بگیر ای مرگ عالم را در آغوش
که از فرق علی خون میزند جوش
متاب ای مه متاب ای مه که امشب
چراغ عمر مولا گشته خاموش
به جز سجّاده و محراب خونین
به هر جا بنگرم باشد سیه پوش
در و دیوار مسجد را مشوئید
مبادا تا شود این خون فراموش
چه سان باور کنم مرگ علی را
گمانم باز مولا رفته از هوش
سزای آن همه خوبی همین بود
که خون در سجده ریزد از سر و روش
کجا رفت آن که رنج عالمی را
چو قوت مستمندان برد بر دوش
صدای واعلیا واعلیا
رسد امشب زهر ویرانه بر گوش
چو اطفال یتیم کوفه (میثم)
گرفته زانوی ماتم در آغوش
✍️ شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
#شعر
#لبیک_یا_علی(ع)
#حضرت_امیر_المؤمنین_امام_علی(ع)
#استاد_حاج_غلامرضا_سازگار
#حسینیه_اعظم_زنجان
آدرس صفحه اینستاگرام : 👇
🆔 Instagram.com/Official.haz.ir
آدرس کانال تلگرام : 👇
🆔 https://t.me/haz_ir
آدرس کانال ایتا : 👇
🆔 https://eitaa.com/haz_ir