حضرتعلیوزهرا-شهیدهادی-حاجیزاده
🌷#بهروایتشهید: 🌟ایشان بعد از عملیات قدس 3 تعریف میکردند که یکی از برادران در جبهه خواب میبینن
💫راز شهیدی که پنج انگشت سبز بر کمرش نقش بست
🔸چهل روز قبل از تولد ایشان، پدر این شهید در خواب میبیند که در صحرایی است که تمام جای آن، تا چشم کار میکند سبز است؛ همینطور که در صحرا قدم میزند در فکر این بودند که خدایا من کجا هستم. در همین حال کنار جوی آبی مینشینند، آقایی بسیار نورانی و سبز پوش از طرف مشرق به سوی او میآید. وقتی به او میرسد به ایشان میگوید برای چه در فکری؟! مگر نمیدانی که به زودی صاحب فرزندی خواهی شد به نام «رضا»؟
🔸یک سال و اندی بعد، پدر و مادر به اتفاق رضا به زیارت ثامن الائمه حضرت علی بن موسی الرضا(ع) رفتند. زمانی که مشغول زیارت بودند، رضا با اینکه بیش از یک سال و نیم نداشت، چنان ضریح را محکم میگیرد که پدر وحشت میکند دست او را بکشد؛ زیرا به قدری ضریح را محکم گرفته بود که به آسانی نمیشد آن را جدا کرد؛ مردمی که این حالت را میبینند با صلوات به طرف رضا میآیند که در این موقع، متولی حرم بچه را از میان جمعیت به بیرون میبرد.
🔸زمانی که بچه را به خانه میبرند و لباسش را عوض میکنند با کمال تعجب جای پنج انگشت سبز را روی کمر رضا مشاهده میکنند.
#نظرکردهامامرضاع🕊