eitaa logo
به سوی ظهور۲
53 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
8.5هزار ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از به سوی ظهور
🔰 اظهاراتی که حاکی از «نفوذ» است (۲) 👤 🔸در چنین فضائی دشمن می‌تواند به راحتی و بدون هزینه از افرادی در داخل نظام سیاسی ایران استفاده کند و کار خود را پیش ببرد. 🔸کمااینکه شاهد هستیم که دشمن برای تغییر باورها در مورد کارآمدی ایران پس از انقلاب ـ علی‌رغم آنکه در محافل کارشناسی آنان به اقتدار و کارآمدی نظام سیاسی ایران اعتراف مکرر شده است. ـ دروغ‌پردازی کرده و ایران کنونی را فاقد توانایی در عرصه‌های قدرت معرفی می‌کند. بعد همین دشمن در رسانه‌های خود (بی‌بی‌سی، رادیو فردا، ایران اینترنشنال، دویچه‌وله، یورونیوز و...) به موردی از اظهارات در داخل ایران استناد کرده و دروغ خود را «امر واقع» معرفی می‌نماید! و این به صورت هر روزه منتشر می‌شود یعنی هر روز «استنادی مشخص» به سخن یک یا چند مسئول جمهوری اسلامی را همزمان در رسانه‌های مختلف (که بدون شک ابزارهای عملیات روانی و رسانه‌ای هستند) منتشر می‌نمایند. کاملاً پیداست که ماشین دروغ‌پراکنی دشمن بدون چنین استنادات و استفاده‌هایی پیش نمی‌رود. حتی در مورد ناکامی پی‌در‌پی دشمن در دو جنگ نظامی و اقتصادی هم اظهارات خلاف واقع مقامات و دستگاه‌های جمهوری اسلامی برای دشمن موضوعیت دارد. دشمن با استناد به بعضی سخنان مسئولان و دستگاه‌های جمهوری اسلامی وانمود می‌کند در همین دو عرصه هم موفقیت‌های بزرگی داشته و سیاست‌های آن در مواجهه با مردم ایران به نتایج مهمی رسیده است. 🔸می‌توان گفت شهروندان ایرانی در دو چیز تردیدی ندارند، یکی اینکه کشورشان طی دهه‌های اخیر در حوزه‌های مختلف حتی در حوزه اقتصادی به پیشرفت‌های «بسیار بزرگی» رسیده است و دیگر اینکه کشورشان در طول نزدیک به پنج دهه گذشته، در همه حوزه‌ها به‌خصوص در حوزه اقتصادی زیر فشار سنگین دشمن قرار داشته است. جمع‌بندی نهائی مردم این است که دشمن آسیب‌هایی زده ولی نتوانسته کشور را از مسیر حرکت و پیشرفت‌ بازدارد. یک سؤال اساسی وجود دارد؛ آیا همین تصور که کاملاً با واقعیت تطبیق دارد ـ یعنی نه می‌توان رشد چندین برابری اقتصادی و پیشرفت ایران 1403 نسبت به ایران 1356 را نادیده گرفت و نه می‌توان 46 سال دشمنی آمریکا علیه ایران را افسانه خواند ـ در اکثر مقامات فعلی کشور رسوخ دارد؟ آیا با توجه به نبرد هوشمند نرم دشمن که می‌خواهد از یک‌سو ایرانِ «جمهوری اسلامی» را ویران نشان داده و از سوی دیگر خود را در مقام دلسوز و ناصح ملت ایران جا بزند، مسئولان وزارت‌خانه‌های فرهنگی کشور، پا در میدان بیان حقایق موجود ایران هستند یا پا در رکاب دشمن در ناتوان معرفی کردن ایرانِ «جمهوری اسلامی»‌اند؟ دردمندانه باید گفت بخش قابل توجهی از دست‌اندرکاران فرهنگی فعلی پا در رکاب ناتوان معرفی کردن کشور و تاریک نشان دادن افق ایران هستند! چرا؟ 🔸در حسن باطن بعضی مقامات فرهنگی کشور که متأسفانه پا در رکاب دشمن در سیاه‌نمایی از ایران و رو به تهدید نشان دادن آن هستند، لزوماً تردید وجود ندارد، اما چرا آنان در کار تکمیل پازل دشمن هستند؟ در این‌جا طبعاً یک پاسخ باقی می‌ماند و آن «نفوذ» است. این قلم چند ماه پیش، نامه‌ای خصوصی در حدود 25 صفحه به یکی از مسئولان فرهنگی ـ رسانه‌ای کشور نوشت و با آوردن موارد، نشان داد که گرفتار پدیده نفوذ شده است. او در پاسخ کوتاه خود نوشت شما دچار سوءظن شده‌اید، در حالی که در اسناد ارائه شده جایی برای فرار او از واقعیت نفوذ وجود نداشت. 🔸این قلم تردیدی ندارد که وقتی شاهد پر شدن پازل دشمن در توهم‌پراکنی و دروغ‌پردازی علیه جمهوری اسلامی از سوی کسانی هستیم که در حسن باطن آنان شک نداریم، پای نفوذ به میان می‌آید و نفوذ با فرد کاری می‌کند که به تعبیر ششم فروردین ماه 1368 حضرت امام خمینی رحمهًْ‌الله علیه (خطاب به آقای منتظری) او را تا جهنم یعنی تا انکار همه حقایق ـ در این‌جا انکار حقانیت جمهوری اسلامی در نبردی که دشمنانش علیه آن به راه انداخته‌اند ـ می‌کشاند. این را باید توجه کرد. 🔸همین چند روز پیش رسانه‌های شناخته‌شده دشمن به‌طور همزمان و با عبارات کاملاً شبیه به هم به نقل از یک مقام جمهوری اسلامی نوشتند «وضع زابل 50 سال است تغییری نکرده است». کاملاً پیدا بود که آن شخص مسئول در سخنرانی خود چندین گزاره مثبت درباره ایران و افق آن مطرح کرده بود اما این یک عبارت به کار دشمن می‌آمد و همین هم تیتر مشترک رسانه‌های آن شد و به بازار اتهام‌پراکنی علیه ایران و سیاه‌نمایی از افق آن آمد. حال اگر سرویس‌های اطلاعاتی کشور پیگیری کنند حتماً در خواهند یافت آن یک جمله را چه کسی موذیانه به ذهن یک مقام کشور انداخته و او به زبان آورده است. و این چگونه و در چه سیر رابطه‌ای انجام شده است. 🔻ادامه دارد... 💥انتشار محتوا در راستای جهاد تبیین با شما 👇 https://eitaa.com/dghjbbhg
هدایت شده از به سوی ظهور
