فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«بسم الله»
🌹حضرت #مادر
اگر یک روزی کسی بهتون گفت #اسلام برای زن ارزش قائل نشده؛
بهش بگید جملش رو به این شکل اصلاح کنید: «اسلام در مقابل ناموس برای هیچ چیز ارزشی قائل نشده...»
یعنی چی، یعنی صدهزار مرد پیلتن حاضرن تیکه تیکه بشن، اما آب تو دل ناموسشون تکون نخوره!
حاضرن هر کاری بکنن و از جونشون بگذرن اما کسی به ناموسشون نگاه چپ نکنه!
ما ملّتی هستیم که اعتقادمون میگه:
«صد #پسر در خون بغلتد، گم نگردد #دختری!»
بهش بگید ما کف پای مادرامون رو میبوسیم و روی چشممون میگذاریم چون بوی #بهشت میده،
چون دینمون گفته بهشت زیر پای #مادر است!
بهش بگید از نظر شما زن اگر هم باارزش باشه، نهایتا کالای باارزشی است برای لذتجویی دیگران...
این ارزش #زن نیست، سرزنش زن است...
#امیرالمؤمنین(علیه السلام):
«الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَةٍ»
«زن گلی خوشبو است و پیشکار نیست»
🌱ولادت حضرت #مادر بر همه #مادران مبارک باد!🌱
"یِه_بَنْدِه_خُدا"
🇮🇷@hayatetayebe1
”بی مادری ...”
همه ما میدانیم که بچه ها از همان ابتدا که زبان باز میکنند شروع میکنند به سوال پرسیدن؛
مامان!
این چه؟
این چرا داغه؟
اون چرا سرده؟
چرا نباید به این دست بزنم؟
چرا نباید این پفکو که خیلی خوشمزست بخورم؟
چرا باید این شربت بدمزه رو بخورم؟
چرا باید تو زمستون کلاه بذارم؟
ووو مهمترین سوال:
خدایی که میگی انقدر مهربونه کجاست؟
چرا نمیبینمش؟
البته خیلی از این سوالها را به زبان نمیاورد در عمل نشان میدهد و مقاومت میکند برای انجام کار درست
چرا؟
چون چیز مضر برایش لذت بخش است و نمیداند که در پی آن لذت، چه آسیبی خوابیده!
به نظر شما مادر، وقتی با حرص بچه برای خوردن پفک یا دست زدن به ظرف غذای داغ، مواجه میشود در وهله اول باید چه بکند؟
داد بزند؟
بچه را دعوا کند؟
دستو پای بچه را ببندد؟
بزندش؟!
بگوید آزادی هرکار دوست داری انجام بده؟!
یاقبل از هر اتفاقی تلاش کند با زبان بچه فهم
دلایل درستی ونادرستی یک عمل را برایش توضیح بدهد وتبیین کند؟
سوال؛
جامعه هیچ! ما والدین چند ساعت وقت گذاشتیم برای تبیین موضوع حجاب،برای فرزندانمان؟
چند ساعت درمورد ایران واهمیت عرق ملی و وطن پرستی بافرزندانمان صحبت کردیم؟
چقدر از واقعیت انسان ازخدا گفتیم؟!
(اصلا خودمان میدانیم که برایشان بگوییم؟!)
چقدر به شیوه درست به مخالفتهایی که از سر سوالات ذهنی میکنند، پاسخ دادیم؟!
حالا برگردیم به جامعه...
نظام اموزشی و تربیتی و فرهنگساز ما، چقدر برای #تبیین به زبان جامعه، توان و زمان و زبان صرف کرده؟
ما با بچه های ایران زمین با زبان کپی برداری شده از غرب و سبکهای غربی حرف زدیم!
از مدل خانه سازی وخوراک گرفته تا پوشاک و برنامه های تلویزیونی وسینمایی و دروس دانشگاهی
مسئولان مدعی، چندساعت برای هنرمندانمان وقت گذاشتند؟
برای فوتبالیستها؟!
برای...
