... هی اصرار میکرد، اصرار میکرد...! 🔸 آخر سر، در باز شد و پدر مادرم وارد شدن... 🔸 من اصلا خوشحال نشدم... خونه نا مرتب بود... خسته بودم... تازه از سر کار برگشته بودم... توی یخچال میوه نداشتیم... 🔸 چیزهایی که الان وقتی فکرش رو میکنم، خنده دار به نظر میاد... اما اون روز لعنتی، خیلی مهم به نظر می رسید 🔸 شوهرم اومد توی آشپزخونه تا برای مهمان ها چایی بریزه... اخم های درهم رفته ی من رو دید...! 🔸 پرسیدم: «برای چی این قدر اصرار کردی...؟!» 🔸 گفت:‌ «خب... دیدم کتلت داریم، گفتم باهم بخوریم.» 🔸 گفتم: «ولی من این کتلت ها رو برای فردا هم درست می کردم.» 🔸 گفت: «حالا مگه چی شده...؟!» گفتم: چیزی نیست...؟؟؟!!! 🔸 در یخچالو باز کردم و چند تا گوجه فرنگی رو با عصبانیت بیرون آوردم و زیر آب گرفتم. 🔸 پدرم سرش رو توی آشپزخونه کرد و گفت: «دختر جون، ببخشید که مزاحمت شدیم... میخوای نونها رو برات ببرم سر سفره...؟!» 🔸 تازه یادم افتاد که حتی بهشون سلام هم نکرده بودم...!!! 🔸 پدر و مادرم تمام شب، عین دو تا جوجه کوچولو روی مبل کز کرده بودن...! 🔸 وقتی شام آماده شد، پدرم یه کتلت بیشتر بر نداشت... 🔸 مادرم هم به بهانه ی گیاه خواری، چند قاشق سالاد کنار بشقابش ریخت و بازی بازی کرد...! 🔸 خورده و نخورده خداحافظی کردن و رفتن... 🔸 این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت...!!! پدر و مادرم هر دو فوت کردن. 🔸 چند روز پیش برای خودم کتلت درست میکردم که فکرش مثل برق از سرم گذشت... 🔸 نکنه وقتی با شوهرم حرف می زدم پدرم صحبت های ما رو شنیده بود...؟! نکنه برای همین شام نخورد...؟! 🔸 از تصورش مهره های پشتم تیر میکشه و دردی مثل دشنه ته دلم می شینه... 🔸 راستی چرا هیچ وقت برای اون نون سنگک ها ازش تشکر نکردم...؟! 🔸 آخرین کتلت رو از روی ماهیتابه بر میدارم... یه قطره روغن میچکه توی ظرف و جلز محزونی میکنه...! 🔸 واقعا چهار تا کتلت چه اهمیتی داشت...؟! 🔸 حقیقت مثل یک تکه آجر توی صورتم میخوره: «من آدم زمختی هستم...!» 🔸 زمختی یعنی : ندانستن قدر لحظه ها، یعنی نفهمیدن اهمیت چیزها، یعنی توجه به جزییات احمقانه و ندیدن مهم ترین ها... 🔸 حالا دیگه چه اهمیتی داشت وسط آشپزخانه ی خالی، چنگال به دست، کنار ماهیتابه ای که بوی کتلت می داد، آه بکشم...؟! 🔸 آخ... چقدر دلم تنگ شده براشون... فقط… فقط اگه الان پدر و مادرم از در می اومدن تو، دیگه چه اهمیتی داشت خونه تمیز بود یا نه...! میوه داشتیم یا نه...! 🔸 همه چیز کافی بود... من بودم و بوی عطر روسری مادرم... دست پدرم و نون سنگک...! 🔸 پدرم راست می گفت که: نون خوب خیلی مهمه... 🔸 من این روزها هر قدر بخوام می تونم کتلت درست کنم... اما کسی زنگ این در رو نمیزنه... کسی که توی دستهاش نون سنگک گرم و تازه و بی منتی بود، که بوی مهربونی می داد. 🔸 اما دیگه چه اهمیتی داره...؟! 🔸 چیزهایی هست که وقتی از دستش دادی اهمیتشو می فهمی...! 🔸 زمخت نباشیم...!!! ✍ خانم میلانی پ.ن: شادی روح پدر مادرهایی که از پیشمان رفته اند و سلامتی پدر مادرهایی که الحمدلله کنارمان هستند، صلوات 🇮🇷حیات طیبه🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/2840461424C69a94a5cc0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عارفانه های🌿 فرشی تا عرشی مدبرانه یه خانم خوش اخلاق حکایت خودشو برایم تعریف کرد که از کسی چنین چیزی نشنیده بودم ... او گفت : 🏡 من در خانه‌ام همه اتاق‌های منزلم را اسم گذاری کرده‌ام. 🛋 اتاق نشیمن را اتاق تهلیل نامیده‌ام. و هر گاه وارد آن می‌شوم لااله الاالله می‌گویم. 👨🏻‍🍳 آشپزخانه‌ام اتاق استغفار است، وارد آن که می‌شوم، در آشپزخانه که کار می‌کنم و غذا می‌پزم، ذکر استغفرالله العظیم واتوب الیه را می‌گویم. 🍽 اتاقی که مخصوص پذیرایی از مهمان‌هاست را اتاق صلوات نامیده‌ام. هرگاه که وارد آن می‌شوم اللهم صل علی الله محمد وعلی آل محمد می‌گویم. 