🔰 اظهاراتی که حاکی از «نفوذ» است (۳) 👤 🔸تردیدی در این نداشته باشید که هم‌اینک دور خیلی از مسئولین مؤثر کشور به‌خصوص در حوزه‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حلقه‌ای از نفوذ به وجود آمده تا کارکرد یک مسئول کشور را که باید دفاع از مردم و نظام سیاسی برآمده از آنان باشد، به کارکردی معکوس سوق دهد و ایران را در مواجهه نرم با دشمن شناخته شده، بی‌دفاع گذاشته تا در فرآیندی داخلی شکست بخورد. بعضی از گران کردن‌ها و دفاع مسئولان ذی‌ربط از گران کردن‌های ماه‌های اخیر کشور، که واقعاً هیچ توجیه اقتصادی ندارد، خارج از این قاعده نیست. سلب اعتماد توده‌های مردم از مسئولان دولت جمهوری اسلامی فقط یک راه دارد و آن کارکردهای غلط عناصر دولت و دفاع غلط آنان از کارکردهای غلط است. 🔸پدیده نفوذ را باید در بخش‌های مختلف جدی گرفت. امروز دو دستگاه معظم اطلاعاتی مسئول در کشور وجود دارد. وظیفه آنان فقط هشدار دادن و اقدامات پس از حوادث نیست. با توجه به خطری که از ناحیه نفوذ در دستگاه‌های متولی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور وجود دارد و این خطر توسط دستگاه‌های امنیتی گوشزد شده، وقت آن است که این دستگاه‌ها بدون ملاحظه این و آن، حلقه‌های پیرامونی مسئولان و دست‌اندرکاران در این حوزه‌ها را تحت اشراف و کنترل درآورده و برخورد قاطعی با افراد خزیده در موقعیت‌های حساس کشور صورت دهند. این در درجه اول خدمتی بزرگ به این مسئولین می‌باشد. 💥انتشار محتوا در راستای جهاد تبیین با شما 👇 https://eitaa.com/dghjbbhg
هدایت شده از به سوی ظهور
🔰 خوابی ساده‌لوحانه یا برخوردی مزدورانه؟! (۱) 👤 🔸ادبیات دیروز و امروز مقامات ارشد آمریکا درخصوص ایران، به‌طور کلی مبتنی بر یکی از این دو گزاره بوده است؛ «نظام سیاسی ایران باید برچیده شود» و «جمهوری اسلامی باید مهار گردد». از آن طرف ادبیات دیروز و امروز جمهوری اسلامی ایران درخصوص آمریکا، به‌طور کلی مبتنی بر این دو گزاره بوده است؛ «آمریکا باید از دخالت در امور منطقه ـ غرب آسیا ـ دست بردارد» و «آمریکا نباید در امور داخلی ایران دخالت کند.» در واقع دو گزاره آمریکا در مواجهه با ایران دو گزاره ایجابی هستند یعنی اتفاقاتی باید علیه ایران رخ دهد و دو گزاره ایران در مواجهه با آمریکا، دو گزاره سلبی هستند یعنی آمریکا در مواجهه با ایران و منطقه باید از اقداماتی دست بکشد. 🔸آمریکایی‌ها دنبال موضوعاتی علیه ایران هستند که واقعاً ارتباطی با آن‌ها ندارد در حالی که ایران مطالباتی از آمریکا مطرح می‌کند که به آن ربط دارد. پس مشخص است که ایران در مورد آنچه دنبال می‌کند در جایگاه مستحکم حقوقی قرار دارد و آمریکا نمی‌تواند به خواسته‌های خود علیه ایران، وجاهت حقوقی بدهد. آمریکا از ایران می‌خواهد برنامه هسته‌ای خود را که بر صلح‌آمیز بودن آن از سوی مجامع تخصصی حقوقی تأکید شده است، متوقف کند و یا تحت رژیم‌های سخت بازرسی قرار دهد. این موضوع ارتباطی به آمریکا ندارد و حقوقی را برای آن ایجاد نمی‌کند. آمریکا از ایران می‌خواهد قدرت نظامی خود را محدود کند و به سمت تولید سلاح‌های راهبردی نظیر موشک‌های بالستیک نرود، این موضوع هم هیچ ارتباطی به آمریکا نداشته و حقی برای آن در مقابل ایران ایجاد نمی‌کند. آمریکا از ایران می‌خواهد به ارتباط راهبردی ـ نفوذ ـ در منطقه پایان دهد و در درون مرزهای خود محدود باشد. این موضوع هم هیچ ارتباطی با آمریکا ندارد و حقی برای آن به وجود نمی‌آورد و قس علیهذا در مورد مسایل داخلی ایران. 🔸ایران از آمریکا می‌خواهد از مداخله در منطقه غرب آسیا خودداری کند. این موضوع واقعاً به ایران ربط دارد چرا که از یک ‌سو ایران بخشی از این منطقه است و از سوی دیگر مداخلات آمریکا در منطقه از یک طرف بر مبنای برهم زدن و تضعیف روابط طبیعی ایران استوار می‌باشد و از طرف دیگر بر مبنای تحکیم سلطه رژیم متجاوز صهیونی بر منطقه قرار دارد که با امنیت ایران هم در تضاد می‌باشد. پس پیگیری سیاست مداخله در منطقه از سوی آمریکا، ایران را ذی‌حق می‌کند که با آن مخالفت نماید. ایران از آمریکا می‌خواهد از مداخله در امور کشور دست بردارد. این حق طبیعی هر کشور است که چنین مطالبه‌ای داشته باشد. مداخلات آمریکا چنین حقی را برای ایران ایجاد می‌کند که بر مبنای قطع مداخلات آن در امور خود، سیاست‌های اجرائی خویش را تنظیم نماید. 🔸از ابتدای انقلاب اسلامی و شروع مناقشات میان آمریکا و ایران، یک عده‌ای در ایران بدون توجه به واقعیت مطالبات ایران از آمریکا و واقعیت‌ مطالبات آمریکا از ایران، وانمود می‌کنند ایران باید از طریق حل و فصل مسایل با آمریکا به خصومت جاری میان دو کشور پایان دهد و این در حالی است که در طول46 سال گذشته، هیچ دولتی در آمریکا بر مبنای حل و فصل خصومات با ایران به صحنه نیامده است و بلکه همه دولت‌ها بر مبنای به کرسی نشاندن مطالبات راهبردی خود که هیچ وجاهت حقوقی ندارد به ایران فشار وارد کرده و به‌طور پیاپی به آن خسارت زده‌اند. در چنین فضائی، ایران اگر بخواهد به‌طور واقعی به فصل خصومت با دولت آمریکا برسد باید به مطالبات غیرقانونی و ظالمانه آمریکا تمکین کند یعنی از هر آنچه از نظر آمریکا ممنوع است، دست بکشد و این در حالی است که همان‌طور که ذکر شد جناح‌هایی ـ از دو حزب ـ در آمریکا حتی پا را از مطالباتی که ذکر شد فراتر گذاشته و برچیده شدن نظام جمهوری اسلامی را مدنظر دارند که البته گفته‌اند شتر در خواب بیند پنبه‌دانه 🔸براساس یک محاسبه ساده ریاضی کاملاً واضح است که ایران نمی‌تواند به هوای فصل خصومت به سمت کشوری برود که به فصل خصومت نمی‌اندیشد. از نظر آمریکا جرم اول ایران، تأسیس نظام مستقل جمهوری اسلامی است. بعد پای موضوعات دیگری از قدرت ایران به میان می‌آید که منبعث از برپایی این نظام دینی می‌باشد. بله ایران می‌تواند مثل چندین مورد سابق ـ از جمله در موضوع هسته‌ای با دولت آمریکا وارد مذاکره شود اما اولاً حسب تجربه مکرر نباید توقع دستاورد داشته باشد و ثانیاً نباید گمان کند که هر توافق، آن را یک گام به سمت فصل خصومت با آمریکا نزدیک می‌کند. وقتی آمریکایی‌ها در گذشته، علی‌رغم عمل ایران به سهم خود در توافقات، اساس توافق را زیر سؤال برده و آن را نقض کرده‌اند، در آینده هم همین کار را می‌کنند پس در چنین فضائی مذاکره با آمریکا نه تنها بر باددهنده فرصت‌های کشور است بلکه به وجودآورنده فضای مطالبات جدید آمریکا علیه ایران خواهد بود. ادامه دارد https://eitaa.com/dghjbbhg