جوان را بدون هیچ پشتوانه عقیدتی_سیاسی رها کردیم در دنیای گرگهایی که ذهن و روانش را مداوم میدرند به اسم دوست!
یک لحظه چشمها را ببندیم
خودمان را بگذاریم جای جوانی که تحت هجمه مداوم رسانه ایست
در صفحاتش
زیر پستهایش
در سطح ظاهری جامعه
توسط انسانهاو اکانتهای فیک و واقعی و... تحت فشار مداوم است ومجبور است در این جامعه رسانه زده، بالنده شود
هیچ مسئولی هم حاضر نیست قبل از اینکه به طور کامل بیفتد در دامن دشمن، کنارش قراربگیرد
با او بنشیند واز نزدیک حرف بزند و وقت بذارد تا ذهنش را بازکند نسبت به واقعیت...
خب وقتی برای جوان فضایی ایجاد نکردیم که حقیقت را ببیندو خانواده ونظام مدیریت وتربیتیش را هم تقویت نکردیم
چطور توقع داریم در استادیومی که پر از وطن فروش فحاش است
موفق و سربلند برای کشورش بجنگد؟
یا #سرود_ملی را با غرور سردهد؟
درجامعه ای که انتظار بیحجابی وتبرج را از تمام بلندگوهای رسمی و غیررسمی به جوان دیکته میکندو لایه رویینش این توقع را از جوان جار میزندو اینطور میپسندد،چطور توقع داریم نوجوان وجوان در اوج شوق جامعه پذیری فعال، حجابش را نگه دارد؟!
ریشه واقعی برمیگردد به حذف نقش #مادر
”مادری کردن”گمشده این جامعست
منظور از مادر، معنای واقعی آن است
مربی...
همان که امام راحل همسنگ قرآن قرارش دادند
عنصر خالق خلاق تربیت کننده گفتمان ساز
نه صرف والده بودن
مادر را فراموش کردیم که مام وطن، مورد بی مهری قرار گرفت
این نقش جذاب مهم رابقدری کمرنگ کردیم وندیدیم که تا حدحذف کشید
برای همه چیز هزینه کردیم غیراز آموزش ”مادری” بسبک حضرت زهرا سلام الله علیها که هم مدیریت خانه وخانواده را به بهترین نحو داشتند و هم برای جامعه مادری کردند
البته عده ای خودجوش تلاش کردند وحفظش کردند و شهیدپرور شدند
لازم است بدانیم که این نقش جذاب را ازما دزدیدندو اکنون به اسم زن، زندگی، آزادی
نسخه مسموم شکلات پیچش را به خورد فرزندانمان میدهند
اما؛
همه چیز درست میشود
اگر؛
مدل حضرت زهرا سلام الله علیها برای بانوانمان تبیین و اجرایی شود
باید؛
زن را دید نه بخاطر زن بودنش
بلکه بخاطر جایگاه مادریش برای جامعه
تا مرد از دامنش به معراج رود
کافیست یادمان نرود که
همه ما در کل مسیر رو به پیشرفت زندگی، کودک نیازمند رشد، محسوب میشویم
ونیازمند مربیانی که در دامان مادران فرهیخته مربیگری اجتماعی را اموخته اند...
حرف زیاد است و مجال کم
کاش به مکتب تشیع ایمان بیاوریم و تلاش کنیم مطابقش عمل کنیم
و کاش بدانیم دستور جهاد تبیین حضرت آقا با هشتگ، اجرا نمیشود ...
سپاس از اینکه حوصله کردید و تا اینجا خواندید
التماس دعا
✍️ م.طالبی دارستانی
🇮🇷@hayatetayebe1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥یه شعر قدیمی و البته ماندگار بانوی شاعر در حضور رهبر انقلاب
🌸بمناسبت روز #مادر
🇮🇷@hayatetayebe1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بین #مادر بودن و فعالیتهای اجتماعی، کدوم رو انتخاب کنیم؟
🔸سوالی که مادران نسل جوان باید جواب درست آن را بدانند!
