eitaa logo
『 حضرت‌عشق 』🇵🇸
302 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
31 فایل
بسم‌رب‌المهدے🌿•• سربازان‌امام‌زمان (عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشـریف) ازهیچ‌چیزجزگناهان‌خویش‌نمی‌هراسند ッ♥️ -شهید‌آوینی🕊 بخون‌از‌ما🗒 『 @sharayet_hazraateeshgh313https://daigo.ir/secret/991098283 گَـــر سخـنی باشــد‌👆🏼…
مشاهده در ایتا
دانلود
『 حضرت‌عشق 』🇵🇸
#معرفی _کتاب📚 • نام کتاب: آزادی‌ مـعـنـوی • نویسنده: شهید استاد مرتضی مطهری • انتشارات: صدرا آزا
『📚 | 』 • نام کتاب: جهاد تبیین • نویسنده: حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای • ویراستار: حجت الاسلام سعید صلح میرزایی • انتشارات: انقلاب اسلامی ~کتاب «جهاد تبیین» با محوریت بیانات رهبر معظم انقلاب و همچنین اهمیت و بایسته‌های موضوع جهاد تبیین توسط حجت‌الاسلام سعید صلح میرزایی گردآوری شده و انتشارات انقلاب اسلامی آن را منتشر کرده است. ... • قسمتی از کتاب📖: «انما الحیاة عقیدة و جهاد» تبیین فقط گفتن و نوشتن نیست پیمودن و سنگر به سنگر پیش رفتن و‌ خود را به هدف رساندن ،اصل و محور قرار میگیرد تکلیف ما این نیست بگوییم:ما گفتیم هرکس میخواهد،عمل کند ما بایستی حرف خود را به دل ها برسانیم . اگر ملتی قدرت تحلیل خودش را از دست بدهد فریب ‌و شکست خواهد خورد «🍃@hazraate_eshgh»
『 حضرت‌عشق 』🇵🇸
『📚 | #معرفی‌کتاب 』 • نام کتاب: جهاد تبیین • نویسنده: حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای • ویراستار: حجت
『📚 | 』 • نام کتاب: حوض خون • نویسنده: فاطمه‌سادات میرعالی • انتشارات: راهیار کتاب حوض خون شامل خاطرات و روایت‌های ۶۴نفر از بانوان اندیمشکی درباره فعالیت‌شان در بخش رخت‌شویی البسه رزمندگان دفاع مقدس است که فاطمه‌سادات میرعالی، زهرا بختور، سمانه نیکدل، سمیه تتر، نسرین تتر، مهناز الفتی‌پور، آمنه لهراسبی و نرگس میردورقی تحقیق و گردآوری آن‌ها را بر عهده داشته‌اند. ..... • قسمتی از کتاب📖: وقتی تلاش می‌کردند راهی برای شستن لباس‌های رزمندگان جبهۀ مقاومت پیدا کنند و بعضی از آنها از من می‌پرسیدند »راهی سراغ نداری بریم سوریه لباس رزمنده‌ها رو بشوریم؟«، معادلات ذهنم دربارۀ اینکه افرادی زجرکشیده هستند به هم می‌خورد. خانم‌های رختشویی با وجود همۀ سختی‌ها و دردهایی که دیده‌اند و از نزدیک تکه‌های بدن شهدا را لمس کرده‌اند، روح زینبی دارند و با بیان تمام تلخی‌ها، از شستن لباس رزمنده‌ها به زیبایی یاد می‌کنند. ا گر غیر از این بود، اکنون با وجود ناتوانی، باز پای ثابت فعالیت‌های انقلاب نبودند. یادم هست برای هشتمین جشنوارۀ عمار در اندیمشک، همین خانم‌ها پای کار آمدند و روز افتتاحیه، خودجوش برای افراد شرکت کننده آش درست کردند. پای دیگ‌های آش صلوات می‌فرستادند و شعار می‌دادند و این حس وحال، تجلی روزهای رختشویی بود." 🖇منبع معرفی :ایران کتاب «🍃@hazraate_eshgh»