هدایت شده از به سوی ظهور
🔰 خوابی ساده‌لوحانه یا برخوردی مزدورانه؟! (۲) 👤 🔸در این میان بعضی از چهره‌های سیاسی علی‌رغم آنکه از یک‌سو در ظاهر مطالبات آمریکا از ایران را نادرست می‌دانند و از سوی دیگر ظاهراً دولت آمریکا را غیرقابل اعتماد می‌خوانند، جمهوری اسلامی را به انجام مذاکره برای توافق جامع ـ در همه موضوعات ـ توصیه می‌کنند! درخواست ایران برای توافق جامع در واقع تن دادن به همه خواسته‌های غیرمشروع آمریکاست چرا که آنان همواره به دنبال کشاندن ایران به سمت توافق جامع با خود و نه توافق جامع میان طرفین بوده‌اند. آمریکا در این مواجهه خواسته‌های اعلام شده مشخصی از ایران دارد که برای فهم آنچه می‌خواهد به مذاکره و مکاتبه نیاز نیست. ما وقتی از لزوم مذاکره و توافق جامع حرف می‌زنیم در واقع برای عدول از نقاط قدرت و قوت خود اعلام آمادگی کرده‌ایم و در این صورت مذاکره‌ای اتفاق نمی‌افتد بلکه قبول تحمیل‌های آمریکا اتفاق می‌افتد. 🔸وقتی تجربه ما در مذاکره پیرامون یک سوژه و یا مذاکره پیرامون یک محور با شکست مواجه گردیده است چطور می‌توانیم به موفقیت در تحصیل منافع خود در مذاکره پیرامون همه آنچه آمریکایی‌ها از ما می‌خواهند چشم بدوزیم؟ بحث آمریکا با ما همین الان معلوم است؛ ساخت سلاح‌های مؤثر را متوقف کنید، از حمایت ملت‌هایی که با دفاع از استقلال و حریت خود، مزاحم ما هستند، دست برداشته و آنها را وارد معادلات منطقه‌ای خود نکنید. برنامه هسته‌ای خود را در حد غیرصنعتی و صرفاً نمادین و آموزشی نگه داشته و به رژیم‌های سخت بازرسی برای عدم عبور از این محدوده تن دهید و نُرم‌های بین‌المللی را بدون استثنا در اداره داخلی ایران به کار بگیرید که این به معنای قبول یک تحول اساسی در ماهیت مردم‌سالارانه و عزت‌‌مدارانه نظام سیاسی کشور است. توافق جامع دقیقاً به همین معانی است. بنابراین ما باید قبل از ورود به مذاکره جدید، در داخل تکلیف این موارد را مشخص کنیم. آن وقت پاسخ ما به این مطالبات آمریکا چه منفی باشد و چه مثبت باشد، ورود به مذاکره معنا و مفهوم ندارد. چرا که اگر پاسخ مثبت باشد، مذاکره درباره آنچه قبول کرده‌ایم، بی‌معنا می‌شود و اگر هم منفی باشد و در عین حال وارد مذاکره شویم، تجربه به ما می‌گوید آمریکا تمام ظرفیت و توان خود را بر تحمیل آنچه او می‌خواهد و ما نمی‌خواهیم پای کار می‌آورد، آنگاه ما مثل گذشته، در مذاکره یا به بن‌بست می‌رسیم و یا ناچار می‌شویم به توافقی تن دهیم که از حالا می‌دانیم از یک‌سو تضمینی برای اجرای تعهدات طرف آمریکایی آن وجود ندارد. و از سوی دیگر این توافق مبنای آغاز فشارهای تازه و افزودن بر حجم فشارها از سوی آن می‌شود. 🔸شرایط ایران، شرایط اضطراری هم نیست که بخواهیم برای رفع اضطرار به چیزهایی که با منافع و مصالح ملی ما در تضاد است، تن دهیم. شرایط بین‌المللی و شرایط منطقه‌ای هم نسبت به یک دهه قبل ـ زمان انجام توافق برجام ـ تغییرات اساسی کرده است. جهان در دو سوی یک نزاع اروپایی ـ جنگ اوکراین ـ ایستاده و شورای امنیت به دو بخش تقسیم شده و هر بخش در یک سوی ماجرا و روی در روی هم قرار گرفته است. روابط منطقه‌ای تحت تأثیر جنگ خونین غزه تغییر کرده و تنش جدید ـ حتی اقتصادی و سیاسی ـ با ایران در منطقه جایگاه خود را از دست داده است. هر تنش جدید منافع همه کشورهای منطقه را تحت تأثیر جدی قرار می‌دهد. روابط اقتصادی و سیاسی درون منطقه که تا ده سال پیش در انحصار آمریکا و یکی ـ دو دولت اروپایی بود، دست‌خوش تغییر و مرتبط با شرق شده است. فضای مناسبات منطقه‌ای ایران در شمال، جنوب، شرق و غرب کشور به نسبت دهه قبل بهبود پیدا کرده، حضور ایران در بلوک‌های اقتصادی قدرتمند بین‌المللی ـ شانگهای، بریکس و مشترک‌المنافع ـ موقعیت‌های جدید پایداری برای کشور ما رقم زده است. ایران از حیث اتکاء اقتصادی به داخل و ایجاد زیرساخت‌های اقتصادی و فن‌آوری‌های نوین هم به نسبت ده سال پیش رشد زیادی کرده است. 🔻ادامه دارد... https://eitaa.com/dghjbbhg
هدایت شده از به سوی ظهور
🔰 خوابی ساده‌لوحانه یا برخوردی مزدورانه؟! (۳) 👤 🔸یک نکته مهم دیگر این است که بحث مذاکره و توافق ایران با ‌آمریکا در فضای دوقطبی کنونی جهانی که حاصل موضوعات مختلف از جمله جنگ اوکراین می‌باشد، باعث بدبینی یکی از دو جریان بین‌المللی به ایران می‌شود که در آن فرصت‌های مهمی دارد و این در حالی است که حسب تجربه تقلای ایران در باز کردن راه از مسیر آمریکا در وضعیت بن‌بست می‌باشد. بحث مذاکره با آمریکا که قطعاً به نتیجه نمی‌رسد، سبب می‌شود دولت‌های قدرتمندی که جریان مقابل آمریکا را شکل داده‌اند در مورد جدی بودن عزم ایران در همکاری‌های دو و چندجانبه اقتصادی و... به تردید افتاده و وارد شراکت‌های بزرگ با جمهوری اسلامی نشوند. بنابراین مذاکره با آمریکا یک بازی دو سر باخت برای ما و دو سر منفعت برای آمریکاست. 