✨﷽✨
#پندانه
✍ آنچه تو را به دیگران معرفی میکند، رفتارت است نه گفتارت
🔹روزی شخص بزرگی در خیابانی راه میرفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد.
🔸زن بیوقفه شروع به فحشدادن و بدوبیراهگفتن کرد.
🔹بعد از مدتی که خوب فحش داد، آن شخص کلاهش را از سر برداشت و محترمانه معذرتخواهی کرد و در پایان گفت:
من فلان شخص هستم.
🔸زن که بسیار شرمگین شده بود، عذرخواهی کرد و گفت:
چرا خودتان را زودتر معرفی نکردید؟
🔹آن شخص در جواب گفت:
شما سخت مشغول معرفی خود بودید و من هم صبر کردم تا توضیحات شما تمام شود، بعد من خودم را معرفی کنم.
🔆 #پندانه
✍ اگر انتقاد میکنی، به فکر اصلاح هم باش
🔹فردی چندین سال شاگرد نقاش بزرگی بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت.
🔸روزی استاد به او گفت:
تو دیگر استاد شدهای و من چیزی ندارم که به تو بیاموزم.
🔹شاگرد فکری به سرش رسید. یک نقاشی فوقالعاده کشید و آن را در میدان شهر قرار داد. مقداری رنگ و قلمی نیز کنار آن گذاشت و از رهگذران خواهش کرد اگر جایی ایرادی میبینند یک علامت × بزنند.
🔸غروب که برگشت دید تمامی تابلو علامت خورده است. بسیار ناراحت و افسرده به استاد خود مراجعه کرد.
🔹 استاد به او گفت:
آیا میتوانی عین همان نقاشی را برایم بکشی؟
🔸شاگرد نیز چنان کرد و استاد آن نقاشی را در همان میدان قرار داد و رنگ و قلم را نیز کنار آن گذاشت.
🔹اما متنی که در کنار تابلو قرار داد این بود:
«اگر جایی از نقاشی ایراد دارد با این رنگ و قلم اصلاح بفرمایید.»
🔸وقتی غروب برگشتند، دیدند تابلو دستنخورده مانده است.
🔹استاد به شاگرد گفت:
همه انسانها قدرت انتقاد دارند، ولی جرئت اصلاح نه.
✨﷽✨
#پندانه
✍ دست خدا را بگیر تا دنیا را فتح کنی
🔹وقتی ردپای خدا را در زندگی پيدا كردم، فهميدم میتوانم پاهايم را از گليمم درازتر كنم و خواستههايم از قد خودم بزرگتر باشند.
🔸وقتی لبخند خدا را ميان دعاهايم ديدم، «ترس» برايم معنايش را از دست داد و جايش را «ايمان» پر كرد.
🔹هنوز از ياد نبردهام چه گلههايی كردم برای سختی راه، و خدا چگونه مرا به بالای كوه هدايت كرد.
🔸و فراموش نكردهام كه چه نااميدانه در پی جرعهای آب بودم و خداوند چگونه سيرابم كرد.
🔹وعده خدا اين است:
«دستانت را به من بده تا فتح كنی دنيا را و ممكن كنی ناممكنها را و بهدست بیاوری دستنيافتنیها را.»
🔻 پس خود را به خدا بسپار تا:
▫️بيداریات آرام شود چون خواب؛
▫️و خوابت شيرين شود چون رويا؛
▫️و روياهايت قابللمس شوند چون واقعيت؛
▫️و واقعیتهای زندگیات زيبا شوند چون آرامش؛
▫️و آرامشت از جنس عشق شود چون خدا؛
▫️و خدا همراهت شود مثل همیشه.
✨﷽✨
#پندانه
🔴قناعت مور و حرص زنبور
✍زنبوری موری را دید که به هزار حیله دانه به خانه میکشید، در آن رنج بسیار میدید و حرصی تمام میزد.
