eitaa logo
حیـّان🇵🇸
864 دنبال‌کننده
689 عکس
128 ویدیو
10 فایل
حیّان: زنده؛ نام شهیدی در کربلا.. بهره‌ی هر کدام شما از زمین، به اندازه‌ ی طول و عرض قامت شماست.. - امیرالمومنین علی(ع)، خطبه‌ی۸۳ نهج‌البلاغه. ناشناس: https://daigo.ir/secret/81278163 پاسخ پیام‌هایتان: @hayyeragheb
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مَرقومه
خداوندِ تابلوهای : تکبر = پنچری
کبر نباید هم‌نشین دائمی شود؛ و حتی اگر دمی مهمان شد، باید ناخوانده بودنش حفظ شود. گاهی شرایط و نقش‌هایی که مدبر عالم می‌چیند چنان پیش می‌رود که باید بتوانی سربلند از این امتحانی بیرون بیایی که من می‌گویم قدرترین مانع ترقی آدمی‌ست. هیچ خلقتی و هیج حالتی به وسعت و سرعت کبر آدم را زمین نمی‌زند، منِ متور باد می‌کند و چون جنازه‌ای تنیده شده در مرداب، بوی گند و کثافات می‌دهد. می‌دانید، آدمی که چشم می‌شنود، باید قبلش چشم گفته باشد. جدی جدی این را می‌گویم، چشم خانواده می‌شنوی، قبلش باید نوکری کسی را کرده باشی؛ مختصرش اینکه، آدم اگر بخواهد از آدمیزادی به انسانیت برسد، باید کسی را برگزیند و در برابر او به خاک بیفتد‌. قوی‌ترین یاران علی [ع] را صفات رذیله از سپاه حسین [ع] جدا کرد‌. شمر، از ابتدا شمر نبود، وقتی احساس کسی شدن کرد، شمر شد‌. انسان نباید احساس کسی شدن بکند، بلکه باید احساس مجذوب و ممزوج شدن بکند، احساس درهم‌تنیدگی و انبساط، احساسی بیشتر آن فاصله‌ی کذایی. مثلا اگر یک جایی دیدی یک چیزی دارد بهتر می‌شود، مثلا دیدی یک مدتی‌ست داری قشنگ‌تر صبوری می‌کنی، یادت باشد که این برنامه‌ی خداست برای اینکه یک اسم خودش را در تو فعال کند، و شاید توانایی خودت را نشانت دهد‌. هر که اسامی بیشتری در خود فعال کرده باشد، قریب‌تر است، هرکه پرت و پلا و ویلان عالم چهارپایان بود، گذر و امرار معاشش به همو باز می‌گردد. - زهرا.
من باید یاد بگیرم کم کم من نباشم، همه او باشد؛ که من او شوم ..
حیـّان🇵🇸
من باید یاد بگیرم کم کم من نباشم، همه او باشد؛ که من او شوم ..
در هر فلکی مردمکی می‌بینم هر مردمکش را فلکی می‌بینم ای احول اگر یکی دو می‌بینی تو بر عکس تو من، دو را یکی می‌بینم ..
شهید رئیسی هنوز هم زنده و دلسوز است، هنوز هم حرارت تقوایش در هوای این اطراف می‌پیچد. من این روزها کارم که گیر می‌افتد، شخص عزیز او را واسطه قرار می‌دهم؛ که اگر زنده بود و می‌فهمید، تا منتهی توان کمک می‌کرد، چه برسد به حالا که دستش باز است، آن هم چه بازی..
خودت را از رحم دنیا بیرون بکش یا ابن آدم! تو اسباب و اثاثیه‌ات بیش از زندگی در این چهاردیواری حقیرانه‌ست. به تو یک چیزهایی داده‌اند که اگر بخواهی اینجا جایش بدهی، خیلی ساده‌لوحانه جلوه می‌کند‌. چه کسی گردنبند مروارید را در گردن چارپایی علیل و لایعقل می‌اندازد؟ گمان می‌کنی آنچه ما می‌کنیم، با این تمثیل مروارید و چارپا، تفاوتش زمین تا آسمان است؟ همین هم از چشم‌پوشی‌های ما از حقایق‌ست. آنکه قیمت جنس را نداند، به نااهل، و بی‌مقدار می‌فروشد؛ خودفروشی نکن یا ابن حلال¹. ؛¹ ای حلال زاده.
هدایت شده از ناشناس حیـان🌿
📪 پیام جدید
ما هیچ رخت عزا بر تن نخواهیم کرد، که تاریخ گواهی می‌دهد شهادت غایة‌الآمال مسلمین است؛ این پارچه‌ی سیاه و چشم گریانی که می‌بینید از درد دلِ سوخته و نفس رمیده خودمان‌ست، از وحشتی که از جاماندن از قافله‌ی فرزند حسین [ع] داریم..
حیـّان🇵🇸
ما هیچ رخت عزا بر تن نخواهیم کرد، که تاریخ گواهی می‌دهد شهادت غایة‌الآمال مسلمین است؛ این پارچه‌ی سی
هیزم به پای هیبت هجران نشانده‌ام آتش گرفته‌ام که ببیند حقیر را از سلسله کرامت یار، این مرا بس است از در مَراند و نرهاند اسیر را.. - راغب.
حیـّان🇵🇸
هیزم به پای هیبت هجران نشانده‌ام آتش گرفته‌ام که ببیند حقیر را از سلسله کرامت یار، این مرا بس است ا
بر سر کشیده‌ام به عطش این حریر را تا بنگرم بدون مهابا امیر را بر غم مرو که شیوه رندان رکود نیست برخیز و ‌با جنون بشکان این سریر را هیزم به پای هیبت هجران نشانده‌ام آتش گرفته‌ام که ببیند حقیر را از سلسله کرامت یار، این مرا بس است از در مَراند و نرهاند اسیر را باد صبا، خبر ز می و ساقی‌ام بده این‌بار می‌روم برسانم سفیر را ارثیه‌ی قدیم شما بنده‌پروری‌ست دریا کن از کرامت خود این کویر را.. یا رب، اگر شود که بیایم کمی به چشم می‌سوزم این سکون و غرور کبیر را.. مشتی گزاف مردم بی‌دل نوشته‌اند برخیز و پاک کن غلط این ضمیر را.. - زهرا؛ ۱ آبان ۱۴۰۳.
این راه را حسین با سر رفته، تو چگونه می‌خواهی با غرور و بی‌اعتنایی و با خور و خواب و ولنگاری به انجام برسانی .. - استاد حائری؛ کارگردان عارف کلمات.