eitaa logo
『 حضرت‌عشق 』🇵🇸
308 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
31 فایل
بسم‌رب‌المهدے🌿•• سربازان‌امام‌زمان (عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشـریف) ازهیچ‌چیزجزگناهان‌خویش‌نمی‌هراسند ッ♥️ -شهید‌آوینی🕊 بخون‌از‌ما🗒 『 @sharayet_hazraateeshgh313https://daigo.ir/secret/991098283 گَـــر سخـنی باشــد‌👆🏼…
مشاهده در ایتا
دانلود
『 حضرت‌عشق 』🇵🇸
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_سی_و_دوم 💠 چشمانم را بستم و با همین چشم بسته، #سر بریده حیدر را می‌دیدم ک
✍️ 💠 تمام تن و بدنم در هم شکست، وحشتزده چرخیدم و از آنچه دیدم سقف اتاق بر سرم کوبیده شد. عدنان کنار دیوار روی زمین نشسته بود، یک دستش از شانه غرق خون و با دست دیگرش اسلحه را سمتم نشانه رفته بود. صورت سبزه و لاغرش در تاریکی اتاق از شدت عرق برق می‌زد و با چشمانی به رویم می‌خندید. دیگر نه کابوسی بود که امید بیداری بکشم و نه حیدری که نجاتم دهد، خارج از شهر در این دشت با عدنان در یک خانه گرفتار شده و صدایم به کسی نمی‌رسید. 💠 پاهایم سُست شده بود و فقط می‌خواستم فرار کنم که با همان سُستی به سمت در دویدم و رگبار جیغم را در گلو خفه کرد. مسیرم را تا مقابل در به گلوله بست تا جرأت نکنم قدمی دیگر بردارم و من از وحشت فقط جیغ می‌زدم. دوباره گلنگدن را کشید، اسلحه را به سمتم گرفت و با صدایی خفه کرد :«یه بار دیگه جیغ بزنی می‌کُشمت!» 💠 از نگاه نحسش نجاست می‌چکید و می‌دیدم برای تصاحبم لَه‌لَه می‌زند که نفسم بند آمد. قدم‌هایم را روی زمین عقب می‌کشیدم تا فرار کنم و در این راه فراری نبود که پشتم به دیوار خورد و قلبم از تپش افتاد. از درماندگی‌ام لذت می‌برد و رمقی برای حرکت نداشت که تکیه به دیوار به خندید و طعنه زد :«خیلی برا نجات پسرعموت عجله داشتی! فکر نمی‌کردم انقدر زود برسی!» 💠 با همان دست زخمی‌اش به زحمت موبایل حیدر را از جیبش درآورد و سادگی‌ام را به رخم کشید :«با پسرعموت کاری کردم که خودت بیای پیشم!» پشتم به دیوار مانده و دیگر نفسی برایم نمانده بود که لیز خوردم و روی زمین زانو زدم. می‌دید تمام تنم از می‌لرزد و حتی صدای به هم خوردن دندان‌هایم را می‌شنید که با صدای بلند خندید و اشکم را به ریشخند گرفت :«پس پسرعموت کجاست بیاد نجاتت بده؟» 💠 به هوای حضور حیدر اینهمه وحشت را تحمل کرده بودم و حالا در دهان این بودم که نگاهم از پا در آمد و او با خنده‌ای چندش‌آور خبر داد :«زیادی اومدی جلو! دیگه تا خط راهی نیس!» همانطور که روی زمین بود، بدن کثیفش را کمی جلوتر کشید و می‌دیدم می‌خواهد به سمتم بیاید که رعشه گرفتم، حتی گردن و گلویم طوری می‌لرزید که نفسم به زحمت بالا می‌آمد و دیگر بین من و فاصله‌ای نبود. 