🔸آنان که امروز ما را به توافق ـ و توافق جامع ـ با آمریکا فرامی‌خوانند نوعاً در دو دهه گذشته سردمدار مذاکره با آمریکا بوده و در این راه اختیارات کافی هم داشته‌اند، آنان باید قبل از هر چیز پاسخ دهند که تا اینجای کار، از مذاکره و توافق با آمریکا چه بهره قابل قبولی به کشور رسانده‌اند؟ و آیا تلاش‌های آنان به اندازه یک گام به رفع خصومت آمریکا علیه ایران منجر شده است؟ قطعاً پاسخ این سؤالات برای آنان از دیگران روشن‌تر است. اما چرا علی‌رغم آن بر آن تأکید می‌ورزند؟ پاسخ این هم چندان دشوار نیست. اگر به مقالات فراوان آنان نظر بیندازیم می‌بینیم که اصولاً هیچ اعتقادی به اینکه ایران باید در جایگاه یک قدرت بین‌المللی یا منطقه‌ای بایستد ندارند. آنان براساس مقالات‌شان هیچ اعتقادی به اینکه نباید زیر بار تحمیل‌های آمریکا رفت، ندارند. آنان به اینکه مردم ایران حق دارند علی‌رغم آمریکا، نظامات مورد نظر خود را برای اداره کشور انتخاب کنند، اعتقادی ندارند. امام راحل عظیم‌الشأن چه زیبا فرمودند «خداوند آنان را که خواب آمریکا می‌بینند، بیدار کند.» https://eitaa.com/dghjbbhg
هدایت شده از به سوی ظهور
🔰 (۱) 👤 🔸صحنه‌ای که جمعه شب ـ به وقت ایران ـ روی خروجی رسانه‌ها رفت، تمام‌عیار یک دولت دارای کرسی در سازمان ملل از سوی یک دولت دیگر بود که خود را در موضع قدرت نشان می‌دهد. زلنسکی آماده بود لااقل نیمی از معادن اوکراین را بدهد تا برای ، بقیه کشورش تضمین امنیتی دریافت کند اما با این همه به دلیل ضعف و در عین حال اعتماد به آمریکا، به او در دیدار رسمی، اجازه اظهارنظر داده نمی‌شود و از جلسه اخراج می‌گردد! البته از آن طرف تصویر روز جمعه، تنش شدید اروپا و آمریکا را هم به تصویر کشید چرا که مقامات انگلیس، فرانسه و آلمان به رئیس‌جمهور اوکراین گفته بودند، آمریکا راه‌حلی برای پایان جنگ و علاقه‌ای به آن ندارد و در عین حال چشم به معادن سرشار اوکراین دوخته است. 🔸 نشان داد و توافق و تأمین حتی حداقلی از منافع مردم و دولت اوکراین نیست و به چیزی جز نمی‌اندیشد و این ـ فارغ از اینکه چه کسی کاخ سفید را در اختیار داشته باشد ـ در مواجهه با دولت‌های دیگر است. اما در عین حال این نیست که آمریکا خیلی زور دارد، مهم این است که چه کسانی زیر بار این زور می‌روند و کشورشان را به خاک سیاه می‌نشانند و چه کسانی در برابر آن مقاومت می‌کنند و در نهایت بر طمع‌ورزی‌های دشمن غلبه می‌‌نمایند. رهبر معظم انقلاب دهم اسفند ماه 1400 یعنی در زمان آغاز این جنگ، در ارتباط با خدعه آمریکا، انگلیس، فرانسه و... در جنگ اوکراین هشدار داده بودند: «پشتیبانی قدرت‌های غربی از کشورها و دولت‌هایی که دست‌نشانده آنها هستند، است، واقعیت ندارد.» 🔸آمریکا می‌کوشد این گزاره را در هیاهوی تهدیدات ترامپ «علیه همه»، غیرواقعی و سطحی نشان بدهد که؛ «آمریکا ضعیف شده است». چطور می‌توان باور کرد کشوری که همزمان علیه آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی، آسیای شرقی و آسیای غربی، شمال و جنوب آفریقا، اروپای شرقی و اروپای مرکزی و انواعی از نهادها و قراردادهای بین‌المللی دست به تهدید می‌زند و از انواعی از اقدامات علیه آنان سخن می‌گوید و بعضاً به اجرا هم می‌گذارد، «ضعیف» است؟ در گام اول باید ببینیم احساس خود آمریکایی‌ها، و دولت این کشور و شخص ترامپ چیست؟ آیا آنان خود را ضعیف می‌بینند یا قوی؟ در پاسخ به این موضوع عبارات اسناد امنیت ملی آمریکا از جمله سند 2017 امنیت ملی این کشور گویاست. این سند در اولین ماه‌های روی کار آمدن دونالد ترامپ در سال 2017 منتشر شده و ناظر به جمع‌بندی وضع آمریکا در سال‌های 2016 به قبل از آن است. به یاد داشته باشیم پیش از روی کار آمدن ترامپ، در مقطع 16 سال دو دولت از دو حزب، هر کدام هشت سال اداره آمریکا را در دست داشته‌اند؛ هشت سال دوره ریاست حزب دموکرات (باراک اوباما) و هشت سال دوره ریاست حزب‌ جمهوری‌خواه (جرج بوش) و جالب این است که هر دو رئیس‌جمهور بر ناترازی روند عمومی جهان با منافع «ایالات متحده» تأکید داشتند و با شعار تغییر (Chenge) از مردم رأی جمع کردند و این به آن معنا بود که شهروندان آمریکا باور داشتند که اوضاع جهان به نفع آنان نیست و سیاست‌ها و اقدامات 12 ساله بوش اول و کلینتون که پس از فروپاشی بلوک شرق سرکار آمدند، نتوانسته‌اند، اوضاع را آن‌گونه که به‌طور رسمی از سوی هیئت‌ حاکمه آمریکا طراحی و پیگیری شده بر طبق منافع واشنگتن به جایی برسانند. جرج بوش اول در سال 1369/ 1990 این پیام را از روی عرشه یک ناو در اقیانوس هند به جهان فرستاد که «ما یک قرن آمریکایی در پیش رو داریم» و همان موقع فرانسیس فوکویاما فیلسوف ژاپنی‌تبار آمریکا گفته بود «جهان به پایان تاریخ رسیده و با سر برآوردن تمدن آمریکایی دیگر حرفی برای گفتن باقی نمانده است.» خب پس از این دوره 12 ساله، جرج بوش دوم و اوباما با شعار تغییر سرکار آمدند و برای رسیدن به «تغییر جهان به نفع آمریکا» هر کاری توانسته‌اند انجام داده‌اند؛ از جمله جنگ‌های خونینی که علیه بخش‌های مختلف «آسیای مسلمان» از افغانستان و عراق تا فلسطین، لبنان، یمن، سوریه و سومالی به راه انداختند که تعداد آنان در حدفاصل 2001 تا 2015 از 9 جنگ فراتر رفته است. در این دوره تحریم‌های اقتصادی علیه کشورهای زیادی به جنگ الصاق شدند و به تعبیری آمریکا از همه زور خود استفاده کرد. 🔸وقتی نوبت به حزب دموکرات و باراک اوباما رسید، آمریکا ضمن آنکه هزینه‌های بسیار زیاد انسانی و مالی به ملت‌ها و به‌خصوص ملت‌های مسلمان تحمیل کرده بود، کمر خود او نیز زیر بار هزینه‌های مالی و انسانی خم شده بود. احتمالاً این عدد مبالغه‌آمیز باشد ولی حتی اگر یک‌سوم آن هم واقعیت داشته باشد، عدد بزرگی است؛ 🔻ادامه دارد... 💥انتشار محتوا در راستای جهاد تبیین با شما 👇 https://eitaa.com/dghjbbhg
