سادهای مثل نفسهای بهاران ساده*
مثل یک ماه، که در حلقه چاه افتاده*
کاش میآمدی از رود، غزل میخواندی*
سجده می کرد زمین در سحر سجاده*
میرسیدی همه قله روایت میشد*
با همان کوه بلندی که به تو دل داده*
قله از داغ تو لبریز مذاب است هنوز*
چه کسی داغ تو را بر دل او بنهاده؟ *
نه دماوند غزلهای تو را میفهمد*
نه همین دشت، نه جنگل وَ نه کوه و جاده*
بگذریم از می لاهوت برایم پُر کن*
ای خمار از می و پیمانه و جام و باده*
مست میآیی و از عشق لبالب هستی*
نوش جانت شود ای محسن فخری زاده!*
#حامد_حجتی
#شهید_ترور
#مرگ_بر_آمریکا
#مرگ_بر_اسراییل
https://eitaa.com/hazratzahrah/2276