eitaa logo
HDAVODABADI
1هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
199 ویدیو
17 فایل
خاطرات و تصاویر اختصاصی دفاع مقدس
مشاهده در ایتا
دانلود
مرا بگذار و بگذر ... آن شب 8 بهمن 1365، در سه راه مرگ شلمچه، تو در کنار احمد بوجاریان، پریدید و رفتید. 4 روز بعد، 12 بهمن اولین روز دهه فجر، ما امّا، شما را گذاشتیم و رفتیم. برگشتیم به خانه. پدر پیرت، عکس دونفره من و تو نوجوان 16 ساله اش را قاب کرده و به دیوار اتاقش زده بود. هرچه می گفتیم: - پدر جان، پیکر سید محمد چهار روز کنار ما بود ... ولی نشد بیاریمش عقب. لبخند تلخی می زد و می گفت: - خدا را چه دیدی، شاید سید محمد زنده مونده باشه ... چندین سال پدرت چشم انتظارت ماند و همواره منتظر صدای زنگ در بود که بیایی. و آرزو به دل رفت. 10 سال بعد سال 1375 که استخوانهایت را بازآوردند، پدرت امّا، نبود که زیر تابوت سبکت را بگیرد و غریبانه تشییعت کند! من، بودم امّا. هم در کنارت در قلاویزان مهران که با هم عکس گرفتیم. هم در شلمچه شبی که وداع کردی و رفتی. هم در کنار پدرت که بوی تو را از من استشمام می کرد. هم در تشییع پدرت و هم در معراج الشهدا بر بالینت پس از 10 سال که آمدی! سید محمد هاتف! عزیز دل، خودت خوب می دانی لاف رفاقت نزدم. دوستت داشتم. خیلی هم. رفیق نیمه راه هم نبودم. بعد از تو، همچنان راهت را ادامه دادم و رفتم جبهه. الان هم که 33 سال از جدایی مان می گذرد، همچنان به یادت هستم و برایت می سوزم. بیا و تو رفیق نیمه راه نشو! یادت است آن شب در ارتفاعات قلاویزان که "عقد اخُوّت" بستیم؟ قول دادی هر که زودتر رفت، آن قدر دم در بهشت منتظر بماند تا آن یکی بیاید. آن شب آخر در شلمچه که اشک از گونه هایت جاری بود و من قطرات اشکت را می چشیدم باز همان را با هم تکرار کردیم. حالا 33 سال است که رفتی. انگار همین دیشب بود که موشک کاتیوشا، تو و بوجاریان را خدایی کرد. حالا من منتظر هستم. نه، نمی خواهم به خوابم بیایی. رفاقت را تمام کن. شفاعتم کن. نمی خواهم منتظرم باشی. بس است 33 سال. بهشت را نمی طلبم که بهشت من، در کنار شما بودن بود: مصطفی، سعید، علی، نادر، کیوان، جعفر، سید محمد و ... وصل را می جویم. چون خود شما که فقط به وصال راضی می شدید. هرچه باشد، از دوستان آموخته ام رسم رفاقت را. بیا و با دست های قلم شده استخوانی ات، دستم رابگیر و با خود ببر. یادت است وقتی کنارت می نشستم، چقدر احساس آرامش و سبکی می کردم؟ خیلی وقت است که نیستی. حق بده خسته باشم و بی آرامشِ تو! آقا سید! تو را به جان مادرت حضرت زهرا (س) که امروز روز شهادت اوست و تو! بیا و آرامشم بخش. آرام جانم بشو. تنهایی ام را درمان کن. 33 سال انتظار و سوختن و ساختن بس نیست؟! یا فاطمه الزهرا (س) خاک پایت حمید داودآبادی 8 بهمن 1398 @hdavodabadi
خاطرات انقلاب اسلامی اگر می خواهید با دیده ها و چشیده های یک نوجوان از حوادث انقلاب اسلامی آشنا شوید اگر می خواهید نقش خانواده ها و مردم کوچه و بازار را در پیروزی انقلاب اسلامی ببینید اگر می خواهید خاطرات جالب و جذاب از حوادث یکی دو سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی را بخوانید اگر می خواهید با حال و هوای آن سال ها آشنا شوید روحیات، اخلاق، رفتار و روش و منش جوانان آن سال های پرشور و شعور را ببینید حتما جلد اول مجموعه 11 جلدی انقلاب، جنگ، صلح با عنوان: کودک و انقلاب را بخوانید. کودک و انقلاب، خاطرات نوجوانی حمید داودآبادی از حوادث سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 است این کتاب در 320 صفحه با قیمت 13 هزار تومان، توسط نشر یا زهرا (س) منتشر شده و در دسترس مخاطبان می باشد. برای خرید اینترنتی این کتاب، می توانید به سایت های زیر مراجعه کنید: www.bookroom.ir www.manvaketab.ir