هدایت شده از به سوی ظهور
🔰 کلید رمز تهدیدات آمریکا علیه ایران چیست؟ (۱) 👤 🔸دوره فعلی ریاست‌‌جمهوری «دونالد ترامپ» از هر حیث تکرار دوره اول ریاست‌جمهوری اوست اما تیم اطراف او و پاره‌ای رسانه‌های خارجی مرتبط یا همگرا با تیم او و نیز عده‌ای در ایران وانمود می‌کنند دنیا با ترامپ جدیدی مواجه شده است. خود ترامپ برای اهدافی که در سطح داخلی آمریکا و در سطح خارجی دنبال می‌کند به چنین تصویری به ‌شدت احتیاج دارد 🔸تصویر مورد نیاز او این است که دنیا با یک رئیس‌جمهور همواره شگفتی‌ساز و غیرقابل پیش‌بینی مواجه است، پس به نفع دیگران است که در مقابل او قرار نگیرند. خود او 10 فروردین/29 مارس در مصاحبه با فاکس‌نیوز گفت «من به تازگی نامه‌ای برای مسئولان ایران فرستادم و در آن نوشتم که باید یک تصمیم مشخص بگیرند، یا این طرف یا آن طرف». اگر پنج سال به عقب برگردیم، به زمانی که ترامپ از برجام خارج شد، با همین ادبیات مواجه می‌شویم، آن زمان هم او گفت ایران باید به توافق بزرگ با آمریکا تن دهد و من منتظر پاسخ مقامات جمهوری اسلامی هستم و مرتب وعده می‌داد که ایران امروز می‌آید، فردا می‌آید و زمانی که در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2020 به رقیب پیر خود از حزب دموکرات باخت مدعی شد که ایران آماده بود تا به توافق بزرگ با من تن دهد اما سیاست‌های آسان‌گیر جو بایدن همه چیز را به ‌هم ریخت ابزار دونالد ترامپ برای پیگیری سیاست‌های خود در آن زمان هم مثل امروز دو چیز بود؛ «فشار حداکثری» و «تهدید به اقدام نظامی» 🔸اما واقعیت این است که در همان زمان همه محافل سیاسی به ترامپ گفتند فشار حداکثری، ایران را به پذیرش خواسته‌های او وادار نمی‌کند. ترامپ حتی زمانی که ایران در یک مرحله پهپاد افسانه‌ای ـ گلوبال‌هاوک ـ آمریکا را در آسمان هرمز نابود کرد و در مرحله بعد در واکنش به اقدام آمریکا در به شهادت رساندن سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس، پایگاه عظیم عین‌الاسد آمریکا در عراق را زیر ضربات شدید موشکی قرار داد و حیثیت نظامی آمریکا را نابود کرد، ترجیح داد کاری نکند و به درگیری نظامی با ایران دامن نزند. این تجربه نزدیک ما از دونالد ترامپ و سیاست‌های اوست. در همین حدود سه ماه اخیر که او دوباره به قدرت رسیده و همان سیاست‌های به ظاهر تهاجمی را علیه بخش‌های زیادی از دنیا از سر گرفته است، باز هرجا در مقابل او مقاومت صورت گرفته به سرعت به عقب برگشته و هیچ هم بابت تغییر سریع موضع شرمنده نشده است 🔸البته از حق نگذریم ترامپ در دوره اخیر، عنصر سومی به سیاست‌های خود اضافه کرده است و آن «حیله‌گری» است. مثلاًترامپ ترامپ وانمود کرد برای پایان دادن جنگ اوکراین به فرمول حل و فصل سریع با روسیه دست یافته است و براساس آن مکالمه تلفنی با «ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهور راه انداخت و متعاقب آن مذاکرات وزرای خارجه آمریکا و روسیه در «ریاض» را شکل داد، به گونه‌ای که بعضی خوش‌باورها گفتند امروز یا فردا جنگ اوکراین تمام می‌شود. اما ترامپ با فاصله کم‌ تحریم‌های جدیدی علیه فدراسیون روسیه راه انداخت و نشان داد صادق نبوده و خبری از پایان سریع جنگ اوکراین نیست. اضافه شدن عنصر سوم به سیاست‌های ترامپ در واقع افشاکننده ضعف کارآیی دو راهبرد «فشار حداکثری» و «تهدید به جنگ» است 🔸در همین روزها برای آنکه تهدید او به جنگ، معتبر شمرده شود، یک سری خبر در رسانه‌ها راه افتاد. رسانه‌های غربی و بعضی دنباله‌روان آن در منطقه و بعضی دیگر در ایران، از تغییر کاربری جزیره نظامی «دیگوگارسیا» در شرق اقیانوس هند و افزایش تحرک و توان نظامی این پایگاه ارتش آمریکا خبر دادند. بعضی هم نوشتند آمریکا در حال افزایش توان نظامی پایگاه عین‌الاسد در عراق است و بعضی هم نوشتند آمریکا در حال انتقال سیستم‌های پدافندی بی‌52 از نقاط نزدیک کره شمالی به آب‌های خلیج‌فارس می‌باشد و خبرهای دیگری از این نوع. پنتاگون هم 14 فروردین/ دوم ‌آوریل طی بیانیه‌ای اعلام کرد «پیت هگست» وزیر دفاع گفته است «اگر ایران یا نیروهای نیابتی‌اش تهدیدی متوجه پرسنل یا منافع آمریکا در منطقه کنند، ایالات متحده بدون تردید دست به اقدام قاطع خواهد زد» 🔸اما واقعیت این است که از یک‌سو هیچ منبع مستقل و به‌خصوص منابع محلی خبرهای مربوط به دیگوگارسیا یا عین‌الاسد و یا انتقال سامانه‌های دفاعی از کره شمالی به خلیج‌فارس را تأیید نکرده‌اند و از سوی دیگر خود ماهیت این خبرها بر بلوف بودن این نوع خبرپراکنی‌ها تأکید می‌کند؛ چرا که اصولاً انفعال نظامی آمریکا در منطقه غرب آسیا و به‌خصوص در حوزه حساس خلیج‌فارس به دلیل عدم نیروی کافی نظامی آمریکا در پایگاه‌های فراوان آن در منطقه و نیز به دلیل عدم کفایت جنگ‌افزارهای آن نبوده است. پایگاه عین‌الاسد در غرب آسیا بزرگ‌ترین پایگاه زمینی و پایگاه منامه در بحرین، بزرگ‌ترین پایگاه دریایی آمریکا در دنیا می‌باشد. 🔻ادامه دارد https://eitaa.com/dghjbbhg
هدایت شده از به سوی ظهور
