eitaa logo
حضرت زهراس وشهیدهادی
5.5هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
3.8هزار ویدیو
11 فایل
یا علی یا علی یاعلی یا علی یا علی مادر همه شهیدان شده ای؟؟؟ می شود مادر ما هم بشوی؟؟! به کانال حضرت زهرا سلام الله و شهدا خوش اومدید🍃💜♥️ #اینجامهمان_حضرت_زهراس_هستین
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام بزرگوار متشکریم اجرتون با شهدا
Hossein Taheri - Paye Ghamet (320).mp3
11.29M
هرشب باید مجنونت شم لیلا کیه لیلا تویی قربونت شم https://eitaa.com/joinchat/3754492311C40a62601b3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه غَریبانه دِلَم میلِ تو دارد امـــروز 🖤 السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ❤️ و عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ 🖤 و عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ❤️ و عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ https://eitaa.com/joinchat/3754492311C40a62601b3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جبهه رفتن سهم شما کربلا رفتن سهم ما ؛ و ای کاش کربلایی باشیم همچون شما ... https://eitaa.com/joinchat/3754492311C40a62601b3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از هلند تا کربلا....... جوانی که سال قبل در روز در حرم امام حسین علیه‌السلام فوت کرد ، بدون هیچ‌گونه مریضی و هیچ گونه فشاری و علتی.... جوان مرفهی از خانواده ای غیر مذهبی ، که توسط پدر و مادرش به هلند فرستاده شده بود، برای ادامه تحصیل و زندگی ، اما به یکباره برمیگردد ، همه زرق و‌برق و خوشی و ثروت را رها می کند و می گوید می خواهد سرباز امام زمان شود ، خانواده اش اصلا متوجه حرف او نمیشوند ..... او وارد حوزه میشود و محرم سال قبل برای اولین بار در عمرش می خواهد به کربلا برود ، به مادرش می گوید : مگر میشود کربلا رفت و قتلگاه را دید و زنده برگشت ؟ با دوستش دو‌نفری به عراق می آیند ، دوستش می گوید مستقیم بریم ، امیر حسین قصه ما، می گوید : اگر کربلا بریم من دیگه نجف را نمی بینم ، اما تا ابد کنار امیرالمومنین خواهم بود. و نجف را ندید . در همان حرم علیه‌السلام امیر حسین تمام کرد. و امروز سالگرد اوست و مادرش میهمان برنامه فطرس از شبکه جهانی ولایت با اینکه عتبه حسینیه سه جا برای قبر در حرم به آنها پیشنهاد داد اما امیر حسین همانطور که خودش گفته بود در نجف دفن شد https://eitaa.com/joinchat/3754492311C40a62601b3
Morteza Bab - Khoda Nakarde (320).mp3
16.29M
بهش چه رزقی دادی ازشما میخونم آبروم و آقا من به تو مدیونم «لبیک یاحسین» https://eitaa.com/joinchat/3754492311C40a62601b3
مقام محمود 34.mp3
9.92M
۳۴ ※ و أسئلهُ أن یُبَلّغنی المقامَ المَحمود لکم عندالله. | صدقه کاتالیزور است، صدقه میانبر است، صدقه، راه طولانی مقام محمود را کوتاه می‌کند! اما نه هر صدقه‌ای .... ✘ صدقه‌ی رشد دهنده و وسعت بخش در مسیر مقام محمود چه ویژگی‌هایی دارد؟ https://eitaa.com/joinchat/3754492311C40a62601b3
✨بسم رب الشهداء و الصدیقین ✨ 🍁هر آمدنی رفتنی دارد... 🥀جز شهادت... 🍃شهیدکه شدی میمانی ✨یعنی خدا نگهت میدارد برای همیشه 💠 معرفی شهید: شهید رستمعلی آقا باباپور🌷 🌱 ولادت:۱۳۳۵/۰۳/۱۴ روستای بازارسر، شهرستان بهنمیر، استان مازندران 🕊 شهادت: ۱۳۶۵/۰۲/۲۵ فاو 🔲مزار مطهر شهید: استان مازندران، گلزار شهدای بابلسر 😎شغل : کارمند جهاد سازندگی 👧🏻👦🏻تعداد فرزندان: دو پسر و یک دختر که یکی از پسرهایش به نام مهدی، بعد از شهادت پدرش به دنیا آمد. 💌نامه‌ای که بعد از شلیک گلوله سمیونف رسید 🌤در هشتمین روز کمین ، گلوله تک تیر انداز به پیشانی اش خورد؛ صدای یا زهرایش بلند شد. 📸 سریع عکس گرفتم؛ به سه ثانیه نکشید که شهید شد. ✋ناگهان از توی کانال یک نفر داد زد که :« رستمعلی نامه داری» 👮🏻‍♂فرمانده نامه را گرفت و باز کرد، از طرف همسرش بود؛ متن نامه این بود: «❤️رستمعلی جان، امروز پدر شدی. 