eitaa logo
🌺حیات سمائی..فی الارض🌺
91 دنبال‌کننده
525 عکس
198 ویدیو
7 فایل
عرض سلام و ادب خدمت اعضای محترم کانال اگه سوالی در مورد مطالب کانال دارین به این ای دی مراجعه کنین Noormohamadian110
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ همسرم شهید ڪمیل خیلے بود☺️ مثل یہ مادرے ڪہ از بچہ اش مراقبت میڪنہ از من مراقبت میڪرد... یادمه تابسـتون بود و هوا بود خستہ بودم، رفتم پنڪہ رو روشن ڪردم وخوابیدم😴 «من بہ گرما خیلے حساسم» خواب بودم واحساس ڪردم هوا خیلے گرم شدہ و متوجہ شـدم برق رفته بعد از چند ثانیہ احساس خیلے ڪردم🌱 و به زور چشمم رو باز ڪردم تا مطمئن بشم برق اومدہ یا نہ... دیدم ڪمیل بالای سرم یه ملحفہ رو گرفتہ و مثل پنڪه بالای سرم مے چرخونہ تا بشم😇 ودوبارہ چشمم بسته شد ازفرط خستگے... شاید بعد نیم ساعت تا یکساعت خواب بودم و وقتے بیدارشدم دیدم ڪمیل دارہ اون ملحفه رو مثل پنڪہ روے سرم مے چرخونه تا خنڪ بشم...😳😢 پاشدم گفتم ڪمیل توهنوز داری مےچرخونے!؟ خستہ شدی😞 گفت: خواب بودی و برق رفت و تو چون به گرما میترسیدم از گرمای زیاد از خواب بیدار بشے ودلم نیومد☺️ 🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💞 میگفت: بزرگ شدن و قدکشیدن بچه هامو و... همه چی رو دوست دارم ببینم ولی خب اجازه نمیده. منم از ته دل راضی بودم که تو این راه رفته، توی راه اهل بیت... اگه بهش میگفتم بخاطر من نرو... پس چی میشد... لحظه آخر بهش پیامک زدم، گفتم: راضی ام به رفتنت... دوست دارم تمام تلاشت باشه...منم اینجا تاجایی که میتونم از بچه ها مراقبت میکنم. تو فقط دعا کن... کاش میدونستی چه محکمی هستی... تولدم قابی بود باخط قشنگش که نوشت... فاطمه ی عزیزم مهرتان سنجیده ام خوبان فراوان دیده ام اما تو چیز دیگری... 💕💞💕 💓 شهدا 🌷 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همسرش نقل مے کند: 🍃منوچـــہربہ من مـــےگفت:((فـــــرشته!هیـــچ ڪـــس براے مــــن بہـــترازتو نیست دراین دنیا! میخواهـــــم ایــــن عشــق رابرسانم بہ عشــــق خدا)) وقتــــے هـــم بہ ترڪش هایی کـــہ نزدیـــک قلبــــش بودغبـــطہ مـــے خوردم.... مــــے گفــت:خـــانم شمــــاڪـــہ توے قلـــب مایید! 🌹شہـــیدمنوچهر مدق 📚اینک شوکران 🌷یادش با ذکر
📌رفتم دستمو گذاشتم رو شونش گفتم: سلام جعفر... یدفعه ناخودآگاه یه سیلی زد تو صورتم....! . . . بعدش که آرام‌بخش بهش زدن آروم شد باز رفتم پیشش؛ بهم گفت یه نفرو زدم برو پیداش کن ازش حلالیت بگیر فقط یادم نمیاد کیچ بوده 😓 گفتم حالا مهم نیست میدونن حالت خوب نبوده... ... با اصرارش بالاخره گفتم: فکر کن منو زدی گفت تو رو زدم؟؟! . . . ❣{چادرمو گرفت، گریش گرفت عادتی که داشت تو شبای قدر و محرم اشکاشو با چادرم پاک می‌کرد چادرمو گرفت اشکاشو پاک کرد... 💔} 💣 ♥ ⚡یا بهتره بگیم... یادمان باشد در همین کوچه ی ما همسری بود که عشقش را داد تا تو عاشق بشوی🥀 ❤️💛💚