🔰 کلید رمز تهدیدات آمریکا علیه ایران چیست؟ (۲) 👤 🔸پس انفعال آمریکا به دلیل کسری نیروی نظامی یا کسری تجهیزات نظامی نیست، اما برای آنکه تهدیدات ترامپ و پنتاگون معتبر تلقی شود، رسانه‌ها با این نوع خبرهای بی‌اساس به میدان آمده و بعضی ساده‌لوحان داخلی به آن دامن می‌زنند. 🔸واقعیت این است که هر گونه اقدام نظامی آمریکا چه در منطقه ما و چه در مناطق دیگر با هزینه زیاد و ریسک‌ بسیار بالا مواجه می‌باشد. مدت‌های مدیدی است که اعتبار قدرت نظامی آمریکا در حل منازعات و اساساً کارآیی فرمول جنگ در تأمین اهداف آمریکا زیر سؤال رفته است. به صحنه تقابل نظامی آمریکا علیه کشور یمن ـ با یک هزارم قدرت نظامی ایران ـ بنگرید. 🔸انصارالله در واقع به نمایندگی از جهان اسلام در دفاع از مردم مظلوم غزه و زنان و کودکان که هر روزه ده‌ها نفر آنان به خاک و خون کشیده می‌شوند، بدون آنکه از جایی دستور بگیرد، دریای سرخ را تحت کنترل درآورده و به حملات موشکی علیه عمق رژیم صهیونیستی دست می‌زند. آمریکا طی یک ماه اخیر با استفاده از تجهیزات بسیار گران‌قیمت از جمله هواپیماهای بی‌52 به مناطقی از یمن از جمله نقاطی در کوهستان‌های شمال این کشور حمله کرده است. 🔸بنا به بعضی گزارش‌های معتبر محلی، ارتش آمریکا برای انهدام یک دهانه یک تونل چندمتری که چندین ورودی و خروجی دارد، سه بار با هواپیمای بی‌52 حمله کرده در حالی که حداکثر نتیجه آن، تخریب یک تا دو متر یک دهانه از یک تونل چند دهانه بوده است! در پی این حملات، ترامپ در 12 فروردین / 31 مارس اعلام کرد «نیروهای یمنی در حملات بی‌امان در دو هفته گذشته نابود شده‌اند و بسیاری از مبارزان و رهبران آنها دیگر در میان ما نیستند» و جالب این است که بعد از این اعلام که از سوی بلندپایه‌ترین مقام آمریکا بیان شد، «ناو هواپیمابر وینسون» مورد حمله نیروهای مجاهد یمن قرار گرفت و دوباره تل‌آویو مورد اصابت موشک بالستیک واقع گردید! پس برای آمریکایی‌ها کاملاً واضح است که فرمول نظامی در مواجهه با مقاومت منطقه کارآیی ندارد. کمااینکه همین 6 روز پیش «فارن‌افرز» ماهنامه شورای روابط خارجی آمریکا بر این موضوع تأکید نمود. بنابراین نباید تردید کرد که فرمول واقعی ترامپ در مواجهه با ایران توسل به عملیات نظامی نیست الا اینکه در ایران شرایط دیگری پیش آید که عنصر نظامی بخواهد به‌عنوان عضو مکمل یک سناریوی ترکیبی عمل کند که در این صورت هم توسل به اقدام نظامی، کارآیی جنگ ترکیبی علیه ایران را مخدوش می‌نماید و به تغییر اساسی در صحنه مواجهه منجر می‌گردد. 🔸فرمول واقعی عملیاتی و میدانی آمریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی، ایجاد اخلال در سامانه‌های اقتصادی ایران است. تحلیل جناح ترامپ و جمع‌بندی آن این است که از میان همه عناصر عملیاتی آمریکا که طی دهه‌های گذشته در مواجهه با ایران به کار گرفته شده‌اند، تنها فشار اقتصادی کارآیی نسبی داشته است. تغییر قیمت دلار در ایران طی دو تا سه ماه گذشته که از 60 هزار تومان به بیش از 100 هزار تومان رسید، تیم ترامپ را متقاعد کرده است که راهکار اصلی مواجهه‌ با ایران، همین فشار اقتصادی است. آمریکا معتقد است وضع اقتصادی و ساختارهای ضعیف آن در داخل ایران به‌گونه‌ای است که فشار بر آن پاسخ می‌دهد. خب زمانی که این عنصر بدون آنکه برای آمریکا کمترین هزینه‌ای داشته باشد، به دولت و مردم ایران فشار می‌آورد و اقتصاد جمهوری اسلامی را در ورطه بی‌ثباتی قرار داده و نارضایتی‌ها را دامن می‌زند، چرا باید آمریکا به سمت گزینه نظامی برود که با توجه به تعداد زیاد پایگاه‌های ثابت و سیار آن در منطقه، از یک‌سو ریسک آن برای پنتاگون بالاست و از سوی دیگر وضع و موضع کنونی رژیم اسرائیل در منطقه‌ را به کلی دگرگون می‌کند؟ آمریکا به خوبی می‌داند اگر ولو به ‌صورت محدود به سمت کنش نظامی علیه ایران برود، با واکنش‌ گسترده نظامی جمهوری اسلامی مواجه می‌شود و این واکنش، وضع منطقه را به‌هم می‌ریزد کما اینکه نشانه‌های نگرانی از پیامد درگیری تازه را در همه دولت‌های عرب اطراف ایران مشاهده می‌کنیم. هر اقدام نظامی حتی اگر محدود باشد، ایران را به سمت ویران‌سازی رژیم اسرائیل سوق می‌دهد و آنگاه دیگر فقط پایگاه‌های نظامی و اطلاعاتی این رژیم ـ آن‌گونه که در عملیات‌های وعده صادق اعمال شد ـ سیبل قدرت نظامی ایران نخواهد بود بلکه کل زیرساخت‌های حیاتی آن را در معرض فروپاشی قرار می‌دهد و این چیزی نیست که آمریکا آن را نداند و یا نادیده بگیرد. 🔻ادامه دارد... https://eitaa.com/dghjbbhg
هدایت شده از به سوی ظهور
🔰 کلید رمز تهدیدات آمریکا علیه ایران چیست؟ (۳) 👤 🔸پس واقعیت این است که آمریکا به فشل کردن اقتصادی ایران چشم دوخته و اگر صحبت از بحث نظامی می‌کند، برای تشدید نوسانات ارزی و تداوم فضای عدم اطمینان در حوزه اقتصادی ایران است. خب در چنین فضائی ما چه کار باید بکنیم؟ از یکسو ما باید فاصله تهدیدات اقتصادی آمریکا با تهدیدات نظامی آن را از میان برداریم و نشان دهیم هر تهدید اقتصادی علیه ایران به مثابه تهدید نظامی هم هست چرا که با همان کارکرد تنظیم گردیده است. 🔸از سوی دیگر با توجه به اینکه آمارها می‌گویند علی‌رغم تهدیدات اقتصادی و تحریم‌ها، بنیان‌های اقتصادی ایران مستحکم است به گونه‌ای که هنوز تولید ناخالص داخلی ایران، قبل از رتبه بیست و ششم جهان می‌باشد، به وضع اقتصادی و نحوه مدیریت منابع کشور توجه جدی داشته باشیم. مطمئن باشیم با سازوکارهای تجربه شده، می‌توانیم روند اقتصاد کشور را در مدار درست قرار دهیم. در این صورت همین حرافی‌ها و بلوف‌های نظامی آمریکا و غرب علیه ایران نیز به پایان می‌رسد. کلید رمز تهدیدات نظامی دشمن، وضع کنونی اقتصادی ایران است. با اصلاح آن، این کلمه رمز را باطل کنیم. 💥انتشار محتوا در راستای جهاد تبیین با شما👇 https://eitaa.com/dghjbbhg