🍃وای ببخشید من هول شدم، سلام عزیزم 🌹نمیدونی چقدر قشنگه، بابا ابوالقاسم اسم پسرت رو گذاشته مهدی، عین خودته، کشیده و سبزه، کِی میای عزیزم؟ 🍁از جهاد اومده بودن پِی ات، می‌خوان اخراجت کنن. 🙂خنده ام گرفته بود. مگه نگفتی بهشان که جبهه‌ای؟ تهدید کردند که به خاطر غیبت اخراج شدی. 👨‍🌾مهم نیست، آمدی دوباره سر زمین کار می‌کنی، این یه ذره حقوق کفاف زندگی مان را نمی‌دهد. همان بهتر که اخراجت کنند. عزیزم زود برگرد، دلم برایت تنگ شده💔» 🌷 🕊 https://eitaa.com/joinchat/3754492311C40a62601b3
🌹🕊 بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۷ _برا من فرقی نداره! بالاخره یه جایی باید ریشه این خشک بشه، اگه تو فکر میکنی میشه شروع کرد، من آماده‌ام! برای چند لحظه نگاهم کرد و مطمئن نبود مرد این میدان باشم.. که با لحنی مبهم زیر پایم را کشید _حاضری قید درس و دانشگاه رو بزنی و همین فردا بریم؟ شاید هم میخواست تحریکم کند و سرِ من از او بود که به مبل تکیه زدم، دستانم را دور بازوانم قفل کردم و به جای جواب، دستور دادم _بلیط بگیر! از اقتدار صدایم دست و پایش را گم کرد، مقابل پایم زانو زد و نمیدانست چه آشوبی در دلم برپا شده که مثل پسربچه ها ذوق کرد _نازنین! همه آرزوم این بود که تو این مبارزه تو هم کنارم باشی! سقوط بشّار اسد به اندازه همنشینی با سعد برایم مهم نبود و نمیخواستم بفهمد بیشتر به تن به این همراهی داده‌ام.. که همان اندک عدالتخواهی ام را عَلم کردم _اگه قراره این خیزش آخر به برسه، حاضرم تا تهِ دنیا باهات بیام! و باورم نمیشد فاصله این ادعا با پروازمان از تهران فقط چند روز باشد... که ششم فروردین در فرودگاه اردن بودیم. از فرودگاه اردن تا مرز سوریه کمتر از صد کیلومتر راه بود و یک ساعت بعد به مرز سوریه رسیدیم... 🔥سعد🔥 گفته بود اهل استان درعا است.. و خیال می کردم به هوای دیدار خانواده این مسیر را برای ورود به سوریه انتخاب کرده... و با سرعت به سمت میدان پیش میرویم که ورودی شهر درعا با تجمع مردم روبرو شدیم... من هنوز گیج این سفر ناگهانی و هجوم جمعیت بودم و سعد دقیقاً میدانست کجا آمده که با آرامش به موج مردم نگاه میکرد.. و میدیدم از آشوب شهر... ادامه دارد....
🌹🕊 بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۸ میدیدم از شهر میبرد... در انتهای کوچه ای خاکی و خلوت مقابل خانه ای رسیدیدم و به خانه پدرش آمده ایم... که از ماشین پیاده شدیم، کرایه را حساب کرد.. و با خونسردی توضیح داد _امروز رو اینجا میمونیم تا ببینم چی میشه! در و دیوار سیمانی این خانه قدیمی در شلوغی شهری که انگار زیر و رو شده بود، دلم را میلرزاند.. و میخواستم همچنان باشم که آهسته پرسیدم _خب چرا نمیریم خونه خودتون؟ بیتوجه به حرفم در زد و من نمیخواستم وارد این خانه شوم.. که دستش را کشیدم و اعتراض کردم _اینجا کجاس منو اوردی؟ به سرعت سرش را به سمتم چرخاند، با نگاه سنگینش به صورتم سیلی زد تا ساکت شوم.. و من نمیتوانستم اینهمه خودسری اش را کنم که از کوره در رفتم.. _اگه نمیخوای بری خونه بابات، برو یه بگیر! من اینجا نمیام! نمیخواست دستش را به رویم بلند کند که با کوبیدن چمدان روی زمین، خشمش را خالی کرد و فریاد کشید _تو نمیفهمی کجا اومدی؟ هر روز تو این شهر دارن یه جا رو میزنن و آدم ! کدوم هتل بریم که خیالم راحت باشه تو صدمه نمیبینی؟ بین اینهمه پرخاشگری، جمله آخر بوی محبت میداد که رام احساسش ساکت شدم.. و فهمیده بود در این شهر غریبی میکنم که با هر دو دستش شانه هایم را گرفت و به نرمی نجوا کرد _نازنین! بذار کاری که صالح میدونم انجام بدم! من دوستت دارم، نمیخوام صدمه ببینی! و هنوز عاشقانه اش به آخر نرسیده، در خانه باز شد... مردی جوان با صورتی آفتاب سوخته و پیراهنی بلند... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