💠 دسته اسلحه را روی زمین عصا می‌کرد تا بتواند خودش را جلو بکشد و دوباره به سمتم نشانه می‌رفت تا تکان نخورم. همانطور که جلو می‌آمد، با نگاه بدن لرزانم را تماشا می‌کرد و چشمش به ساکم افتاد که سر به سر حال خرابم گذاشت :«واسه پسرعموت چی اوردی؟» و با همان جانی که به تنش نمانده بود، به چنگ آوردن این غنیمت قیمتی مستش کرده بود که دوباره خندید و مسخره کرد :«مگه تو چیزی هم پیدا میشه؟» 💠 صورت تیره‌اش از شدت خونریزی زرد شده بود، سفیدی چشمان زشتش به سرخی می‌زد و نگاه هیزش در صورتم فرو می‌رفت. دیگر به یک قدمی‌ام رسیده بود، بوی تعفن لباسش حالم را به هم زد و نمی‌دانستم چرا مرگم نمی‌رسد که مستقیم نگاهم کرد و حرفی زد که دنیا روی سرم خراب شد :«پسرعموت رو خودم بریدم!» احساس کردم بریده شد که نفس‌هایم به خس‌خس افتاد و دیگر نه نفس که جانم از گلو بالا آمد. اسلحه را رو به صورتم گرفت و خواست دست زخمی‌اش را به سمتم بلند کند که از درد سرشانه صورتش در هم رفت و عربده کشید. 💠 چشمان ریزش را روی هم فشار می‌داد و کابوس سر بریده حیدر دوباره در برابر چشمانم جان گرفته بود که دستم را داخل ساک بردم. من با حیدر عهد بسته بودم باشم، ولی دیگر حیدری در میان نبود و باید اسیر هوس این بعثی می‌شدم که نارنجک را با دستم لمس کردم. عباس برای چنین روزی این را به من سپرد و ضامنش را نشانم داده بود که صدای انفجاری تنم را تکان داد. عدنان وحشتزده روی کمرش چرخید تا ببیند چه خبر شده و من از فرصت پیش آمده نارنجک را از ساک بیرون کشیدم. 💠 انگار باران و گلوله بر سر منطقه می‌بارید که زمین زیر پایمان می‌جوشید و در و دیوار خانه به شدت می‌لرزید. عدنان مسیرِ آمده را دوباره روی زمین خزید تا خودش را به در برساند و ببیند چه خبر شده و باز در هر قدم به سمتم می‌چرخید و با اسلحه تهدیدم می‌کرد تکان نخورم. چشمان پریشان عباس یادم آمد، لحن نگران حیدر و دلشوره‌های عمو، برای من می‌تپید و حالا همه شده بودند که انگشتم به سمت ضامن نارنجک رفت و زیر لب اشهدم را خواندم... ✍️نویسنده: ______________ ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش 👇🍃🌸 @hazraate_eshgh
🌿✨ ۅَ مِنہمْ مَن یـــنتظِر...♥️ الاحزاب_۲۳🕊 راهےڪہ اَز گرفتیـــمْ 🌷✨🌱 https://eitaa.com/hazraate_eshgh
✨🍃 ما مأمۅریـــن اِنقلاب اسلامے هستیمْ (😃) نہ مَسئۅلیـــن اِنقِلاب (😶) مسئۅلیـــت گرفتنے اَست ۅ تمامْ شدنے (😕) اَما مأمۅریـــت تَڪلیفے اَست ۅ دائمے (✌🏻😎) راهے ڪہ اَز گرفتیـــم✨🙃 💐✨🌿 https://eitaa.com/hazraate_eshgh
بسم رب الشهداء و الصدیقین (❤️) من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست و از آن روز سرم میل بریدن دارد شهید غلام حسین افشردی (حسن باقری) ولادت : اسفند ۱۳۳۴ در تهران شهادت : بهمن ۱۳۶۱ در فکه ، منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی علت شهادت : دفاع از انقلاب اسلامی ایران در برابر رژیم متجاوز حزب بعث عراق نحوه شهادت : اصابت موشک به سنگر مزار شهید : تهران_بهشت زهرا_قطعه ۲۴_ردیف ۸۰_شماره ۲۴ فرازی از وصیت نامه شهید : در این موقعیت زمانی و مکانی ، جنگ ما جنگ کفر است و هر لحظه مسامحه و غفلت ، خیانت به پیامبر اکرم ( ص ) و امام زمان ( عج ) ، و پشت پازدن به خون شهداست . ملت ما باید خودش را آماده هر گونه فداکاری بکند … ‹‹ … در چنین میدان وسیع واین هدف رفیع انسانی و الهی جان دادن و مال دادن و فداکاری امری بسیار ساده و پیش پاافتاده است . و خدا کند که ما توفیق شهادت متعالی در راه اسلام را با خلوص نیت پیدا کنیم.....