#فارسی_یازدهم
#گنج_حکمت
#عامل_ورعیت
ذوالنّون مصری پادشاهی را گفت:《شنیده ام فلان عامل را که فرستاده ای به فلان ولایت، بر رعیّت درازدستی میکند وظلم روا میدارد.》پادشاه گفت:《روزی سزای او بدهم.》گفت: 《بلی، روزی سزای او بدهی که مال از رعیّت تمام ستده باشد. پس به زجر و مصادره از وی بازستانی و در خزینه نهی، درویش و رعیّت را چه سود دارد؟》
پادشاه خجل گشت و دفع مضرّت عامل بفرمود در حال.
سر گرگ باید هم اول برید/نه چون گوسفندان مردم درید
🔻بررسی در سه قلمرو فکری،زبانی،ادبی🔻
✅قلمرو زبانی
ذوالنّون مصری: از بزرگان صوفیّه قرن سوم/ را: به، پادشاه: متمّم/ رعیّت: مردم/عامل: کارگذار/ پادشاه، عامل،رعیّت: تناسب/ سزا: جزا،کیفر/ بدهم: میدهم، مضارع اخباری/ بلی=همینطور است:شبه جمله/ تمام=کامل: قید/ ستده باشد: گرفته باشد، فعل ماضی التزامی/ زجر: آزار و شکنجه/ بازستانی: پس میگیری، فعل مضارع اخباری/ خزینه: ممال خزانه/ نهی: مینهی، فعل مضارع اخباری/
درویش و رعیت را: را=برای/ چه سود دارد: استفهام انکاری/درحال: فوراً، قید/دفع: دور کردن/ بفرمود: دستور داد (تحول معنایی)/
✅قلمرو ادبی
درازدستی کردن: کنایه از تعدّی و تجاوز بر اموال مردم
دفع مضرت عامل: کنایه از برکناری کارگذار
مصراع اول کنایه از این که خطر را باید از همان ابتدا دفع کرد
✅قلمرو فکری
ذوالنّون مصری به پادشاهی گفت: شنیده ام فلانن حاکمی را که به فلان ولایت فرستاده ای، اموال مردم را به زور میگیرد و ظلم میکند. پادشاه گفت: روزی او را به سزای عملش میرسانم. ذوالنّون گفت: آری، روزی او را به سزای عملش
میرسانی که مال مردم را کاملً گرفته باشد بعد با زجر و جریمه اموال مردم را از او پس میگیری و در خزانه میگذاری.
چه سودی برای مردم دارد؟ پادشاه شرمسار شد و فوراً دستور برکناری حاکم را داد.
✳️معنی بیت: گرگ را قبل از تار و مار کردن گوسفندان باید کشت، بعد از آن بی فایده است.
✳️پیام حکایت: دفع ظلم و برکناری ظالم قبل از آسیب رساندن به مردم و نیز قدرت نبخشیدن به حاکم ظالم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
به کوشش : آقای لطف الله خلیلی دبیر ادبیات متوسطه دوم از منطقه بن رود استان اصفهان
گروه دبیران ادبیات ایران🇮🇷
کانال درسی11
https://eitaa.com/hedayate11