تبلیغات زودهنگام انتخاباتی ایها الناس لطفا دور بنده را یک خط قرمز بکشید. چون من: به هیچ وجه قصد ندارم نماینده مردم در مجلس شوم، تا همه حیثیت نمایندگی خود را برباد دهم و با اون زنیکه غربی برجامی، عکس سلفی بگیرم. به هیچ وجه قصد ندارم نماینده مردم در مجلس شوم، تا بچه هایم آقازاده شوند و از امتیازات آن بهره مند گردند ولی از احوال بچه های مردم بی خبر گردم. به هیچ وجه قصد ندارم نماینده مردم در مجلس شوم، تا از رانت و قدرت نمایندگی سوءاستفاده کنم. به هیچ وجه قصد ندارم نماینده مردم در مجلس شوم، چون پول ندارم به کسی چلوکباب بدهم. به هیچ وجه قصد ندارم نماینده مردم در مجلس شوم، تا فامیل های دور و نزدیکم را از دورترین نقاط کشور فراخوان بدهم و پست و مقام بینشون خیرات کنم ولی از بیکاری فرزندان مردم خود را به بی خبری بزنم. به هیچ وجه قصد ندارم نماینده مردم در مجلس شوم، تا با "نااهلانی که انقلاب را ربوده اند" همسفره شوم. به هیچ وجه قصد ندارم نماینده مردم در مجلس شوم، تا با اخذ حقوق نجومی و حق و ناحق کردن، همه سابقه انقلابی خویش را برباد دهم. به هیچ وجه قصد ندارم نماینده مردم در مجلس شوم، تا با غلطیدن در آغوش چپ و راست، ته مانده سابقه جبهه خود را به حراج بگذارم. به هیچ وجه قصد ندارم نماینده مردم در مجلس شوم، تا مثل فلانی، چون چند سال اسیر دشمن بوده ام، خود را اسیر مادیات دنیا سازم. به هیچ وجه قصد ندارم نماینده مردم در مجلس شوم، تا به خاطر چند تیر و ترکش که خورده ام، ترکش اقتصادی بر سر مردم ببارانم. به هیچ وجه قصد ندارم نماینده مردم در مجلس شوم، تا به خاطر چندماهی که جبهه بوده ام، سفره انقلاب را یکجا ببلعم. به هیچ وجه قصد ندارم نماینده مردم در مجلس شوم، تا با حمایت از جناحی خاص که می دانم برحق نیست، حق مردم را زیرپا بگذارم. به هیچ وجه قصد ندارم نماینده مردم در مجلس شوم، چون هنوز فرصت نکردم پایان نامه دکترا در پیاده روی مقابل دانشگاه تهران سفارش نداده ام. به هیچ وجه قصد ندارم نماینده مردم در مجلس شوم، چون تا امروز برای اخذ مدرک دکترا، از رئیس دانشگاه آزاد خواهش نکرده ام. به هیچ وجه قصد ندارم نماینده مردم در مجلس شوم، چون همین مقدار اندک نان حلال از گلویم پایین نمی رود. به هیچ وجه قصد ندارم نماینده مردم در مجلس شوم، چون هنوز نیاموخته ام اعمال و کردار خود را ربط به نظامی که صدها هزار خون بپایش ریخته شده، بدهم. به هیچ وجه قصد ندارم نماینده مردم در مجلس شوم، چون باوجودی که حافظ کل قرآن نیستم، ولی خوب می دانم "الم یعلم بان الله یری" مثل دوربین مدار بسته های امروزی نیست که بشود خاموش و روشن کرد یا فیلمش را دزدید. به هیچ وجه قصد ندارم نماینده مردم در مجلس شوم، چون هنوز نیت نکرده ام پس از به قدرت رسیدن، همسر خود را با گلوله بکشم. به هیچ وجه قصد ندارم نماینده مردم در مجلس شوم، که همه انقلابی بودن امروزم به شعار دادن در محیط مجلس ختم شود. به هیچ وجه قصد ندارم نماینده مردم در مجلس شوم، وقتی سیل می آید و زلزله می شود، در گوشه ای بخزم و فکر امورات اقتصادی خود باشم. به هیچ وجه قصد ندارم نماینده مردم در مجلس شوم، که بابت فقط گفتن "تصویب شد" سختی کار بگیرم! اینهارو گفتم که فردا رای خود را با نام امثال من سیاه نکنید! به کسی رای دهید که شرایط بالا را نداشته باشد! در یک کلام: مرد باشد ... مرررررد! حمید داودآبادی 11 بهمن 1398 @hdavodabadi