『 حضرت‌عشق 』🇵🇸
『📚 | #معرفی‌کتاب 』 • نام کتاب: حوض خون • نویسنده: فاطمه‌سادات میرعالی • انتشارات: راهیار کتاب حوض
『📚 | 』 • نام‌کتاب :پایی که جا ماند • نام نویسنده :سید ناصر حسینی پور •انتشارات: سوره مهر کتاب پایی که جا ماند، یادداشت‌های روزانه سید ناصر حسینی پور از زندان‌های مخفی عراق است. سید ناصر حسینی پور این کتاب را به گروهبان عراقی، ولید فرحان، سرنگهبان اردوگاه 16 تکریت، که در زمان اسارت، او را بسیار شکنجه و آزار داده، تقدیم کرده است. ....... • قسمتی از کتاب 📖 : امروز بعدازظهر دمای هوا نسبت به روزهای قبل چند درجه کمتر بود. هر چند برای ریختن آتش تهیه از غروب تا موقع طلوع خورشید مشکلی نبود؛ برای دشمن مشکل در روز و گرمای بالای 45 درجه بود. دشمن با شلیک گلوله‌های دودزا و فسفری برای ثبت تیر، جادهٔ خندق و جاده‌های عقبه و پشتیبانی ما از جمله جاده‌های سیدالشهدا، بدر قمربنی‌هاشم، صاحب الزمان، شهید همت و جادهٔ جدیدالاحداث شفیع‌زاده معروف به توپخانه را گراگیری کرد. در این‌جور مواقع دشمن جاده‌ها، سنگرهای فرماندهی، محل تجمع نیروها، آتشبارهای ادوات و توپخانه را با گلوله‌های دودزا نشانه‌گیری می‌کرد، دیده‌بان‌های عراقی محل اصابت گلوله‌ها را رصد کرده و برای پاتک ثبت تیر می‌کردند. آن‌طور که بچه‌های اطلاعات قرارگاه می‌گفتند، عراقی‌ها روبه‌روی جزیرهٔ مجنون فقط 130 کاتیوشا در خط دوم‌شان مستقر کرده بودند. - منبع معرفی : سایت کتابراه «🍃@hazraate_eshgh»
『 حضرت‌عشق 』🇵🇸
『📚 | #معرفی‌کتاب 』 • نام‌کتاب :پایی که جا ماند • نام نویسنده :سید ناصر حسینی پور •انتشارات: سوره
『📚 | 』 • نام‌کتاب : انسان ۲۵۰ ساله • نام نویسنده :آیت الله العظمی خامنه‌ای • انتشارات : مرکز صهبا (مؤسسه جهادی) نقل از پيشگفتار کتاب 📖 : بیانات مهم مقام معظّم رهبری در دومین کنگره‌ی جهانی امام رضا‍‌(علیهم السّلام)– مرداد 1365 – پیرامون عنصر جهاد و مبارزه‌ی سیاسی در زندگی ائمه‌‌(علیهم السّلام) و طرح عنوان کلیدی " انسان 250 ساله " که تصویرگر حرکت یکپارچه و پیوسته‌ی ائمه به سوی مقصدی واحد است، ما را بر آن داشت تا با جمع‌آوری بیانات ایشان درباره‌ی زندگی ائمه‌(علیهم السّلام) که حول این محور متعالی ایراد گردیده‌اند، کاری ارائه دهیم... عنوان کتاب عیناً برگرفته از کلام منوّر مقام معظّم رهبری است و بیانگر نوع نگاه ایشان به زندگی سیاسی – مبارزاتی ائمه‌(علیهم السّلام) است. علت این نام‌گذاری بر روی زندگی ائمه‌‌(علیهم السّلام)‌، در مقدمه‌ی کتاب به تفصیل از بیانات ایشان آورده شده است؛ که توصیه می‌شود با مطالعه‌ی این مقدمه پیش از مطالعه‌ی فصل‌های اصلی کتاب، درک کامل‌تری نسبت به معنا و مفهوم مترقّیِ انسان 250 ساله به دست آورده و از محتوای کتاب بیشتر بهره‌مند گردید. - منبع معرفی : انتشارات انقلاب اسلامی - «🍃@hazraate_eshgh»