🌷 🍃اَز گذَشتَن ، سَرگذَشت ۅ نِۅشت ماست 💚✨🧡✨💛✨❤️ https://eitaa.com/hazraate_eshgh 💚✨🧡✨💛✨❤️
بسم رب الشهداء والصدیقین [❤️] ‌ هر وقت‌می خواست‌برای جوانان یــادگاری بنویسد ، می نوشت: [مَن‌ڪان‌للہ‌ڪان‌الله‌لہ✨😌 هر که‌ با خدا باشد خدا با اوست😍] •°رسم‌ عاشق‌ نیست‌ با یک‌ دل دو دلبر داشتن ...💖°• شہید هِمت، یک خصوصیت جامع داشت، آن هم اخلاص در عمل او بود. 🙂 کارهایش برای خدا بود.✨💚 [اما رفتاری که اخلاص ابراهیم را به چشم می آورد، تواضعی بود که نسبت به دیگران داشت.] 🌸شھید محمدابراهیم همت🌸 شھدارا یادڪنیم باذڪرصلوات✨ ღ اَز گذشتن ، سرگذشت ۅ سَرنوشت ماست 💛🌿💛🌿 https://eitaa.com/hazraate_eshgh 💛🌿💛🌿
°•{♥️}•° بَرگرد [فَقَطـ] یِڪ بَغݪ باباےِمݩ باش...🍃😔 :) راهے ڪہ اَز گرفتیـ🕊ــمْ 👇✨🍃 https://eitaa.com/hazraate_eshgh
{💙} شهیـــد مہدے زین الدیـــن : هَر گاه شَبـــ✨ جمْعہ شُہدا را یــ🕊ـاد ڪردیـــد ☺️🍃 آنہا شُما را نَزد سیـــدالشہدا یاد مےڪنند😍❤️ 💚✨راهے ڪہ اَز گرفتیـــمْ✨💚 🌼🍃🌼🍃 https://eitaa.com/hazraate_eshgh 🌼🍃🌼🍃
بسم رب الشهدا والصدیقین (❤) من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست واز آن روز سرم میل بریدن دارد شهیده مریم فرهانیان ولادت : دی ماه ۱۳۴۲ در آبادان شهادت : مرداد ۱۳۶۳ در آبادان علت شهادت : انفجار خمپاره نحوه شهادت : در اثر اصابت ترکش خمپاره مزار شهید : گلزارشهدای آبادان وصیت نامه شهیده : به ولایت فقیه ارج بنهیم و بدانیم که الان امام خمینی بر ما ولایت دارد... کلام شهید : برخی سکوت ها و حرف های نا به جا، گناهان کوچکی هستند که تکرار میکنیم و برایمان عادت میشود. گناهان بزرگ را اگر انسان خیلی آلوده نشده باشد متوجه میشود، این گناهان کوچک هستند که متوجه نمیشویم....🌷 ✨ 🍃اَز گذَشتَن ، سَرگذشت ۅ سَرنِوشت ماست ❤️🧡💛💚💙💜 https://ble.ir/hazraate_eshgh ❤️🧡💛💚💙💜
~• ✨🍃 اگہ میخواۍ یہ روزی دورِ تابوتِت بگردن...🕊😍 امروز باید دورِ امام زمانت بگردے...♥️🙃 •|💛 💖|• راهے ڪہ از گرفتیـ✨ــمْ 🌸✨🌿💖 https://eitaa.com/hazraate_eshgh 🌸✨🌿💖
(♥️) شہیـ🕊ــد جہاد مغنیـــہ : ✨....ما فَرزندانِ مَڪتَبے هَستیــ😍ـمْ ڪہ از دُشمَن امان نامہ نمے گیــ🙃ـریمْ....✨ از گذَشتَن ، سَرگذَشت ۅ سَرنۅشت ماست 💚🍃✨👇 https://eitaa.com/hazraate_eshgh 💚🍃✨👆
رَفیـــقان مےرۅند نۅبَت بہ نۅبَت...♥️ خۅش آن رۅزے ڪہ نۅبَت بَر مَن آیَـــد...🙃 🌿🌸 ✨🍃راهےڪہ اَز گرفتیـــمْ 🦋🍃✨🌸 https://eitaa.com/hazraate_eshgh