🇮🇷@hayatetayebe1
💢یک رویداد نادر و احتمالاً بیسابقه در تاریخ روحانیت
✅ یک معنا از #حکمرانی، نماندن در حصار چارچوبهای موجود و دادن پاسخهای متفاوت و خلاقانه به مسائل موجود است.
🔰 مثل پیشنهاد امام جمعه رامسر درزمینه دعوت مادر دو نفر از طلاب #حوزه_علمیه المهدی در مراسم #عمامه_گذاری نیمه شعبان، برای معمم کردن پسرهایشان.
✅ این در حالی است که معمولاً #طلاب دوست دارند به دست یکی از علما و بزرگان معمم شوند.
🔰 اما واقعاً چه کسی گفته که برکت معمم شدن به دست مادر، کمتر از معمم شدن به دست یک عالم ربانی است؟!
آیا این رویداد، فریاد زدن جایگاه رفیع #زن و #مادر در نگاه دینداران و اهالی کسوت #روحانیت نیست؟!
#حکمرانی_فرهنگی
🇮🇷حیات طیبه🇮🇷
https://eitaa.com/joinchat/2840461424C69a94a5cc0
امام سجاد علیه السلام:
حق مادرت این است که بدانی او با گوش و چشم و دست و پا و مو و پوست و تمام جوارحش تو را حفاظت نموده و از تو نگهداری کرده،و از این کارش هم خرم و شاد بوده....
📚 تحف العقول صفحه۲۴۲
#روز_مادر
#مادر
🇮🇷حیات طیبه🇮🇷
https://eitaa.com/joinchat/2840461424C69a94a5cc0
هدایت شده از ســبــک زنـــدگــی🏴
🔴درد و دل یک دخترخانم پنجاه ساله
✍چند روزی است که ۵۰ ساله شده ام، اما هنوز مجردم.😭
🔻چیزی که هرگز فکرش را هم نمی کردم نه اینکه زشت بودم و یا موقعیت اجتماعی نداشتم نه .من در جوانی در #انتخاب_همسر دچار وسواس شدم.
🔘در فامیل از من به عنوان دختری یاد می کنند که منتظر مردی با اسب سفید بود. چند #خواستگار من از فامیل بودند که دست رد به سینه شان زدم و هنوز هم که هنوزه مورد سرزنش بزرگان فامیل هستم.
اولین خواستگارم در سن 19 سالگی پسر عمویم بود او کارمند یک داروخانه، با درآمد متوسطی بود. خانواده و خود او به من بسیار ابراز علاقه می کردند.
اما بزرگترین مشکلی که در #ازدواج با او می دیدم فاصله سنی مان بود.من و او تنها 5 ماه #فاصله_سنی داشتیم و احساس می کردم او نمی تواند مرا درک کند. از نظر من او خیلی بچه بود.بنابراین نتوانستم به او به عنوان یک همسر که تکیه گاهم باشد نگاه کنم.اینطوری اولین خواستگار خود را رد کردم و تا مدت ها به همین دلیل از خانواده عمویم فاصله گرفتم.
❌در 19 سالگی تقریبا 6 تا 7 خواستگار دیگر هم داشتم که هر کدام را به دلیلی رد کردم. در آن سال ها فکر می کردم نباید زندگی اطرافیانم را تجربه کنم.مثلا خواهرم که 17 سالگی ازدواج کرد و در کمتر از 6 سال صاحب 4 فرزند شد و لذتی از زندگی نبرد.بنابراین تصمیم گرفتم #درس بخوانم و پیشرفت کنم.در این میانه اگر یک خواستگار خوب هم داشتم از دست ندهم. اینگونه بود که درس می خواندم و کمتر به مسائل دیگر توجه داشتم.
🔷بعد از مدتی معلم شدم و کارم برایم از هر چیز مهم تر بود.
✳️دیگر به سن 25 سالگی رسیده بودم و خود را در اوج جوانی می دیدم.در آن سال ها هم تعداد زیادی خواستگار داشتم اما موقعیت اجتماعی به من اجازه نمی داد که بخواهم همسری پایین تر از سطح خود داشته باشم.