پنهان کردن آمار تلفات عین الاسد، حمله ای که مثلا هیچگونه تلفات نداشت! جالبتر اینکه هر روز آمار سربازان آمریکایی که دچار ضربه مغزی شده اند بالا می رود! سابقه پنهان کردن تلفات طی سالهایی که رژیم صهیونیستی جنوب لبنان را در اشغال داشت، مقاومت اسلامی حملات گسترده ای علیه اشغالگران صورت می داد. بلندگوهای تبلیغاتی این رژیم برای اینکه هم عملیات را بی حاصل جلوه داده و هم آمار تلفات خود را پنهان کنند، اعلام می کردند که این حملات هیچ گونه تلفاتی برای ارتش اسرائیل نداشته است. با توجه به جمعیت کمِ اسرائیل ‌و این‏که بیشتر آنان را نظامیان تشکیل می‏دهند، ارائۀ آمار حقیقی هر حمله، ضربۀ سختی بر روحیۀ خانواده‏های دیگر سربازان وارد خواهد کرد؛ به همین منظور رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از این ضربۀ روانی و روحی، دست به تدابیری می زد: در هر عملیات ‌که علیه نیروهای متجاوز صورت می‏گرفت، اسرائیل ‌آمار تلفات را بسیار پایین اعلام می‏کرد، ولی در طی یک ‏هفته بعد از تهاجم، در روزنامه‏های صهیونیستی اخبار مشکوکی به چشم می‏خورد؛ به‏عنوان مثال: کشته شدن چند سرباز و درجه‏دار بر اثر تصادف و یا واژگون شدن خودروی‌شان در مناطقی دور از جبهه. فوت یک درجه دار ارتش بر اثر بیماری. کشته شدن چند سرباز درحین تمرین در پادگان آموزشی. در بعضی مواقع نیز رسانه‏های گروهی اسرائیل ‌برخلاف آن‏چه منابع رسمی و نظامی اعلام می‏کردند، به ‌انحاء مختلف و ناخواسته پرده از آمار واقعی برمی‏داشتند. گاهی که اسرائیل ‌تلفات را خیلی پایین و گاه غیرقابل باور مثلاً یک یا دو مجروح اعلام می‏کرد، گزارش خبرنگاران خارجی و شاهدان عینی از محل حادثه که حکایت از حضور چند فروند هلی‏کوپتر امدادی و چند دستگاه آمبولانس برای انتقال مجروحین داشت، تلفات بالا و شدت وخامت حال مجروحین را برملا می‏ساخت. مقاومت اسلامی که با این شیوه آشنایی پیدا کرده بودند، روزها و هفته های بعد از هر عملیات، روزنامه ها و اخبار نشریات صهیونیستی بخصوص منابع نزدیک به ارتش را بخوبی کنترل می کردند و براحتی آمار تلفات دشمن در عملیات اخیر را درمی آوردند. حمید داودآبادی @hdavodabadi
گشت ارشاد در اروپا اخیرا مردم اروپا، به دلیل فساد گسترده در خیابانها و عدم برخورد پلیس با مفسدین، اقدام به راه اندازی "گشت ارشاد" در معابر عمومی آن هم از نوع شبه‌ نظامی، کرده اند! قابل توجه مسیح علینژاد و هوادارانش: جرم های مورد توجه شبه نظامیان اروپایی، دقیقا همان چیزهایی است که مسیح علینژاد و هوادارانش برای آزادی آن در ایران، خود را تکه پاره می فرمایند! این خبر نه در خبرگزاریهای داخل ایران، که در قلب اروپا منتشر شده است! "شهروندان شبه‌ نظامی به جای پلیس به جنگ خلافکاران می‌روند: این عبارت شاید بیشتر درونمایه یک فیلم به نظر برسد اما در واقع پدیده‌ای است که در بسیاری از جوامع اروپایی و احتمالا به دلیل نارضایتی از عملکرد غیرمتناسب و کند پلیس، بیش از پیش دیده می‌شود. خبرنگار یورونیوز برای بررسی این پدیده جدید به بریتانیا و هلند رفته است؛ کشورهایی که باوجود بردباری فرهنگی و تسامح قضایی، گویا قافیه را به شهروندان ناراضی باخته اند. ... در انگلستان، بر اساس عرف و قانون، حقی به نام «بازداشت شهروندی» وجود دارد. براساس این حق، شهروندان عادی می‌توانند در صورت مشاهده ارتکاب یک جرم مشهود، یا تشخیص اینکه فردی تصمیم به ارتکاب جرم دارد، متهم یا مجرم را بازداشت کنند." متن کامل و فیلم آن، در صفحه سایت خبری یورونیوز در اینستاگرام در دسترس است: @euronews_persian حمید داودآبادی 12 بهمن 1398 @hamiddavodabadi