هدایت شده از به سوی ظهور
🔰 چند و چون اختلافات داخلی آمریکا درباره ایران (۱) 👤 🔸ظاهراً «مذاکره با ایران» به یک موضوع اختلافی در هیئت حاکمه آمریکا تبدیل شده و نوساناتی در این موضوع پدید آورده است. اقدامات جدید تحریمی علیه ایران از سوی کنگره و وزارت خزانه‌داری آمریکا و اختلافات میان وزارتخانه‌های دفاع و امور خارجه و مباحث جاری میان آنان و «ویتکاف» به‌عنوان نماینده ویژه ترامپ در امور غرب آسیا و رئیس تیم مذاکره‌کننده با ایران و علاوه‌بر این‌ها اظهارات پرنوسان مقامات ارشد آمریکا درباره برنامه هسته‌ای و سایر موضوعات مرتبط با ایران، این اختلافات را بازتاب می‌دهد. چرا این اختلافات وجود دارند؟ دامنه آن چیست؟ و چه تأثیری روی ایران دارند؟ 🔻۱ـ اول از همه خود موضوع مذاکره با ایران یک مسئله اختلافی در آمریکاست. عده‌ای از سیاستمداران آمریکایی از جمله مقامات کنونی وزارت دفاع معتقدند مذاکره با ایران در نهایت به نفع ایران تمام می‌شود و عایدات دولت آمریکا از آن ناچیز خواهد بود چرا که ایران فقط درخصوص موضوع هسته‌ای آماده مذاکره می‌باشد و این در حالی است که حق غنی‌سازی ایران، بدیهی‌تر از آن است که بتوان آن را با چالش اساسی درازمدت مواجه کرد و از سوی دیگر اصل حق غنی‌سازی ایران را بعضی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل پذیرفته‌اند و وقتی اصل غنی‌سازی ایران در سطح بین‌المللی پذیرفته شده باشد، میدان چالش با آن بسیار تنگ خواهد بود. بر این اساس بخش وسیعی از نهادهای آمریکا معتقدند از مذاکرات هسته‌ای با ایران، نتیجه قابل توجهی به دست نمی‌آید و این ایران است که در نهایت با فرسایشی کردن موضوع، بالاخره حق خود و حرف خود را به کرسی می‌نشاند. 🔸در مقابل اعضای این گروه که کم‌ هم نیستند، عده‌ای دیگر معتقدند مذاکره هسته‌ای در واقع وادار کردن ایران به قبول داوری آمریکا در این موضوع است. اگر ایران در بحث هسته‌ای بپذیرد که موضع آمریکا فصل‌الخطاب است، این پذیرش با تمهیدات بعدی به سایر موضوعات از جمله قدرت نظامی و نفوذ منطقه‌ای ایران تعمیم پیدا می‌کند. این‌ها نوعاً از ادبیات تهاجمی «مسئول همه حوادث ناخوشایند ایران است» استفاده می‌کنند تا تصویری از یک واحد اخلالگر را به ثبت برسانند و پس از آن دیگران را به ورود در فرآیند مذاکراتی مدنظر کاخ سفید ترغیب نمایند. اما این‌ها نیز خود به دو دسته بزرگ تقسیم می‌شوند، گروهی از آنان معتقدند ایران در شرایطی که احساس ضعف کند به مذاکره تن می‌دهد و وقتی تن داد می‌توان او را به دورهای مذاکرات پیاپی پیرامون موضوعات مختلف وادار نمود ولی اگر این احساس در ایران نباشد و یا دوره ضعف آن به پایان برسد، یا وضع آن به‌طور نسبی بهبود یابد، آنگاه دیگر مذاکره را جدی نمی‌گیرد و سرسختانه مقاومت خواهد کرد. این گروه با اشاره اغراق‌آمیز به وقایع حدود یک سال اخیر معتقدند الان زمان مذاکره با ایران است و می‌توان بدون آنکه امتیازی به ایران داد از آن امتیازات بزرگی گرفت. مقامات کنونی سازمان سیا در این طیف جای می‌گیرند. 🔸اما در مقابل، دسته دیگری هم هستند که معتقدند ایران ضعیف نشده و ضربه به واحدهای مقاومت منطقه‌ای تأثیری بر قدرت ذاتی ایران نداشته است و لذا نمی‌توان بدون ایجاد شرایط نسبتاً متوازن، از ایران چیزی گرفت. به نظر می‌آید تئوری‌پردازان مؤثری مثل «جان مرشایمر» فیلسوف سیاسی دانشگاه‌های آمریکا و خود دونالد ترامپ و ویتکاف در این دسته قرار می‌گیرند. این دسته معتقدند شرایط کنونی برای ایجاد یک توافق مناسب است و ممکن است زمان به نفع ایران پیش برود و دستیابی به توافق را سخت‌تر کند. 🔸چند روز پیش پسر ترامپ طی توئیتی بخش‌هایی از مقامات حزب جمهوری‌خواه را متهم کرد که «استیو ویتکاف» را تضعیف کرده و در حال تخریب دستور کار سیاست خارجی ترامپ می‌باشند. نشریه «واشنگتن اگزمینر» نیز چند روز پیش در گزارشی نوشت، ایپک (کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل) کمپین جدیدی برای تأثیرگذاری بر مذاکرات میان ویتکاف و عراقچی تشکیل داده‌اند. این گروه بر اینکه ایران غیرقابل اعتماد است، تأکید کرده و خواستار برچیدن کامل برنامه هسته‌ای ایران هستند در مقابل این گروه، مرشایمر استدلال می‌کند که ایپک جنگ با ایران را طلب می‌کند حتی اگر پای غنی‌سازی اورانیوم در ایران در میان نباشد و این در حالی است که ترامپ می‌داند که جنگ با ایران به نفع آمریکا نخواهد بود. 🔸این موارد ابعاد اختلافات در هیئت حاکمه آمریکا درباره ایران و درباره مذاکرات جاری میان دو کشور را نشان می‌دهد. این اختلافات ناشی از چیست؟ 🔻ادامه دارد... 💥انتشار محتوا در راستای جهاد تبیین با شما 👇 https://eitaa.com/dghjbbhg
هدایت شده از به سوی ظهور
