eitaa logo
"حَیاط پُشتی"
156 دنبال‌کننده
545 عکس
85 ویدیو
0 فایل
_همه ما دیوانه ایم؛ فقط آنهایی که در تیمارستان اند لو رفته اند... خویشکُشی چرا؟ بیا راجبش حرف بزنیم. @petrichorehttps://harfeto.timefriend.net/17348868533671
مشاهده در ایتا
دانلود
دنبال زخمی تازه میگشت تا درد کهنه‌اش را از یاد ببرد... "عباس‌معروفی"
Eshgh Asan Nadarad.mp3
3.07M
'جای تنهایی در سینه ها مانده رفته مجنون و لیلا به جا مانده..' "حیاط‌پشتی"
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست من که یک امروز مهمان توام فردا چرا نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا شور فرهادم بپرسش سر به زیر افکنده بود ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر این سفر راه قیامت میروی تنها چرا
هر بامداد تا نور مهر می‌دمد از کوه های دور من بال میگشایم،چابک تر از نسیم پیغام صبحدم را با شعر های روشن پرواز می‌دهم!
انبوه خفتگان را با نغمه های شیرین آواز می‌دهم از‌ نور حرف میزنم،از نور از جان زنده،از نفس تازه،از غرور.
گویند این و آن : _《خود را از این تکاپوی بیهوده وارهان! بی حاصل است این همه فریاد در گوش های کر! دیوانه حرف میزند از نور با موش های کور!
بیگانه با تمامی این حرف های سرد من ، همچنان صبور با عشق،شوق،شور انبوه خفتگان را آواز میدهم. پیغام صبحدم را پرواز میدهم.
هر سو که می‌روم در گوش این و آن حتی در ازدحام خیابان از نور حرف میزنم، از نور ... . "فریدون مشیری"