『📚 | • نام‌کتاب : سرباز کوچک امام • نام نویسنده : فاطمه دوست کامی • ویراستار : فرزانه قلعه قوند - روایت خاطرات آزاده و‌پر آوازه اسیر ۱۳ ساله جنگ تحمیلی مهدی طحانیان • قسمتی از کتاب 📖 : حسین بچه خوب و مومنی بود.از او که تعریف می‌کردند خوشم می آمد.یک لحظه چشمم افتاد به کتری چای رفیقمان.آنقدر ترکش خورده بود که به همه چیز شبیه بود الا کتری.یکی از بچه ها آن را گرفته بود سر دستش و در هوا می‌چرخاند و نشان بقیه میداد . بقیه هم کلی چیز می‌گفتند و مسخره بازی در می آورند .نگاهی به اطراف انداختم زمین مثل زمین های کشاورزی باخواجه شخم خورده و آماده کشت و کار بود!!چقدر این سنگر های عجله ای و نصفه نیمه به کارمان آمده بود ... «🍃@hazraate_eshgh»
『 حضرت‌عشق 』🇵🇸
『📚 | #معرفی‌کتاب 』 • نام‌کتاب : سرباز کوچک امام • نام نویسنده : فاطمه دوست کامی • ویراستار : فرزان
『📚 | 』 • نام‌کتاب : دختر شینا • نام نویسنده : بهناز ضرابی زاده • انتشارات: انتشارات سوره مهر ~روایتی زیبا از زندگی قدم خیر محمدی‌کنعان همسر سردار شهید صمد ابراهیمی، این کتاب جزئی از اولین رمان های خاطرات زنان در دوران جنگ می باشد.قدم خیر در سن 14 سالگی (1356) با صمد ازدواج کرد و صاحب 5 فرزند شد . از اوایل ازدواج صمد به دنبال خط امام یعنی کارهای انقلاب و سپس جنگ دفاع مقدس بود • قسمتی از کتاب 📖 : یک لحظه نگاهمان در هم گره خورد و بدون اینکه چیزی بگوییم چند ثانیه‌ای به هم نگاه کردیم. بعد از چهار ماه داشتیم دوباره یکدیگر را می‌دیدیم. اشک توی چشم‌هایم جمع شد. باز هم او اول سلام داد و همان‌طور که صدایش را بچگانه کرده بود و برای خدیجه و معصومه شعر می‌خواند گفت: «کجا بودی خانم من، کجا بودی عزیز من. کجا بودی قدم خانم؟!» از سر شوق گلوله‌گلوله اشک می‌ریختم و با پر چادر اشک‌هایم را پاک می‌کردم. همان‌طور که بچه‌ها بغلش بودند، روبه‌رویم ایستاد و گفت: «گریه می‌کنی؟!» بغض راه گلویم را بسته بود. خندید و با همان لحن بچه‌گانه گفت: «آها، فهمیدم. دلت برایم تنگ شده؛ خیلی‌خیلی زیاد. یعنی مرا دوست داری. خیلی خیلی زیاد!» - منبع معرفی : سایت راسخون «🍃@hazraate_eshgh»
『 حضرت‌عشق 』🇵🇸
『📚 | #معرفی‌کتاب 』 • نام‌کتاب : دختر شینا • نام نویسنده : بهناز ضرابی زاده • انتشارات: انتشارات سو
『📚 | • نام‌کتاب : پسرک فلافل فروش • نام نویسنده : گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی ~ در روزگاری که جامعه بی‌هویت غرب، از نبود اسطوره‌های واقعی رنج می‌برد، و برای مخاطبان خود آرنولد و بت‌من و مرد عنکبوتی و صدها قهرمان پوشالی می‌سازد، ما قهرمانان واقعی داریم که می‌توانند برای همه جوامع انسانی الگوی واقعی باشند. در روزگاری که آمریکا و اسرائیل به کلاهک‌های هسته‌ای خود می‌نازند، محور مقاومت با سیلی محکمی که بر صورت استکبار زده است، کلاهک‌های هسته‌ای غرب را بی‌تأثیرترین سلاح نظامی دنیا کرده . این کتاب داستان زندگینامه شهید محمد هادی ذوالفقاری است • قسمتی از کتاب 📖 : یادم هست یک شب جمعه وقتی کار بسیج تمام شد‌ هادی گفت: بچه‌ها حالش رو دارید بریم زیارت؟ گفتیم: کجا؟! وسیله نداریم. هادی گفت: من می‌رم ماشین بابام رو می‌یارم. بعد با هم بریم زیارت شاه‌عبدالعظیم (ع). گفتیم: باشه، ما هستیم. هادی رفت و ما منتظر شدیم تا با ماشین پدرش برگردد. بعضی از بچه‌ها که‌ هادی را نمی‌شناختند، فکر می‌کردند یک ماشین مدل بالا و… چند دقیقه بعد یک پیکان استیشن درب داغون جلوی مسجد ایستاد. فکر کنم تنها جای سالم این ماشین موتورش بود که کار می‌کرد و ماشین راه می‌رفت. نه بدنه داشت، نه صندلی درست و حسابی و… از همه بدتر اینکه برق نداشت. یعنی لامپ‌های ماشین کار نمی‌کرد! رفقا با دیدن ماشین خیلی خندیدند. ما در طی مسیر از نور چراغ‌قوه استفاده میکردیم برای راهنما زدن - منبع معرفی : سایت شهر کتاب «🍃@hazraate_eshgh»
『 حضرت‌عشق 』🇵🇸
『📚 | #معرفی‌کتاب 』 • نام‌کتاب : پسرک فلافل فروش • نام نویسنده : گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی ~ د
『📚 | • نام‌کتاب : دا • نام نویسنده : سیده زهرا حسینی • انتشارات : سوره مهر ~این کتاب روایتگر خاطرات افراد مختلف و خود نویسنده در جنگ تحمیلی است، اسم کتاب “دا” در زبان کردی و لری به معنای مادر است که برای یادآوری نقش مادران در این جنگ انتخاب کرده است. “ دا ” تنها کتابی مستند برای روایت جنگ نیست، شما با خواندن این کتاب بسیاری از احساسات و از خودگذشتگی‌ها افراد در جنگ را به خوبی می فهمید و درک می کنید چرا می گفتند به خرمشهر با وضو وارد شوید! • قسمتی از کتاب 📖 : گفت: روز بیست و چهارم مهر عراقی‌ها تا چهل متری رسیده بودند شیخ و چند نفر دیگه رو که توی ماشین بودند به گلوله می بندند، همه مجروح می شوند. یکی از بچه‌هایی که همراه شیخ بود فقط شانزده تا تیر بهش خورده بود! بعد میان سر وقت سرنشین‌های ماشین، به اونا تیر خلاصی می زنن. شیخ رو بیرون می کشند؛ ازش می خوان به امام توهین کنه، شیخ که زیر بار نمی ره، در دهنش گلوله خالی می کنند. شیخ به شهادت می رسه، عمامه اش را بر میدارن، دور تا دور کاسه سرش رو می برند و هلهله کنان تو خیابان می دوند و می گویند: یه خمینی رو کشتیم. بچه‌هایی که این صحنه رو دیده بودند، حالشون خیلی خرابه، باورم نمی شد؛ از خودم می پرسیدم: چطور آدم‌ها می توانند تا این حد سنگدل و جنایتکار باشند؟! جوان که رفت به مرز خنگی رسیده بودم، صدایم را آزاد کردم وهای¬های گریه کردم. - منبع معرفی : متاراز «🍃@hazraate_eshgh»
『 حضرت‌عشق 』🇵🇸
『📚 | #معرفی‌کتاب 』 • نام‌کتاب : دا • نام نویسنده : سیده زهرا حسینی • انتشارات : سوره مهر ~این کتاب
