eitaa logo
『 حضرت‌عشق 』🇵🇸
308 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
31 فایل
بسم‌رب‌المهدے🌿•• سربازان‌امام‌زمان (عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشـریف) ازهیچ‌چیزجزگناهان‌خویش‌نمی‌هراسند ッ♥️ -شهید‌آوینی🕊 بخون‌از‌ما🗒 『 @sharayet_hazraateeshgh313https://daigo.ir/secret/991098283 گَـــر سخـنی باشــد‌👆🏼…
مشاهده در ایتا
دانلود
بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س. قسمت ... اوست که ، و دوباره مى کند مى بخشد و برمى انگیزد... من که از من بود، زندگى را گفت. که از من بود، با دنیا وداع کرد. و که از من بودند، رخت خویش از این ورطه بیرون کشیدند. باید بود، باید ورزید، باید داشت... تو در همان بى خویشى به سخن درمى آیى که: _✨برادرم! تنها زیستنم! تو بودى وقتى که جان پیامبر از قفس تن پرکشید. گرماى نفسهاى تو جاى مهر را پر مى کرد وقتى که مادرمان با شهادت به عالم غیب پیوند خورد. تو بودى براى من و حضور تو از جنس پدر بود وقتى که پرنده شوم یتیمى برگرد بام خانه مان مى گشت. وقتى که رفت ، همگان مرا به حضور تو سر سلامتى مى دادند. اکنون این تنها تو نیستى که مى روى،👈این پیامبر من است که مى رود، 👈این زهراى من است ، 👈این مرتضاى من است ، 👈این مجتباى من است. این من است که مى رود.... با رفتن تو گویى همه مى روند. اکنون عزاى یک قبیله بر دوش دل من است ، مصیبت تمام این سالها بر پشت من سنگینى مى کند. امروز عزاى مامضى تازه مى شود. که تو منى ، تو تنها همه گذشتگانى و تنها همه بازماندگان... حسین اگر بگذارد، حرفهاى تو با او تمامى ندارد.... سرت را بر سینه مى فشارد و داروى تلخ را جرعه جرعه در کامت مى ریزد: _✨خواهرم ! روشنى چشمم ! گرمى دلم ! مبادا بى تابى کنى ! مبادا روى بخراشى ! مبادا گریبان چاك دهى ! استوارى از توست . در کلاس تو درس مى خواند، در محضر تو تلمذ مى کند، در دستهاى تو پرورش مى یابد و دو کودکند که از دامان تو زاده مى شوند و جهان پس از تو را مى دهند. باش به رضاى خدا که بى رضاى تو این کار، ممکن نمى شود. در این شب غریب ، در این لحظات وهم انگیز، در این دیار فتنه خیز، در این شبى که آبستن بزرگترین حادثه آفرینش است ، در این دشت آکنده از اندوه و مصیبت و بلا، در این درماندگى و ابتلا، تنها مى تواند چاره ساز باشد. پس بایست !... قامت به نماز برافراز و ماتم و خستگى را در زیر سجاده ات ، مدفون کن . 🌟نماز، از دار فنا و پیوستن به دار بقاست . 🌟نماز، از دام دنیا و اتصال به عالم عقبى است . 🌟تنها نماز مى تواند این دل افسرده و جگر دندان خورده باشد. انگار نیز به این دست یافته اند.... خیمه هاى کوچک و به هم پیوسته شان مثل کندوى زنبورهاى عسل شده است که از آنها فقط نواى و آواى به گوش مى رسد. 🚩سپاه دشمن غرق در است ، صداى ، صداى هاى مستانه ، صداى و دهلهاى رعب برانگیز، به آنها لحظه اى مجال تامل و تفکر و پرهیز و گریز نمى دهد. به خود مى آمدند؛... کاش از این فتنه مى گریختند، کاش دست و دامنشان را به این خون عظیم نمى آلودند، کاش دنیا و آخرتشان را تباه نمى کردند، کاش فریب نمى خوردند؛ کاش تن نمى دادند؛ کاش دل به این دسیسه نمى سپردند. اگر کشتن حسین است..، با این سپاه هم حادثه محقق مى شود.... مگر سپاه برادرت چقدر است ؟ چرا انسان ، دستشان را به این خون آلوده مى کنند؟ چرا اینهمه آمده اند تا در سپاه کفر رقم بخورند؟ چرا بى جهت نامشان را در زمره اسلام ثبت مى کنند؟ نمى گویى به شما کمک کنند، شما از یارى آنها بى نیازید، خودشان را از مهلکه دنیا و آخرت درببرند. جان خودشان را نجات دهند، ایمان خودشان را به دست باد نسپرند. یک نفر هم از اهل جهنم کم شود غنیمت است. این چه است که دامن دلشان را گرفته است؟ این چه است که سرمایه را به غارت برده است ؟ چرا را بسته اند؟ چرا را گرفته اند؟ انگار مى تواند آنان را از این ورطه برهاند. .... اثری از ✍سیدمهدی شجاعی __________________ اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش 👇🍃🌸 @hazraate_eshgh
بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س. قسمت تو اگر بیفتى فرو مى افتد... و تو اگر بشکنى ، مى شکند.... پس ایستاده بمان... و کار را به انجام برسان... که کربلا را تو معنا مى کند... و توست که به عاشورا رنگ جاودانگى مى زند.... راه رفتن با روح ، ایستادن بى جسم ، دویدن با روان ، استقامت با جان و ادامه حیات با ایمان کارى است که تنها از تو بر مى آید. پس ایستاده بمان... و سپاهت را به سامان برسان و زمین و آسمان را از این بى سر و سامانى برهان.... پیش از هر کار باید را پیدا کنى . سکینه اگر باشد، هم است و هم . شاید آن کسى که زانو بر زمین زده و دو کودك را با دو بال در آغوش گرفته... و سرهایشان را به سینه چسبانده ، سکینه باشد. آرى سکینه است . این مهربانى منتشر، این داغدار تسلى بخش ، این یتیم نوازشگر، هیچ کس جز سکینه نمى تواندباشد. در حالیکه چشمهایش از گریه به سرخى نشسته... و اشک بر روى گونه هایش رسوب کرده ، به روى تو لبخند مى زند... و تلاش مى کند که داغ و درد و خستگى اش را با لبخند، از تو .... چه تلاش اما بى ثمرى ! تو بهتر از هر کس مى دانى که داغ پدرى چون حسین... و عمویى چون عباس... و برادرى چون على اکبر... و بر روى اینهمه چندین داغ دیگر، پنهان کردنى نیست... اما این تلاش شیرینش را پاس مى دارى و با نگاهت سپاس مى گزارى. اگر بار این مسؤولیت سنگین نبود، تو و سکینه سر بر شانه هم مى گذاشتید و تا قیام قیامت گریه مى کردید.... اما اکنون ناگزیرى که مهربان اما محکم به او بگویى : _✨سکینه جان ! این دو کودك را در آن خیمه نسوخته سامان بده و در پى من بیا تا باقى کودکان و زنان را از پهنه بیابان جمع کنیم. سکینه ، نه فقط با زبانش که با نگاهش و همه دلش مى گوید: _✨چشم ! عمه جان ! و را با مهر به بغل مى زند و با لطف در خیمه مى نشاند و به دنبال تو روانه مى شود.... باید باشد... آن زنى که نشسته است ، با خود زبان گرفته است ، شانه هایش را به دو سو تکان مى دهد، چنگ بر خاك مى زند، خاك بر سر مى پاشد، گونه هایش را مى خراشد... و بى وقفه اشک مى ریزد. خودت باید پا پیش بگذارى. کار سکینه نیست ، که دیدن دختر، داغ رفتن پدر را افزونتر مى کند. خودت پیش مى روى ، در کنار رباب زانو مى زنى . دست ولایت بر سینه اش مى گذارى... و از اقیانوس ، جرعه اى در جانش مى ریزى. آبى بر آتش! آرام و مهربان از جا بلندش مى کنى، به سوى خیمه اش مى کشانى و در کنار عزیزان دیگرى مى نشانى. از خیمه بیرون مى زنى. به افق نگاه مى کنى . سرخى خورشید هر لحظه پر رنگ مى شود. تو هم مگر پر و بال در خون حسین شسته اى خورشید!... که اینگونه به سرخى نشسته اى ؟! و که خود، خلوت شدن اطراف خیام را از دور و نزدیک دیده اند و این آرامش نسبى را دریافته اند،... آهسته آهسته از گوشه و کنار بیابان ، خود را به سمت ها مى کشانند. همه را یک به یک... با اشاره اى ، نگاهى ، کلامى ، لبخندى و دست نوازشى ، تسلى مى بخشى و ب سوى خیمه هایت مى کنى. اما هنوز ثابت بیابان کم نیستند.... مانده اند کسانى که زمینگیر شده اند،... پشت به خیمه دارند... یا دل بازگشتن ندارند. شتاب کن زینب جان ! هم الان هوا تاریک مى شود و پیدا کردن بچه ها در این بیابان ، ناممکن. مقصد را آن دورترین سیاهى بیابان قرار بده... و جابه جا در مسیر، از افتادگان و درماندگان و زمینگیران بخواه که را به خیمه برسانند... تا از و و و در امان بمانند. _✨بلند شو عزیزکم! هوا دارد تاریک میشود... اثری از ✍سیدمهدی شجاعی __________________ اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش 👇🍃🌸 @hazraate_eshgh