سلام دختر خوب برای حاجت روایی روی پیام سنجاق شده بزنید و لینک خیلی از ختم ها و نذر های مجرب هست استفاده کنید ان شاء الله خوشبخت شوید
سلام بزرگوار اگر خدمت به پدر یا مادر یا هردو برای پول و مال و برای دنیای خودت باشه به درذی نمی خوره بعدا گاهی پدر و مادرا به یکی از بچه ها بیشتر کمک می کنن و بیشتر حمایت می کنن این دلیل نمی شه شما از پدر و مادرتون روی برگردونید مال خودشون هست اختیارشون را دارند دوست دارند به یه بچه بیشتر بدن شما هیچ وقت حق ندارین به پدر ومادر کم محلی کنید حتی اگر پدر یا مادر یا هردو کافر باشن حق فرزند محبت و احترام و لطف مهربانی به پدر و مادر هست و اینکه پدر و مادر به یکی بیشتر کمک میکنه مهم نیست باید دید خدا به چه کسی برکت بیشتر می‌دهد پس برای پدر و مادر خدمت کن بدون مزد بدون چشم داشت بدون اینکه کسی ازت تشکر کنه بدون اینکه پدر و مادرت بهت مالی بدن بلکه وظیفه فرزند احترام و ادب و سر زدن به پدر و مادر هست اگر کاری داشتن با جون و دل انجام بده نه با اکراه اگر آدم مال بسیار داشته باشه ولی پدر و مادرش ازش راضی نباشن نمی تونه چیزی از اون مال را برای آسایش خود خرج کنه همش می شه درد و بلا مبادا بخاطر مال دنیا پدر یا مادر یا یکی از اونها را برنجانید به پدر و مادرت نیکی کن مال و ثروت را خدا می‌دهد موفق باشین
سلام بزرگوار بنده که نمی دونم چی ها به داداشتون گفتین و آیا واقعا حرفهای شما تاثیر داشته یانه ولی برای اینکه حق الناسی گردنتون نباشه اگر اون خانم را می بینید ازشون حلالیت بطلبید اگر امکان دیدار نیست به نیت شون کارهای خیرانجام دهید زیارت شهدا برید.. زیارت عاشورا.... حتی جایی زیارت می روین به نیت ایشون هم باشه هرجا یادتون اومد یادشون کنیددر کارهای خیر موفق باشین
سلام دختر خوب و مومن یک آقا پسر جوان شاید چندین جا خواستگاری رفته باشه و یا شاید چندین دختر را دیده و دلش خواسته باهاشون ازدواج کنه ولی به هردلیلی این ازدواج سر نگرفته این دلیل نمی شه که بعد از ازدواج به فکر تک تک این دخترها باشه یا باهاشون در ارتباط باشه حالا در یه زمانی از یه دختر خوشش اومده و به هردلیلی حالا ازدواجشون جور نشده و الان شمارا انتخاب کرده که اومده خواستگاری شما دیگه آیا دیگه نباید این اقا ازدواج کنه؟؟ پس دید شماکاملا اشتباه هست مهم اینه الان خواستگار شماست و شمارا می خواد اینکه قبلا چه کسی را می خواست و چی شده و....... همه را بریز دور مهم اینه الان شمارا می خواد و شمارا بعنوان شریک زندگی انتخاب کرده و حتما خصلت های خوبی داشتی که یه جوان مومن به خواستگاری شما اومده پس توکل بخدا کن و جواب بله را بگو در زندگی و ازدواج به خواست خدا و ائمه احترام بذار و نیت کن که خدایا اگر تواین سرنوشت را برایم میخواهی راضیم به رضای تو و با توسل به حضرت زهرا سلام الله وارد یه دوره جدید از زندگی شو ان شاء الله خوشبخت بشین
سلام بزرگوار لطفا ای دی خودتون را بذارین تا در شخصی شما پاسخ دهیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رونمایی از ماکت حرمین مطهر کربلا و بین الحرمین ساخت این ماکت ۲ سال زمان برده است با دیدن این ماکت زیبای حرم محاله دلت پر زنه برای بین الحرمین اقا جان اگه ما در جوارت شبانه روز زیارت کنیم باز بیشتر تشنه زیارت می شویم این حسین کیست که عالم همه دیونه ی اوست https://eitaa.com/joinchat/3754492311C40a62601b3
بسم رب فاطمه سلام الله علیها بنا به درخواست شما عزیزان یک صندوق قرض الحسنه راه انداختیم صندوق قرض الحسنه خونگی که به نام شهید ابراهیم هادی مزین شده با نیت خدایی شرکت کنید برای اشنایی بیشتر وارد کانال شوید لینک صندوق شهید هادی 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4293853329C3ec4f44049
الهی ... ای نام توشیرین ای ذات تودیرین خوشم که معبودم تویی خرسندم که مقصودم تویی سلام صبحتون بخیر الهی به امید تو https://eitaa.com/joinchat/3754492311C40a62601b3