زنبور به مور گفت: ای مور! این چه رنج است که بر خود نهادهای و این چه بار است که اختیار کردهای؟ بیا تا مطعم و مشرب (آب و غذا) من ببین، که هر طعام که لذیذتر است تا من از آن نخورم به پادشاهان نرسد، آنجا که خواهم نشینم و آنجا که خواهم خورم. این بگفت و به سوی دکان قصابی پر زد و روی پارهای گوشت نشست. قصاب کارد در دست داشت و بزد و زنبور را به دو پاره کرد و بر زمین افتاد.
مور بیامد و پای او بگرفت و بکشید. زنبور گفت: مرا به کجا میبری؟ مور گفت: هر که به حرص به جائی نشیند که خود خواهد، به جاییش کشند که نخواهد.
✨﷽✨
#پندانه
✍️ دست از مقایسه همسرت بردار
🔹روزی زنی به شوهرش گفت:
امروز مقالهای خواندم در یک مجله برای بهبود رابطهمان. حاضری امتحانش کنیم؟!
🔸مرد گفت:
بله حتما.
🔹زن گفت:
در مقاله نوشته بود که هر کدام از ما یک لیست جداگانه از چیزهایی که دوست نداریم طرف مقابل انجام دهد یا تغییراتی که دوست داریم در همسرمان رخ دهد، تهیه کنیم و بعد از یک روز فکرکردن و اصلاح آن، روز بعد آن را به همسرمان بدهیم.
🔸شوهرش با لبخند پاسخ مثبت داد و کاغذی برداشت و به اتاقنشیمن رفت و زن هم به اتاقخواب رفت و شروع به نوشتن کرد.
🔹صبح روز بعد هنگام خوردن صبحانه زن به همسرش گفت:
حاضری شروع کنیم؟ من اول شروع کنم؟
🔸شوهرش گفت:
باشه شما شروع کن.
🔹زن چند ورق کاغذ درآورد که لیست بلندبالایی در آنها نوشته بود و شروع به خواندن کرد:
عزیزم، من دوست ندارم شما...
🔸و همینطور ادامه داد. از کارهای کوچک و بزرگی که همسرش انجام میدهد و او را اذیت میکند.
🔹مرد سکوت کرده بود و همسرش همچنان لیستی از تغییراتی که باید شوهرش در خود ایجاد میکرد را میخواند. تا اینکه زن احساس کرد همسرش ناراحت شده است.
🔸پرسید:
عزیزم دوست داری ادامه بدم؟
🔹مرد گفت:
اشکالی نداره عزیزم، شما ادامه بده!
🔸بالاخره لیست زن تمام شد و به شوهرش گفت:
حالا تو شروع کن.
🔹مرد کاغذی از جیبش درآورد و گفت:
دیروز خیلی فکر کردم و از خودم پرسیدم که دوست دارم چه تغییراتی در تو ایجاد کنم. هر چقدر فکر کردم حتی یک چیز هم به ذهنم نرسید چون تو رو همینجور که هستی قبول کردهام!
🔸سپس کاغذ را که سفید سفید بود به زنش نشان داد و ادامه داد:
از نظر من، تو در نقصهایت کاملا بینقصی!
🔹زن بغض کرده بود و شوهرش ادامه داد:
من تو را با تمام نقاط مثبت و منفیای که داری، قبول کردهام. من کل این مجموعه را دوست دارم و من واقعا عاشقتم، همین.
🔸زن پس از شنیدن حرفهای همسرش، کاغذهایی که نوشته بود را مچاله کرد.
🔹به یاد بیاورید چگونه عاشق همسرتان شدید. اگر او را بهخاطر اینکه شوخی میکرد و آدم پرحرف و شادی بود، دوست داشتید، پس چرا حالا دوست دارید او زیپ دهانش را بکشد؟
🔸اگر آدم قوی و جدی و ساکتی بود و بهخاطر این موضوع عاشقش شدید، چرا حالا میخواهید او پرحرف و شوخطبع باشد؟
🔹اگر بهخاطر گذشت و مهربانیاش عاشق او شدید پس چگونه اکنون او را بهخاطر دلرحمیاش سرزنش میکنید؟
🔸دست از مقایسه بردارید. هيچکدام از آنهايی که همسرت را با آنها مقايسه میکنی، هنوز با تو زندگی نکردهاند تا نقاط ضعفشان را هم ببينی!