🌱 •°🌼°• بچه ها...! •{یه جوری تو جامعه راه برید.... که همه بگن این بوی امام زمان میده 😍☺️}• ♥️✨🍃راهے ڪہ اَز گرفتیـــمْ ❤️🧡💛💚💙 https://eitaa.com/hazraate_eshgh
🍃🙃 {+یـــاایہا التڪفریۅن ۅ السلفیـــۅن😡 -نعمْ😶 _همتۅن فَداےِ سیـــدعلے مۅن✨😁} راهے ڪہ اَز گرفتیـــمْ🌿♥️ 🦋✨🌱🌸 https://eitaa.com/hazraate_eshgh
بسم رب الشهداء و الصدیقین (❤️) من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست و از آن روز سرم میل بریدن دارد شهید مدافع حرم خلیل تختی نژاد ولادت : مرداد ۱۳۷۲ در شهرستان تخت ، هرمزگان شهادت : خرداد ۱۳۹۷ در صحرای شرقی_اطراف پالایشگاه T2 ، سوریه علت شهادت : مبارزه با گروهک های تکفیری_صهیونیستی در دفاع از حریم اسلام نحوه شهادت : اصابت تیر مستقیم به ناحیه شکم مزار شهید : استان هرمزگان_گلزار شهدای شهرستان تخت دوست شهید : در ابتدای کلاس هایش می گفت : به قول شهید آوینی اگر شهید نشیم می‌میریم . بچه ها خیلی مراقب اعمال و کارهاتون باشید و هیچ وقت نسبت به گناه کوچک و بیت المال بی تفاوت نباشید . از لباس و قطب نما و تجهیزات تون خیلی مراقبت کنید ؛ این ها امانت هستند و تهیه شون خیلی دشواره . خلیل در اردوها با بچه ها دوست می شد ولی در کارهای نظامی بسیار جدی و سخت گیر بود ، همچنین در محیط اداری به همه تاکید می گرد ، مراقب استفاده از کاغذ باشند و کاغذ های باطله را دور نیندازند.....🌷 ღ ✨🕊از گذَشتَن ، سَرگذشت ۅ سَرنۅشت ماست ❤️🧡💛💚💙 https://eitaa.com/hazraate_eshgh ❤️🧡💛💚💙
روےِ قَبرش بنۅیسیـــد ڪہ ایـــرانے بۅد نَقش اَنگشترے اَش حرز سلیمانے بود مِثل اۅ نیـــست ڪسے خـــادم ۅ مُخلِص بہ جَہان چۅن ڪہ اۅ خادمِ سُلطان خراسانے بـــۅد ...💛 😎♥️ ✊🖤 راهے ڪہ اَز گرفتیـــمْ❤🍃✌ 😊💙🌱✨ https://eitaa.com/hazraate_eshgh
✨😍 شہیــ♥️ـد محمدعلے رجایـــے : •{مردم ما اَز ڪمْبۅد ها ۅ ڪسریـہا گِلہ ندارند🙂 ، آنچہ مردمْ را مےآزارد ۅ صدایـــشان را دَر مےآۅرد😡 ۅجود تبعیضات نارۅا😖 وسوءاستفاده از بیت المال😱اَست ۅ بَس! }• راهے ڪہ اَز گرفتیـــمْ🍃✨🙃 🦋🌸🌱👇 https://eitaa.com/hazraate_eshgh
بسم رب الشهداء و الصدیقین (❤) من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست و از آن روز سرم میل بریدن دارد شهیدمدافع حرم جواد محمدی ولادت : مرداد ۱۳۶۲ در اصفهان شهادت : خرداد ۱۳۹۶ در حماء ، سوریه علت شهادت : مبارزه با گروهک های تکفیری_صهیونستی در دفاع از حریم اسلام نحوه شهادت : اصابت گلوله به پا و پهلو مزار شهید : گلزار شهدای اصفهان فرازی از وصیت نامه شهید : اگر خدا لطف کرد و شهادت را نصیبم کرد ، بنده از آن شهدایی هستم که یقه بی حجاب ها وکسانی که ترویج بی حجابی میکنند را خواهم گرفت. من آماده ام هزار بار برای سیدعلی خامنه ای بمیرم و زنده شوم و باز هم در رکاب ولی فقیه باشم. سفارش به پاسداران از مرگ نترسید، مرگ در رختخواب هم یقه ما را میگیرد، لذا سعی کنید طوری حرکت کنید که مرگ شما با شهادت و همراه خون دادن باشد و خداوند به شما مباهات کند. اگر امام سید علی خامنه ای گفتند: بِبُر، بِبُرید؛ نَبُر، نَبُرید. دستور مقام معظم رهبری عملی باید شود.......🌷 🎉 🎊 🎈 ღ ✨🕊 از گذشتن، سَرگذشت و سَرنوشت ماست ❤️🧡💛💚💙 https://eitaa.com/hazraate_eshgh ❤️🧡💛💚💙
