eitaa logo
『 حضرت‌عشق 』🇵🇸
289 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
31 فایل
بسم‌رب‌المهدے🌿•• سربازان‌امام‌زمان (عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشـریف) ازهیچ‌چیزجزگناهان‌خویش‌نمی‌هراسند ッ♥️ -شهید‌آوینی🕊 بخون‌از‌ما🗒 『 @sharayet_hazraateeshgh313https://daigo.ir/secret/991098283 گَـــر سخـنی باشــد‌👆🏼…
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🍃رمـــان .. 🌺🍃 قسمت ساعت۶/۴۰دقیقه عصر است🕰. دوباره به اتاقمان برگشتم ٬ اما اینبار با سری زخمی🤕 نه بهتر است بگویم با دلی زخمی💔٬ اما مگر خودم رضایت ندادم؟ مگر تمام این جمع گریان رضایت ندادند؟پس این شیون و زاری برای چه بود؟علی من نمرده است شده است آری شهید... 🕊 یادم است آن روز را... -اخه فاطمم چرا اینطور میکنی ؟😢 _......... -حرف نمیزنی دیگه خانومی هان؟ -علی بسه چی داری میگی؟ما تازه یه ساله ازدواج کردیم من نمیخوام...😞 -تروخدا گریه نکن جان علی گریه نکن عزیزم🌸 -علییی تروخدا نرووو ازت خواهش میکنم نرو من نمیتونم من می میرم بخدا می میرم ؛ اصلا تو که میخواستی بری چرا ازدواج کردی این دل منم عاشق کردی هان؟چرااااا؟ دست هایش را دور شانه های لرزانم گره زد و آرام درگوشم زمزمه کرد....‌ -بخاطر بی بی زینب (س) فاطمم به خاطر حرمت شیعه و حفظ انسانیت عزیزکم -ولم کن علی یعنی هیچکس جز تو نمیتونه مدافع اینا باشه؟ببین علی ادما‌‌‌.‌.‌‌‌. حرفم نصفه ماند و چشم های علی به سرخی زد اشک حلقه شده اش وجودم را لرزاند..😭 -فاطمه خانومم فکر نمی کردم اینو بگی عزیز ٬ یادت نرفته شرط ازدواجت با من چی بود؟تو علی باش تا فاطمت باشم؟فراموش کردی؟ -وای علی نکنه تو فکر میکنی من دلم با بی بی نیست؟بقرآن قسم هسسست فقط ٬فقط ... -فقط چی فاطمه؟ -فقط دوست دارم... ‌شانه های علی من لرزید بغض مردانه اش سرباز کرد و پریشانم کرد. کنارش نشستم دست های قویش را گرفتم سرش را که بالا آورد نفسم رفت چشمانش کاسه خون بود انگار او هم بر سر این دوراهی مانده دوراهی من یا شهادت...🕊 به یاد آن روزها اشکانم 😢جاری میشود و دستانم میلرزد😭 دوباره این سرم لعنتی را به من وصل کردند .. جان بیرون رفتن نداشتم به من گفته بودند پیکر وجودم در مرز مانده و آن پست فطرت ها درقبالش هزینه سنگینی میخواهند..😭 خدا لعنتشان کند😡 آلبوم خاطرات جلوی چشمانم آمد آن را برداشتم و ورق زدم✨ 🌺🍃ادامه دارد... نویسنده: نهال سلطانی ______________ اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش 👇🍃🌸 @hazraate_eshgh