🔆 #پندانه
🔴 مرَنج و مَرَنجان
🔹فردی از عارفی خواست که او را موعظه کند
🔸عارف گفت: مـرنج و مـرنجـان
🔹گفت:
«مرنجان را فهمیدم یعنی کسی را اذیت نکنم
ولی «مرنج» یعنی چه؟
چطور میتوانم ناراحت نشوم
مثلا وقتی بفهمم کسی مرا غیبت کرده
یا فحش داده، چطور نباید برنجم؟
🔸عارف پاسخ داد:
علاج آن است که خودت را کَسی ندانی
و اگر خودت را کسی ندانستی دیگر نمیرنجی
🔺جفا کشیم و ملامت خوریم و خوش باشیم
✨﷽✨
#پندانه
✍ تو زندگیات داری برای چی میجنگی؟
🔹یک بار از زنی موفق خواستم تا راز خود را با من در میان بگذارد.
🔸لبخندی زد و گفت:
موفقیت من زمانی آغاز شد که نبردهای کوچک را به جنگجویان کوچک واگذار کردم.
🔹دست از جنگیدن با کسانی که غیبتم را میکردند، برداشتم. دست از جنگیدن با خانواده همسرم کشیدم.
🔸دیگر بهدنبال جنگیدن برای جلب توجه نبودم، سعی نکردم انتظارات دیگران را برآورده کنم و همه را شاد و راضی نگه دارم.
🔹دیگر سعی نکردم کسی را راضی کنم که درباره من اشتباه میکند.
🔸آنگاه شروع کردم به جنگیدن برای اهدافم، رویاهایم، ایدههایم و سرنوشتم.
🔹روزی که جنگهای کوچک را متوقف کردم، روزی بود که مسیر موفقیتم آغاز شد.
🔸هر نبردی ارزش زمان و روزهای زندگی ما را ندارد. نبردهایمان را عاقلانه انتخاب کنیم.
✨﷽✨
#پندانه
✍بزرگی را گفتند:کتابی در زمینه اخلاق معرفی کنید.فرمود: لازم نیست یک کتاب باشد، یک کلمه کافیست که بدانی خدا میبیند.
💠أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اَللّٰهَ یَریٰ (علق/۱۴)
❇️آیا آدمی نمیداند که خداوند همه اعمالش را میبیند؟!
در حدیث آمده است:خدا را آنچنان عبادت کن که گویی او را میبینی و اگر تو او را نمیبینی، او تو را به خوبی میبیند. نقل میکنند بیداردلی بعد از گناهی توبه کرده بود و پیوسته میگریست.
گفتند: چرا اینقدر گریه میکنی؟ مگر نمیدانی خداوند متعال غفور است؟ گفت: آری، ممکن است او عفو کند ولی این خجلت و شرمساری که او مرا دیده چگونه از خود دور سازم؟!
به قول شاعر: گیرم که تو از سر گنه درگذری زان شرم که دیدی، که چه کردم، چه کنم؟! عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنیم.
#پندانه
✍ عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزهسرشت
ما برای عیبهای دیگران، قاضیهایی دقیق و برای عیبهای خودمان، وکیلمدافعانی چشمپوش هستییم
✨﷽✨
#پندانه
✍ آیا به آن خوبی که فکر میکنیم، هستیم؟
يک استاد دانشگاه میگفت: يک بار داشتم برگههای امتحان را تصحيح میکردم. به برگهای رسيدم که نام و نام خانوادگی نداشت. با خودم گفتم ايرادی ندارد. بعيد است که بيش از يک برگه نام نداشته باشد.
از تطابق برگهها با ليست دانشجويان صاحبش را پيدا میکنم. تصحيح کردم و ۱۷.۵ گرفت. احساس کردم زياد است. کمتر پيش میآيد کسی از من اين نمره را بگيرد. دوباره تصحيح کردم ۱۵ گرفت.