الا یا اهل عالمْـــ🌍 عشق♥️ را بریدند...😭🖤
بسم رب الشهداء والصدیقین (❤) من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست و از آن روز سرم میل بریدن دارد شهید حاج محمد اسماعیل آخوندی ولادت : اسفند۱۳۰۴ در قزوین شهادت : بهمن ۱۳۶۴ در اروندرود به سمت ام الرسا علت شهادت : انفجار خمپاره دشمن نحوه شهادت : اصابت ترکش خمپاره دشمن فرزندشهید : پدر ، نسبت به نان حلال بسیار مقید بود . به نماز اول وقت فرزندان دقت و توجه زیادی داشتند و کلمه ی نمیتوانم و یا بعداً ؛ برای پدر به هیچ وجه مورد قبول نبود . پدر در زمان نظام شاهنشاهی مورد ضربات مشت و لگد زیادی توسط سربازان رژیم قرار گرفتند و خونین شدند . با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ، پدر مسئول کمک رسانی لشگر ۱۰ سیدالشهدا شدند ، و بیشتر وقت خود را صرف امور کمک رسانی به جبهه ها میکردند ؛ همچنین خبر شهادت رزمنده ها را ایشان به خانواده هایشان میرسانند. به دلیل نفوذ کلامشان باعث آرامش خانواده های شهدا میگردیدند. پیکر مطهر (آقامسعود و آقاسعید) دو فرزند دلیرشان را خودشان به خاک سپردند، خیلی از شهدا وصیت میکردند که: ایشان ما را به خاک بسپارد.....🌷 ღ 🕊🙃از گذشتݩ ، سَرگذشت ۅ سَرنوشت ماست •{♥️🍃@hazraate_eshgh🍃♥️}•
#پای_درس_شهدا 🌿❤️○° حاج اَحمَد متۅسلیاݩ خَطاب بھ بسیجے ها مے گفتݩد : ای بسیجـے !🙃 هرگاه پرچَم محمد رسۅل الله✨ را بَر افُق عالَمْ زدی← 🌍 ← حَق داری استراحَت ڪنے🍃‼️ اَز #سَر گذشتݩ ، سرگذشت ۅ سَرنۅشت ماست🕊 🌸🍃☺️👇 https://eitaa.com/hazraate_eshgh
✨♥️ کارمند کمیته‌ امداد توضیح داده بود که ۲ خانواده و ۳ یتیم تحت پوشش و حمایت مالی💗 علی آقا بودند😍. یعنی علی مجموعا ۸ یتیم را سرپرستی می‌کرد🙃🍃. تازه بعد از یک عمر زندگی با علی✨ فهمیدم که درآمدهایش 💳 را کجا خرج می‌کرده و من که مادرش بودم نفهمیدم علی چه کار می‌کرد😊! یک خیّر به تمام معنا بود🌿☺️ پدر شهید مدافع حرم علی امرایی می‌گوید پس از شهادت فرزندم کم‌کم متوجه کارهای خیر او شدیم💚 و حتی فهمیدم سرپرستی چند کودک 👶 را برعهده داشته و از او به عنوان «کم‌ سن‌ترین‌خَیِّر❤️» تقدیر کردند شهیـ🕊ــد مدافع حرمْ علے امرایی✨ راهـــے کھ اَز گرفتیمْ🍃🌸🙃 🧡✨🍂🌼 https://eitaa.com/hazraate_eshgh
💌🍃| #پای_درس_شهدا شهیـد احمد کاظمـــے یه جملھ قشݩگی دارݩ : ڪاری کنید ۅقتی یک نفر با شما ملاقات ڪرد حس ڪند با یک #شهید ملاقات کرده...✨🙃 راهـے ڪھ اَز #سَر گرفتیمْـــ🍃♥️ 💖🦋✨🌿 https://eitaa.com/hazraate_eshgh
[^در‌حفاظت‌از‌رهبرم‌سید‌علے‌ میشوم‌میثم‌تمار‌‌دارَم‌بزنید^] #چریکیون‌آسِدعلی😎✌ اَز #سَر گذشتݩ ، سَرگذشت ۅ سَر نۅشت ماست 🙂🍃✨❤ https://eitaa.com/hazraate_eshgh