『📚 | 』 • نام‌کتاب : شنود • نام نویسنده :‌ گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی • انتشارات: ابراهیم هادی کتاب شنود هم حاصل مصاحبه نویسنده کتاب با یک مامور امنیتی است که ده روزی را به خاطر بیماری مننژیت در بیمارستان بستری بوده است . در این ده روز به دفعات روح از جسمش جدا شده و به سیر در عالم معنا می پرداخته است ( به این حالت جدا شدن روح از جسم ، تجربه نزدیک به مرگ می گویند ) و در هریک از این تجربه های نزدیک به مرگ ،دیده ها و شنیده هایی که کاملا با آیات و روایات هم خوانی و مطابقت دارند . • قسمتی از کتاب 📖 : سينه ام سنگين بود. توجه من از آن نقطه نوراني به پايين پايم در همان اتاق کوچک جلب شد. يكباره ديدم پيرمردي بسيار نوراني و مهربان كه نمي توانم زيبايي چهره و محبتش را وصف كنم، با فاصله کمي روي سينه ام نشسته! با مهرباني به من لبخند زد و گفت: من بيايي؟ آمده ام جان تو را بگيرم، آماده هستي؟ به خودم قوت قلب دادم و گفتم: بد نيست همراهش بروم. من که در زندگي خيلي کارهاي مهم و خوب کرده ام و آدم خيلي خوبي بودم. براي همين دستانم را به سمت حضرت عزرائيل بلند کردم تا مرا همراهش ببرد. به خودم اعتماد داشتم و مطمئن بودم به بهشت خواهم رفت! از لحظه تولد تا زمان ورود به اين اتاق بيمارستان در مقابلم ظاهر شد. آن هم با تمام جزئيات! آنجا تكلمي صورت نمي گرفت. حرفي رد و بدل نمي شد، اما تمام سؤالات من به طور كامل جواب داده مي شد. من نتيجه تمام كارهايم را در همان لحظه ديدم و مرور کردم! - سایت کتاب خوب و فراکتاب - 📣توصیه میشود به دلیل سانسور زیاد در کتاب، صوت آن گوش داده شود «🍃@hazraate_eshgh»
『 حضرت‌عشق 』🇵🇸
『📚 | #معرفی‌کتاب 』 • نام‌کتاب : شنود • نام نویسنده :‌ گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی • انتشارات: ابر
『📚 | 』 • نام‌کتاب : آن سوی مرگ 🪦 • نام نویسنده :جمال صادقی • به کوشش : محمد حسین حاجی ده آبادی ناشر:دفتر نشر معارف (وابسته به نهاد رهبری در دانشگاه ها) ~وقتی خداوند خواست آدم و فرزندانش را خلق کند فرشتگان گفتند خدایا زمین گنجایش این همه آدم را ندارد فرمود من مرگ را می‌آفرینم فرشتگان پرسیدند اگر مرگ آفریده شود زندگی برای انسان‌ها ناخوشایند نمی‌شود فرمود من امید را می‌آفرینم • قسمتی از کتاب 📖 : جابر آدم خوبی نبود هرگز نبود در نتیجه این سوال برایم پیش آمد که داخل قبر او چه شکلی است .در همین فکر بودم که صدای روحانی گفت:« او اینجا نیست مدتی پیش فرشته‌هایی که کارشان انتقال اجساد است او را به جای دیگری بردند .» پرسیدم چرا گفت :«بعضی از مکان‌های موجود در زمین مقدس است... برخی معمولی و برخی پست . سزاوار نیست که اجساد آدم‌های بد در مکان‌های مقدس دفع باشد همچنین پسندیده نیست که اجساد آدم‌های خوب در مکان‌های پست باقی بماند چون علاوه بر روح آنها اجسادشان دارای حرمت و تقدس مخصوصی است..» ⚠️ هشدار ممکن است مطالعه بخش‌هایی از این کتاب برای بیماران قلبی و روان‌های آسیب‌پذیر مناسب نباشد!!! «🍃@hazraate_eshgh»
『 حضرت‌عشق 』🇵🇸
『📚 | #معرفی‌کتاب 』 • نام‌کتاب : آن سوی مرگ 🪦 • نام نویسنده :جمال صادقی • به کوشش : محمد حسین حاجی د