برگهها تمام شد. با ليست دانشجويان تطابق دادم اما هيچ دانشجويی نمانده بود. تازه فهميدم کليد آزمون را که خودم نوشته بودم تصحيح کردم.
آری، اغلب ما نسبت به ديگران سختگيرتر هستيم تا نسبت به خودمان و بعضى وقتها اگر خودمان را تصحيح کنيم میبينيم:
به آن خوبی که فکر میکنيم، نيستيم!
•┈┈••✾❀✾••┈┈•
🔰 رهروان هدایت
@hedayat_313
#پندانه
✍ رفتار دیگران آینهای برای پالایش روح توست
🔹دو آتشنشان وارد جنگلی میشوند تا آتش کوچکی را خاموش کنند.
🔸آخر کار وقتی از جنگل بیرون میآیند و کنار رودخانه میروند، صورت یکی کثیف و آلوده به خاکستر شده و صورت آن یکی تمیز است.
🔹سوال: کدامشان صورتش را میشوید؟
🔸آنکه صورتش کثیف شده به آن یکی نگاه میکند و فکر میکند صورت خودش هم مانند او تمیز است. اما آنکه صورتش تمیز است، میبیند که سرتاپای رفیقش غبار گرفته است و به خودش میگوید حتما من هم کثیفم، باید خودم را تمیز کنم.
🔹حالا فکر کنید چند بار اتفاق افتاده که دیگران از رفتار بد ما یا ما از رفتار بد دیگران بـــه شستوشو و پالایش روح خودمان پرداخته باشیم.
🔸وقتی فرد مقابل ما مهربان و خوب و دوستداشتنی است، کمی باید به خودمان شک کنیم
•┈┈••✾❀✾••┈┈•
🔰 رهروان هدایت
@hedayat_313
🔅#پندانه
✍ کارت را هوشمندانه انجام بده و به قضاوت مردم اهمیت نده
🔹ملانصرالدین هر روز در بازار گدایی میکرد و مردم با نیرنگ، حماقت او را دست میانداختند.
🔸دو سکه به او نشان میدادند که یکی طلا بود و دیگری از نقره. اما ملانصرالدین همیشه سکه نقره را انتخاب میکرد.
🔹اين داستان در تمام منطقه پخش شد. هر روز گروهی زن و مرد میآمدند و دو سکه به او نشان میدادند و ملانصرالدين هميشه سکه نقره را انتخاب میکرد.
🔸تا اينکه مرد مهربانی از راه رسيد و از اينکه ملانصرالدين را آنطور دست میانداختند، ناراحت شد.
🔹در گوشه ميدان به سراغش رفت و گفت:
هر وقت دو سکه به تو نشان دادند، سکه طلا را بردار. اينطوری هم پول بيشتری گيرت میآيد و هم ديگر دستت نمیاندازند.
🔸ملانصرالدين پاسخ داد:
ظاهراً حق با شماست، اما اگر سکه طلا را بردارم، ديگر مردم به من پول نمیدهند تا ثابت کنند که من احمقتر از آنهايم. شما نمیدانيد تا حالا با اين ترفند چقدر پول گير آوردهام.
🔹اگر کاری که میکنی، هوشمندانه باشد، هيچ اشکالی ندارد که تو را احمق بدانند
•┈┈••✾❀✾••┈┈•
🔰 رهروان هدایت
@hedayat_313
#پندانه
🔴 «ترجیح میدهی جزء کدام دسته باشی؟»
⬜️ انسانهای بزرگ: درباره عقاید حرف میزنند
◻️ انسانهای متوسط: درباره وقایع حرف میزنند
◽️ انسانهای کوچک: پشت سر دیگران حرف میزنند
⬛️ انسانهای بزرگ: درد دیگران را دارند
◼️ انسانهای متوسط: درد خودشان را دارند
◾️ انسانهای کوچک: بی دردند
⬜️ انسانهای بزرگ: عظمت دیگران را میبینند
◻️ انسانهای متوسط: به دنبال عظمت خود هستند
◽️ انسانهای کوچک: عظمت خود را در تحقیر دیگران میبینند
⬛️ انسانهای بزرگ: به دنبال کسب حکمت هستند
◼️ انسانهای متوسط: به دنبال کسب دانش هستند
◾️ انسانهای کوچک: فقط به دنبال کسب پول هستند
⬜️ انسانهای بزرگ: به دنبال طرح پرسشهای بیپاسخ هستند
◻️ انسانهای متوسط: پرسشهایی میپرسند که پاسخ دارند
◽️ انسانهای کوچک: میپندارند پاسخ همه پرسشها را میدانند
⬛️ انسانهای بزرگ: به دنبال خلق مساله هستند
◼️ انسانهای متوسط: به دنبال حل مساله هستند
◾️انسانهای کوچک: مساله ندارند
•┈┈••✾❀✾••┈┈•
🔰 رهروان هدایت
@hedayat_313
✨﷽✨
#پندانه
✍ اگر مشکلی داری یعنی زندهای
🔹مرد جوانی از مشکلات خود به حکیمی گلایه میکرد و از او خواست که راهنماییاش کند.