🌴بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س. 🐎سَــلامٌ عَلی قَــلبِ الزِینَبِ الصَّبــور 🌴 🐎 🌴قسمت غروب کن خورشید! بگذار شب، آفتابى شود و بر روى غمها و اشکها و خستگیها سایه بیندازد! زمین، دم کرده است.... بگذار فرا رسد و درهاى آسمان گشوده شود.... خورشید، شرمزده خود را فرو مى کشد و تو شتابناك، را بغل مى زنى، ... به نگاه مى کنى و به سمت راه مى افتى. این نگاه هم سکینه خوب مى فهمد... که این کودك باید از زنان و کودکان دیگر بماند و را به این نمک نیازارد. وقتى به خیمه مى رسى،... مى بینى که ، را کرده است. یعنى به هم اجازه داده است که از ، سهمى داشته باشند.... بچه ها را مى بینى که با رنگ روى زرد، با لبهاى چاك چاك و گلوهاى عطشناك ، مقابل ظرفهاى آب نشسته اند اما هیچ کدام لب به آب نمى زنند.... ... به آب نگاه مى کنند و گریه مى کنند.. یکى عطش را به یاد مى آورد،.. یکى تشنگى را تداعى مى کند،... یکى به یاد مى افتد،... یکى از بى تابى مى گوید و... در این میانه ، لحن از همه است که با خود مى کند: _✨هل سقى ابى ام قتل عطشانا؟(19) این منظره ، بى مدد از ، ممکن نیست. پرده را کنار مى زنى و چشم به دور دستهاى مى دوزى؛... به ازل ، به پیش از خلقت ، به لوح ، به قلم ، به نقش آفرینى خامه تکوین ، به معمارى آفرینش و... مى بینى که به اشارت که راه به پیدا مى کند و در رگهاى جارى مى شود.... که تا دمى پیش به روى بسته بود... و هم اکنون به رویشان گشوده است.... باز مى گردى. دانستن این و مرورشان ، بار مصیبت را مى کند.... باید به هر زبان که هست آب را به بچه ها بنوشانى تا و ، از سپاه تو دیگرى نگیرد.... چه شبى تا بدین پایه فرود آمده است یا زمین زیر پاى تو تا جایگاه خدا اوج گرفته است؟ حسین ، این خطه را با خود تا عرش بالا برده است... یا عرش به زیر پیکر حسین بال گسترده است ؟ 🌟الرحمن على العرش استوى.🌟 ؟! اگر چه خسته و شکسته اى زینب ! اما نمازت را ایستاده بخوان ! پیش روى خدا منشین! 🏴پرتو سیزدهم🏴 آدمى به ، شناخته مى شود یا ؟ کشته اى را اگر بخواهند شناسایى کنند، به مى نگرند یا به که پیش از رزم بر تن کرده است؟ اما اگر دشمن آنقدر باشد که را از بدن جدا کرده و برده باشد، چه باید کرد؟... اگر دشمن ، پیراهن را هم به غنیمت برده باشد، چه باید کرد؟... لابد به دنبال علامتى ، نشانه اى ، ، چیزى باید گشت. اما اگر سپاهى دشمن در سیاهى شب ، به بردن انگشتر، را هم بریده باشد و هر دو را با هم برده باشد، نشانه اى کشته خویش را باز مى توان شناخت ؟... البته نیاز به این علائم و نشانه ها مخصوص ... اثری از ✍سیدمهدی شجاعی ______________ اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش 👇🍃🌸 @hazraate_eshgh
#دعاگرافـــی🌱۰. ڪاش سرانجـام ڪار ماهـــم بہ پرچم سہ رنگــ🇮🇷ـي ختـم شود..؛ ڪہ روی دسٺ سرباز ها وارد معراج شدهـ🙃💔 #چرکیون‌آسِدعلی😎✌️🏻 راهـــے ڪھ اَز #سَر گرفتیمْـــ✨🕊🌿 •🦋💛☺️• @hazraate_eshgh