🔰 چند و چون اختلافات داخلی آمریکا درباره ایران (۲) 👤 🔻۲ـ واقعیت ایران را از حیث قدرت داخلی و اثرگذاری منطقه‌ای و نقش‌آفرینی بین‌المللی آن نمی‌توان تغییر داد. این واقعیات هستند که سرنوشت هر چالشی با ایران را مشخص می‌کنند. البته در دل بحث قدرت داخلی ایران، یک حقیقت مهم دیگر هم وجود دارد و آن تصور هیئت حاکمه جمهوری اسلامی از قدرت ایران است. به نظر می‌آید در وضع کنونی ـ برخلاف دوره روحانی ـ این باور عمیقاً وجود دارد که ایران قدرتمند است و می‌تواند حقوق و منافع خود را حتی در محیط پُرچالش تأمین نماید در حالی که اگر این نگاه نبود و کشور در اداره افرادی نظیر حسن روحانی و محمدجواد ظریف قرار داشت، ایران قدرتمند، ضعیف ارزیابی می‌شد و نتیجاً آماده واگذاری امتیازات بزرگ بود. خب این دوره سپری شده و آمریکا این را به خوبی می‌داند. کافی است ادبیات تیم مذاکره‌کننده آمریکا در دوره روحانی را با ادبیات تیم آن در دوره کنونی مقایسه کنیم تا تفاوت دو نوع درک از موقعیت و قدرت ایران را متوجه شویم. 🔸ایران از حیث داخلی در وضعیت منسجم، توانمند و هوشمند قرار دارد. جمهوری اسلامی پس از 46 سال که با آمریکا در وضعیت تخاصمی قرار داشته، با حفظ مواضع خود و نیز با حفظ همه موقعیت‌های فراداخلی که آمریکا آن را به مداخلات خارجی ایران تعبیر می‌نماید، در مذاکرات کنونی حضور پیدا کرده و حد و خط خود در مذاکرات را به روشنی بیان نموده و طرف مقابل را از اینکه بتواند این حد و خط را بشکند، دچار تردید کرده است. مذاکرات مقدمات دور سوم دقیقاً به دلیل پافشاری ایران بر حد و خط ترسیمی خود و کاهش امید آمریکا از تحمیل مدل خود به تعویق افتاد. آنچه در حدفاصل روی کارآمدن دوباره ترامپ و پایان مذاکرات مقدماتی دور دوم میان آمریکا و ایران گذشته، یک آئینه تمام‌نما از ایران قدرتمند و نیز تصویری از آمریکایی است که ناگزیر به توافق می‌باشد. این صحنه، در واقع قدرت داخلی ایران را به تصویر کشید. سفر خالد بن سلمان وزیر دفاع و ولیعهد محتمل عربستان به ایران و توافقات نظامی دو کشور، درخواست ملتمسانه‌ گروسی به مشارکت ورزیدن در مذاکرات ایران و آمریکا و امتناع ایران از پذیرش آن، کنار گذاشته شدن اروپا از چرخه مذاکرات هسته‌ای با ایران و در نتیجه از چرخه تحولات منطقه‌ای و عقب‌نشینی تروئیکای اروپایی از شروط قبلی خود در مذاکره با ایران نشان‌دهنده آن است که در شرایط کنونی نمی‌توان چیزی را به ایران تحمیل نمود. 🔸نقش‌آفرینی منطقه‌ای ایران هم که عده‌ای درصدد بودند بر آن خدشه وارد کنند و یا آن را مخدوش معرفی نمایند، چیزی نیست که دچار تزلزل شده باشد. ایران و عراق به‌عنوان دو کشور همسایه و دارای پیوندهای عمیق مذهبی که با تهدیدات و نیز با فرصت‌های مشترکی در منطقه پیرامونی خود مواجه می‌باشند و با وجود تزلزل در وضعیت آمریکا و ابهام در ادامه حضور نظامی آن در منطقه و با وجود جنایات فجیع رژیم اسرائیل علیه مردم فلسطین، لبنان و سوریه که قابل سرایت به عراق نیز می‌باشد، ضرورت پیوندهای سیاسی، امنیتی، نظامی، اقتصادی و... درک می‌کنند و اهمیت آن را صدچندان می‌دانند. 🔸بنابراین عراق حتی اگر وزیر خارجه ـ وابسته به حزب دموکرات کردستان آن ـ حرف دیگری بزند، عضوی از جبهه مقاومت است و در وضعیت پشتیبانی از آن قرار دارد. لبنان و فلسطین در وضعیتی هستند که نیاز آنان به مقاومت و نیز به سلاح مقاومت غیرقابل مناقشه است. حالا دشمن برای جا انداختن ادعاهای باطل خود، 🔸هر روز یک خبری می‌سازد و چند روز دور آن می‌چرخد و دوباره خبری دیگر و چرخیدنی دیگر، اما واقعیت منطقه، واقعیت مقاومت است. آب‌های منطقه از دریای سرخ تا اقیانوس هند و از خلیج‌فارس تا دریای مدیترانه و تا زمین‌های حدفاصل آنان در کنترل مقاومت است و طی یک سال گذشته هیچ تغییری در این معادله ایجاد نشده است. این چیزی نیست که آمریکا بتواند آن را نادیده بگیرد کمااینکه همین دو روز پیش یک مقام ارشد پنتاگون از یمنی‌ها خواست مذاکره با آمریکا را برای رفع وضعیت کنونی بپذیرند. این همان یمنی‌هایی هستند که همین دو ماه پیش دوباره در لیست سیاه آمریکا قرار گرفتند! 🔻ادامه دارد... 💥انتشار محتوا در راستای جهاد تبیین با شما 👇 https://eitaa.com/dghjbbhg
هدایت شده از به سوی ظهور
🔰 چند و چون اختلافات داخلی آمریکا درباره ایران (۳) 👤 🔸این‌ها همان یمنی‌هایی هستند که در فاصله اول بهمن ماه سال قبل تاکنون حدود 700 بار مورد بمباران شدید هواپیماهای بسیار پیشرفته آمریکا واقع شده‌اند. حالا ارتش آمریکا بعد از سه ماه و نیم بمباران‌ یمن از رهبران انصار می‌خواهد به‌‌صورت مسالمت‌آمیز رویه کنونی را کنار بگذارند. پس هم مقاومت و هم اقتدار ایران در این جبهه وجود دارد. کما اینکه در سطح بین‌المللی هم جایگاه ایران در معادلات کلان قابل چشم‌پوشی نیست. روابط مستقیم و فعال رهبران ارشد ایران، روسیه و چین نشان می‌دهد، ایران در روند تحولات کلان بین‌الملل حضور دارد و چه دولتی است که با این افق نخواهد از طریق گفت‌وگو و مذاکره به توافقی با ایران دست پیدا کند. 🔸آمریکایی‌ها در این میان به‌شدت بی‌اعتبار هستند چرا که تجربه پر از عهدشکنی را از خود بر جای گذاشته و باید در درستی نیات آنان به شدت تردید کرد، اما رفتار مزورانه به این معنا نیست که آمریکا در وضعیت کنونی ناگزیر به دادن امتیازات نباشد. این امتیازدهی برای دولت آمریکا یک انتخاب نیست وقایع و حقیقت منطقه بر آن تحمیل کرده است. تیم مذاکره‌کننده ایرانی که تاکنون هوشمندی خوبی را با تأسی به رهنمودهای رهبری و حد و خط ترسیم شده، از خود نشان داده است، سه نکته را در مذاکرات مدنظر دارد؛ اولاً می‌داند ایران به واقع قدرتمند است و هیچ خللی بر قدرت آن وارد نشده است ثانیاً می‌داند آمریکایی‌ها به توافق احتیاج دارند و باید برای رفع این احتیاج امتیاز بدهند و ثالثاً می‌داند در مذاکرات سیاسی تأخیر یا تعجیل مفید نیست. 💥انتشار محتوا در راستای جهاد تبیین با شما 👇 https://eitaa.com/dghjbbhg