🔸حکیم آدرسی به او داد و گفت:
به این مکان که رسیدی ساکنان آن هیچ مشکلی ندارند، میتوانی از آنها کمک بطلبی.
🔹مرد هیجانزده بهسمت آدرس رفت. با تعجب دید آنجا قبرستان است.
🔸به راستی تنها مُردگانند که مشکل ندارند. اگر مشکلی داری، یعنی تو زندهای.
•┈┈••✾❀✾••┈┈•
🔰 رهروان هدایت
@hedayat_313
#پندانه
سه نفر هستند
که از هر دری بخواهند
وارد بهشت میشوند.
کسی که خوش اخلاق باشد.
کسی که هم در خلوت
هم در حضور مردم
از خدا بترسد.
کسی که جر و بحث
را رها کند
حتی اگر حق با او باشد
#پیامبر صل الله علیه و آله فرمودند:
هرکس در ماه رجب ۱۰۰ مرتبه بگوید:
أَسْتَغْفِرُ اللّهَ الَّذِی لا إلهَ إِلاّ هُوَ، وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ
و در پایان صدقه ای بدهد ، خداوند کارش را به رحمت و مغفرت پایان دهد و هرکس ۴۰۰ مرتبه آن را بگوید فضیلت شهیدان را دارد
و فرمود: کسی که در ماه رجب هزار مرتبه لا اِلهَ اِلاَّ اللّه بگوید ، خداوند برای او حسنات فراوانی می نویسد
#پندانه
#ماه_رجب
•┈┈••✾❀✾••┈┈•
🔰 رهروان هدایت
@hedayat_313
👇👇#پندانه...
یک #گلدان_گل را رها کنی به امان خودش، بعد از چند وقت، حتما میخشکد. حالا جای آن گلدان، آدمیزاد باشد. نگویی دوستش داری، دستی از روی محبت بر سرش نکشی، به اوضاع و احوالش نرسی، خبر از احوالش نگیری، هر چقدر هم که محکم باشد، یک جایی میخشکد. مراقب گل زندگیمان باشیم، قبل از آنکه تنها #مشتی_خاک، ته گلدان زندگی برایمان بماند.
#مگر_آدمیزاد به چه بند است،، جز کمی مراقبت و محبت❣❣
به ما بپیوندید 👇👇
┈┉┅━❀🔸❀━┅┉┈┄
@hedayat_313 👈 لینک کانال ما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پندانه
گوشش حساسه 😂😂😂😂
به ما بپیوندید 👇👇
┈┉┅━❀🔸❀━┅┉┈┄
@hedayat_313 👈 لینک کانال ما
#پندانه
با انسانهاي مثبت و موفق همنشینی کن.
چون آنها بر خلق و خوی ،انديشه و رفتارت تأثير مي گذارند
و تو بصورت ناخودآگاه به انسانی مثبت و موفق تبديل خواهي شد؛
آنگاه تو هم آغاز میکنی بر دیگران تاثير مثبت بگذاری.