👬و اتاق بچه‌ها را که تمیز می‌کنم تسبیحات را با خود زمزمه می‌کنم. سبحان الله والحمدالله ولا اله الا الله والله اکبر 🌳هنگام آب دادن به درخت و گلدان‌ها تکبیر را تکرار می‌کنم. الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر هنگام استراحت با کنار دست گذاشتن یک محصف به نیت سلامتی امام زمان عج یک صفحه قرآن تلاوت میکنم و خلاصه در هر اتاق و مکان تا کارم در آنجا تمام بشود، ذکری که نامش را بر آنجا گذاشته‌ام، می‌خوانم تا زبانم از ذکر غافل نباشد. 💖 این شیوه کارم، لذت بخش است و قلبم مطمئن است و برکت به خانه‌ام می‌آید. گفتم ماشاءالله از این فکر جالب شما واقعا خوشم آمد، به شما هم می‌گویم تا لذت ببرید 🇮🇷حیات طیبه🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/2840461424C69a94a5cc0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تنها یارم امام حسین .... راه چارم امام حسین ... 😔یک‌کربلامیدی‌آقا 🇮🇷حیات طیبه🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/2840461424C69a94a5cc0
20.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 وقتی سازنده ی شکارچیِ شنبه نیز در شناخت ماهیت در قاب تصاویر متوقف شده، از حجاب تکنیک عبور نمی کند و به عمق نمیرسد نتیجه اش این می شود که با ژست ناصحِ دلسوز، کراوات و را در دست بلند می کند و همان را طلب می نماید که نوچه های مصی در چهارشنبه های سفید با به باد دادن شال و روسری می خواستند. ❌ بله، شیخ طادی هم در دام جنگ شناختی، بلعیده شده است. ✍ مریم اشرفی گودرزی 🇮🇷حیات طیبه🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/2840461424C69a94a5cc0
هدایت شده از اندیشکده قصد
دیگر زمان آن گذشته که دعوای انقلابی و غیرانقلابی را در انتخابات مطرح کنیم و از ترس غیرانقلابی ها به مشاهیر و صاحبان مکنت و حزب و گروه که طبعا به خاطر تبدیل شدن به گونه ای از سلبریتی مقداری رای را به خود جذب می کنند پناه بریم. امروز ایران در انتخاب میان دو عبا و دو چادر قرار گرفته است. عبایی که زیر آن قلبی برای لیبرالیسم و دانش استعمار می تپد و عبایی که زیر آن قلبی برای استقلال و دانش انقلابی می تپد. چادری که زیر آن قلبی برای تجمل می تپد و چادری که زیر آن قلبی برای پابرهنگان می تپد. امروز باید اندیشه را انتخاب کرد. پیچیدگی ماجرای انقلاب بسیار زیاد شده و مرزها بسیار مبهم تر از آن است که فقط این جمله که "من انقلابی ام"، شاخص دقیقی برای شناخت باشد. امروز به انسان هایی نیاز داریم که از اعماق وجود تفاوت های ساختاری تفکر انقلابی و تفکر سکولار را بشناسند. امروز نیازمند عالمان نظریه ساز و البته شبکه ساز هستیم. پس باید مراقب باشیم که تساهل نکنیم. از این روست که به عنوان یک مجموعه اندیشگاهی که سالهاست بر حوزه های علوم اجتماعی و به ویژه اقتصاد متمرکز هستیم و جریان های مختلف را خوب استشمام کرده ایم به این نتیجه رسیده ایم که باید در شناخت کاندیداهای دارای اصالت اندیشه و عمل وارد شویم. از اینجاست که ابتدا برای قم و در صورت تکمیل و تدقیق اطلاعات، حتی الامکان برای سایر مناطق، افرادی را معرفی و پیشنهاد خواهیم کرد. اندیشکده قصد نه یک حزب و نه یک گروه سیاسی است. این اندیشکده متشکل از جوانانی متخصص در حوزه های علوم اجتماعی است که سالهاست برای ارتقای انقلاب اسلامی می کوشد و با جریان های غیر انقلابی مبارزه می کند. پیشنهاد ما برای شهر مقدس قم: ۱- حجت الاسلام سید محمدرضا رضی ۲- دکتر سید منان رئیسی ۳- دکتر محمد شربتی امیدواریم مردم و جریان های سیاسی هم از این رویکرد استقبال کنند. 💠 اندیشکده قصد 💡@qasdna_ir
امشب مسجد الزهرا در خانی آبادنو @Sabeti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حلما دختر خردسال شهید پوریا احمدی خطاب به رهبر انقلاب: حالا که به سن تکلیف نرسیدم، میشه شمارو یه کم بغل کنم؟🥺😌 🇮🇷حیات طیبه🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/2840461424C69a94a5cc0