『📚 | • نام‌کتاب : صعود چهل ساله • نام نویسنده : سید محمد حسین راجی • انتشارات : نشر معارف - صعود چهل ساله" کتابی است "مروری بر دستاوردهای چهل ساله انقلاب اسلامی بر اساس آمارهای بین المللی" صورت گرفته است. این کتاب که نتیجه ی بیش از هفده هزار ساعت مطالعه ی هدفمند از جانب هفتاد نخبه ی دانشگاهی و حوزوی است، مطالبی را ارائه می کند که هر ایرانی مسلمان و انقلابی را سرشار از حس غرور خواهد کرد. • قسمتی از کتاب 📖 : قوای نظامی هر کشور ستون اقتدار هر کشور است .شاهان پهلوی با خرید انواع تسلیحات غربی و بویژه آمریکا سعی در تقویت نیروی نظامی ایران داشتند ولی در واقعیت غرب با فروش انواع سلاح های خود با چند برابر قیمت به ایران، سعی در به تاراج بردن ذخایر این ملت را داشتند و از سویی دیگر آن ها ایران را انباری از مهمات کرده بودند و در موارد مختلف بدون اجازه ایران از آن ها استفاده می کردند. برای نمونه ملکه پهلوی در این باره می گوید: «یک روز محمدرضا که خیلی ناراحت بود به من گفت: مادرجان مرده شور این سلطنت را ببرد که من شاه و فرمانده کل قوا هستم، ولی بدون اطلاع من هواپیماهای ما را برده اند ویتنام؛ آمریکایی ها که از قدیم در ایران نظامی داشتند هر وقت احتیاج پیدا می کردند از پایگاه های ایران و امکانات ایران با صلاحدید خود استفاده می کردند. 📣سخنی با شما عزیزان : به نظر بنده این کتاب لازمه هر بچه انقلابی و بسیجی هست . مخصوصا در جامعه الان که نیاز به شرکت در بحث ها و دفاع از انقلابمون در اجتماع هست . - منبع معرفی : ایران کتاب «🍃@hazraate_eshgh»
『 حضرت‌عشق 』🇵🇸
『📚 | #معرفی‌کتاب 』 • نام‌کتاب : صعود چهل ساله • نام نویسنده : سید محمد حسین راجی • انتشارات : نشر م
『📚 | 』 • نام‌کتاب : آن‌مرد با باران می‌آید • نام نویسنده : وجیهه سامانی • انتشارات : کتابستان √ محور اصلی رمان، تظاهرات و وقایع ماه‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی است. راوی و شخصیت اصلی این داستان بهزاد نوجوانی سیزده‌ساله است. پدر بهزاد میوه‌فروشی محافظه‌ کار است که صیانت از خانواده‌اش را در دور نگاه‌داشتن آن‌ها از وقایع اجتماعی و انقلابی می‌داند. بهزاد نیز به دلیل ترسی که از پدرش در دل دارد، از اوضاع و احوال تحولات اجتماعی و انقلابی پیرامون خود بیگانه مانده و تقریباً از همه‌چیز بی‌خبر است. بهروز برادر بهزاد، دانشجویی مبارز و انقلابی است. بهروز به‌دلیل اختلاف عقیده ای که با پدر خود بر سر فعالیت‌های انقلابی دارد، مرتباً در حال بحث و کشمکش است. بحث‌ها و صحبت‌های بهروز با پدرش، بهزاد را به‌فکر فرو می‌برد. او تحت تأثیر مبارزات و حضور فعال برادرش بهروز و دوستانش سعید و یونس در آن ایام قرار می گیرد و بر اثر اتفاق‌هایی که برایش می‌افتد، وارد عرصۀ مبارزات و تظاهرات علیه شاه می‌شود و برای به پیروزی رساندن انقلاب اقداماتی انجام می‌دهد و حتی در بین این اتفاق‌ها جان دوست خود را نجات می‌دهد. - منبع معرفی : سایت‌ khamenei_ir «🍃@hazraate_eshgh»