به ما بپیوندید 👇👇
┈┉┅━❀🔸❀━┅┉┈┄
@hedayat_313 👈 لینک کانال ما
🍃🌸 #پندانه
#اﺳﺘﺎدی_ﺍﺯ_ﺷﺎﮔﺮداﻥ_ﺧﻮد_ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ میکند؟ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ: ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ دﺭﺷﺖ، دوﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ، دﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: ﭘﻮﺳﺘﯽ ﺷﻔﺎف ﻭ ﺳﻔﯿﺪ.
در ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ اﺳﺘﺎد دو لیوان از ﮐﯿﻔﺶ بیرون آورد.
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﮔﺮاﻧﺒﻬﺎ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮد ﻭ دﯾﮕﺮﯼ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﻭ ﺳﺎده، ﺳﭙﺲ در ﻫﺮ ﯾﮏ اﺯ ﻟﯿﻮاﻥﻫﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﯾﺨﺖ.
ﺭﻭ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﮐﺮد ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻫﺮ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﺁﺑﯽ ﮔﻮﺍﺭﺍ.
ﺷﻤﺎ ﮐﺪاﻣﯿﮏ ﺭﺍ اﻧﺘﺨﺎب میکنید؟
همگی ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ را.
ﺍﺳﺘﺎد ﮔﻔﺖ: میبینید؟! ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻥ ﻟﯿﻮﺍﻥﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺘﯿﺪ، ﻇﺎﻫﺮ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﯽاﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ.
#نتیجه :
دوستان، همسرِ زندگی را
براساس درونشان انتخاب کنیم.
به ما بپیوندید 👇👇
┈┉┅━❀🔸❀━┅┉┈┄
@hedayat_313 👈 لینک کانال ما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پندانه
تا حالا عاشق دختری شدی ؟
فقط جوابشو ببینید ...😍😂
به ما بپیوندید 👇👇
┈┉┅━❀🔸❀━┅┉┈┄
@hedayat_313 👈 لینک کانال ما
✨﷽✨
#پندانه
✍ #پرندهات_را_آزاد_کن!
🔹پسربچهای پرنده زيبايی داشت و به آن پرنده بسيار دلبسته بود.
🔸حتی شبها هنگام خواب، قفس آن پرنده را كنار رختخوابش میگذاشت و میخوابید.
🔹اطرافيانش كه از اين همه عشق و وابستگی او به پرنده باخبر بودند، از پسرک حسابی كار میكشیدند.
🔸هر وقت پسرک از كار خسته میشد و نمیخواست كاری را انجام دهد، او را تهديد میکردند كه الان پرندهاش را از قفس آزاد خواهند كرد و پسرک با التماس میگفت:
نه، كاری به پرندهام نداشته باشيد، هر كاری گفتيد انجام میدهم.
🔹تا اينکه یک روز صبح برادرش او را صدا زد كه برود از چشمه آب بياورد و او با سختی و كسالت گفت:
خستهام و خوابم میآید.
🔸برادرش گفت:
الان پرندهات را از قفس رها میکنم.
🔹پسرک آرام و محكم گفت:
خودم ديشب آزادش كردم رفت، حالا برو بذار راحت بخوابم، كه با آزادی اون خودم هم آزاد شدم.
🔸اين حكايت همه ماست. تنها فرق ما، در نوع پرندهای است كه به آن دلبستهایم.
🔹پرنده بسياری پولشان، بعضی قدرتشان، برخی موقعيتشان، پارهای زيبایی و جمالشان، عدهای مدرک و عنوان آكادمیک و خلاصه شيطان و نفس، هركسی را به چيزی بستهاند و ترس از رهاشدن از آن، سبب شده تا ديگران و گاهی نفس خودمان از ما بيگاری كشيده و ما را رها نكنند.
🔸#پرندهات_را_آزاد_کن!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پندانه
تا تو باشی هی نگی بیا بیا 😂😂
به ما بپیوندید 👇👇
┈┉┅━❀🔸❀━┅┉┈┄
@hedayat_313 👈 لینک کانال ما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پندانه
دزد خلاقی بود😐😳
┈┉┅━❀🔸❀━┅┉┈┄
https://eitaa.com/hedayat_313