بنابراین هر خواستگاری که سطح #سواد و #موقعیت_اجتماعی اش کمتر از من بود را رد می کردم.
🔰تا قبل از سن 30 سالگی حداقل دو ماهی یکبار حضور خواستگار در خانه را تجربه می کردم.اما بعد از آن از این کار هم خجالت کشیدم و به مادرم گفتم:از این به بعد تا کسی به دلم نشیند و اطلاعات کافی درباره اش نداشته باشم به خانه راه نمی دهم. و با این توجیه که مگر اینجا نمایشگاه است که هر کسی بیاید و من را نگاه کند و برود تا تصمیم بگیرد.
🔸از این به بعد حضور خواستگاران در خانه مان بسیار کمرنگ شد.سن من هم بالا رفته بود و هرگز حاضر نبودم ریسک کنم. چرا که معتقد بودم تا قبل از 30 سالگی ممکن است که زندگی سخت را تحمل کرد اما بعد از این سال دیگر باید زندگی خوبی را داشت و حتما باید دارایی مرد در شان تو باشد.
چرا که بزرگترها می گفتند"هر چه نشینی بر تخت نشینی "یعنی هر چه قدر صبر کنی و دیرتر ازدواج کنی خواستگاران بهتری برای تو خواهد آمد.
پس از آن دیگر کسانی که خانه و ماشین نداشتند نمی توانستند گزینه خوبی برای ازدواج باشند.چرا که تجربه مستاجری و با خط اتوبوس سیر کردن را در خود نمی دیدم.از سن 30 به بعد علاوه بر شغل و موقعیت اجتماعی،داشتن خانه و ماشین هم برایم مهم بود.
⚜اما خواستگارانم دیگر کمتر مجرد بودند و اکثرا یا همسرانشان را به دلیل بیماری و تصادف از دست داده بودند و یا اینکه از هم جدا شده بودند.هرگز حاضر نبودم زندگی با مردی که تجربه زندگی قبلی داشته را تجربه کنم.از نظرم آن ها هم مردود بودند.من در رویاهای خود به دنبال شهزاده زرین کمری با اسب سفید می گشتم و همه خواستگاران مجرد خود را رد کرده بودم.حالا باید به چنین مردی جواب مثبت می دادم. آیا با این کار مورد #تمسخر دوست و فامیل قرار نمی گرفتم؟
♻️کم کم به سن 40 سالگی رسیدم. خواستگارانم خیلی کم شده بودند تقریبا هر 6 ماهی یک بار خواستگار از راه دور را تجربه می کردم.با این تفاوت که دیگر زندگی متاهلی را تجربه کرده بودند و بچه هم داشتند. تفاوت آن ها با هم در تعداد بچه ها بود و این موضوع برایم بسیار آزار دهنده بود.
♨️فشار خانواده هر روز بیشتر می شد و تعداد خواستگاران بسیار کم.آخرین مورد خواستگارم راهرگز فراموش نمی کنم که دو شبانه روز گریه می کردم.پیر مرد 65 ساله ای که صاحب داماد و عروس و نوه بودازمن خواستگاری کرد.
❌فهمیدم چقدر فرصت های خوبی را از دست داده ام.😭
چرا همکارم که تمام #صفات_خوب یک مرد در اوجمع شده بودفقط به خاطر چند سال فاصله سنی ردکردم.😞
⭕️سنم به 45 رسیده بود تصمیم گرفتم کمی عاقلانه تر فکر کنم. دیگر به مردانی که تجربه زندگی متاهلی داشتند و همسر خود را از دست داده بودند هم راضی شده بودم. اما کمتر کسی بود که همسرش را از دست داده باشد و بچه نداشته باشداگر هم بودچهره دلنشینی نداشت.
💔امروز در۵۰ سالگی حس #همسر شدن واز همه مهمتر حس #مادر شدن را ازدست داده ام.
امروز خواهرم با نوه هایش بازی می کندومن هنوزاندرخم یک کوچه منتظرخواستگارم.
❣امروزحسرت فرصتهای گذشته رامی خورم.😔
🌸کانال سبک زندگی
@sabkezendegi_ivle